جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

توسعه ورزش


توسعه ورزش

در دهه سوم قرن حاضر, پیوند توسعه و استعمار, معنای دیگری یافت و در سال ۱۹۳۹م, حکومت بریتانیا قانون توسعه مستعمرات را به توسعه و رفاه مستعمرات تبدیل کرد تضمین حداقلی از تغذیه, بهداشت و آموزش برای بومیان

واژه توسعه (مصدر مرخم عربی) در ادبیات فارسی و به معنی وسعت، فراخی و گشادگی آمده و به صورت فعل، همراه با پیدا کردن، دادن، یافتن به کار می رود. معادل انگلیسی توسعه، کلمهDevelopment با معانی مختلفی چون؛ رشد، توسعه، گسترش، عمران، پیشرفت و استعداد است. برخی از ابعاد توسعه درفرهنگ علوم سیاسی، عبارتند از؛ بهبود، رشد وگسترش همه شرایط وجنبه های مادی و معنوی زندگی اجتماعی وفرآیند بهبود بخشیدن به کیفیت زندگی افراد.اگرچه استفاده از واژه توسعه، پس از جنگ جهانی دوم رایج شد اما مفهوم توسعه، دارای پیش زمینه تاریخی است و به شکل های مختلف استفاده شده است. به عنوان مثال در حالی که کنفسیوس(۴۷۹-۵۵۱ق .م.) از توسعه به حرکت به سوی جلو و ساختن و آبادکردن تعبیر می کند، افلاطون معتقد بود، هرگونه دگرگون سازی زیاد می تواند، جامعه را به سوی انحطاط ببرد و باور داشت که توسعه باید آهسته و آرام صورت گیرد. در جهان اسلام ابن خلدون (۱۴۰۶-۱۳۳۲م) مسائلی چون، علت گستردگی ویرانی شهرها، و علت رواج و زوال انواع علوم، فنون وصنایع و ساختار اقتصادی و اجتماعی جوامع را تحت علم العمران با مفهوم امروزی توسعه بررسی می کند. پس از انقلاب صنعتی اروپا، استفاده از واژه توسعه در غرب قوت گرفت و آدام اسمیت(۱۷۹۰-۱۷۲۳م) توسعه را پیش زمینه تغییرات در جامعه و عامل پیشرفت معرفی نمود. اکثر دانشمندان، بیشتر بر روی جنبه های اقتصادی توسعه، تأکید داشتند تا اینکه اندیشمندانی چون ماکس وبر به جنبه های اجتماعی توسعه توجه کردند. در آغاز قرن بیستم، واژه توسعه شهری به تغییر محیط شهری باتخریب بخش های قدیمی وتولید صنعتی انبوه وتأسیسات تخصصی اطلاق شد.

در دهه سوم قرن حاضر، پیوند توسعه و استعمار، معنای دیگری یافت و در سال ۱۹۳۹م، حکومت بریتانیا قانون توسعه مستعمرات را به توسعه و رفاه مستعمرات تبدیل کرد (تضمین حداقلی از تغذیه، بهداشت و آموزش برای بومیان). واژه توسعه پس از جنگ جهانی دوم و درکنار شور استقلال طلبی کشورهای مستعمره همه گیر شد. رهبران کشورهای تازه استقلال یافته جهان سوم با انبوهی از مشکلات سعی کردند تا با ناسیونالیسم و شور انقلابی مردم، بازسازی را آغاز و فاصله خود را با کشورهای صنعتی کم کنند اما چون، هیچ گونه تجربه ای در این زمینه نداشتند، بار دیگر، متوجه نظریات تئوری پردازان کشورهای صنعتی شدند که هرکدام، راهکاری را ارائه می کردند و تعریف خاصی از توسعه داشتند. یکی توسعه را در گرو بخش کشاورزی و دیگری درصنعت می دانست. گروهی استراتژی صنعتی شدن از طریق جایگزینی واردات و گروهی دیگر صنعتی شدن با جهت گیری صادراتی را مفید می دانستند، در نتیجه آنقدر راه حل و پیشنهاد، پیش پای رهبران کشورهای توسعه نیافته قرار گرفت که آنها با مشکل انتخاب مواجه شدند و آنقدر تعاریف مختلفی از توسعه ارائه شد که این واژه به تدریج به واژه مبهمی تبدیل شد، به طوری که معنای آن، هم اکنون صرفا به بافت و زمینه ای که در آن به کار می رود، بستگی دارد. با وجود این، واژه توسعه هم اکنون در ذهن عوام و خواص جا افتاده است و همواره از تغییری مطلوب، همچون گذر از ساده به پیچیده، از پست به عالی و از بدتر به بهتر حکایت می کند. به هرحال، مسلم آن است که مفهوم توسعه در دید همگان یکی نیست و هر صاحب نظری، تعریفی خاص از آن ارائه می دهد، ولی منظور همگان در نهایت رسیدن به مرحله ای است که در آن رفاه بیشتری برای انسانها وجود داشته باشد و قطعاً این مراحل، پایان پذیر نیست و هر مرحله، مقدمه مرحله بعد خواهد بود. به عنوان مثال توسعه تربیت بدنی و ورزش به عنوان زمینه ساز تأمین و تربیت نیروی انسانی سالم و تندرست، بخشی از برنامه های توسعه ملی است.

ورزش از فعالیت های مهم انسانی است که تقریباً درهرجامعه بشری به گونه ای موجود بوده است. بشر در اعصارگوناگون با این پدیده آشنا بوده و هر تمدن رویکردی خاص به آن داشته است. اندیشمندان مسائل تربیتی در روزگاران پیشین به جنبه های ارزشی ورزش و نیروی عظیم آن در اجتماعی شدن انسان و بهنجارسازی او و ساختن شخصیت متوازن اجتماعی پی برده بودند. ارتباط فعالیت های ورزشی وتمرینات با بهداشت و سلامت از دیرباز شناخته شده است. در عصرجدید، به ورزش نگاهی فراگیر وهمه جانبه ودر مجموع به صورت یک نظام اساسی با ابعاد و نقش های مختلف افکنده می شود. نظام ورزش برای موفقیت باید دارای دوام یا استمرار نسبی باشد، اهداف آن برای اکثریت افراد جامعه مشخص شود و با بقیه آحاد و نهادهای اساسی جامعه سازگاری و هماهنگی داشته باشد. ورزش در پرتو عوامل سازش دهنده آن با دیگر نظام های درون نظام اجتماعی، کسب موفقیت می کند زیرا ورزش یکی از جنبه های نمونه نظام اجتماعی و جزء مکمل بافت اجتماعی است و از تمام عوامل و جنبه های تشکیل دهنده این نظام متاثر می شود. بنابراین ضعف اقتصاد، بی گمان در ورزش تأثیر می نهد. چنان که تایید و پشتیبانی نکردن دین از ورزش، آن را به ضعف می کشاند. همچنین است آموزش و تبلیغات که نظام ورزش، اگر خواهان پایداری و کامیابی است، باید با آنها سازگار شود.

تربیت بدنی، بخش مهمی از تعلیم و تربیت است که از طریق حرکت و فعالیت های بدنی جریان رشد را در تمام ابعاد وجودی انسان تسهیل و باعث شکوفایی استعدادهای مطلوب می شود اما ورزش، فعالیت های بدنی و مهارتی قاعده مند و سازمان یافته با دستاوردهای معین است که می تواند رقابت مند باشد. رویکردهای معمول توسعه ورزش درجوامع مختلف عبارتند از؛

تکیه بر ایجاد ظرفیت های جدید(بیشتر در کشورهای توسعه یافته) و استفاده از ظرفیت های موجود با نظام مندکردن ساختارها و بازمهندسی آنها (بیشتر در کشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه که با محدودیت منابع روبرو هستند). رویکرد کلی تدوین نظام جامع توسعه تربیت بدنی و ورزش ایران با توجه به موقعیت موجود ترکیب هردو رویکرد یعنی؛تأکید بر اصلاح ساختارها همراه با افزایش ظرفیت های جدید بود. فلسفه وجودی و رسالت این نظام، توسعه ورزش با تأکید بر تأمین سلامت جسمی و روحی، نشاط و شادابی و تقویت توانمندی افراد و گروه های اجتماعی و رشد و تعالی ارزش های اسلامی آنان از طریق انجام فعالیت ها و ارتقای مهارت های جسمی و روحی بود. در این نظام ورزش به چهار مولفه؛ پرورشی، همگانی، قهرمانی و حرفه ای تقسیم و در محورهای مشخصی بر توسعه ورزش تأکید می شود.

برای توسعه ورزش نیاز داریم تا با بازشناسی و درک دقیق هر یک از محورهای توسعه از تمامی ظرفیت های موجود بهره مند شویم. امید است در سال نوآوری و شکوفایی با درک و شناخت دقیق محورهای توسعه ورزش و با بهره گیری از ظرفیت مدیریت علمی و پژوهش مداری شاهد گام هایی مؤثر در راستای توسعه ورزش کشور باشیم.



همچنین مشاهده کنید