شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

پلی برای انتقال ارزش ها


پلی برای انتقال ارزش ها
یكی از رسالت ها و مسئولیت های مدارس در همه عصرها، در همه تمدن ها و كشورها، انتقال دادن ارزش های حاكم بر جامعه به درون خانواده ها و بسترسازی برای توسعه اجتماعی و تحولات فرهنگی بوده است. مدارس در همه سطوح، بویژه در دوره ابتدایی، به طور مستقیم و غیرمستقیم این نقش را برعهده داشته اند و معلمان به عنوان الگوهای مطلوب و برتر جامعه، در مقام رابطان صالح، پیوند دهنده آرمان های صاحبان اندیشه های والا و مروجان ارزش های مقدس، اعم از بزرگسالان دیروز و امروز به آرمان های كودكان و نوجوانان امروز و الگوهای پیشتاز فردا بوده اند. به سخن دیگر، مدارس در یك نگاه كلان، علاوه بر فراهم آوردن زمینه مطلوب یادگیری و دانش افزایی كودكان و نوجوانان، متناسب با تفاوت های فردی آنان احساس همبستگی ملی و پیوندهای اجتماعی دانش آموزان را تقویت می كنند، چرا كه آموزش های مستقیم و غیرمستقیم فرهنگی-اجتماعی توسط معلمان فرهیخته، امری است فوق العاده مهم و اساسی.
با یك تامل و اندیشه و تطبیقی بین فرهنگی با كشورهای مختلف، به وضوح در می یابیم كه در بسیاری از كشورهای پیشرفته، زیباترین، مطلوب ترین و خوشایندترین بناهای ساختمانی، متعلق به نظام تعلیم و تربیت و مدارس است و كودكان و نوجوانان با احساسی از شادمانی و نشاط و نگرشی پویا از فضاهای زیبا، امن و دوست داشتنی مدرسه ها بهره مند می شوند. این در حالی است كه در كشور ما در غالب موارد، بناهای پیشرفته و برجسته و چشمگیر، از آن بخش های صنعتی و خدماتی و ساختمان هایی با حداقل امكانات متعلق به تعلیم و تربیت و واحد های آموزشی است.
رسالت مضاعف مدرسه در پاسداری از ارزش ها
تزلزل در كانون خانواده ها و روابط نامتعادل و ناخوشایند و بازدارنده و طردآمیز بین بسیاری از همسران و پدران و مادران جوان و بالا رفتن نسبی فراوانی همسر گریزی و جدایی و طلاق در جامعه، نه تنها بستر پرورش مطلوب شخصیت كودكان را ناهموار و نامساعد می كند، بلكه سلامت و بهداشت روان آنان را به مخاطره انداخته و رشد مطلوب ایشان را در دوره حساس نوجوانی و بلوغ با دشواری مواجه می سازد. بدون تردید در چنین شرایطی، آهنگ گسست روانی و فرهنگی در بین نوجوانانی كه دچار آزردگی عاطفی و ناكامی های مكرر روانی هستند، فوق العاده پرشتاب خواهد بود.از همین رو رسالت تربیتی و اصلاحی و پرورشی مدارس، بویژه مدارس ابتدایی كه از آن به عنوان گذرنامه زندگی كودكان یاد می شود (یونسكو ۱۹۹۷)، به مثابه اولین نهاد رسمی جامعه و دورنمای نظام ارزشی و دكترین حاكمیت و مسئولیت تعهدات اخلاقی و معنوی معلمان به عنوان برترین الگوهای اجتماعی و اسوه های برگزیده جامعه ارزشی مضاعف می شود.
به سخن دیگر، مسئولیت هدایت خانواده ها و تامین امنیت و بهداشت روانی همه كودكان و دعوت از همه اولیا برای همدلی و همگامی با آرمان های مقدس مدرسه در تربیت فرزندان سالم و صالح و پویا، مستقیم و غیرمستقیم به عهده مدارس و معلمان با كفایت واگذار می شود و مسئولیت پیشگیری از آسیب های اجتماعی و كژروی های فردی و اخلاقی كودكان و نوجوانان - بخصوص آنانی كه از خانواده های متزلزل پای به عرصه مدرسه می گذارند- و هدایت اخلاقی و معنوی و تحكیم اندیشه های ارزشی و احساس هویت ملی و دینی در ایشان، به معلمان بصیر و فهیم محول می گردد.از همین رو بسیاری از كشورهای پیشرفته جهان با عنایت به رسالت خطیر و مضاعف مدارس در تحكیم پیوندهای ملی و پیشگیری از شكاف و گسست نسل ها، با تجدیدنظر در ساختار مدارس، سرمایه های كلانی را برای پویایی و اعتلای مدارس اختصاص داده اند (مدارس عصر حاضر، جارولیمك، ۱۹۹۱) به گونه ای كه میانگین زمان (دقیقه های آموزشی) در یك روز تحصیلی و میانگین ساعات آموزشی در یك سال تحصیلی و میانگین روزهای غیرتعطیل آموزشی دریك سال به طور قابل توجهی افزایش یافته و بر تنوع برنامه های علمی، فرهنگی و اجتماعی برنامه ها افزوده شده است. در این ارتباط علاوه بر فراهم نمودن زمینه های مطلوب دانش افزایی معلمان و بهره مندی از وجود معلمان تحصیل كرده و علاقه مند و پویا و خلاق در مقاطع مختلف تحصیلی، بالاخص در مقطع ابتدایی، میانگین نسبت معلم به دانش آموز به طور معناداری كاهش یافته است (دونالد، ۱۹۹۷).خلاصه كلام آنكه كارگزاران خردمند فرهنگی جوامع پیشرفته، بیش از هر زمان دیگر خودشان را در اعتلای نظام رسمی تعلیم و تربیت كشور و تقویت اهداف و برنامه های آموزشی و فرهنگی- اجتماعی مدارس متعهد می دانند و در این رهگذر، افزایش انگیزه های شغلی معلمان و ارتباط عاطفی و منطقی شاگردان را با ایشان بسیار مهم تلقی می كنند.
