یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

فوتبال حرفه ای یا فوتبال سیاسی


فوتبال حرفه ای یا فوتبال سیاسی

سپاهان چند سالی هست که با مدیریت محمد رضا ساکت که اصول حرفه گری را فراگرفته است به ارتقای فوتبال حرفه ای ایران کمک می کند

سپاهان اصفهان بار دیگر موفق شد پرسپولیس تهران را از سر راه بردارد تا به موفقیت دیگری نزدیک شود و از طرف دیگر پرسپولیس نیز به مانند استقلال فصلی توام با ناکامی را سپری کرد

.اما چرا استقلال و پرسپولیس ناکام بودند؟

سپاهان چند سالی هست که با مدیریت محمد رضا ساکت که اصول حرفه گری را فراگرفته است به ارتقای فوتبال حرفه ای ایران کمک می کند.محمد رضا ساکت در ادامه حرفه گری خود در زمینه ورزش امسال با انتخاب لوکا بوناچیچ مربی اسبق تیم های اهوازی که در ان سالها حاشیه های فراوانی را نیز با خود همراه داشت دست به ریسک بزرگی زد.

ریسک به این دلیل که سپاهان علاوه بر لیگ ششم فینال جام حذفی باقیمانده از فصل قبل را نیز داشت و از طرف دیگر انتخاب بوناچیچ که در تیم های اهوازی با بازیکنان و دیگر کادر تیم همواره درگیر بود و از طرف دیگر به عنوان مربی در حد قهرمانی شناخته شده نبود.

اما حرفه ای بودن باشگاه اثر خود را خواهد گذاشت از لوکا بوناچیچ عصبانی و همراه با حاشیه فصول قبل امسال ما شاهد کمترین حاشیه بودیم هر چند اختلافاتی را بین او و بعضی بازیکنانش شاهد بودیم اما او از این اختلاف به بهترین نحو استفاده برد و بازیکنان جوانتری را جایگزین انان کرد.

سپاهان با این کادر مدیریتی و فنی در لیگ قهرمانان باشگاههای اسیا به مرحله بالاتر صعود کرده است. در جام حذفی هم به فینال رسیده است و البته در لیگ برتر هم هر چند به مقام پنجمی بسنده کرده است اما اگر بازیهای فشرده اخر فصل نبود جایی کمتر از سومی در انتظارش نبود هر چند به نظر نگارنده تنها تیمی بود که در کنار سایپا شخصیت قهرمانی امسال لیگ برتر را داشت.

اما اگر تمام اینها را نادیده بگیریم باز می توان سپاهان محمد رضا ساکت و لوکا بوناچیچ را به دلایل مختلف پازل موفق امسال فوتبال ایران نامید.

شما به اسامی نفراتی که در لیگ قهرمانان باشگاههای اسیا برای سپاهان بازی کردند و یا مقابل صد هزار نفر پرسپولیس را از پای دراوردند نگاه بیاندازید:

محمد سواری-احسان حاج صفی- حسین پاپی و و یا جوانانی دیگر که سپاهان قبلا به فوتبال ایران معرفی کرده است به مانند ماهری- محمد نوری- جلال اکبری .

بهر حال حرفه ای گری باشگاه سپاهان را به فال نیک باید گرفت و برای پیروزیهان انان باید ارزش قائل شد.

اما بد نیست نگاهی به باشگاه پرسپولیس نبز بیاندازیم:

باشگاه پرسپولیس و به موازات ان استقلال با هر گونه تغییر و تحول سیاسی کادر مدیریتی عوض کرده اند و جالب اینکه تمام مدیریت سابق و حال این تیم ناکامی ها را بر گردن سلف ماقبل خود می اندازند و این چرخه دوباره تکرار می شود. اما براستی چرا باید استقلال و پرسپولیس در این فصل دستشان از جام کوتاه بماند ایا حق شان بود؟ به نظر می رسد باید اعتراف کنیم که هیچ یک از این دو تیم شایسته هیچکدام از جام های امسال نبودند.... برای این حرف خود دلایلی نیز داریم:

برای نگاه به نوع مدیریت حاکم بر پرسپولیس نگاهی به اتفاقاتی که در حول و حوش مدیریت جدید اتفاق افتاده است شاید برای همه چیز کافی باشد. انصاری فرد در نزاعی با محمد مایلی کهن دیگر عضو فوتبالی هیئت مدیره بر صندلی ریاست باشگاه تکیه زد . جالب اینکه این دو فوتبالیست سابق باشگاه پرسپولیس از ان دسته فوتبالیست هایی هستند که از سالها قبل رابطه نزدیکی با اهالی سیاست داشته اند و به همین دلیل سیاست فوتبالی در پیشه گرفته اند.

