جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

جادوی ۱۰


جادوی ۱۰

او در تاریخ ۲۱ ۳ ۱۹۸۰ در پورتو آلگرای برزیل به دنیا آمد در سرزمین فوتبال رشد یافت و از ادوار كودكی و در سواحل گرمیو با توپ نفس می كشید در خانواده تقریبا فقیری رشد كرد و با از دست دادن پدر نه تنها ضربه روحی بزرگی را خورد بلكه مشكلات زندگی بر خانواده تاثیرات بسیار بدی گذاشت

در دنیای توپ گرد و در یك برهه از زمان نام یك بازیكن خاص در دنیا سر زبان ها می افتد، همه جهانیان به او غبطه می خورند و لب به ستایش اومی گشایند. از بارز ترین این نمونه ها می توان به بزرگانی چون پله، زیكو، دی استفانو، فان باستن، یان رایت، جورج بست، پلاتینی، گرد مولر، مارادونا، بكن باوئر، كرایف، رونالدو و زیدان یاد كرد اما در حال حاضر بازیكنی از پورتو آلگرا برزیل ظهور كرده كه قریب به ۲ سال و نیم است همگان را به تماشای بازیش هیپنوتیزم می كند. او كسی نیست جز ابر قدرت بارسا، تك ستاره جهان رونالدینیو گائوچو.

او در تاریخ ۲۱/۳/۱۹۸۰ در پورتو آلگرای برزیل به دنیا آمد. در سرزمین فوتبال رشد یافت و از ادوار كودكی و در سواحل گرمیو با توپ نفس می كشید. در خانواده تقریبا فقیری رشد كرد و با از دست دادن پدر نه تنها ضربه روحی بزرگی را خورد بلكه مشكلات زندگی بر خانواده تاثیرات بسیار بدی گذاشت. در این دوران سخت بود كه برادر بزرگتر رونی كوچك سرپرستی خانواده را در اختیار گرفت. آسیس كوچك شب و روز در ماسه های داغ و سوزان توپ را با خود می دواند و وقتی شب گرسنه و كوفته به خانه می آمد با شرمندگی مادرش روبرو می شد. مادرش نمی توانست آنگونه كه شایسته است او را تأمین كند اما رونی كوچك به این مسأله خو گرفته بود و فوتبال غذای روح و جانش بود.

مادرش می گوید: در آن دوران به غیر از خواب همواره با توپ دیده می شده و اگر در جمعی قرار می گرفت كه مجبور به محرومیت از توپ می شد بسیار مضطرب و غمگین به نظر می رسید. این گفته ها همه چیز را در مورد عشق حقیقی او به فوتبال بیان می كند. ابتدا به طور آماتور در یك تیم سالنی بازی می كرد.

در آنجا همه همسن های خود را به راحتی جا می گذاشت و گاهی دیده شده كه با چندین دریبل سرپای پشت سر هم چند نفر را به هم می پیچانده! وقتی دید در آنجا رقیبان درخوری ندارد به كمك برادرش به عضویت تیم شهر زادگاهش یعنی گرمیو در آمد. در ابتدا زیاد به بازی گرفته نمی شد اما در زمان اندكی كه به میدان می آمد درخششی خاص داشت. در سال ۱۹۹۷ به عضویت تیم ملی جوانان در آمد و در جام جهانی مصر قهرمانی برزیل را با آقای گلی اش به ارمغان آورد. این عنوان سكوی پرتاب بلندی برای وی محسوب می شد.

در همین بینابین بود كه چشم سوئیسی ها به وی خیره شد و آنها با پیشنهاد مالی قابل توجهی به وی پیشنهاد كردند كه با پذیرفتن تابعیت این كشور در تیم ملی آنها توپ بزند. اما عشق او به برزیل توأمان با مخالفت برادرش مانع از این خرید و پیشنهاد كثیف شد.سرانجام در سال ۱۹۹۹ در حالی كه حدود ۱۹ سال داشت به تیم ملی دعوت شد و در همین سال به مقام قهرمانی كوپا آمریكا رسید. پس از ارایه بازی های بسیار جالب مسؤولان برزیلی را مجاب كرد تا او را برای جام كنفدراسیون ها به تیم ملی دعوت كنند.

او پاسخ این اعتماد را به بهترین وجه ممكن داد و با وجود ناكامی برزیل آقای گل شد. اینجا بود كه كلید شهرت او زده شد و دیدگان اروپایی ها متوجه این استعداد ناب شد.وقتی در سال ۲۰۰۱ با پیشنهاد خوبی از باشگاهی چون پاری سن ژرمن مواجه شد فرصت را غنیمت شمرد و راهی تیم محبوب پایتخت فرانسه شد.