معلم و رسالت خطیر پیوند نسل ها
جامعه ای كه وارث معلمان مقتدر باشد، به یقین صاحب ارزش های والای فرهنگی و توسعه یافته ترین نهادهای اجتماعی خواهد بود.
جامعه ای كه بیشترین معلمان مقتدر را داشته باشد، از رشد یافته ترین فرهنگ بهره مند خواهد بود. جامعه ای كه در آن افراد هوشمند، سرآمد و خلاق در كسوت معلمان مقتدر، سنگربان عرصه های فرهنگ و تعلیم و تربیت باشند، دیگر نگران گسست نسل ها نخواهد بود. جامعه ای كه نوجوانان و جوانان آن آرزومند پوشیدن جامه پرصلابت معلمی باشند، در برابر همه هجمه های فرهنگی مصون و سالم خواهد ماند.جامعه ای كه با بلند اندیشی و جامع نگری، رایزنی و مشورت با اهل نظر، انجام اقدامات فرهنگی و اجتماعی و اتخاذ تدابیر روان شناختی بتواند در میان كودكان و نوجوانان هوشمند نگرشی پویا و بازخوردی غنی و قوی نسبت به منزلت و مقام معلمی ایجاد كند، بالفعل و بالقوه شایسته ترین و لایق ترین نیروی انسانی مولد را در اختیار خواهد داشت. این جامعه بستر همانندسازی و پیوند فرهنگی را به شایستگی فراهم كرده است.جامعه ای كه عزم و همت خود را به تربیت مربیان و معلمان توانمند، مقتدر و محبوب و حمایت همه جانبه از آنان معطوف كرده باشد، دیگر وارث دستگاه قضایی پریشان و پرونده های فراوان دزدی و كلاهبرداری خرد و كلان و شاهد بزهكاران روزافزون كم سن و جوان و گرایش چشمگیر به سیگار و مواد مخدر نخواهد بود.
جامعه ای كه به دور از شعارها و تصمیمات عجولانه و شتاب زده، با تفكر و آینده نگری مطلوب برترین امكانات بالفعل و بالقوه خود را برای پرورش معلمان هوشمند و خلاق، متخصص و متبحر، آشنا به مبانی روان شناختی تعلیم و تربیت، عارف به تدریس و تحقیق و متصف به والاترین ویژگی های اخلاقی و رفتارهای پرجاذبه و محبت آمیز صرف كند، موثرترین و كارآمدترین روش های پیش گیری از كژروی ها و آسیب پذیری های رفتاری و اجتماعی را در بین كودكان و نوجوانان اتخاذ كرده و شاهد گسست تاسف بار فرهنگی نسل جوان نخواهد بود.
