یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

کابوس بزرگ پژوهشگران در جهان امروز؛ «آموزش» سرگردان میان اجرا و پژوهش


کابوس بزرگ پژوهشگران در جهان امروز؛ «آموزش» سرگردان میان اجرا و پژوهش
معمولا «اجرا» کار خود را می‌کند و «پژوهش» هم کار خود! و البته «آموزش» هم سرگردان و شناور در بین این دو!
کریس میسر (Chris Maser) خالق کتاب ارزشمند و پرفروش «جایگاه تنوع بوم‌شناختی در توسعه پایدار» یا Ecological Diversity in Sustainable Development، که تاکنون به چندین زبان، از جمله فارسی نیز برگردانده شده است، در مقدمه‌ی نخستین فصل از کتابش، جمله‌ای شنیدنی را از ارکاتس هاوزن (Erkarts Hausen) اندیشمند آلمانی، نقل می‌کند که به باور نگارنده می‌توان از آن با عنوان کابوس اغلب پژوهشگران و دانشمندان در هزاره‌ی سوم یاد کرد. هرچند که هاوزن مخاطب این جمله را دانشمندان قرن بیستم فرض کرده است!
آن جمله‌ی زنهاردهنده این است: «دانشمندان در این قرن، گویی فراموش کرده‌اند که نظریه‌ها، هستی خود را مدیون عمل هستند و طبیعت قبل از ظهور این نظریه‌ها نیز حضور داشته‌ است.»
و این دغدغه‌ی بسیاری از متفکران و نظریه‌پردازان باوجدانی است که همواره با این پرسش نگران‌کننده در خلوت خویش مواجه هستند که اگر نمی‌آمدند و نمی‌گفتند و نمی‌نوشتند، آیا جهان بدتر از اینی بود که الان است؟!
به سخنی صریح‌تر، فایده‌ی این همه نظریه و آن همه مقاله و پژوهش و مطالعه برای بسیاری از صاحبان آن‌ها در اقصی نقاط جهان، چندان آشکار نیست!
و یک دلیل این رخداد نگران‌کننده آن است که در بسیاری از موارد، آن‌ها که در اندیشه‌ی آفرینش نظریه یا پندارینه‌ای تازه هستند، با آن‌ها که در فکر آفرینش یک سازه‌ی فیزیکی عظیم یا هر رخداد اجرایی دیگر هستند، کمترین قرابت، هارمونی و پیوستگی را با هم نشان می‌دهند.
و حاصل هم، همین می‌شود که می‌بینیم ... هنگامه‌ی ناامیدکننده‌ای که اندیشمندانی چون ارکاتس هاوزن را وامی‌دارد تا از عواقب این غفلت به نخبگان جهان هشدار دهد؛ هشداری که مخاطبش را نمی‌توان در مرز خاصی از نقشه‌ی گیتی محدود کرد.
منبع : خبرگزاری ایسنا