هواداران گرمیو در این زمان به او لقب پول پرست دادند اما اگر چشم های خود را باز می كردند می فهمیدند كه اگر او پول پرست بود به درخواست سوئیسی ها تن در می داد!در لیگ فرانسه و با شماره ۱۰ چنان حركاتی را با توپ انجام می داد كه برخی از آنها در آن زمان جدید بودند. روحیه بالایش در آن تیم سایر یاران را به وجد می آورد. باور نكردنی بود اما با توجه به ۲ سال حضور مؤثر او در پاری سن ژرمن این تیم به موفقیت خاصی دست نیافت! البته ناكامی او در این تیم فرانسوی با كسب قهرمانی جام جهانی ۲۰۰۲ كره و ژاپن محو شد، چنانكه رونالدینیو ۲۱ ساله عضو ۱۱ نفره اصلی تیم بود و اكثر ضربات پنالتی را هم خودش می زد.

او به دلیل حضوربازیكنانی چون رونالدو و ریوالدو به نوعی هافبك بازیساز به شمار می رفت و حقا كه خوب از پس این مسؤولیت برآمد . در دیدار مقابل انگلستان او تك ستاره آبی پوشان در آن بازی بود. گل اول برزیل را از فاصله ای در حدود ۳۵ متر به تور دروازه دیوید سیمن چسباند و بازی طلایی اش را در نیمه دوم تكمیل كرد. پا عوض كردن او اشلی كول را سرگردان كرد سپس بدون خود خواهی پاسی را به ریوالدو داد و چپ پای هنرمند برزیل باخت یك بر صفر برزیل را به برد ۲ بریك تغییر داد. در نهایت برزیل برای پنجمین بار قهرمان جام جهانی شد، بنابراین او در این سن به بزرگترین آرزوی یك فوتبالیست حرفه ای رسید.

‌● صید بزرگ

در اواخر فصل ۲۰۰۳ بحث انتخاب ریاست باشگاه بارسلونا بسیار داغ بود و هواداران با اعلام ناراحتی فروش ریوالدو توسط گاسپارت میدان را به لاپورتای جوان سپردند. آنها انتظار داشتند تا رییس جوان به وعده های خود كه همانا بزرگترین وعده اش كه خرید بكهام بود عمل كند اما در اقدامی عجیب پس از خرید بكهام توسط پرز او دل رونالدینیو را به نوكمپ پیوند زد. گذشت زمان نه چندان اندك این واقعیت را هویدا كرد كه این خرید از تاریخی ترین خرید های بارسلونا و شاید بهترین آنها بوده!!!

پیراهن باارزش شماره ۱۰ بر تن او پوشانده شد و به حق بسیار برازنده او بود.پیراهنی كه بسیاری از بزرگان تاریخ فوتبال آن را بر تن داشتند كه آخرین آنها ریوالدو و البته در مدت كوتاهی رومن ریكلمه بودند. وای كه اگر گائودی بزرگ می دانست چه ابر قدرتی به سرزمینش پا نهاده هیچ گاه آنگونه درون خاك ساكت نمی خوابید.

رونالدینیو در اولین بازی برای بارسا و در شیكاگو در یك دیدار دوستانه مقابل میلان گلزنی كرد. از همان ابتدا مشخص شد كه لاپورتا شكار بزرگی كرده است. پاهای ارزشمند رونالدینیو هیچ گاه با پول هایی كه صرفش شده بود قابل قیاس نبود. پس از آنكه لیگ آغاز شد رونالدینیو خود را به عنوان یكی از مؤثرترین یاران بارسا معرفی كرد، اولین گل رسمی خود را در هفته دوم مقابل سویا و در نوكمپ زد.

حركت های دورانی عجیب كه مصادف با جا گذاردن چند بازیكن بخت برگشته سویا همراه بود با یك ضربه سرسام آور همراه بود كه حتی تیرك دروازه تاب ایستادگی را مقابل آن نداشت و سر انجام تور دروازه پذیرای این ضربه مهار ناشدنی شد. نوكمپ آتش گرفت و جادوگر برزیلی به متعصب ترین هواداران فوتبال اعلام احترام می كرد و البته بالعكس. این گل در پایان فصل از بهترین گل های فصل لیگا نیز بود و مگر می شود گلی كه عصاره ای از تاكتیك و تكنیك فردی، همه را باهم داشت جاودانه نشود؟!