جامعه ای كه امكانات برتر خود را برای تربیت، حفظ و تقویت معلمان مقتدر و برقراری نظام پویا و كارآمد تعلیم و تربیت با بایسته ترین امكانات و شایسته ترین تجهیزات صرف كند، كمترین هزینه ها را برای اداره دادسراها و زندان ها و ترمیم آسیب پذیری های اجتماعی و فرهنگی خواهد پرداخت. جامعه ای كه بتواند از میان معلمان مقتدر و توانمند، منطقی، متعهد و مهربان، بهترین ایشان را در دوره ابتدایی با بیشترین امكانات، امتیازات و حقوق اجتماعی داشته باشد، سالم ترین، صالح ترین و موفق ترین كودكان، نوجوانان و جوانان را تربیت می كند و از پدید آمدن زمینه آسیب پذیری های دوران نوجوانی، كم اشتهایی تحصیلی و بی تفاوتی فرهنگی پیشگیری خواهد كرد.جامعه ای كه بخواهد سررشته علوم و فنون برتر و فن آوری نو را به دست گیرد، باید بیشترین بها را برای تربیت تفكر خلاق و ذهن های نوآور قائل شود. این امر مقدور و میسور نخواهد شد، مگر با وجود معلمان مقتدر و خلاق و نظام پویای تعلیم و تربیت، برنامه های جامع و فراگیر و محتوایی متناسب و كارآمد و جوانان تلاش مدار و فرهیخته.اندیشیدن برای اعتلای مقام و منزلت فردی و اجتماعی معلمان، این پیونددهندگان نسل ها و ایجاد انگیزه برای هوشمندان خلاق جامعه در راه نیل به مقام معلمی از اصلی ترین رسالت های دولت محترم و مجلس ارجمند است و هرگونه تاخیر و كوتاهی در این امر مهم، به هر دلیل و بهانه ای كه باشد عواقب ناخوشایندی برای جامعه اسلامی در پی خواهد داشت. سعادت و سربلندی ملت در گرو تعلیم و تربیت خلاق، پویا و مطلوب، نیازمند معلمان مقتدر و محبوب است.اگر چه رسانه های گروهی، رادیو و تلویزیون، مطبوعات و وسایل و ابزارهای صوتی و تصویری و اطلاع رسانی نوین می توانند نقش قابل توجهی در تبلیغ، ترویج و تعمیم بسیاری از باورها، آموزه ها و ارزش های فرهنگی داشته باشند، لیكن به یقین، معلمان در تعمیق و درونی كردن ارزش های فرهنگی و بستر آفرینی برای پدیدآیی رفتارهای ارزشی هویت ملی و احساس خود ارزشمندی و بالندگی فرهنگی بیشترین سهم را دارند؛ معلمانی كه با اندیشه و كلام و رفتاری توام با منطق و عطوفت، به طور مستقیم و غیرمستقیم و در همه شرایط و موقعیت ها، ارزش ها را پاس می دارند و خوشایندترین فرصت ها را برای نكوداشت ارزش های اخلاقی و هنجارهای فرهنگی توسط دانش آموزانشان فراهم آورده، بستر تكوین و پدید آیی اندیشه ها و رفتارهای مطلوب فرهنگی را هموار می كنند.
آنگاه كه فرهیختگان جامعه در كسوت والای معلم، امور فرهنگی و تعلیم و تربیت كشور را برعهده می گیرند و نونهالان و نوباوگان به عنوان امانت به آنان سپرده می شوند، دیگر سخن از گسست نسل ها و از دست دادن هویت نمی تواند معنا و مفهومی داشته باشد. احساس هویت ملی و پیوند با ارزش های فرهنگی، زمانی در نوجوانان و جوانان تبلور می یابد كه از دوران كودكی، بویژه طی سال های دبستان، نگرش مثبت و خوشایندی نسبت به ارزش های ملی و فرهنگی در ایشان به وجود آید. بدیهی است كه این نگرش و بازخورد غنی و باور پایدار در شرایطی ایجاد می شود كه احساس خوشایندی از خود ارزشمندی، عزت نفس، عزت ملی و اعتبار و اقتدار فرهنگی، بویژه از طریق مدرسه و توسط الگوهای مطلوب و محبوبی چون معلمان، در كودكان پدید آید و ایشان با آداب و رسوم و بایسته ها و ارزش های ماندگار فرهنگی آشنا شوند. به سخن دیگر، برای نوجوانان، آن دسته از ارزش های ملی و فرهنگی ارزشمند و پرجاذبه خواهد بود كه مروجان و حامیان این ارزش ها را در مطلوب ترین منزلت اجتماعی مشاهده كنند و بدین ترتیب است كه براحساس خود ارزشمندی، تعلق، وابستگی و وحدت، عزت فردی و ملی و پیوند فرهنگی ایشان افزوده می شود. ارزش های فرهنگی، آمیزه ای از صداقت و عدالت، پایداری و صبوری، گذشت و فداكاری، احسان و ایثار، مهربانی و مهمان نوازی، اصالت و كرامت، تواضع و فروتنی، اعتدال و قناعت پیشگی، استحكام خانواده و تكریم والدین، احترام به معلمان و تجلیل از اصحاب علم و قلم، صله ارحام و دیدار یاران، قناعت و اعتدال وساطت و تالیف قلوب، حمایت از یتیمان و دستگیری از فقیران، صدقه و انفاق، عدالت خواهی و ظلم ستیزی، یاوری مظلومان و ایستادگی در برابر ستمكاران، شهامت و رادمردی، جهاد و شجاعت و... است. از این رو، فضای مدرسه و كلاس درس معلم مطلوب ترین شرایط برای انتقال این ارزش ها و بهترین فرصت برای مانوس شدن با چنین ارزش هایی است.آری، معلمان شایسته ترین الگوها برای انتقال ارزش های فرهنگی و محكم ترین حلقه پیوند نسل ها و بلكه ارتباط عصرهایند.
دكتر غلامعلی افروز
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید