یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

چینی ها ایران و آمریکا را با هم می خواهند


چینی ها ایران و آمریکا را با هم می خواهند
کشور چین به عنوان ابر قدرتی جهانی با اقتصادی غول آسا هم اکنون آنچنان وزنه مهمی در نظام بین الملل محسوب می شود که هرگونه تغییر یا تحول بنیادین در نظام جهانی بدون نظر مثبت یا حداقل ممتنع این قدرت جهانی غیر ممکن و نشدنی به نظر می رسد.
عواملی همچون جمعیت یک میلیارد و سیصد میلیون نفری، بهره مندی از تکنولوژی برتر، جایگاه هژمونیک و برتری نظامی در سطح جهانی، و رشد اقتصادی معجزه آسا و سرسام آور ، به چین، قدرت نگاه از بالا و ایجاد نظمی عمودی و تاثیرگذار را داده که برای این کشور جایگاه استراتژیک مهمی را در نظم کنونی جهان ایجاد کرده است. اما نکته مهم در این میان این مساله است که این ابرقدرت در کنار قدرت نفوذ فوق العاده و توانایی های استراتژیک بسیار قابل توجه، نیاز های بسیار عظیم و در مقیاسی فوق تصور دارد که تامین آنها، نقطه ضعف اصلی و چالش عمده هر ابر قدرت جهانی دیگری نیز بوده و در اکثر موارد بستر ساز و انگیزه اصلی مداخلات نظامی و سیاسی ابرقدرت ها در دیگر کشورها محسوب می شود. تعاملات تجاری گسترده و روابط سیاسی چین با جمهوری اسلامی ایران به ویژه در بحث انرژی همواره ملاحظاتی را برای این ابر قدرت در تصمیم سازی های منطقه ای به وجود آورده است.
امتیازاتی که ایران در قبال حمایت چین از حل مسالمت آمیز پرونده اتمی اش و تعدیل فشارهای جهانی در نظر گرفته از یک طرف و روابط سیاسی و تعاملات تجاری چین با اتحادیه اروپا و ایالات متحده از طرف دیگر، انتخاب دشواری را برای سردمداران جمهوری خلق چین پدید آورده است. این در حالی است که در این معادله که به اندازه کافی پیچیده است، غالبا عامل بسیار مهم دیگری نادیده گرفته می شود: تمایل چین به داشتن وجهه ای مستقل و نشان دادن قدرت تصمیم سازی فارغ از فشارهای دیگر ابرقدرت های جهانی.
پرونده اتمی ایران هم اکنون به نقطه حساس و تعیین کننده ای رسیده است. گزارش اخیر البرادعی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی مبنی بر حل بخش مهمی از سوالات آژانس و نبود هیچ گونه شواهدی دال بر نظامی بودن مقاصد و برنامه های اتمی ایران، کشورهای اروپایی و ایالات متحده را در اعمال فشار بر ایران و همراه ساختن دیگر کشور ها همچون روسیه و چین با مشکل جدی مواجه کرده است.
تغییر لحن محسوس سه کشور اروپایی و تعدیل مفاد آخرین قطعنامه صادره، خود متاثر از این مساله است. چین به عنوان یکی از پنج عضو شورای امنیت، قدرت موثری در جهت گیری روند مساله اتمی ایران دارد و می تواند با دریافت مشوق ها و امتیازاتی از هر یک از طرفین، معادله بازی را به نفع آنها تغییر دهد. چین یکی از حامیان سرسخت و مدافعان استوار پیمان منع گسترش تسلیحات اتمی نیز هست و در جامعه بین المللی نمی تواند برخلاف این رویه رفتار کند. این درحالی است که حفظ وجهه بین المللی این کشور در آسیا و ارائه استقلال در سیاست خارجی به ویژه از جنبه ایدئولوژیک و حیثیتی نیز برای چین اهمیت فوق العاده دارد.
▪ در یک بررسی جامع و نگاه دقیق به رویکرد احتمالی چین در قبال پرونده اتمی ایران می توان پنج مساله بسیار مهم را مطرح کرد که ملاحظات این کشور را در برابر این مشکل شکل می دهد:
- حق ایران برای یک برنامه اتمی صلح آمیز به عنوان یک عضوNPT
- حفاظت و تضمین بقای پیمان منع گسترش تسلیحات اتمی
- حفظ پیوندهای اقتصادی و انرژی با ایران
- حفظ روابط مطلوب با ایالات متحده
- ارتقای وجهه بین المللی چین به عنوان یک ابرقدرت.
● برقراری توازن
انتخاب یا حداقل برقراری توازن بین «امنیت جریان انرژی ایران» و «مبادلات تجاری با ایالات متحده»، رای احتمالی چین در شورای امنیت علیه ایران را تحت تاثیر قرار داده و در صورتی که این شورا بخواهد اقدامی علیه ایران انجام دهد، راه دشواری را فراروی دستگاه سیاست خارجی چین می گستراند. تنبیهات اقتصادی ایالات متحده و این واقعیت که رای علیه ایران، امنیت انرژی کل خاورمیانه را با ریسک بزرگی مواجه می کند، نیز بر دشواری این انتخاب می افزاید.
صرف نظر از محروم شدن احتمالی چین از نفت و گاز ایران، در صورت نادیده گرفتن حقوق اتمی ایران، به خطر افتادن جریان انرژی منطقه خلیج فارس که مکررا توسط ایران مطرح شده مساله انرژی را از اهمیت بیشتری برخوردار می سازد. زیرا این امر چین را در تامین انرژی از منابع جایگزین در خلیج فارس با مشکل مضاعف مواجه می کند .این مساله وقتی اهمیت بیشتری می یابد که توجه داشته باشیم که صرف نظر از مسیر انتقال نفت خلیج فارس که درکنترل نسبی ایران است، تقریبا همه کشورهای نفت خیز خلیج فارس هم اکنون با حداکثر ظرفیت به استخراج نفت و گاز می پردازند و افزایش سطح استخراج از چاه های نفتی برای جبران قطع احتمالی جریان انرژی ازایران گزینه قابل اتکایی نیست.
● چین و حق ایران برای برخورداری از انرژی صلح آمیز هسته ای
با وجودی که ایران از منابع غنی نفت و گاز بهره مند است در زمان پیوستن به پیمان ان پی تی، بارها بر حق مسلم خود در بهره مندی از انرژی اتمی صلح آمیز تاکید کرده است که این امر همواره ایران را در زمره معدود کشور های صادر کننده نفت و گاز قرارداده که ضمنا خواهان داشتن انرژی اتمی نیز هستند که البته با توجه به اتمام منابع انرژی های فسیلی در آینده نزدیک و نیاز آتی این کشورها به انرژی های جایگزین، این مساله کاملا منطقی و قابل درک است و لیکن جدای از مساله انرژی، کاربردهای پزشکی، صنعتی، کشاورزی انرژی اتمی نیز به شدت مورد توجه و علاقه مقامات تهران قرار دارد. بر اساس مفاد ان پی تی ، همه اعضای پیمان منع گسترش تسلیحات اتمی می توانند از انرژی اتمی صلح آمیز برای مقاصد غیر نظامی استفاده کنند و بر طبق مفاد این پیمان، آژانس موظف است تا کمک های فنی و مشاوره لازم برای مساله فوق را در اختیار کشورهای عضو قرار دهد. گرچه ایران برای مدتی نسبتا طولانی برنامه اتمی صلح آمیز خود را ازآژانس مخفی کرد و دلیل این کار هیچ گاه مشخص نشد، اما واقعیت مشخص این بود که هیچ مدرکی دال بر نظامی بودن یا انحراف برنامه اتمی ایران یافت نشده و این مساله ای بود که ایران را در این مرحله، از تحریم های شدید تر و اقدامات تنبیه احتمالی شورای امنیت نجات داد. البته در حال حاضر مشکل ایران، بی اعتمادی ریشه دار غرب در مورد صلح آمیز بودن برنامه های اتمی ایران از یک طرف و نگرانی تهران در مورد روند پایدارتامین سوخت نیروگاه های اتمی اش از طرف دیگر است که ایران را وادار به داشتن چرخه سوخت اتمی کرده و مانع توافق طرفین برای بسته شدن پرونده اتمی ایران شده است.