از همان اوایل فصل بود كه بسیاری از یاران بارسا لب به ستایش از این جادوگر گشودند. فیلیپ كوكو كاپیتان وقت بارسا در مورد رونی می گفت: «او در تمرینات حركاتی را انجام می دهد كه نظیرش را تاكنون ندیده ام. اگر من بخواهم حركات او را انجام دهم قطعاً مصدوم خواهم شد. خیلی وقت ها قصد داشتم با زدن تكل، توپ را از پاهای وی بدزدم اما وقتی به سمت او یورش می بردم او را ۵ متر آن طرف خود می دیدم!»

سرعت و دقت او در دریبل زدن ماهرانه است.از دیگر گل های زیبای او در اولین فصل حضورش در بارسا می توان به گل دوم بارسا در پیروزی ۳ بر یك مقابل آتلتیكو مادرید و در نوكمپ اشاره كرد. ضربه چیپ زیبایش كه از نزدیكی نقطه پنالتی زده شد در ابتدای امر بسیار بلند به نظر می رسید اما به طرز شگرفی ناگهان با افت ارتفاع به درون دروازه راه یافت! گل دوم بارسا در زمین اوساسونا كه پیروزی ۲ بر یك بارسا را در پی داشت نیز بسیار دیدنی و ارزشمند بود و البته ضربه ایستگاهی خارق العاده اش در دقیقه ۸۹ در نوكمپ مقابل سوسیه داد، كه باعث شد تعداد برد های متوالی بارسا به ۹ برسد كه یك ركورد در آن زمان بود.

نوكمپ به او افتخار می كرد و او به نوكمپ عشق می ورزید.در نخستین بازی ال كلاسیكو او به دلیل مصدومیت در نوكمپ حضور نداشت، خیلی ها با این خبر شوكه شدند و تمام برنامه های آبی و اناری ها به هم خورد، بازی كه بارسا ۲ در نهایت تن به شكست ۲ بر یك داد و طلسم ۲ دهه شكست ناپذیری آسولگرانا در نوكمپ مقابل سربازان ملكه شكسته شد اما در بازی برگشت و در سانتیاگوبرنابئو، رونالدینیو به نوعی جبران غیبت بازی رفتش را با زهر چشمی به یادماندنی گرفت. پاس طلایی اش به ژاوی باعث شد كه بارسا انتقام خود را از رقیب مادریدی بگیرد، پاس جادویی او در كمتر جایی دیده شده بود، وقتی گوتی پاس رونالدینیو را به آن فضا را دید غافل از اینكه چه اتفاقی رخ خواهد داد لبخند معنا داری زد اما وقتی برگشت و دید توپ وارد دروازه شده است مات و مبهوت شد.

بارسا در این فصل فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشت و بدون شك رونالدینیو از مهمترین عناصر در كسب نایب قهرمانی لیگا در این فصل بود. بارسا اگر در آخرین هفته ها پیروز می شدند و رئال شكست می خورد مقام دوم از آن بارسا می شد. بازیكنان اظهار داشتند: وقتی برای آخرین دیدار خارج از خانه فصل در هواپیما بودیم همه ناراحت و مأیوس بودند اما در این بینابین رونالدینیو با صدای بلند گفت: «رئال شكست می خورد و ما دوم می شویم شك نكنید، اخمهایتان را باز كنید.» جمله جالبی كه به حقیقت پیوست.

حال دنیای فوتبال كدام ستاره باروحیه ای به مانند این بت بارسا سراغ دارد؟بارسا در همین فصل در جام یوفا مقابل سلتیك و در مجموع یك بر صفر شكست خورد و حذف شد. در بازی مقابل بروندبی دانمارك رونالدینیو به علت سرما خوردگی در بازی حضور نداشت. این بازی كه در زمین حریف و در هوایی سرد برگزار می شد گره خورده بود. ریكارد گفت: «نا گهان دیدم رونالدینیو لباسش را پوشید و گفت كه می خواهم بازی كنم. او بسیار اصرار داشت و من هم رضایت دادم» جالب است كه بدانید رونالدینیو پس از ورودش به زمین برای بارسا گلزنی كرد!فصل ۵-۲۰۰۴ و با آمدن ساموئل اتوئو به نوكمپ چندی نگذشت كه بارسا به كابوس تمام مدافعان حریف تبدیل شد. قدرت بازیسازی عالی رونالدینیو و البته شم بالای گلزنی اتوئو قدرت اصلی بارسا و برگ برنده این تیم بود.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید