جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

در آسمان هفتم با جام طلا


در آسمان هفتم با جام طلا

بهترین و زیباترین كار را انجام دادید من و همه ایتالیایی ها خوشحال و راضی هستیم و از شما تشكر می كنیم این روح تیمی و عشق به ایتالیاست كه به نمایش گذاشتید و به همه نشان دادید كه می توانیم در تمام رقابت ها و با مسائل به خوبی مقابله كنیم

شب جشن بی نهایت است، تمام نشدنی. همانطور كه شادی ۲۳ بازیكن تمام نمی شود. آنهایی كه در خاطره ها باقی می مانند و قهرمان های بزرگ خواهند ماند. جورجو ناپولیتانو رئیس جمهور هم وارد رختكن می شود.

او نمی تواند مثل رئیس جمهور ۲۴ سال قبل پرتینی به هوا بپرد اما در این جشن حضور دارد. با جام طلا عكس می اندازد، در كنار لیپی و كاناوارو. قبل از آن هم سر و صدای بسیار زیادی برپاست. صدای كركننده موزیك ایتالیایی و بازیكنانی كه فریاد می كشند. برای جواننا ملاندری -وزیر ورزش هم جشن می گیرند و وقتی چند خبرنگار می خواهند از رختكن بیرون بروند با سطل های بزرگ خیس می شوند:غرق در شادی و غرق در جام.

برای ایتالیا شب فراموش نشدنی از راه رسیده است و هر كاری انجام می دهند. این فقط یك ساعت بعد از بازی است و به آنها می گویند كه خودشان را برای جشن بزرگ در ایتالیا آماده كنند. شب دویسبورگ هم تب دار است و همه منتظر ورود تیم هستند، ساعت ۴ صبح اتوبوس ایتالیا از برلین به دوئیسبورگ می رسد.

دور تا دور آن را طرفداران لاجوردی گرفته اند، فریاد می كشند، مثل گروسو و پیرلو كه بعد از پنالتی می دوند و شادی می كنند. جام طلا جلوی اتوبوس است، برق می زند، به همه چشمك می زند، همه خوشحال هستند. جشن در همه جا ادامه دارد. حتی داخل هتل. ساعت ۵ صبح فرصتی پیدا می شود كه بازیكنان و خانواده هایشان دور یك میز غذایی بخورند: كمی پاستا و كمی هم جام طلا. كاناوارو اعتراف می كند كه چنین شبی را تصور نمی كرد و این تصاویر از ذهنش پاك نمی شود.

همه مجبور هستند تا ۳۰/۷ صبح به اتاق هایشان بروند و برای پرواز ۳۰/۱۳ آماده شوند. پرواز چارتر آماده است تا آنها را به خانه برگرداند. خانواده بازیكنان هم آماده شده اند تا یك ماه مسافرت هیجان انگیز را تمام كنند. كریستیانا زامبروتا روزنامه هایی در دست دارد و آنها را می خواند. جسیكا گروسو اعتراف می كند كه با چشم های خودش پنالتی شوهرش را دیده. دانیلا ماتراتزی با سه بچه كه پشت سرش می آیند و یكی كه در بغل دارد خودش را به فرودگاه می رساند. توتی كوچك همراه مادرش ایلاری آماده است.

او را كوچك ترین تماشاگر جام جهانی نامیده اند. هر چند از این اتفاقات چیزی نمی فهمد اما وقتی پدرش را می بیند دوباره می خندد. پرواز تیم قهرمان با یك ساعت تاخیر و در ساعت ۱۴ به رم می رسد. در پرواز هیچ جایی برای نشستن نیست. فضایی كاملاً متفاوت نسبت به قهرمانی ۲۴ سال پیش وجود دارد و كاملاً می توان آن را احساس كرد. در طول پرواز خبرنگاری درباره آینده توتی می پرسد: «اول با زنم صحبت می كنم بعد به چشم های پسرم نگاه می كنم و بعد از آن تصمیم می گیرم.» كاپیتان رمی این را می گوید.

