جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

آمریکا و برنامه هسته ای ایران(۲)


ماهنامه آمریكایی آتلانتیك اخیراً ترتیب یك مانور جنگی فرضی را داد كه در آن حدود ۳۰۰ هدف مبنای حمله گسترده نظامی قرار گرفتند. این اهداف شامل تأسیسات ساخت تسلیحات كشتار جمعی، پدافند هوایی و مراكز فرماندهی بود. به لحاظ نظامی، عملیات حمله به این اهداف كم خطر است و پنج روز طول می كشد. برخی اهداف زیرزمینی دشواری هایی برای طراحان نظامی آمریكا دربردارد. بر اساس شایعات دست كم یك مركز می تواند در برابر حمله با سلاح های متعارف دوام آورد.
شرایطی كه در آن رئیس جمهوری آمریكا تصمیم مخاطره آمیز انجام حمله نظامی را بررسی خواهد كرد، كدام است؟
در وهله اول، ارزیابی های قابل اعتماد از دستگاه اطلاعاتی درباره گستره و مكان تأسیسات هسته ای ایران باید در دسترس باشد. در این چارچوب، درباره وجود تأسیسات پنهانی دائماً گمانه زنی می شود.بنابر برخی گزارش ها، از مدتی پیش آمریكا با استفاده از هواپیماهای شناسایی بدون خلبان و نیروهای ویژه، اطلاعات خود را در مورد گستره تأسیسات هسته ای ایران و نقاط ضعف شبكه دفاع ضد هوایی ایران بهبود بخشیده است.
از نظر سیاسی، حمله نظامی نیازمند موقعیتی است كه در آن بتوان چنین اقدامی را در سطح بین المللی به عنوان آخرین راه حل پس از به كارگیری تمام چاره های دیگر مشروعیت بخشید. قطعنامه سازمان ملل در محكومیت ایران به خاطر نقض تعهدات خود بر اساس ان پی تی یا خروج از این پیمان می تواند از نظر سیاسی چنین اقدام نظامی را توجیه كند.
كسانی كه از حمله نظامی برای به عقب انداختن برنامه هسته ای ایران حمایت می كنند، چگونه رئیس جمهوری آمریكا را متقاعد خواهند كرد؟ این استدلال را می توان برای پاسخ به مخالفت های سیاسی و راهبردی عرضه كرد: در كوتاه مدت حمله نظامی به خیزش احساسات میهن پرستانه در ایران خواهد انجامید، اما این امر مخالفت بخشی از مردم را با حكومت به طور دائم تغییر نخواهد داد. بر عكس می توان صلاحیت هیأت حاكمه ای را كه ایران به چنین مناقشه ای كشیده است، با قوتی بیش از گذشته مورد پرسش قرار داد. در عوض، حكومتی كه نتواند انزوای بین المللی و هزینه های اقتصادی مربوط را كاهش داد، ممكن است در نتیجه چنین بحرانی، مشروعیت خود را از دست بدهد و در ارتباط با بیم از حملات تروریستی، در این مورد تهدید واضح به تلافی گسترده علیه اركان حكومت، دستگاه نظامی و امنیتی می تواند سودمند باشد.
تغییر حكومت
به نظر نمی رسد در آمریكا كسی حملات نظامی را راه حل دائم یا خوب بداند. كسانی كه گزینه نظامی را در نظر می گیرند، امیدوارند توانایی هسته ای ایران را به تأخیر بیندازند و زمان بیشتری پیدا كنند تا تغییر سیاسی در كشور رخ دهد. برای آنان، مشكل واقعی ماهیت حكومت تهران است، نه بمب هسته ای در اختیار ایران. از این رو، گزینه نظامی احتمالاً با شعار سیاست تغییر حكومت همراه خواهد شد. بلاتكلیفی در مورد سیاست آمریكا در قبال ایران از این امر روشن می شود كه كاندولیزا رایس در هفته های نخست وزارت از دادن پاسخ روشن به این پرسش كه آیا تغییر حكومت ایران سیاست آمریكا شده است، خودداری كرد، در حالی كه مقامی دیگر موضع سنتی وزارت خارجه آمریكا را در مورد این كه تغییر حكومت هدف نیست، اعلام كرد. پرهیز از اعلام موضعی روشن ممكن است به علت حضور نیروهایی در دولت و كنگره باشد كه می خواهند سیاست آمریكا را بر تغییر حكومت مسالمت آمیز متمركز كنند. شاید اگر هدف تغییر حكومت شود، رو كردن به مجاهدین خلق برای بی ثبات كردن ایران طرفدار پیدا كند، گروهی كه هنوز در فهرست گروه های تروریستی وزارت خارجه آمریكا قرار دارد.
سناریوها
چند سناریوی محتمل برای پیش بینی نتیجه تلاش دیپلماتیك وجود دارد:
سناریوی بهترین حالت
راهبرد مذاكره اروپا حتی بدون پشتیبانی معنا دار آمریكا موفقیت آمیز است، ایران از تكمیل چرخه كامل سوخت هسته ای دست برمی دارد و در عوض اتحادیه اروپا، آمریكا و روسیه ضمانت می دهند تمام خدمات مربوط به چرخه سوخت را تأمین كنند. یك روایت دیگر از این سناریو كه در آن موفقیت محتمل تر است، این است: آمریكا از نقش منفعل ناظر دست برمی دارد و مشوق های معنادار به پای میز مذاكره می آورد كه چه بسا محاسبه سود و زیان ایران را تغییر دهد.
