چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

ظلم ‌ستیزی؛ هدف انقلاب‏


ظلم ‌ستیزی؛ هدف انقلاب‏

‏‏"و لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا؛ و خداوند هرگز برای کافران راه تسلطی بر مومنان قرار نداده است"(نساء۱۴۱).‏
قرآن کریم خودبزرگ‌بینی و سلطه‌جویی و به یوغ کشیدن دیگران …

‏‏"و لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا؛ و خداوند هرگز برای کافران راه تسلطی بر مومنان قرار نداده است"(نساء۱۴۱).‏

قرآن کریم خودبزرگ‌بینی و سلطه‌جویی و به یوغ کشیدن دیگران را گناهی در حد شرک، و ریشه اعمال شرک آلود و منشاء ارتکاب ظلم و جرایم ضد انسانی و طغیان و رودررویی با خدا و خلق می‌شمارد. استکبار از دیدگاه قرآن خصلتی است که در هر فرد و جامعه‌ای بروز کند، آن را به ضد خدا و ارزش منفی تبدیل می‌کند. در منطق وحی، استکبار هیچ‌گاه موضع حق ندارد و همواره از هواهای نفسانی و خواسته‌های شیطانی سرچشمه می‌گیرد. قرآن کریم در آیات متعددی بر ضرورت ظلم زدایی از جامعه بشری و صحنه فعالیت‌های اجتماعی انسانها، تاکید می نماید و ظلم زدایی از جامعه بشری را مسئولیت اجتناب ناپذیر انسان و بر عهده خود او می‌نهد .

نه تنها ظلم کردن را نهی و منع می‌کند، بلکه پذیرش ظلم و تن به ظلم‌دادن را نیز محکوم می‌کند. در آیه شریفه صدر بحث، به لحاظ قواعد ادبی، واژه "سبیل" اسم نکره‌ای است که در سیاق نفی آمده و افاده معنای عموم می‌کند و بدین معناست که خداوند هیچ راهی اعم از نظامی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، برای تسلط کفار بر مومنان قرار نداده است. پیام مهم این آیه آن است که مومنان هرگز حق پذیرش سلطه کافران را بر خود ندارند و سلطه پذیری و زیر بار ظلم ظالمان رفتن، نشانه نداشتن ایمان واقعی است؛ چه اینکه هدف نهایی انبیای الهی (ع) و ادیان توحیدی،

سوق‌دادن انسان به تعالی روح و ارزشهای الهی و کمال انسانی است و این مهم هرگز با تسلط کافران بر جوامع اسلامی محقق نمی‌شود، بلکه فقط در سایه حکمفرمایی دین و دینداران است که زمینه برای این حرکت عمومی فراهم می شود. برخی از فقهاء با استناد به جمله "لن یجعل الله" در این آیه، عدم سلطه کفار بر مومنان را اساس سیاست حکومت اسلامی و پایه تعامل آن با دیگر حکومتها قرار داده‌اند.

بزرگترین خطر استکبار در حیات سیاسی ملتها ظاهر می‌گردد و آبادیها را ویران و نسل انسانها را تباه می‌سازد؛ و با زیر پا گذاردن حق، و با زورگویی، تمامی امکانات و نیروها و ارزشهای بشری را در خدمت هواهای نفسانی و خواسته‌های شیطانی فرد و یا گروه خاص قرار می دهد. خصلت استکبار ایجاد استضعاف در جامعه بشری است، زیرا با گرفتن توان و امکانات ضعفا، آنها را به شرایطی می کشاند که چاره ای جز اطاعت از مستکبران نداشته باشند. از این رو در منطق قرآن کریم، استضعاف یکی از عوامل قیام و انقلاب بر علیه مستکبران است. انقلاب اسلامی ایران نیز با سرلوحه قرار دادن تعالیم وحیانی قرآن، و در پرتو رهبری امام خمینی (ره) انقلاب خود را با شعار نفی طاغوت و استکبار و سلطه پذیری آغاز و به سرانجام رساند.

امام راحل (ره) در بیانات مختلف، نفی ظلم و سلطه پذیری و حمایت از مظلومین را هدف حرکت انقلابی مردم ایران شمرده و می‌فرمایند: "موسی بن عمران چه کرد، در زندگیش چه کرد، حضرت ابراهیم در زندگیش چه کرد، تمام اینها قیام کردند در مقابل جور، در مقابل ظلم، همه قیامشان این معنا بود، ما سرمشق باید بگیریم از اینها و ما باید قیام کنیم در مقابل ظلم ملت اسلام پیرو مکتبی است که برنامه آن مکتب خلاصه می شود در دو کلمه لا تظلمون و لا تظلمونا کسی که تابع مذهب اسلام است باید با ابرقدرتها مخالفت کند و مظلومان را از زیر چنگال اینها بیرون بیاورد.زیر بار ظلم رفتن مثل ظلم کردن، هر دویش از ناحیه عدم تزکیه است. همان طوری که ظلم حرام است، انظلام و تن دادن به ظلم هم حرام است".

رهبر معظم انقلاب نیز در تبیین این اصل اسلامی که یکی از ارکان مهم عقیدتی شکل گیری انقلاب اسلامی بود، می‌فرماید: "معنی ندارد و ممکن نیست که کسی معتقد به اسلام باشد، ذره‌ای پایبند به اسلام باشد ولی زیر بار زور برود و ظلم را قبول کند، در اسلام همان قدر که ظلم کردن بد است، تسلیم ظلم شدن هم همان قدر بد است.

شما در دعای مکارم الاخلاق می بینید که امام سجاد (ع) به خداوند عرض می کند: "ستم دیده نشوم که تو بر جلوگیری از ستم بر من توانایی و نه من ستم کنم که تو می توانی مرا بازداری." در قرآن می فرماید: "لا تظلمون و لا تظلمون؛ نه ظلم کنید و نه قبول ظلم کنید و زیر بار ظلم بروید"(بقره۲۷۹/). مگر ممکن است کسی مسلمان باشد، اعتقاد به اسلام داشته باشد در عین حال ظلم و زور را از هر کسی قبول بکند".

مهدی نادری



همچنین مشاهده کنید