چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

پژوهش در حوزه مولانا


پژوهش در حوزه مولانا

به راستی تا چه حد در زمینه مولانا پژوهش انجام شده است این سؤالی بسیار سخت و دشوار است. زیرا دریای مولانا بی پایان است و همواره تحقیق و پژوهش در زمینه او قرون آینده را خواهد پیمود.
پژوهش …

به راستی تا چه حد در زمینه مولانا پژوهش انجام شده است این سؤالی بسیار سخت و دشوار است. زیرا دریای مولانا بی پایان است و همواره تحقیق و پژوهش در زمینه او قرون آینده را خواهد پیمود.

پژوهش در زمینه مولانا کار بزرگی است و درخور تحقیق گسترده که لازمه آن احاطه وسیع به اسطوره ها و افسانه های مربوط به فرهنگ های مختلف از چین و هند گرفته تا اساطیر ایران، یونان و مصر و مهمتر از همه قرآن و روایات اسلامی است. زیرا مولانا برای بیان افکار و اندیشه های خود از همه این منابع استفاده نموده است. در حقیقت این منابع مواد خامی را برای مولانا تشکیل می دهند که او با استفاده از آنها به تعمیر بنای فکری خود می پردازد. ناگفته نماند که مولانا از این مواد - جز آنجا که از منابع اسلامی بخصوص قرآن و حدیث استفاده می برد- استفاده ای تقلیدی نمی نماید. یعنی او به تکرار آنچه که قبلاً گفته شده است، نمی پردازد.

پس از ذکر این مقدمه با محور قرار دادن دو داستان مثنوی؛ یکی «حکایت پادشاه و عاشق شدن بر کنیزک» و دیگری «حکایت شهزاده که گرفتار جادوی کمپیرک کابلی گردیده بود» می خواهیم به بررسی تکامل معنوی انسان و آنچه در روانکاوی به آن «فرآیند فردیت» می گویند، بپردازیم. علم روانکاوی می گوید: در شخصیت هر انسان «عنصر مادینه» یا «انیما» و «عنصر نرینه» یا «انیموس» وجود دارد. به عقیده روانشناسان «عنصر مادینه» گرایش های زنانه در روح مرد است؛ همانند احساسات، خلق و خو های مبهم، مکاشفه ها، حساسیت های غیرمنطقی، احساسات نسبت به طبیعت و سرانجام درک با ناخودآگاه.به عقیده یونگ «انیما و انیموس» اغلب در پس «سایه» اند و نمایانگر صفات و خصوصیات ناشناخته یا کم شناخته ای «من» هستند. بهترین محل برای ظهور و تبارز انیما و انیموس رؤیا های ما هستند. در حکایت «عاشق شدن پادشاه بر کنیزک»، «کنیزک» نماد « عنصر مادینه»، « شاه» نماد «انسان» و «شدن» او در کوه و دشت به عزم شکار، اشاره دارد به تفرج انسان در «عالم خلق» یا « هستی انسان» برای صید یا دستیابی به فرصت ها و زمینه های بهتر برای تکامل.

در تفاسیر مثنوی از «کنیزک» به «نفس اماره» و یا «قوه خیال» تعبیر کرده اند.شاید زمانی پیش بود که پدر علم روانکاوی در مقاله ای به فئودور داستایوفسکی و شاهکارش پرداخت و نقد روانشناسی را مد کرد اما با توجه به این بحث در می یابیم که مولانا از قرونی گذشته با حکایات پندآمیز خود در اشعارش جنبه های روانشناسی را نشان داده است.

[فرید منصوری ]



همچنین مشاهده کنید