كاناوارو از شب قهرمانی حرف می زند كه د روسی موهای دم اسبی كامورانزی را چید و بعد هم نوبت به گتوزو و ماتراتزی رسید كه موهایشان را با شماره صفر بزنند. همه دیوانه این قهرمانی شده بودند. د روسی از پنالتی می گوید كه بسیار مهم بود. «قبل از زدن ضربه چه فكری می كردم؟ واقعاً اگر اشتباه می كردم دوباره مرا می كشتند.» ماتراتزی از برخورد زیدان می گوید: «چیزی برای گفتن ندارم و نمی توانم درباره آن قضاوتی داشته باشم. همه مردم دیدند كه زیدان چه كار كرد.» فرانس پرس می گوید كه خواهر زیدان در مورد ماتراتزی حرف زده است. اینجا می گویند كه حرف و اتهام تروریستی به میان آمده است.

من نمی دانم این حرف ها چه معنی دارد. تروریست واقعی من آنا (دختر ۹ماهه اش) است كه خواب زندگی ام را به هم زده. به شوخی می گوید و بعد آنا را می بوسد. او جزء اولین نفراتی است كه از هواپیما پیاده می شود. ۲۵۰۰ نفر به استقبال تیم قهرمان آمده اند. خیلی ها هم به پیست فرودگاه هجوم می برند تا اولین نفراتی باشند كه جام را از نزدیك می بینند. جشن اصلی در میدان بزرگ شهر هم به راه افتاده است. ساعت ها است كه خیابان های اطراف فرودگاه بسته شده است. همه به استقبال آمده اند.

اولین نفری كه از پلكان پایین می آید فابیو كاناوارو است، با جام طلا. زیر لب می گوید: «متشكرم.» خیلی ها از دیدن جام هیجان زده هستند. لیپی می گوید: «در آسمان هفتم هستم.» در آسمان جت ها به پرواز درمی آیند و پرچم سه رنگی را به نمایش می گذارند، مثل شب برلین كه همه جا با پرچم های ایتالیایی پر شده بود. شب جشن ادامه دارد. پیروزی درخشان را باید جشن بگیرند. اینجا خانه آگوستو است، جایی كه اولین قدم های تمدن غربی از آنجا برداشته شد و حالا قهرمان های جدید از راه می رسند.

این بار ارابه های بزرگ رمی نیست اما اتوبوسی كه فاتحانه آنها را پیش می برد كمتر از آن هم نیست. یك میلیون نفر آنها را در آغوش می گیرند، اقیانوس سه رنگ رمی هر لحظه زیباتر می شود. انبوه جمعیت جشن در كاخ «كیجی» را به تاخیر می اندازد. گلادیاتور های آلمان ۲۰۰۶ با جام آمده اند و كاناوارو كه شب با همین جام به رختخواب رفته بود آن را به مردم نشان می دهد. شب شیرین رم را خیلی ها دیده اند و تمام كانال های تلویزیونی كه یك ماه فوتبال پخش می كردند حالا از رم گزارش می دهند.

روی یك پارچه بزرگ نوشته شده است: «زیدان بدون جام ماند». همه كاناوارو را تشویق می كنند اما كاپیتان خودشان را هم دوست دارند: كاپیتان رمی توتی كه با یك پا قهرمان شد و حالا هم كه راه می رود درد پایش را می توان احساس كرد و به آهستگی قدم برمی دارد. اولین ملاقات در قصر كیجی است. نخست وزیر رومانو پرودی و نیمی از وزیران منتظر هستند. گارد رسمی و تشریفاتی هم به استقبال آمده اند. جورجو ناپولیتانو رئیس جمهور برای آنها پیغامی می فرستد: «بهترین و زیباترین كار را انجام دادید. من و همه ایتالیایی ها خوشحال و راضی هستیم و از شما تشكر می كنیم. این روح تیمی و عشق به ایتالیاست كه به نمایش گذاشتید و به همه نشان دادید كه می توانیم در تمام رقابت ها و با مسائل به خوبی مقابله كنیم.»



همچنین مشاهده کنید