سناریوی تركیبی
مذاكرات به بن بست آشكار منتهی می شود. اروپایی ها به طور یك جانبه موضع خود را عوض می كنند و از موضوع ضمانت عینی برای كاربرد صرفاً مسالمت آمیز برنامه هسته ای ایران دست برمی دارند و حق غنی سازی محدود اورانیوم را تحت كنترل دقیق بین المللی به ایران اعطا می كنند. این راه حلی است كه كاملاً گزینه هسته ای را از ایران نمی گیرد و انتقاد واشنگتن را برمی انگیزد. از بحران بین اروپا و ایران پرهیز می شود، اما احتمال بحران بین اروپا و آمریكا وجود دارد.
سناریوی بدترین حالت
روشن است مذاكرات به نتیجه نمی رسد، اروپاییان- خواهی نخواهی- باید این را بپذیرند، آمریكا بر اقدامات سخت گیرانه تر پافشاری می كند و فرایندی را شروع می كند كه در پایان آن بوش باید تصمیم بگیرد یا توانایی هسته ای ایران را بپذیرد یا با ابزار نظامی دست كم شتاب آن را كم كند. تمایل اروپا برای مشروعیت بخشی به سیاست زورمدارانه نیز ممكن است به این امر بستگی داشته باشد كه آمریكا فعالانه از فرایند مذاكره حمایت كرده تا حد زیادی نظاره گری منفعل بوده است. در حالت دوم، امكان بروز بحران بین آمریكا و اروپا و تلافی جویی دوجانبه زیاد است.
نتیجه گیری
صرف نظر از برآورد احتمال وقوع هر كدام از این سناریوها، پیش بینی های یادشده مسائلی را مطرح می كند كه طراحی سیاست خارجی دوراندیشانه باید برای رویارویی با آن آماده باشد.
اول: چگونه ممكن است- اگر سناریوی بهترین حالت بخواهد موفق باشد- تمایل آمریكا را برای حمایت فعال از مذاكرات جاری افزایش داد؟ آیا لازم و معقول نیست كه به دولت بوش گفته شد در صورتی كه آمریكا مشوق های مشخصی را پای میز مذاكره آورد، اروپاییان با چه تحریم هایی و در چه شرایطی موافقت خواهند كرد؟ تا زمانی كه دولت بوش فقط آماده است مشوق های كوچك و نمادین عرضه كند. نه مشوق های معنادار، نمی تواند به نفع اروپا باشد كه به جدول زمانی معینی برای موفقیت یا شكست مذاكرات و تحریم متعهد شود كه آخرین چاره است. نشان دادن علنی حمایت از تحریم در صورت عرضه مشوق های مشروط چشمگیر به ایران توسط دولت بوش، مسلماً بخشی از انعطاف پذیری سیاست آلمان و اروپا را خواهد گرفت. با این حال، این كار می تواند فشار بر دولت بوش را افزایش دهد و چه بسا موضع مذاكره با ایران را تقویت كند.
دوم: در مورد سناریوی تركیبی، باید بررسی كرد تحت چه شرایطی می توان انتظارات راجع به موضع اصلی مذاكره را پایین آورد و آیا چنین كاری امكان پذیر است؟ مشخصاً اگر ایران را نتوان تحت هیچ شرایطی برای دست برداشتن چرخه كامل سوخت هسته ای متقاعد كرد، آیا نظام جامع بازرسی راه حل امكان پذیری است؟
این راه حل تنها در صورتی ممكن است كه بازرسان بتوانند در هر زمان به هر مكانی دسترسی داشته باشند. به بیان دیگر نظام یاد شده باید بر اساس الگوی نظام بازرسی سازمان ملل در عراق شكل گرفته باشد. این كه ایران چنین نظامی را بپذیرد، بسیار محل تردید است. با این حال، خروج از موضع مشترك مذاكره جاری با آمریكا احتمالاً به عنوان یك جانبه گرایی اروپا تلقی و به عنوان مماشات با ایران مورد انتقاد قرار خواهد گرفت. چنان كه مذاكرات به این شكل فیصله یابد، مشروعیت گزینه نظامی برای آمریكا دشوارتر خواهد شد.
سوم: این حقیقت كه هیچ گزینه نظامی خوبی وجود ندارد، نباید به دست كم گرفته شدن تمایل رئیس جمهوری آمریكا برای پذیرفتن خطری عمده در كوتاه مدت به منظور دفاع در برابر آنچه تهدیدی غیرقابل قبول و بلندمدت تلقی می شود، بیانجامد. تعلیق جاری غنی سازی اورانیوم و به تأخیر افتادن آغاز كار راكتور بوشهر زمان موجود برای تصمیم گیری در مورد حملات نظامی را افزایش داده است چون مسئله آلوده شدن محیط زیست به مواد پرتوزا، نقشی مهم در محاسبات زمانی طراحان آمریكایی ایفا خواهد كرد؛ با این حال، روزنه فرصت تدریجاً در آینده بسته خواهد شد.
منبع : خبرگزاری جمهوری اسلامی ـ ایرنا


همچنین مشاهده کنید