جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


تأثیرگذاری در ادبیات


تأثیرگذاری در ادبیات
● درباره زادی اسمیت
زادی اسمیت، بیست وهفتم اكتبر ۱۹۷۵ در شمال لندن به دنیا آمد. نویسنده ای كه چندی پیش به فهرست صد تن از پرنفوذترین و تأثیرگذارترین شخصیتهای دنیا به نقل از نشریه تایم راه یافت پنج سال پیش با نخستین رمان خود «سپیددندان» یك شبه راه صدساله را پیمود و اثرش آنچنان با استقبال مواجه شد كه بسیاری از محافل ادبی از ظهور و تولد ادبی یك نویسنده جوان اما به غایت مستعد خبر دادند. «اسمیت» از متن زندگی اش برای نگارش این نخستین اثر ادبی اش الهام گرفت مادرش اهل جامائیكا است و والدینش در یك مهمانی با هم آشنا می شوند و این دقیقاً همان سرنوشتی است كه برای «آرچی» و «كارا» قهرمانان قهرمانان «رمان سپید دندان» رقم می خورد. زادی آنقدر از حضور پدرش در یك مهمانی تعجب كرده بود كه خود را ملزم به آفرینش و به تصویر كشیدن این صحنه در نخستین اثر ادبی اش دید. بااین حال زادی اگرچه به وجود شباهتهایی میان شخصیتهای این رمان با اعضای خانواده اش اعتراف كرده اما آنها را دقیقاً منطبق بر هم نمی داند و اصالتهای وجودی قهرمانانش را حفظ كرده است. در دوران نوجوانی او نام خود را از سادی به زادی تغییر داد؛ نامی كه كمی غریب و پررمز و راز جلوه می كند و این كار او نشان می دهد كه از همان نوجوانی در اندیشه معنای واژه ها و بار ادبی آنها بوده است (سادی به معنای پرنسس یا رحمت و نعمت است كه هر دو ظرفیت معنایی ویژه ای دارند) افراد زیادی به نام «سادی اسمیت» وجود ندارند و حتی اگر این نام را به جست وجوگرهای معروف اینترنتی بدهید نتیجه چندانی نخواهید گرفت و این باز نشان می دهد كه او این كار را انجام نداد تا منحصر به فرد و متمایز باشد. از سویی دیگر اگر امروز نام زادی را در گوگل تایپ كنید تمامی لینك ها شما را به او و سایتهای مرتبط با او وصل خواهند كرد واین یعنی آنكه او معروف ترین «زادی» نویسنده در دنیاست.
دوران مدرسه برای «زادی» یادآور خاطرات خوش و یا نوستالژی آن دوران نیست. او در فضای مدرسه راحت نبود وحتی پوشیدن لباسهای عجیب - شلوار قرمز و كفشها و كلاه قرمز و سفید - كمكی به بهبود این وضعیت نمی كرد. برای او ادبیات راهی برای فرار از آن فضای نامطبوع در مدرسه بود. با این حال زادی - اگرچه به ندرت - اوقات خوشی هم داشت؛ خوشی هایی كه از درون گرایی او نشأت می گرفت و به ساعتها مطالعه در خلوت اتاقش ختم می شد. «سپید دندان» نیز زاییده همان خلوت خیال است. زادی هیچوقت نمی خواست یك نویسنده باشد و وقتی جوان تر بود همیشه داستان نمی نوشت. او از سن پنج تا پانزده سالگی به معنای واقعی می خواست یك هنرپیشه فیلم های موزیكال شود واگر چیزی وجود داشت كه از بچگی به جمع كردن آن علاقه داشته باشد تصاویر هنرپیشگانی مثل فردآستیر یا یادگارهایی از فیلم های كمپانی متروگلدن مایر بودند. نویسنده ای كه امروزه هواداران بسیاری دارد تا كتابهایش را برای آنها امضا كند زمانی به جمع كردن امضای بت های سینمایی خود علاقه بسیاری داشت از امضای جیمی استوارت تا فرد آستیر «زادی اسمیت» همه را در گنجینه خاطرات دوران نوجوانی خود نگاه داشته است.
او اخیراً موزیكالی درباره زندگی فرانز كافكا نوشته است وبدین ترتیب می توان امیدوار بود شهرت او نه تنها دنیای ادبیات بلكه دنیای نمایش را هم تسخیر كند. زادی اسمیت برای تحصیل در رشته ادبیات انگلیسی به دانشگاه كمبریج رفت و برای او دانشگاه رفتن به معنای غرق شدن در بحری از دانش و تجربه بود نه صرفاً گرفتن یك مدرك فاخر علمی! اسمیت در مصاحبه ای گفته است: «اینگونه مدرك ها شما را تربیت می كنند تا عضوی بی خاصیت و به درد نخور در دنیای مدرن باشید.» اسمیت هرگز در زندگی اش در هیچ كلاس نویسندگی خلاقی شركت نكرد چون به گفته خودش از آنها وحشت دارد. او معتقد است: «بیشتر این محافل نویسندگی حامی افرادی هستند كه فكر می كنند نویسندگی نوعی درمان است. به نظر من نویسندگی دقیقاً نقطه مقابل درمان است. بهترین آموزش نویسندگی را فقط می توانید با خواندن آثار دیگران بگیرید. من سه سال در دانشگاه درس خواندم ودر طول این مدت تقریباً ۴ داستان نوشتم اما هرچه كه به دستم می رسید می خواندم». «سپید دندان (۲۰۰۰) اولین رمان «اسمیت» نیز حاصل آن دوران است. این رمان تحسین شده تصویری شفاف و تكان دهنده از لندن معاصر چند فرهنگ است كه از زبان سه خانواده و از اقلیت های فرهنگی - قومی مختلف روایت می شود. این رمان در سال ۱۹۹۷ و حتی قبل از آنكه كامل شود به دنیای نشر معرفی شد و سپس طی مزایده ای كه میان ناشران مختلف بر سر چاپ آن صورت گرفت بنگاه انتشاراتی هامیش هامیلتون در سال ۲۰۰۰ آن را به بازار ارائه داد. اسمیت این رمان را در سالهای پایانی دانشگاهش كامل كرد و به خاطر سروصدای بسیاری كه این رمان ناتمام در محافل ادبی ایجاد كرد«سپید دندان» به محض چاپ پرفروش شد وجوایز ادبی بسیاری گرفت.
