شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

اوضاع تحصیل کرده های موسیقی ایران


اوضاع تحصیل کرده های موسیقی ایران
در چند سال گذشته، یعنی از سالی که دانشگاه های موسیقی پس از انقلاب بازگشایی شد، تعداد زیادی فارغ التحصیل راهی و وارد عرصه موسیقی کشور شده اند، که بسیاری از آنها پس از تلاش و کوشش، راهی جز تغییر مسیر و تغییر کار نداشتند و وارد کارهای دیگری جز موسیقی شدند. در عین حال می بینیم تعداد زیادی مدرس موسیقی مشغول کارند که متآسفانه صلاحیت تدریس و آموزش موسیقی را ندارند و جالبتر آنکه این عده نسبت به گروه تحصیل کرده ها در این راه، باید بگوییم بازار بهتری دارند. و حال چرا بازار. در نشریات و روزنامه ها می بینیم که ادعای تدریس مثلا سه تار در ده جلسه مطرح می شود و گروهی از دوستداران موسیقی هم از روی ناآگاهی به سوی این کلاس ها کشیده می شوند. آموزش پیانو در ده جلسه، آهنگسازی در ده جلسه و جالب این جاست که عدد ده بسیار طرفدار دارد به صورتی که اگر کسی بنویسد یازده جلسه بازار خوبی نخواهد داشت. ریشه این عمل را می توان در ناآگاهی مردم از، اساسآ موسیقی دانست که اگر در صد بگیریم شاید نود درصد ندانند فرق پیانو با تمبک چیست. این از جایی سرچشمه می گیرد که خود دچار کاستی های بسیار است و در حال تخریب فضای موسیقی. تلویزیون می تواند مدرسه و دانشگاه باشد، اگر درست هدایت شود.
مدیران موسیقی تلویزیون، موسیقی دان نیستند و آنهایی هم که دور و بر مدیر محترم می پلکند، شناسنامه ای بس درخشان دارند. از مراسم عروسی و ساز مطربی گرفته تا ساخت موسیقی هفت هشت میلیونی سریال های ... . ساز مطربی و اصولا مطرب بد نیست ولی می دانیم دادن خط فکری فرهنگی آنهم موسیقی برای یک جامعه کار یک مطرب نیست. برای همه آنهایی که علاقه به شنیدن کاست های خصوصی دارند هویداست که آن تار و کمانچه و تنبک و دایره زنگی معروف در بیات ترک، کار کیست، و اتفاقآ این آقا در تلویزیون همه کار می کند. بگذریم.... کارهای اینچنینی صورت می گیرد و همه ما می دانیم، ولی در مورد تدریس در ده جلسه! به جرآت می گوییم که دانشجوی موسیقی، فارغ التحصیل موسیقی، کسی که در این راه زحمت کشیده باشد نمی تواند این گونه بنویسد. آموزشگاه های موسیقی ( به جز بعضی از آنها)، در دست گروهی از کسانی است که خود در ساز دست گرفتن مشکل دارند ولی با این حال تدریس می کنند. کسانی را از دوستان هم دوره ای می شناسیم که مجوز انتشار کاست شان در حدود دو سال است صادر نشده ولی دوستانی دیگر یک هفته ای مجوز و ظرف دو هفته کاست و سی دی وارد بازار می کنند.
کتاب دوستی به خاطر مواردی واهی توقیف شده و برای رفع اشکال چندین بار هزینه شده ولی کتابی که مطالب آن جز توهین به فرهنگ و موسیقی ایران چیزی دیگر نیست،‌ با تیراژ بالا مجوز می گیرد. امسال دانشگاه های موسیقی تعداد بسیار زیادی دانشجو جذب کرده اند، غافل از اینکه فارغ التحصیلان چندین سال پیش همچنان بیکار یا در پی کارهای دیگرند. زیاده گویی نمی کنیم که سودی جز اتلاف انرژی و وقت ندارد و در این فضا به قول آقای ارشد تهماسبی قرار است سکوت باشد و اتفاق موسیقایی نیافتد. امید داریم به روزی که حداقل چیزی که یادمان دادند را از ما بخواهند به چند نفر یاد دهیم، چرا که در این چند سال دانسته هایمان را انبار کردیم برای روز مبادا، که هنوز نرسیده.
امیدواریم روز مبادا برای موسیقی ایران نرسد ولی بالاخره آدم است و امید و نفس. هر کدام نباشد دیگری به درد نمی خورد. امید داریم، نفس هم می آید و می رود و در مورد آدم بودن.... در مورد فرار مغزها همه رشته ها را مورد بررسی قرار دادند جز موسیقی که با این اوصاف موسیقی دان جزء مغز یا ... نیست. نمی خواهیم نتیجه بگیریم که اگر چنین کنیم .... به امید پایداری و ناامید نشدن! موسیقی دانان جوان تحصیل کرده ای که هیچ کس تحویلشان نمی گیرد و مانده اند با این اوضاع چه کنند.
منبع : موسیقی هنری ایران