شروع کاری محمد حسن انصاری فرد که همزمان با ناکامی علی پروین شخصیت معروف و محبوب اما شاید غیر حرفه ای باشگاه پرسپولیس توام بود سبب شد که اسباب کنار گذاشتن علی پروین از پرسپولیس فراهم اید که البته با رضایت مردم در ان زمان نیز توام بود.

سیاست فوتبالی توجیه میکرد برای پوشاندن نام علی پروین یک نام بزرگ کنار ان بیاید تا به نوعی حذف علی پروین از این باشگاه توجیه پذیر باشد. به همین دلیل در اقدامی عجیب مردی بزرگ و البته حرفه ای تر از فوتبال ما چون اری هان هلندی جانشین علی پروین شد و در این راه تیم بیمار پرسپولیس را تحوبل گرفت و البته کارنامه این مربی حرفه ای مشخص است و خلاصه انکه وی در پایان فصل موفق بود و توانست از تیم بیمار پرسپولیس فینالیست جام حذفی بسازد. اما چه شد که اری هان رفت بماند ویا اینکه نتوانست با عقلای قوم حاکم بر پرسپولیس کنار بیاید باز هم بماند فقط همین کافی است که بدانید اگر اری هان می ماند و با این گروه غیر حرفه ای کار میکرد جای شگفتی بود.

بهر شکل اری هان رفت و بار دیگر سیاست دال بر این بود که دنبال نام بزرگی باشند و البته دوست نداشتند شخصی بیاید که به مانند اری هان نتوانند با وی کنار بیایند به همین دلیل هیئت مدیره با افکار خاص خود تصمیم به انتخاب مصطفی دنیزلی گرفت که البته نام بزرگی بود اما توضیح خواهیم داد که یا اینکه ایشان حرفه ای نیست و یا اینکه در سیاست ورزی اقایان حرفه ای گری خود را فراموش کرده است.

مصطفی دنیزلی پارسال در کورس قهرمانی لیگ برتر در بازی مقابل ذوب اهن پاس را تنها گذاشت تا زمینه شکست مهیا شود و قهرمانی پاس را از دست رفته ببیند . البته بازی پاس در مقابل العین نیز شاهد این ماجراست. دنیزلی که در بازی رفت موفق به گرفتن تساوی شده بود می توانست با یک تساوی بدون گل پاس را به مرحله بعد ببرد. اما پاس با گرفتن تساوی عجیب ۳بر ۳در این بازی کورس این جام را نیز واگذار کرد.

اما بر انچه برای لوکا بوناچیچ نوشتیم بد نیست اشاره ای را نیز به مصطفی دنیزلی بکنیم. براستی بازیکنانی که خارجی ها شاغل در ایران به فوتبال ما هدیه داده اند شاید کم نباشند به مانند انچه بگوییچ بوناچیچ و حتی برانکو تحویل داده اند اما ایا دنیزلی در این راه موفق بوده است؟ با نگاهی به کارنامه ایشان در پاس و پرسپولیس جواب این سوال مشخص می شود.البته بازیکنی به مانند فرزاد اشوبی را نمیتوان دسترنج دنیزلی دانست زیرا وی بازیکنی مستعدی بوده که دیر اما توسط اری هان کشف شد.

اما شاید عده ای بگویند دنیزلی پتانسیل بازیکن برای قهرمانی نداشته است اما شما به این نامها در اغاز فصل توجه کنید.حسین بادامکی که هر تیمی خواهان وی بود.نیکبخت واحدی که کارنامه ای مشخص داشت. مهرزاد معدنچی ستاره ای بازگشته از جام جهانی و البته بازیکن محوری زمان اری هان.مهرداد اولادی.مهدی واعظی.به این لیست حسین کعبی را نیز اضافه کنید و شما به این بازیکنان نیز در زمان اری هان نگاه کنید با انچه در زمان دنیزلی بودند: ابوالفضل حاجی زاده-مهرزاد معدنچی-محمدرضا مامانی- پژمان نوری. و به این بازیکنان در شروع فصل توجه کنید تا انچه در پایان فصل بودند: الونگ الونگ- لوئیس ساها-احسان خرسندی- حسین بادامکی-کریم باقری-پژمان نوری.

...وبه بازیهای این تیم در شروع فصل توجه کنید روح برتری جویی و تیمی هماهنگ با احساس قهرمانی با تیمی مرده در پایان فصل.شاید گفته شود پرسپولیس ۵ بازی اخر خود را در لیگ برده باشد اما شما با نگاهی به بازیهای این تیم در مقابل راه اهن صباباطری و ذوب اهن و حتی ملوان که با برد پرسپولیس تمام شد. در مقابل بازیهای شروع فصل پرسپولیس در مقابل سه تیم بالای جدول را به یاد اورید.

در قیاسی دیگر می توان مقایسه ای بین مصطفی دنیزلی و غلام پیروانی انجام داد. غلام پیروانی معمولا تیمش تا نیمه های فصل بد نتیجه میگیرد اما بعد از ان با شناخت بهتر از تیمش و همچنین هماهنگی بیشتر بین نفراتش موفق تر از قبل بوده است.

برای تکمیل این پازل می توان مصطفی دنیزلی را با همکاران خود در سایپا و سپاهان سنجید. علی دایی در اواخر فصل که حساسیت بازیها زیادتر از قبل شده بود و در انجایی که اشتباهات دروازه بانان سابقش ارشاد یو سفی و رحمان احمدی زیاد شده بود به دروازه بان جوانش میثاق معمارزاده اعتماد کرد و در بازیهای حساس اخر به مانند بازی با استقلال دیدید که چگونه جواب گرفت. از طرف دیگر بوناچیچ که ارمناک پطروسیان با تجربه را در اختیار داشت اما به دلیل اشتباهات وی در بازیهای حساس نه تنها از او استفاده نکرد بلکه از جانشین وی نیز استفاده نکرد بلکه به جوانی بی نام و نشان اما اماده به نام محمد سواری اعتماد کرد و مزد اعتمادش را نیز گرفت. اما دنیزلی که حقیقی جوان و اماده را در اختیار داشت و این اواخر هم خوب کار کرده بود اما در میدان حساس باز به مهدی واعظی و فرشید کریمی امتحان پس داده در این فصل اعتماد می کند.

بهر حال پرسپولیس باخت به خاطر اینکه از قبل باخته و به خاطر اینکه باید می باخت اما سپاهان برد بخاطر اینکه حتی اگر نمی برد هم چیزی از ارزشهای انان کاسته نمی شد. بهر حال باخت پرسپولیش شامل همین ۱۵ دقیقه اخر نمی شد و همچنانکه برد سپاهان را نمی شود به پای ان ۱۵ دقیقه گذاشت .

سپاهان برد و باید مزد زحمات خود را می گرفت اما اگرهم سپاهان نمی برد و حتی مجددا به لیگ قهرمانان باشگاههای اسیا هم صعود نمی کرد می توانست سر خود را به خاطر جوانانی که به فوتبال کشور معرفی کرده است بالا بگیرد .

اما می توان برای باخت پرسپولیس افسوس خورد به خاطر اینکه بازی را باخت و از ان بدتر یک فصل را باخت. .فصلی که کم هزینه هم نکرد و البته کم حاشیه هم نداشت و بازیکن هم کم نداشت و به ظاهر مربی بزرگی هم داشت اما نه تنها نتیجه مسابقات را باخت بلکه بازیکنان بزرگی را کوچک کرد و از ان بدتر این فصل بجز صرف هزینه برای پرسپولیس عایدی نداشت و برای طرفداران خود نیز بجز سوهانی برای روح ...همچنانکه استقلال برای هوادارانش چیزی جز این نبود. پس به احترام سایپا و سپاهان حرفه ای باید بلند شد اما به خاطر سیاست حاکم بر استقلال و پرسپولیس جز افسوس کاری از دست ما ساخته نیست ومتاسفانه کار از دست کسانی بر می اید که خود این دو را به این روز انداخته اند.

غلامحسین خدری



همچنین مشاهده کنید