برخی از این جوایز عبارت بودند از جایزه كتاب اول گادین، جایزه یادبود جیمز تیت بلك، جایزه ویت برد برای اولین رمان و جایزه نویسندگان كشورهای مشترك المنافع. این رمان همچنین به بیش از بیست زبان مختلف ترجمه شد و برنامه مستندی بر محور این رمان توسط یكی از شبكه های تلویزیونی بریتانیا ساخته شد. دومین رمان اسمیت «Autograph Man» تجربه موفقیت آمیز دیگری برای او بود.
این رمان كه در سال ۲۰۰۲چاپ شد داستان گمگشتگی شهرت و محبوبیت است و در هر دو این رمانها دغدغه اسمیت به عنوان یك رمان نویس تعدد و كثرت فرهنگی و نژادی است كه پدیده مهاجرت در جوامع مختلف ایجاد كرده. قهرمانان رمانهای اسمیت از فرهنگها و اقلیتهای مختلفی هستند و این همان چیزی است كه همچون یك حلقه اشتراك همه آنها را به هم پیوند می دهد. دومین رمان اسمیت اگرچه همچون نخستین رمانش پرفروش بود اما چندان با واكنش مثبت منتقدان مواجه نشد و اسمیت در مصاحبه ای گفته بود جنجالی كه رمان اولش در بازار كتاب آفرید و شهرت و اسم و رسمی كه «سپید دندان» برای او به ارمغان آورد قلم او را برای مدت كوتاهی خشك كرد. تازه ترین رمان اسمیت «درباب زیبایی» نیز سال گذشته منتشر شد و بلافاصله به فهرست نامزدهای بوكر پیوست.
در نقدهایی كه از این اثر شده سومین رمان اسمیت جذابتر، پرجاذبه تر و آكنده از شخصیت هایی توصیف شده كه از بسترهای فرهنگی - فكری مختلفی هستند. علی رغم نثر قوی و حجم انبوهی از حادثه های پراكنده كه در رمان سوم اسمیت به چشم می خورند، پلات و شخصیتها هر از گاهی ناتمام و معماگونه می مانند. همسر هاوارد «كی كی» شخصیت مبهم و منزوی ای دارد و این انزوایی است كه او با تمام وجودش حس می كند. او در این انزوا حبس شده همانگونه كه می گوید: «هرجا كه می رویم من در این بحر سفیدی تنها یم». او در جریان نزاعی با همسرش می گوید: «هیچ سیاهپوستی دورو بر خودم نمی بینم مگر آنكه در آن كافه لعنتی دانشگاه لعنتی ات به تمیز كردن و خدمتكاری مشغول باشند». اسمیت می گوید این انزوای دردناك را در وجود مادر خودش كه یك روان شناس بود لمس كرده. «وقتی سیاهپوست و از طبقه متوسط باشی تنهایی . بقیه همه سفید پوست اند. باید مثل آنها حرف بزنی و مثل آنها رفتار كنی. اما وقتی مامان را با دوستان و همكاران سیاهپوستش می دیدم همه مثل آدمهای متفاوتی رفتار می كردند چون می توانستند همانی باشند كه هستند». زادی اسمیت امروزه یكی از نویسندگان معروف و با استعداد بریتانیاست. مجله ادبی گرانتا در سال ۲۰۰۳ او را به عنوان یكی از ۲۰ نویسنده جوان و مستعد بریتانیا معرفی كرده است.
شبكه Film Four امتیاز ساخت نسخه سینمایی رمان «در باب زیبایی» را خریداری كرده و این فیلم با بودجه ۲۰ میلیون دلار در آینده ای نزدیك ساخته خواهد شد. آلیون لون و اسكات رودین نیز تهیه كنندگان این فیلم خواهند بود. رودین پیش تر عهده دارد چند اقتباس موفق ادبی بر روی پرده همچون «خاكسترهای آنجلا» و «ساعتها» بوده است. اسمیت در حال حاضر بر روی كتاب جدیدش «Fail Better» كه اثری غیرداستانی است كار می كند. او همچنین این روزها نامزد جایزه دسیبل است كه به یك نویسنده از آسیا، كارائیب یا آسیا اهدا می شود كه حضورشان برای دنیای ادبیات پربار بوده است. اسمیت چندی پیش به فهرست تأثیرگذارترین چهره های سال ۲۰۰۶ به نقل از نشریه تایم راه یافت و آثارش هزاران هزار خواننده در سرتاسرجهان دارد.
ترجمه نیما یگانه
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید