جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

پشت پرده انقلاب نارنجی اوکراین


پشت پرده انقلاب نارنجی اوکراین
بنیاد ملی برای دمکراسی چهار موسسه پیوسته به خود دارد: موسسه بین‌المللی جمهوری‌خواه« International Republican Institute» ، موسسه دمکراتیک ملی برای روابط بین‌المللی« National Democratic Institute for International Affairs» ، مرکز بین‌المللی بنگاه‌های خصوصی«Center for International Private Enterprise »، و مرکز آمریکایی برای همبستگی بین‌المللی کار«American Center for International Labor ». گفته می‌شود که این سازمان‌ها به شکل منحصر به فردی برای ارائه کمک فنی به پا گرفتن دمکراسی‌های نوپا در سراسر جهان واجد شرایط هستند.(۲)در اوکراین، بنیاد ملی برای دمکراسی و سازمان‌های تشکیل دهنده آن حزب یوشچنکو- ناشا یوکرینا «اوکرائین ما» و کلوپ مطبوعات کیف« Kiev Press Club» را از نظر مالی تأمین کرده اند. خانه آزادی به همراه موسسه جمهوری‌خواه بین‌المللی به نوبه خود درگیر ارزیابی منصفانه بودن انتخابات و نتایج آن شد. کارمندان موسسه جمهوری‌خواه بین‌المللی در نه منطقه به عنوان ناظر انتخابات و در بیست و پنج منطقه به عنوان کارکنان محلی حضور داشتند. ناظران خارجی حرفه‌ای از طرف نهادهایی مانند اتحادیه اروپایی حضور داشتند، اما انتخابات اوکراین مانند موارد پیش از آن، هزاران ناظر انتخاباتی محلی نیز داشت، که از طرف گروه‌های غربی تعلیم یافته و حقوق دریافت می‌کردند. آن‌ها هم‌چنین نظرسنجی‌های خروجی از حوزه‌های اخذ رأی را سازمان می‌دادند. شب انتخابات این نظرسنجی‌ها یوشچنکو را ۱۱ واحد جلو نشان دادند و زمینه را برای آنچه که اتفاق افتاد مهیا نمودند.(۳)نیازی به گفتن نیست، که این نهادهای مختلف به آزادی مطبوعات متعهدند. فعالیت‌های آن‌ها نه فقط انجام نظرسنجی‌های خروجی و دادن اطلاعات نادرست به زنجیره خبررسانی‌های غربی را در بر می‌گیرد، بلکه آن‌ها در ایجاد و تأمین بودجه گروه‌های دانشجویی هوادار غرب، درگیر بوده و قادرند نمایش‌های گسترده‌ای از نافرمانی مدنی را سازمان‌دهی کنند.(۴)در اوکرائین جنبش جوانان پورا « Pora Youth Movement » که بودجه آن از طرف مؤسسه جامعه باز سوروس تأمین می‌شود، بخشی از روندی است که بالغ بر ۱۰۰۰۰ فعال دانشجویی را در بر می‌گیرد. جنبش جوانان پورا که از طرف ائتلاف سازمان‌های غیردولتی اوکراین برای آزادی انتخاب« Freedom of Choice Coalition of Ukrainian NGOs » حمایت می‌شود ، با توجه به مدل جنبش‌های دانشجویی اوپتور« Optor » در صربستان و کمارا« Kmara»در گرجستان تشکیل شده است.ائتلاف برای آزادی انتخاب در اوکراین به عنوان یک چتر سازمانی عمل می‌کند. این سازمان غیردولتی مستقیماً از طرف سفارت‌خانه‌های آمریکا و انگلیس در کیف، و از طرف آلمان از طریق نهاد فردریش ابرت اشتیفتونگ «Fredrich Ebert Stiftung »(که یک نهاد مرتبط با سوسیال دمکرات‌های حاکم است) حمایت می‌شود. از میان شرکای اصلی و آژانس‌های تأمین‌کنندۀ بودجه آن، از آژانس آمریکایی برای توسعه بین‌المللی« USAID »، آژانس کانادایی برای توسعه بین‌المللی« CIDA »، بانک جهانی و بنیاد چارلز استوارت موت« Charles Stewart Mott Foundation » می‌توان نام برد.(۵) ائتلاف برای آزادی انتخاب در اوکراین به نوبه خود برای پورا کمک مالی جمع‌آوری کرده و بودجه آن را تأمین می‌کند.(۶)
بنیاد ملی برای دمکراسی
در میان تعداد بی‌شمار نهادهای غربی، بنیاد ملی برای دمکراسی اگرچه رسماً بخشی از سیا نیست، اما در شکل‌دادن سیاست‌های حزبی در اتحاد شوروی سابق، اروپای شرقی و در اطراف جهان یک نقش اطلاعاتی مهم را به عهده دارد. بنیاد ملی برای دمکراسی در سال ۱۹۸۳ تأسیس شد، زمانی که سیا متهم به این بود که به طور سری به سیاست‌مداران رشوه داده و سازمان‌های جبهه‌ای جعلی جامعه مدنی را راه می‌اندازد. بنا به گفته الن واینشتین، که در دولت ریگان مسئول تأسیس بنیاد ملی برای دمکراسی بود: «بیشتر کارهایی که امروزه ما انجام می‌دهیم، ۲۵ سال پیش به طور سرّی از طرف سیا انجام می‌شد.»(۷)
می‌توان گفت که در کشورهای اتحاد شوروی سابق و ار آنجمله اوکراین، بنیاد ملی برای دمکراسی بازوی غیرنظامی سیا را تشکیل می‌دهد. دخالت‌های سیا و بنیاد ملی برای دمکراسی، الگوی ثابتی دارند. در ونزوئلا، نیز بنیاد ملی برای دمکراسی در پس کودتای ناموفق سیا علیه پرزیدنت هوگو چاوز قرار داشت و در هائیتی در جریان کودتای آمریکایی علیه پرزیدنت آریستید و اخراج او از کشور در فوریه ۲۰۰۴، بودجه احزاب اپوزیسیون و سازمان‌های غیردولتی را تأمین کرد.(۹)
در یوگسلاوی سابق، سیا از سال ۱۹۹۵ به ارتش آزادی‌بخش کوزوو درگیر درحملات تروریستی علیه پلیس و ارتش یوگسلاوی- کمک می‌کرد. هم‌زمان، بنیاد ملی برای دمکراسی از طریق مرکز بنگاه خصوصی بین‌المللی از اپوزیسیون دمکراتیک در صربستان که ائتلافی از نیروهای مخالف در صربستان و مونته‌نگرو بود، حمایت می‌کرد. بنیاد ملی برای دمکراسی به طور مشخص از لحاظ مالی گروه ۱۷ را تأمین می‌کرد. این گروه از اقتصاددانان اپوزیسیون (در ارتباط نزدیک با صندوق بین‌المللی پول) مسئول فرمول بندی پلاتفرم اصلاحات بازار آزاد ائتلاف اپوزیسیون دمکراتیک در صربستان طی انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۰ که به سقوط اسلوبودان میلوسوویچ انجامید، بودند.
مرکز بنگاه خصوصی بین‌المللی طرح بسیار مشابهی را در اوکراین پیاده کرده و در آنجا مستقیماً بودجه تحقیق پیرامون اصلاحات بازار آزاد در چندین خزانه اندیشه مستقل« Independent Think Tanks » کلیدی و مؤسسات تحقیق در سیاست را تأمین می‌کند. مرکز بین‌المللی برای مطالعات سیاسی« Independent Center for Policy Studies » مستقر در کیف که عملکردی شبیه گروه۱۷ در صربستان و مونته‌نگرو دارد، از طرف مرکز بنگاه خصوصی بین‌المللی حمایت می‌شود. مرکز بین‌المللی برای مطالعات سیاسی یک گروه از اقتصاددانان بومی را استخدام کرد و با حمایت بانک جهانی مسئولیت تدوین یک برنامه همه‌جانبه اصلاحات اقتصادی کلان برای بعد از انتخابات را به آن‌ها واگذار نمود.
ویکتور یوشچنکو، نامزد صندوق بین‌المللی پول، کیست ؟
در سال ۱۹۹۳، ویکتور یوشچنکو به سمت رییس بانک ملی اوکراین که تازه تأسیس شده بود، منصوب گردید. او که یک اصلاح‌طلب جسور تلقی می‌شد، یکی از معماران اصلی داروی اقتصادی مرگبار صندوق بین‌المللی پول بود، که موجب فقیرشدن اوکراین و نابودی اقتصاد آن شد. در پی انتصاب او، اوکراین یک موافقت‌نامه تاریخی با صندوق بین‌المللی پول امضا کرد. یوشچنکو در مذاکرات برای موافقت‌نامه ۱۹۹۴ و در ایجاد ارز ملی جدید اوکراین که به سقوط شدید دست‌مزدهای واقعی انجامید، نقش کلیدی بازی کرد. نسخۀ صندوق بین‌المللی پول در نشست مادرید که به مناسبت پنچاهمین سالگرد ایجاد نهادهای برتون وودز «Bretton Woods Institutions » برگزار شد، پشت درهای بسته قطعیت یافت. این نسخه مقامات اوکراین را ملزم می‌کرد که کنترل دولت بر نرخ مبادله ارزی را رها کنند، سیاستی که به سقوط چشم‌گیر ارزش پول کشور انجامید. یوشچنکو در سمت رییس بانک مرکزی، در اکتبر ۱۹۹۴ مسئول شناورکردن ارز ملی، به عنوان بخشی از سیاست شوک درمانی بود، که در نتیجه آن، قیمت نان یک‌شبه ۳۰۰ درصد، قیمت برق ۶۰۰ درصد، هزینه حمل و نقل عمومی ۹۰۰ درصد افزایش یافت و سطح زندگی شدیداً سقوط کرد. بنا به گزارش کمیته آمار دولتی اوکراین که صندوق بین‌المللی پول در گزارش خود به آن استناد کرده است، دست‌مزدهای واقعی در سال ۱۹۹۸ نسبت به سطح دست‌مزدها در سال ۱۹۹۱ بیش از ۷۵ درصد سقوط کردند.(۹)
نسخه صندوق بین‌المللی پول که می‌خواست فشارهای تورمی را کاهش دهد، قیمت‌ها را به دلار، بر جمعیت فقیرشده‌ای تحمیل کرد، که کمتر از ۱۰ دلار در ماه درآمد داشت. حذف یارانه‌ها و انسداد اعتبار بانکی، همراه با افزایش شدید در قیمت سوخت و انرژی موجب نابودی اقتصاد عمومی و خصوصی شد و اقتصاد نان‌آور اوکراین را تخریب کرد.
در نوامبر ۱۹۹۴، مذاکره‌گران بانک جهانی برای بررسی و بازسازی کشاورزی اوکراین به آن کشور اعزام شدند. با آزادسازی تجارت، به عنوان بخشی از نسخۀ اقتصادی، غلات آمریکایی و کمک غذایی به بازار محلی سرازیر شد، و به بی‌ثباتی یکی از بزرگ‌ترین و پرتولیدترین اقتصادهای متکی بر گندم جهان که قابل مقایسه با مناطق میانی آمریکا بود، شد. تا سال ۱۹۹۸، آزادسازی بازار غله، تولیدات غلات را نسبت به سطح سال‌های ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۰ حدود ۴۵ درصد کاهش داد. سقوط تولیدات احشام، مرغ و لبنیات اسفناک‌تر بود. (۱۰) در نتیجۀ اصلاحات مورد نظر صندوق بین‌المللی پول، تولید ناخالص ملی نسبت به سال‌های ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵ بیش از ۴۵ درصد کاهش یافت.تبلیغ در حمایت از بازار آزاد
حال اینکه چرا یوشچنکو، که ارتباط مستقیمی با روند ویرانگری اقتصادی و فقیرسازی داشته، باید تا این اندازه وجیه‌المله باشد و چرا تصویر عمومی و شهرت یک دست‌پرورده صندوق بین‌المللی، مثل یوشچنکو آسیب‌ندیده باقی مانده است، یک پاسخ دارد: آن‌چه که این طرح نئولیبرالی انجام می‌دهد، این است که پیرامون اصلاحات بازار آزاد اجماع می‌آفریند. همان‌طور که انکیزاسیون اسپانیایی اجماع اساسی نظم اجتماعی فئودالی بود. بانک جهانی می‌گوید:« درد کوتاه‌مدت نتایج بلندمدت به دست می‌دهد، داروی تلخ اقتصادی تنها درمان است.» با منطقی کاملاً وارونه، فقر به عنوان یک پیش‌شرط ایجاد یک جامعه ثروتمند تبلیغ می‌شود. این اجماع، دنیایی از دهقانان بی‌زمین، کارخانه‌های تعطیل‌شده، کارگران بی‌کار و برنامه‌های اجتماعی ویران‌شده را به مثابه ابزاری برای دست‌یابی به پیشرفت اقتصادی و اجتماعی تبلیغ می‌کند. برای حفظ اجماع و اقناع افکار عمومی لازم است که جهان وارونه شود، در جامعه تفرقه ایجاد شود، حقیقت مخدوش شده و از طریق فعالیت‌های تبلیغاتی گسترده، جلوگیری از ظهور یک گزینه سیاسی مؤثر در برابر بازار آزاد، تضمین شود. چرا یوشچنکو این چنین وجیه‌المله است، به همان دلیل که جورج دبلیو بوش که بر اساس کارنامه جنایات جنگی‌اش هنوز رئیس جمهور است. و به این دلیل که رقیب او- یانوکوویچ نخست‌وزیر پیشین- که قویاً نهادهای مالی بین‌المللی و منافع سرمایه بزرگ غربی را، که کل یک ملت را دچار فقرزدگی و نابودی کرده است، را به چالش می‌کشید، یک گزینه سیاسی اصیل برای اوکراین به حساب نمی‌آید. انتخابات ۲۰۰۴ در اوکراین بر تبلیغات گسترده و فعالیت‌های روابط عمومی مورد حمایت آمریکا، و پرداخت‌های پولی واشنگتن به احزاب و سازمان‌های سیاسی که تعهد خود را به منافع استراتژیک و اقتصادی غرب اعلام کرده اند، بنا شده بود. سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا به نوبه خود، مانند دست در دستکش نهاد‌های مختلف از قبیل بنیاد ملی برای دمکراسی بدون وقفه از روند بازی‌دادن جامعه مدنی حمایت کرده اند. هدف به هیچ‌وجه دمکراسی نبوده، بلکه در هم شکستن و مستعمره کردن اتحاد شوروی سابق است.
صندوق بین‌المللی پول و حکمرانی خوب
در اوکراین صندوق بین‌المللی پول نه فقط در اجرای برنامه اقتصادی کلان« Macroeconomic Agenda » مداخله کرد، بلکه در حوزه سیاست های حزبی داخلی نیز مستقیماً در‌گیر شد. مانند نمونه روسیه سال ۱۹۹۳، پارلمان اوکراین بر سر اجرای اصلاحات بازار آزاد یک مانع به حساب می‌آمد. در سال ۱۹۹۹، تحت فشار واشنگتن و صندوق بین‌المللی پول، یوشچنکو به نخست‌وزیری منصوب شد. نامزدی یوشچنکو را ده گروه و فراکسیون پارلمانی پیشنهاد کرده بودند، و کوچما با انتخاب آن‌ها موافقت کرد. مؤثرترین دلیل این کار، تمایل صندوق بین‌المللی پول برای دیدن یوشچنکو به عنوان نخست‌وزیر اوکراین می‌تواند باشد، زیرا برگ و نوای جمهوری سابق شوروی با اعتبارات مالی گسترده به آن وابسته است. چندین عضو پارلمان در جلسه رای اعتماد به یوشچنکو گفتند که صندوق بین‌المللی پول آماده است چنانچه یوشچنکو در ژانویه به نخست‌وزیری برسد، یک وام ۳۰۰ میلیون دلاری در اختیار اوکرائین قرار دهد.(۱۱)
یوشچنکو بلافاصله پس از انتصاب به نحست‌وزیری، برنامه عمده مورد نظر صندوق بین‌المللی پول را که اصولًا شامل تعطیل‌کردن زیرساخت صنعتی کشور بود، به اجرا گذاشت. او هم‌چنین سعی کرد به نیابت صندوق بین‌المللی پول روابط دوجانبه تجاری در زمینه‌های نفت و گاز طبیعی بین ‌روسیه و اوکراین را تخریب کند. خواست صندوق بین‌المللی پول در این زمینه این بود که این‌گونه مبادلات از شکل پایاپای خارج شده و دلار آمریکا واسطه مبادلات قرار گیرد.
آن‌ها نخست‌وزیر صندوق بین‌المللی پول را برکنار کردند
مخالفان یوشچنکو او را متهم می‌کردند، که منافع صندوق بین‌المللی پول را بر منافع کشور مقدم قرار داده است. یوشچنکو در سال ۲۰۰۱، در پی رأی عدم اعتماد پارلمان، از سمت خود بر کنار شد.« اوله نا ماکوسیان»، یک تحلیل‌گر ساکن کیف به روزنامه دن گفت:« ویکتور یوشچنکو به تعهدات خود در برابر صندوق بین‌المللی پول خیلی دقیق‌تر از وظایف خود در برابر شهروندان این کشور عمل کرد.»(۱۲)
هیورهی کروچکف رهبر حزب کمونیست در این باره گفت:« دولت یوشچنکو علناً می‌گوید تمام توصیه‌های صندوق بین‌المللی پول را اجرا می‌کند. اگرچه دولت یک سمت‌گیری اجتماعی را برای سیاست خود اعلام می‌کند، اما در واقع یک سیاست ضداجتماعی و ضدملی را پیش می‌برد.»(۱۳)در پاسخ به برکناری یوشچنکو، جامعه مالی بین‌المللی سریعاً واکنش نشان داد و اوکراین دوباره از نظر اعتباری در لیست سیاه قرار گرفت. غرب که اخیراً به طور علنی بر روی یوشچنکو شرط‌بندی کرده است، احتمالاً بی‌کار نخواهد نشست. در مورد ابزار وارد کردن فشار به کیف، کمبودی وجود ندارد.
به احتمال قوی موضوع اعطای اعتبار به اوکرائین از طرف صندوق بین‌المللی پول، بانک جهانی، و بانک اروپایی برای بازسازی و توسعه« European Bank for Reconstruction and Development » فراموش خواهد شد، زیرا اعطای اعتبار به بر سر قدرت ماندن یوشچنکو مرتبط شده بود. مذاکرات با کلوپ پاریس« Paris Club » پیرامون بازپرداخت بدهی یک میلیارد و دویست میلیون دلاری اوکراین ممکن است به اشکال برخورد کند. جای تعجب نیست که لئونید کوچما (رئیس جمهور سابق اوکراین) دیروز از آنچه در حال اتفاق افتادن است فاصله گرفت و از سمت‌گیری پارلمان انتقاد کرد.(۱۴)
هورست کوهلر، مدیرعامل وقت صندوق بین‌امللی پول و رییس جمهور فعلی آلمان علناً می‌گفت: « یوشچنکو در خارج از اوکرائین اعتبار زیادی به دست آورده است، و من فکر می‌کنم او در داخل اوکرائین هم سزاوار حمایت باشد. »(۱۵) او افزود:« صندوق بین‌المللی پول به حق مردم اوکراین در انتخاب رهبر خود احترام می‌گذارد، اما معتقد است مسیر اصلاحات باید حفظ شود. او نسبت به عاقلانه‌بودن تصمیم پارلمان در صرف وقت پیرامون مانور رأی عدم اعتماد به دولت در شرایطی که لازم بود اصلاحات عملی شوند، تردید داشت. »
نسخه‌برداری از یوگسلاوی: تجزیه اوکراین
یوشچنکو چند ماه پس از برکناری در سال ۲۰۰۱ برای گفت و گو با مقامات ارشد دولت بوش به واشنگتن سفر کرد. او در اوایل مه ۲۰۰۳ تحت سرپرستی مؤسسه جمهوری‌خواه بین‌المللی به واشنگتن بازگشت. طی این سفر او با دیک چنی، معاون رییس جمهور و ریچارد آرمیتاژ،معاون وزیر امور خارجه آمریکا ملاقات کرد. نومحافظه‌کاران با دقت صحنه را برای انتخابات ریاست جمهوری اکتبر- نوامبر ۲۰۰۴ آماده کرده بودند.
یوگسلاوی تمرینی بود برای در هم شکستن آنچه از جمهوری‌های اتحاد شوروی سابق باقی مانده است. همان‌طور که تحولات اخیر نشان می‌دهند، بدون تردید در هم شکستن کشور، یعنی تجزیه اوکراین که بر تجربه یوگسلاوی قرار دارد، به مثابه یکی از سناریوهای انتقالی گوناگون مورد نظر دولت بوش بود. ایجاد تفرقه بین اوکراینی‌ها، روس‌ها، تاتارهای کریمه و دیگر گروه‌های قومی، بین کلیسای ارتدکس روسیه و کلیسای ارتدکس اوکرائین و کاتولیک‌های اوکرائین، و غیره بخشی از برنامه‌های پنهان واشنگتن است.
صف‌بندی جدید نظامی در حمایت از بازار آزاد
نظامی‌گری از بازار آزاد حمایت می‌کند و بازار آزاد موجب تشدید نظامی‌گری می‌شود. سیا بر فعالیت‌های بنیاد ملی برای دمکراسی نظارت دارد. وام‌دهندگان از آن‌جمله نهادهای وابسته به« برتون وودز» با اتحادیه اروپا، ناتو و وزارت امور خارجه آمریکا هم‌دستند. جنگ و جهانی‌سازی دست در دست هم دارند. در حالی که یوشچنکو دست‌پرورده جامعه مالی بین‌المللی، یک هم‌قطار و متحدسیاسی به حساب می‌آید، یوین مارچوک ، وزیر دفاع، یک حامی استوار ایالات متحده و حضور نظامی ناتو در منطقه به شمار می‌رود. عمدتاً به ابتکار یوین ماچوک وزیر دفاع بود که نیروهای نظامی اوکراین به رغم مخالفت اکثریت مردم اوکراین به عراق اعزام شدند. در ماه اوت، مارچوک در سواحل دریای سیاه در کریمه با دونالد رامسفلد وزیر دفاع آمریکا دیدار کرد. شرکت اوکراین در صحنه جنگ عراق و انتخابات آینده اوکراین در دستور مذاکرات ماه اوت قرار داشت. در پایان این دیدارها، مارگوک وزیر دفاع اعلام کرد که کیف در ائتلاف مایلین شرکت خواهد کرد و نیروهایش را در عراق نگه خواهد داشت. کمتر از یک ماه به دور اول انتخابات ریاست جمهوری مانده، مارچوک از کار برکنار شد.
توطئه کودتا
مارچوک در روز ۲۵ نوامبر طی یک پیام تلویزیونی به نظامیان، پلیس و نیروهای امنیتی از آن‌ها خواست تا از دستورات مقامات غیرنظامی، یعنی دولت لئونید کوچما سرپیچی کنند: وزیر دفاع و سرپرست شورای امنیت و دفاع ملی پیشین اوکراین اعلام می‌کند که او متقاعد شده است که ویکتور یوشچنکو رهبر اپوزیسیون باید به عنوان رییس جمهور اورکرائین به رسمیت شناخته شود.
یوین مارچوک وزیر دفاع پیشین از لئونید کوچما رییس جمهور و ویکتور یانوکویچنخست وزیر خواست تا عقل سلیم را به کار بندند. مارچوک تأکید کرد که نباید در اوکراین خون جاری شود. او از مأمورین امنیتی دولت خواست فرامین غیرقانونی را به کار نبندند و غرور و حرمت رسمی خود را از یاد نبرند. او تأکید کرد که در روز ۲۱ نوامبر تقلب در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری که به گفتۀ دولت به پیروزی یانوکویچ نخست‌وزیر انجامید، در سطح گسترده‌ای صورت گرفت. او گفت، برای برون‌رفت از بحران سیاسی که از روز دوشنبه اوکراین را در بر گرفته تنها یک راه وجود دارد: مذاکره بین طرفین برابر. مارچوک هم‌چنین از ویکتور چرنومیردین سفیر روسیه در اوکرائین خواست فقط اطلاعات حقیقی را به ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه منتقل کند. او به افسران ناوگان روسیه مستقر در بندر سواستوپول دریای سیاه یادآور شد که آن‌ها در قلمرو یک دولت خارجی قرار دارند، و آن‌ها باید این را به خاطر داشته باشند، و از وزیر دفاع روسیه خواست تا قانون را رعایت کند. (۱۶) این سخنان مارچوک که از نیروهای مسلح و پلیس می‌خواست علیه دولت عمل کنند، اساساً زمینه را برای یک کودتای آمریکایی فراهم می‌کرد.
منبع: گاردین
زیرنویس‌ها:
۱- نیو استیتسمن New statesman ۲۹ آوریل ۲۰۰۴
۲- نگاه کنید به:
www.iri.org/history.asp
۳- یان تراینور، گاردین، ۲۶ نوامبر ۲۰۰۴، و در
www.globalresearch.ca/articles/TRA۴۱۱A.html
۴- یان تراینور، گاردین، ۲۶ نوامبر ۲۰۰۴.
۵- برای لیست کامل نگاه کنید به:
http://coalition.org.ua/en/index.phpoption=content&task=view&id=۲۹&Itemid=۵۱
http://pora.org.ua/en/content/view/۸۳/۹۵/ -۶نگاه کنید به
۷- نگاه کنید به واشنگتن پست، ۲۱ سپتامبر ۱۹۹۱.
۸- برای اطلاعات بیشتر در این زمینه نگاه کنید به مقالۀ میشل خوسودوفسکی، ۲۹ فوریه ۲۰۰۴ در
http://www.globalresearch.ca/articles/CHO۴۰۲D.html
۹- جهت اطلاع از آمار صندوق بین‌المللی پول در این زمینه نگاه کنید به:
http://www.imf.org/external/pubs/ft/scr/۲۰۰۳/cr۰۳۱۷۴.pdf
http://www.imf.org/external/pubs/ft/scr/۲۰۰۳/cr۰۳۱۷۴.pdf۱۰- نگاه کنید به
۱۱ - خبرگزاری ایتار- تاس، مسکو، ۱۷ دسامبر ۱۹۹۹.
۱۲- بی بی سی، ۱۶ نوامبر ۲۰۰۱.
۱۳- تایمز مالی، ۲۰ آوریل ۲۰۰۱. ۱۴- وریمیا نووستی Vremya Novosti اول مه ۲۰۰۱.
۱۵- تایمز مالی، ۲۰ آوریل ۲۰۰۱.
۱۶- کیف پست، ۲۶ نوامبر ۲۰۰۴؛ و کانال ۵ [ اوکرائین] همان روز.

میشل خوسودوفسکی
منبع : سایر منابع


همچنین مشاهده کنید