شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

سایه روشن ورزش/فوتبال اسیر آپارتاید


تمام این وقایع در شرایطی رخ می دهد كه فوتبال در زندگی روزمره شهروندان اروپایی تنها به عنوان یك بازی ساده مطرح است، سیاستمداران اهمیت چندانی به آن نمی دهند و سردبیران مطبوعات همواره وقایع ورزشی را به صفحات آخر و یا میانی روزنامه و مجله خود می برند.اما واقعیت چیز دیگری است چون فوتبال به بزرگترین نگرانی سیاستمداران تبدیل شده است. در ماه نوامبر سال گذشته میلادی، هنگامی كه تماشاگران حاضر در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو شهر مادرید علیه بازیكنان تیم ملی انگلیس شعارهای نژادپرستانه سر دادند، تیتر اول اغلب مطبوعات جهان به این رویداد تلخ اختصاص یافت و سیاستمداران انگلیسی به جان مسئولان فدراسیون فوتبال اسپانیا افتادند.
در جریان بازی دو تیم انگلیس و اسپانیا هر گاه كه توپ به بازیكنان سیاهپوست تیم انگلیس می رسید، تماشاگران اسپانیایی صدای میمون تولید می كردند. همچنین توهین لوئیس آراگونس مربی تیم ملی فوتبال اسپانیا به تیری هانری مهاجم سیه چرده تیم آرسنال، مشكلات را دو چندان كرد.
البته پیش از این نیز در مسابقات بین المللی برگزار شده در كشورهای اسلواكی، مقدونیه و بسیاری از كشورهای اروپایی، شعارهای نژادپرستانه علیه بازیكنان سیاهپوست به گوش می رسید اما وقایع ورزشگاه برنابئو، كاسه صبر مطبوعات را لبریز كرد و سردبیران به صراحت نسبت به گسترش نژادپرستی (آپارتاید) در فوتبال اعتراض كردند.قبل از وقایع شهر مادرید، تماشاگران یونانی به تیری هانری توهین كرده بودند و تماشاگران پورتو با تقلید صدای میمون، بازیكنان سیاهپوست تیم چلسی را در جریان رقابت ها اروپایی آزرده خاطر كردند.
محصول رفتار گذشته
البته جای تعجب نیست كه نژادپرستی اروپایی در ورزشگاههای فوتبال نمایان شده است. با توجه به این كه اماكنی كه سیاستمداران در آن مشغول به كار هستند، مكان هایی به ظاهر محترم به شمار می آید، به همین دلیل در چنین فضایی كه همگان سعی می كنند مؤدب باشند نمی توان شعارهای نژادپرستانه سرداد. به هر حال، ورزشگاه فوتبال بهترین مكانی است كه یك گروه پرتعداد از مردم قادرند روحیات نژادپرستانه خود را بروز بدهند و برخوردی نیز با آنان صورت نگیرد.
با آن كه شنیدن شعارهای نژادپرستانه در ورزشگاه ها بسیار زجرآور و تنفربرانگیز است اما همین شعارها آیینه تمام نمای اقداماتی است كه دولت های اروپایی در گذشته انجام داده اند.
در واقع، این شعارهای نژادپرستانه محصول مستقیم بی عدالتی های اروپاییان در طول تاریخ می باشد. هیچ قاره ای به اندازه قاره آفریقا از مردم اروپا ظلم ندیده است، ابتدا در قالب تجارت برده های سیاهپوست و سپس در قالب استعمار. بسیاری از كشورهای آفریقایی مستعمره دولت های اروپایی بوده و هنوز هم هستند.
به دلیل همین پیشینه تاریخی، مردم اروپا، بازیكنان سیاهپوست و آفریقایی را حقیر می پندارند. اما جالب این كه طی چند دهه اخیر، بازیكنان سیاهپوست فوتبال جهان را به تسخیر خود در آورده اند كه این جنبش از تیم برزیل و در جام جهانی ۱۹۵۸ آغاز شد.
جادوی فوتبال
در واقع جادوی فوتبال همین است كه هر كسی از هر نژاد و رنگ و حتی كمترین بضاعت مالی می تواند وارد این رشته ورزشی بشود و حقانیت خود را به اثبات برساند.
در گذشته ای نه چندان دور فوتبال ورزش افراد سفیدپوست بود حتی در همین برزیل. اما امروزه از هر رنگ و نژادی در فوتبال بازیكن وجود دارد.در واقع سفیدپوستان اروپایی كه تا چند سال قبل به تحقیر مردم سیاهپوست آفریقا می پرداختند امروز باید در برابر بازیكنانی چون تیری هانری و رونالدینیو تعظیم كنند و به تشویق آنها بپردازند.
اما وقایع شهر مادرید نشان داد كه جنبش نژادپرستی در فوتبال مجدداً در حال تقویت و شكل گیری در قاره اروپا می باشد. ورزشگاه سانتیاگو برنابئو یكی از معروف ترین ورزشگاه های اروپا به شمار می آید و خانه مشهورترین باشگاه فوتبال جهان است. به همین دلیل هرگز نژادپرستی تماشاگران تا این حد مورد توجه افكار عمومی قرار نگرفته بود. به عبارتی دیگر اگر رفتار نژادپرستانه تماشاگران در هر ورزشگاهی به جز برنابئو نمایان می گردید، تا این حد بزرگنمایی نمی شد.همچنین بی تفاوتی مقامات كشور اسپانیا نسبت به این موضوع نشان داد كه هنوز هم در اروپا، نژادپرستی امری طبیعی و پذیرفته شده است.
نژادپرستی در لیگ برتر
از سوی دیگر، واكنش رسانه های گروهی انگلیس در قبال وقایع شهر مادرید نیز در نوع خود جالب بود.پیش از این مفسران رادیو و تلویزیون و خبرنگاران مطبوعات به ندرت از رفتار نژادپرستانه تماشاگران در ورزشگاه ها انتقاد می كردند اما پس از وقایع ورزشگاه برنابئو، همه آنها زبان به انتقاد گشودند. با این حال نباید فراموش كرد كه ساختار فوتبال انگلیس به شدت نژادپرستانه است. یك چهارم بازیكنان حاضر در لیگ برتر سیاهپوست و یا دورگه هستند با این حال حتی یك مربی غیرسفید پوست در لیگ برتر وجود ندارد.
فوتبال یك ورزش فرا قومی است البته تنها در زمین چمن چون تنها یكی از اعضای هیأت مدیره باشگاه های لیگ برتر غیرسفیدپوست است. همچنین میزان حضور افراد غیرسفیدپوست در پست های مدیریتی ۲ درصد، پست های اجرایی ۴ درصد و كادر فنی ۶ درصد می باشد. از سوی دیگر یك پنجم عوامل خدماتی باشگاههای لیگ برتر را افراد غیرسیاهپوست تشكیل می دهند و هر ۱۴ عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال و ۹۲ نفر از اعضای آن همگی سفیدپوست هستند.در فوتبال اروپا این تصور وجود دارد كه افراد سیاهپوست می توانند در زمین فوتبال بازی كنند اما توانایی مدیریت را ندارند. البته چنین معضلی در مجلس، دانشگاهها و حتی پلیس كشور انگلیس نیز به چشم می خورد. واقعاً چند نفر سیاهپوست در پست های مدیریتی این مراكز مشغول به كار هستند.با آن كه بازیكنان سیاهپوستی چون ریو فردیناند و پاتریك ویه را بازی های درخشانی را داخل زمین چمن انجام می دهند، اما افرادی كه به آنها دستور می دهند و حقوقشان را می پردازند، سفید پوست هستند.به هر حال این باور در اروپا وجود دارد كه افراد سفیدپوست همواره باید دستور بدهند و افرادی كه پوست بدنشان رنگی است باید مطیع آنان باشند.
متأسفانه از سال ۱۹۹۲ تاكنون كه لیگ برتر انگلیس برگزار می شود تنها دو مربی سیاهپوست، رود گولیت و ژان تیگانا در آن به مربیگری پرداخته اند. آیا می توان تصور كرد كه روزی بازیكنان سیاهپوستی چون مارسل دسایی و سول كمپل به مربیگری در لیگ برتر بپردازند.البته این مشكل تنها مختص به باشگاهها و فدراسیون فوتبال نیست بلكه در استودیوهای تلویزیونی نیز با رفتار نژادپرستانه مواجه هستیم. اغلب مفسران و گزارشگران سفیدپوست هستند. جالب این كه افراد سفید پوست همواره باید عملكرد بازیكنان سیاهپوست را داخل میدان نقد كنند. در مطبوعات هم شرایط بدتر از این است. چند خبرنگار سیاهپوست می توانید در گروههای ورزشی مطبوعات انگلیس بیابید؟
به هر حال نباید فریب ظاهر ورزش فوتبال را خورد چون این رشته ورزشی متعلق به افراد سفیدپوست است و آپارتاید در آن بیداد می كند.