جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

در دایره فوتبال یا «دور» می زنیم یا «درجا»


در دایره فوتبال یا «دور» می زنیم یا «درجا»

استفاده از پتانسیل های موجود در نیروی انسانی فعال در فوتبال هر كشوری وهر سیستمی حتی غیر از فوتبال امری است منطقی و واجب اما این زمانی است كه موارد یاد شده كارآیی لازم برای پیشبرد اهداف خرد و كلان را داشته باشند

فوتبال ایران بد یا خوب اختصاصات خودش را دارد. اسماً حرفه ای است و رسماً آماتور، در ظاهر پرطمطراق است و در باطن دردمند، روی كاغذ با تمام قوانین و هنجارها سازگاری دارد و در عمل سرشار است از ناهنجاری و بی قانونی! اینچنین است فوتبال سرزمینی كه هر یك از ما به اندازه و سهمی مشخص دوستش داریم و بعضاً عاشق و دیوانه اش هم هستیم.درون این فوتبال پرحاشیه وپرحرف و حدیث، همواره اتفاقاتی رخ می دهد كه موجب زیر سؤال رفتن كلیت آن می شود. اتفاقاتی كه خواسته یا ناخواسته مدام در فوتبال ما تكرار می شود و گویا هنوز هم زمانش فرا نرسیده كه از این درجا زدن خلاص شویم. حالا فوتبال برای ما حكم دایره ای را دارد كه مدام در آن دور می زنیم و به جای اولمان بازمی گردیم.

ناصر حجازی سال ها پیش به عنوان سرمربی استقلال از فتح الله زاده حكم گرفت و چند صباحی هم در این تیم كار كرد. او رفت و جای خود را به كسان دیگری داد و حالا كه فتح الله زاده بار دیگر مسؤولیت باشگاه را در دست گرفته (ولو به صورت موقت و با عنوان سرپرست) صحبت از بازگشت وی به میان می آید. خود فتح الله زاده هم پس از پشت سر گذاشتن یك دوره چند ساله، حالا دوباره به استقلال بازگشته است. كمی آنسوتر و در باشگاه رقیب یعنی پرسپولیس هم تقریباً همین وضعیت حكمفرماست. از سال ها پیش، آیند و روندهای مدیریتی و فنی سرخپوشان هم تكراری بوده است. از انصاری فرد گرفته تا همین ناصر ابراهیمی كه شایعه بازگشت مجددش به پرسپولیس هر روز قوت بیشتری می گیرد.در سطحی بالاتر، كلیت فوتبال ما هم گرفتار همین ورطه است. یك مربی خارجی استخدام می شود و تیم ملی رابر اساس معیارهای خود متحول می كند و چند وقت بعد مربی دیگری كه این بار ایرانی است، جایگزین وی می شود و همه رشته های مربی قبلی را پنبه می كند. این روال هم سالیان سال است كه ادامه دارد و مدام هم تكرار می شود. به عنوان مثال سیستم تیم ملی با حضور مربیان خارجی ۲-۴-۴ است و هرگاه یك همكار ایرانی جای وی را می گیرد، سیستم به ۲-۵-۳ تغییر پیدا می كند. این گونه تحولات و حتی تغییرات بسیار عمیق تر مدام تكرار می شوند و خاصیت اصلی همه آنها هم این است كه همواره فوتبال ایران رابه جایی كه مدتها پیش بوده، برمی گردانند، به درجا زدن وا می دارندش و به افتادن در گرداب دور باطل!

همه آنچه به عنوان شاهد و مثال بیان شد، صرفاً جهت بسط یافتن موضوع مقاله بود. باید توجه داشت تحلیلی روی حضور یاعدم حضور فرد یا جریانی خاص صورت نگرفته است. آنچه در مطلب پیش رو قصد تشریحش را داریم، این است كه چرا فوتبال ایران همواره به نقاطی می رسد كه سالها پیش در آن قرار داشته است؟ استفاده از پتانسیل های موجود در نیروی انسانی فعال در فوتبال هر كشوری وهر سیستمی (حتی غیر از فوتبال) امری است منطقی و واجب اما این زمانی است كه موارد یاد شده كارآیی لازم برای پیشبرد اهداف خرد و كلان را داشته باشند. در حقیقت فوتبال ایران در حال حاضر نیازمند استفاده از مدیران و مربیان است كه بتوانند آن را به نقطه ای تازه برسانند وگرنه روزگار گذراندن به همین منوال هیچ سودی به حال فوتبال و اهالی آن نخواهد داشت.



همچنین مشاهده کنید