رعایت حقوق همسر

درمیان صحابه رسول گرامی(ص) صحابی بلند اختر و پاکیزه گوهری به نام «عثمان بن مظعون» بود که در اخلاص و اطاعت، فردی یگانه و عنصری نمونه، و در کار عبادت منحصر به فرد شمرده می شد. وی در …

درمیان صحابه رسول گرامی(ص) صحابی بلند اختر و پاکیزه گوهری به نام «عثمان بن مظعون» بود که در اخلاص و اطاعت، فردی یگانه و عنصری نمونه، و در کار عبادت منحصر به فرد شمرده می شد. وی در مقام ریاضت چنان بود که بهره دنیایی و حقوق طبیعی و شرایط ادامه حیات مادی خود را از یاد می برد و به دست فراموشی می سپرد و دراین راه چندان پیش رفت که برای رهایی از فکر و شر وسواس، بر آن شد که خود را «خصی» سازد تا خاطرش را از اندیشه مسائل جنسی برهاند. روزی پیامبراعظم(ص) به حجره یکی از همسران خود درآمد و چند تن از زنان مدینه را دید که در آنجا انجمنی تشکیل داده و به بحث و گفت وگو درباره مسائل مربوط به وظایف زن مسلمان پرداخته اند. در این میان نگاه حضرت به یکی از آن بانوان افتاد که آثار افسردگی و نشان پژمردگی در سیمایش نمایان و روزگارش حاکی از وضعی آشفته و بی سامان بود. قلب ژرف و ضمیر حساس پیامبر(ص) از افسردگی و تاثر آن زن به شدت بیازرد و چون از حال و کار و علت ملال و شوریدگی روزگارش پرسید، گفتند: او همسر «عثمان بن مظعون» است و افسردگی اش بدان سبب است که شوهرش او را از نظر انداخته و یکسره به عبادت پرداخته است. همه شب را به نماز می ایستد و همه روز را روزه می گیرد. پیامبرگرامی(ص) طاقت تحمل نیافت و به دیدن فرزند مظعون شتافت و فرمود: «آیا تو به من تأسی و اقتدا نمی کنی؟

« عثمان گفت: «پدر و مادرم فدایت چه رخ داده؟ چه چیز خاطر عزیزت را رنجانده است؟» حضرت فرمود: آیا روز را روزه و شب را به تهجد می گذرانی؟ پسر مظعون گفت: آری. فرمود: چنین مکن، زیرا بدنت را به تو حقی و همسرت را نیز بر تو حقی است. عثمان، اندرز و فرمان پیامبر(ص) را اطاعت کرد و مقرر داشت تا حق همسرش را ادا کند. بامداد روز بعد، همسر عثمان بن مظعون شاد و خندان چون نوعروسی رعنا با لباسی خوش بوی و زیبا به خانه پیامبر(ص) و حجره همسر حضرت درآمد و زنانی که دیروز او را چنان افسرده و دل مرده اش دیده بودند، درمیان گرفتند، و با شگفتی گفتند: در این مدت کوتاه چه اتفاقی افتاده است؟ زن درحالی که از اعماق دل می خندید گفت: برای ما همان رخ داده که برای مردم رخ می دهد.۱

۱) پیامبر رحمت، ص۱۷۹