● وابستگی چین به انرژی ایران
ایران ۱۳ درصد کل ذخایر نفتی جهان را در اختیار دارد که این امر در کنار بهره مندی از ۱۸ درصد ذخایر گاز جهان، قدرت چانه زنی موثری به تهران داده است. واقعیت غیر قابل انکار این است که توانایی تاثیرگذاری قوی ایران بر جریان انرژی خاورمیانه و به ویژه خلیج فارس همواره موجب نگرانی غرب و به طورکل کشورهای صنعتی بوده است زیرا در صورت بروز هر گونه آشوب یا درگیری در منطقه یا عملی شدن تهدیدهای غرب علیه منافع ایران، سرنوشت بیش از نیمی از منابع انرژی جهان با خطر جدی مواجه می شود البته توانایی عملی ایران برای تهدید جریان انرژی منطقه قطعا درازمدت نیست ولی حتی قطع صادرات نفت ایران نیز خود به تنهایی برای کلیه اعضای جامعه بین المللی یک کابوس است. این کابوس اگرچه موتور نظام بین المللی را از کار نمی اندازد ولی عواقب اقتصادی و فشار روانی ناشی از آن بر اقتصاد جهان تاثیر ناگوار و عمیقی خواهد داشت.
کشور چین از نظر انرژی به شدت به منابع نفت و گاز منطقه خاورمیانه و به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس وابسته است وبا توجه به رشد سریع و بی مانند اقتصاد این کشور، نیاز این کشور به انرژی در آینده نزدیک بسیار افزایش خواهد یافت. این کشور هم اکنون دومین مصرف کننده بزرگ انرژی جهان است که بیش از نیمی از نفت مورد نیازش را از کشورهای حاشیه خلیج فارس تامین می کند و از این به منظور تامین انرژی و تضمین جریان آن، به دقت جریان تحولات منطقه را دنبال کرده و استراتژی بلند مدت آن بر ایجاد امنیت و حفظ ثبات در منطقه استوار است. ایران حدود ۱۵ درصد نفت چین را تامین می کند و چین به هیچ وجه قادر به صرف نظر کردن از این منبع غنی نیست. برای درک اهمیت این نکته باید توجه داشت که عربستان سعودی به عنوان بزرگترین صادر کننده نفت جهان و کشوری که حدود ۲۵ درصد ذخایر نفت جهان را در اختیار دارد تنها ۱۷ درصد نفت مورد نیاز چین را تامین می کند که با توجه به رشد اقتصادی دیگر کشورهای جهان بویژه در جنوب شرق آسیا و اروپا، تامین همین میزان هم در آینده برای چین دشوار و مشکل خواهد بود. پرونده اتمی ایران پیوند تنگاتنگی با امنیت انرژی چین پیدا کرده و البته پکن همیشه این موضوع را در ملاحظات خود در رابطه با ایران مدنظر قرارداده است.
به جز بحث نفت، پکن در زمینه انرژی گاز نیز به شدت به ایران وابسته است و قراردادهای چند ده میلیارد دلاری برای واردات گاز از ایران در طی ۲۲ سال آینده منعقد کرده است. در حقیقت باید پذیرفت که وابستگی چین به انرژی ای که از خلیج فارس تامین می کند آنچنان نقطه ضعف بزرگی است که نمی تواند با مشوق های اقتصادی اروپا و ایالات متحده، از امنیت انرژی خود صرفنظر کند.
● چین در جایگاه یک ابرقدرت
کشور چین در جایگاه یک ابرقدرت، علاوه بر منافع سیاسی و اقتصادی، ملاحظات دیگری نیز در باب جایگاه هژمونیک و استقلال رای خود در جامعه جهانی دارد که این ملاحظات، پکن را از همراهی با رویکرد سخت گیرانه ایالات متحده و سه کشور اروپایی در قبال تهران باز می دارد. از نظر ایدئولوژیک، چین نمی تواند به میزان زیادی تابع و یا حتی موافق سیاست های امپریالیستی در منطقه باشد. چرا که این امر لطمه سنگینی به جایگاه این کشور در جامعه جهانی و به ویژه در آسیا وارد می کند. گذشته از بحث روابط سیاسی و ملاحظات هژمونیک این کشور، بایستی این نکته را نیز مد نظر داشت که رویای قدرت اول آسیا شدن و بعد ازآن رقابت تنگاتنگ و پنهان پکن با مسکو نیز در این امر بی تاثیر نیست و پکن می تواند با ایفای نقش یک حامی در این مورد، جایگاه ویژه ای برای خود در آسیا و به ویژه خاورمیانه ایجاد کند.
ملاحظات ناشی از این مساله، پکن را وادار می سازد تا به عنوان یک قدرت مستقل عمل کرده و نقش تعیین کننده ای را برای حفظ امنیت منطقه و به ویژه به عنوان گزینه ای در مقابل آمریکا بازی کند. البته نادیده گرفتن منافع و مبادلات عظیم و گسترده چین با ایالات متحده نیز به همین میزان اشتباه بزرگی است که می تواند به درک اشتباه و غیر واقعی از اهداف و نیات احتمالی چین در آینده منجر شود. صراحتا می توان گفت که با وجود وابستگی شدید پکن به جریان انرژی، نمی توان مبادلات چند صد میلیارد دلاری پکن با واشنگتن را نادیده گرفت و به عقیده همه محققان روابط بین الملل، توانایی چین در ایجاد توازن بین این دو گزینه می تواند حداقل هزینه را برای پکن در پی داشته باشد. این مساله وقتی اهمیت بیشتر پیدا می کند که توجه داشته باشیم تهران و واشنگتن هر دو اقدامات تلافی جویانه ای علیه کشورهایی که موضع غیر دوستانه ای اتخاذ کنند، تدارک دیده اند و نمونه آشکار آن را می توان در تحریم و جریمه آمریکا علیه شرکت های فعال در امور نفت و گاز ایران و همچنین تصمیم غیر علنی تهران برای کاهش قابل توجه و مقطعی سطح مبادلات تجاری ایران با کشورهای مخالف برنامه هسته ای اش مشاهده کرد.
● چین وایالات متحده
در بررسی رویکرد چین به مساله هسته ای ایران باید عامل بسیار مهم دیگری را نیز در نظر گرفت که همانا روابط سیاسی و اقتصادی گسترده چین با ایالات متحده است و باید پذیرفت که این مبادلات برای پکن از مبادلات تجاری اش با تهران از نظر حجم و اهمیت در اولویت بسیار بالاتری قرار دارد.
▪ در مناسبات سیاسی - اقتصادی پکن و واشنگتن باید سه عامل مهم را در نظر گرفت:
- مساله تایوان و فشار روزافزون ایالات متحده بر چین
- مساله محدودیت های تجاری و تعرفه های گمرکی آمریکا بر کالاهای چینی
- تنبیهات اقتصادی احتمالی و کاهش سطح روابط اقتصادی چین با آمریکا
ایالات متحده همواره از مساله تایوان به عنوان اهرم فشاری بر چین استفاده کرده است و بارها با فروش تسلیحات پیشرفته و مدرن یا برگزاری مانور های نظامی مشترک با تایوان به دولت چین فشار وارد می کند. حمایت واشنگتن از عضویت تایوان در سازمان ملل متحد همواره مورد اعتراض جدی و صریح چین قرار داشته و این مساله ای است که هم اکنون مبنای ملاحظات بسیار جدی ای در مناسبات چین و ایالات متحده قرار دارد. شاید بتوان نرمش چین در برابر مساله هسته ای ایران را تا حدی ناشی از این مساله دانست که از این رهگذر به فشار بر واشنگتن برای دست کشیدن از دخالت در حیاط خلوت چین استفاده می کند.
تهران نیز در این مساله به نوبه خود از مساله تایوان استفاده می کند و از آنجا که پکن به هیچ وجه مایل نیست پای تایوان به منطقه خلیج فارس باز شود تمام تلاش خود را برای حفاظت از حیاط خلوت خود بکار گرفته و اجازه نمی دهد تهران مجبور به استفاده از کارت تایوان شود.
گذشته از مساله تایوان ، بحث روابط اقتصادی و مبادلات تجاری چین با ایالات متحده عامل مهم دیگری است که مقامات پکن را از حمایت جدی از برنامه اتمی تهران باز می دارد. حجم مبادلات تجاری چین و ایالات متحده بیش از ۲۲۰ میلیارد دلار است که بسیار بیشتر از حجم مبادلات تجاری و اقتصادی پکن با تهران است. البته باید به این نکته توجه داشت که شرکت های چینی در تامین انرژی و تسهیلات تجاری در واشنگتن هم اکنون با مشکل جدی روبرو است و این مساله باز بر نقش تهران در تامین انرژی و گشودن بازارهای جدید منطقه ای برای شرکت های چینی صحه می گذارد. به ویژه این که هم اکنون شرکت های متعدد چینی به کار اکتشاف و بهره برداری از منابع انرژی ایران مشغولند و تا کنون حتی یک قرارداد نفتی بین تهران و پکن با مشکل مواجه نشده است و در کل می توان گفت نگاه تهران به توانمندی ها و قابل اعتماد بودن طرف چینی بسیار مثبت و سازنده است.
ایالات متحده در سالهای اخیر با اعمال تعرفه های گمرکی و تجاری بر کالاهای چینی موجب شده تا چین مجبور به یافتن بازارهای جدید و یافتن مشتریان تازه برای کالاهای ارزان و غیر قابل رقابت خود شود. پایین بودن ارزش پول ملی چین و قیمت بسیار ارزان کالاهای چینی در مقایسه با مارک های اروپایی و آمریکایی موجب اعتراض بنگاه های تولیدی اروپایی و آمریکایی شده است و این مساله بارها چین را رودرروی مقررات سخت گیرانه سازمان تجارت جهانی قرار داده است.
بازارهای پر رونق خاورمیانه و برنامه های عمرانی سنگین کشور های این منطقه آنچنان جاذبه ای برای پکن ایجاد کرده که با وجود مخاطرات تجاری احتمالی در روابطش با ایالات متحده نمی تواند از این مساله صرف نظر کند. رویکرد سیاسی مقامات پکن نیز همواره به گونه ای بوده است که هیچ گونه کینه یا زمینه عدم اعتماد را در این کشورهای نفت خیز و ثروتمند ایجاد نکند. به ویژه این که به هر حال کشورهای منطقه و به ویژه ایران به یک ابرقدرت آسیایی با سابقه تمدن و فرهنگی به مراتب نزدیک تر از نوع غربی آن، اعتماد بیشتر و دید بهتری دارند که این مساله در بحث جایگاه جهانی و حیثیت منطقه ای چین نیز تاثیر داشته و از اهمیت خاصی برخوردار است.
● رویکرد آتی چین در قبال پرونده هسته ای ایران
شاید اگر بگوییم چین بیش از همه کشورهای جهان مایل به خاتمه یافتن و حل مسالمت آمیز پرونده اتمی ایران است سخن گزافی نباشد. چین همواره سعی داشته در منازعات منطقه خاورمیانه نقشی خنثی بازی کند و از این طریق از عواقب هرگونه جانبداری یک طرفه از یک دولت مشخص در قبال دیگر دول خودداری کند. با وجود سطح بسیار بالای روابط و مبادلات اقتصادی و سیاسی با کشورهای منطقه، این کشور کم ترین نقش را در تحولات منطقه داراست که برای یک ابرقدرت آسیایی کمی غیر معمول به نظر می رسد. در مورد پرونده اتمی ایران که به شکل اجتناب ناپذیری با امنیت اقتصادی چین نیز گره خورده است، سعی چین بر حل مسالمت آمیز این تعارض بوده و در بین اعضای شورای امنیت از معتدل ترین لحن برخوردار است.
تلاش چین برای حفظ روابط مطلوب با ایران به مساله دیگری نیز منجر شده و آن نرمش روسیه در برابر خواست های ایران و افزایش توان چانه زنی ایران در برابر روسیه است. ایران به خوبی می داند که هر آنچه را که نتواند یا نخواهد از روسیه تهیه کند به آسانی می تواند از چین بدست آورد، البته در برابر نفت! و این مساله ای است که موجبات نگرانی جدی روسیه را پدید آورده است. تهدید ملایم ایران مبنی بر این که اگر روسیه از اتمام و راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر خودداری کند ایران خود این کار را انجام خواهد داد نمونه روشنی از این دست بود که موجب شد روسیه از تهدید قبلی خود دست بردارد که اگر ایران نتواند خواست های آژانس را برآورده کند نیروگاه بوشهر را تکمیل نخواهد کرد.
در حال حاضر تلاش چین بر بهبود روابط ایران و غرب استوار است و این مساله ای است که مقامات کشورمان نیز به آن اذعان دارند. واقعیت این است که چین نمی خواهد بین تهران و واشنگتن یکی را انتخاب کند از این رو تمام تلاش خود را برای عادی سازی وضعیت پرونده اتمی ایران و کاهش تنش بین ایران وسه کشور اروپایی به کار گرفته است و این مساله ای است که حتی بر لحن سه کشور اروپایی نیز تاثیر خود را گذاشته است و آنها بخوبی می دانند که بدون جلب نظر مساعد چین قادر به اقدام تاثیرگذار یا تحریم موثر ایران نخواهند بود. بویژه این که تهران بارها اعلام کرده در آینده نزدیک سیاست های تلافی جویانه ای علیه کشورهایی که ضد منافع ملی ایران رفتار کرده اند اتخاذ می کند. سیاست ایران مبنی بر اطاله پرونده اتمی اش و افزایش بار روانی آن برای غرب با توجه به بحران های اخیر خاورمیانه همچون عراق و افغانستان، نیز بخوبی نتیجه داده و تهران با افزایش تلاش خود صرفا در جهت اثبات غیرنظامی بودن برنامه اتمی اش و نه دست کشیدن از آن، نسبتا به اهداف خود رسید.
به این ترتیب اگر ایران از تلاش خود برای کاهش تهدیدهای شورای امنیت دست بر ندارد، چین هم به نوبه خود و برای بهره مندی هرچه بیشتر و طولانی تر از انرژی ایران، اجازه نخواهد داد که قطعنامه جدی و خشنی بر ضد ایران صادر شود و این مساله هم اکنون که نظامی نبودن برنامه اتمی ایران توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی تایید شده نیز منطقی به نظر می رسد. توجیه چین می تواند تایید نظامی نبودن برنامه اتمی ایران و آمادگی ایران برای بازرسی های مکرر بازرسان آژانس باشد که نیاز به هرگونه اقدام سخت گیرانه یا تحریم های اقتصادی شدیدتر علیه تهران را منتفی می سازد. به هرحال جریان انرژی «بلند مدت» و «تضمین شده» مساله ای است که چین در سه دهه گذشته آرزوی شنیدنش را از کشورهای حاشیه خلیج فارس داشته است و حاضر نیست برای نگرانی های جامعه بین المللی در مورد احتمال انحراف ایران از ان، پی تی،خود را درگیر بحران انرژی کند آن هم در حالی که هیچ مدرکی دال بر نظامی بودن این برنامه وجود ندارد.
تلاش چین برای تعدیل لحن شورای امنیت از یک طرف و متقاعد کردن تهران به نرمش بیشتر در برابر خواسته های آژانس بین المللی انرژی اتمی و غرب از طرف دیگر، مورد توجه و اهتمام ایران و آژانس نیز هست و هیچ یک از طرفین تمایلی به افزایش تنش های فیمابین نداشته و حل مسالمتآمیز و دیپلماتیک مساله را مدنظر دارند. نکته قابل توجه در پرونده اتمی ایران این است که همه طرفین مساله به شدت به پرستیژ بین المللی خود و ارائه تصویر برنده، موفق و مستقل علاقمندند.
● جمع بندی
در یک جمع بندی نهایی می توان به این نتیجه رسید که پکن سعی دارد با هدف برقراری توازن بین امنیت انرژی و حفظ سطح روابط اقتصادی خود با تهران و همچنین حفظ روابط مطلوب اقتصادی با اروپا و ایالات متحده، از تنش های موجود بین ایران و غرب بکاهد و با تشویق طرفین به اتخاذ راهکارهای مسالمت آمیز و دیپلماتیک خود را از انتخابی سخت و دشوار برهاند. این در حالی است که بسته شدن دوستانه پرونده اتمی ایران به ارتقای وجهه بین المللی و منطقه ای چین نیز بسیار کمک کرده و موجب می شود تا این کشور بتواند در آینده نزدیک نقش بیشتری در معادلات منطقه ای و جهانی بازی کند. تمایل تهران به حل مسایل باقی مانده و اهتمام این کشور برای جلب اعتماد جامعه جهانی از طریق اقدامات داوطلبانه و همچنین هراس غرب از وقوع بحران جدیدی در منطقه نیز بر اثربخشی تلاش چین افزوده و امید همه طرف های درگیر به حفظ ثبات منطقه را افزایش می دهد.
بر این اساس مساله مهم اینجاست که چین حدود ۱۵ درصد از نفت خود را از ایران تامین می کندکه با روند فعلی سرمایه گذاری شرکت های چینی در منابع نفت و گاز ایران همچون دشت آزادگان در آینده از این هم فراترمی رود و پکن به هیچ وجه نمی تواند جایگزینی برای آن پیدا کند. اهمیت ایران در تامین انرژی چین وقتی آشکار می شود که بدانیم عربستان سعودی که بزرگترین صادر کننده نفت و دارای بیشترین ذخایر نفتی جهان می باشد فقط ۱۷ درصد از نفت چین را تامین می کند. به این مساله باید سهم ایران در تامین انرژی گازی چین را نیز اضافه کرد.
همچنین چین به عنوان یک ابرقدرت جهانی نمی خواهد و نمی تواند به میزان زیادی پیرو سیاست های ایالات متحده و به طور کلی غرب باشد. چین در جایگاه یک ابرقدرت به شدت تمایل دارد تصویری مستقل و قابل اتکا به ویژه برای کشورهای خاورمیانه از خود ارائه دهد و پرونده اتمی ایران می تواند آزمونی جدی برای این منظور باشد.
ضمن این که پکن همواره از حامیان اصلی و سر سخت پیمان منع گسترش تسلیحات اتمی بوده و تلاش وی برای باقی ماندن ایران در پیمان ان پی تی نیز در همین راستا است. ولی باید این نکته را نیز اضافه نمود که اثبات نظامی نبودن برنامه اتمی ایران، مشکلات بسیاری را از پیش روی چین برداشته است تا به حمایت نسبی خود از ایران ادامه دهد.
و نکته مهم در پرونده اتمی ایران این است که همه طرفین درگیر در این بحران، به شدت به حفظ پرستیژ بین المللی خود در صحنه بین الملل و ارائه تصویری مستقل و موفق علاقمندند. این امر بایستی در کنار ملاحظات اقتصادی و سیاسی طرف های درگیر مورد توجه جدی قرار گیرد.
نویسنده : آرش مهرمنش
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید