جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

این نام ها!!


این نام ها!!
یكی از ویژگی های آدمیان كه نشانگر تمایلات دیروز و امروز آنان به تجاوز و درنده خویی و چنگ و دندان تیزكردن و به چنگ آوردن ابزاری است كه آنان را در برتری طلبی و استبداد یاری كند- مگر كسانی كه خداوند مصونشان داشته است و چه بسیار اندكند- آن است كه بر فرزندان خود، نام های درندگان وحشی و پرندگان شكاری را می نهند. چه بسیارند، كسانی كه از میان میلیون ها نامی كه به گوششان خورده است، نام این درندگان و پرندگان شكارگر را برمی گزینند تا فرزندان خود را به آن نام ها بخوانند و دل به مفهوم آنها خوش می دارند، گویی كه همواره به این فرزندان یادآوری می كنند كه آنها از این گونه های وحشی و درنده اند و لاغیر... و آنان را وامی دارند كه در شیوه های خود و رفتار با دیگران، این حیوانات را سرمشق خود قرار دهند.
سخن در این مقوله را به احوال مردمان ما در سرزمین های عربی محدود می كنیم و می گوییم:
این نوزاد نامش سبع (حیوان درنده) است و آن دیگری اسد (شیر) و سومی فهد (یوزپلنگ) و یكی دیگر ضرغام (شیر) است و آن یكی نمر (پلنگ) یا ذیب (گرگ) است و همسایه اش ذیاب (گرگان)!! چرا كه گله ای از گرگان، در دریدن دیگران، از یك گرگ تواناترند!! و نام برادرش اوس است و «اوس» هم به معنای گرگ است.
در همین راستا، به یاد می آورم كه نام جد مادریم ذب است و نام فرزندش یعنی داییم نیز سرحان است كه آن هم به معنای گرگ است، تو گویی كه یك گرگ در یك خانه كفایت نمی كند!
خانواده ای را در یك روستای كوهستانی در كشور صلح طلبمان لبنان می شناسم كه از یك پدر و شش فرزند پسر تشكیل می شود. نام پدر «سبع» است و نام شش فرزند او نمر و فهد و ذیب و سرحان و صفر (باز) و شاهین است. و تو می دانی كه باز و شاهین توانمندترین پرندگان شكاری در یورش و درافتادن بر طعمه های خویشند.
گاهی نیز آتش شور و حماسه در بعضی دلها چنان جان می گیرد و تمایل به چنگ و دندان نشان دادن چنان شدت می یابد كه نه تنها پسران كه حتی دختران را به نام مرغان شكاری و درنده می خوانند، با این كه در معیار تمدنی، تنها نام هایی كه نشانگر نرم خویی و لطافت و نرمش و مهربانی است، شایسته آنان است! با این همه می بینی كه برخی از آنها دارای نام هایی چون ذیبه، فهده، نمره و شاهینه (نام درندگان با تای تانیث در زبان عربی) هستند. پناه بر خدا!
●جوجگان كجایند؟
آنچه در كشورهای عربی در این زمینه جاری و ساری است، مانند آن در میان سایر ملت ها هم جریان دارد، درحالی كه در همه جهان و در طول تاریخ، كسی را نمی یابی كه مثلاً نامش جوجه باشد یا گوسفند یا بره یا شتر (جمل و بعیر به زبان عربی) ... یا كسی را كه نامش بچه الاغ - كه موجودی آرام،مطیع،سودمند و... فهیم است- باشد.
همچنان كه در میان دختران نیز نمی یابی كسی را كه نامش زنبور عسل یا مورچه یا پروانه (این نام در عربی برای دختران به كار نرفته است.م) یا گنجشك و یا خرگوش باشد... یا نام های دیگر موجودات زنده و آرام كه دارای طبعی نرم باشند.
نمی خواهم كسی این ملاحظه را از باب مزاح و شوخی تلقی كند. در پس این نگاه، دلایلی آشكار بر حقیقتی غیرقابل انكار وجود دارد: به طور كلی، انسان به رغم همه ادعاهای خود، همچنان موجودی تندخوست كه چنانچه به نام درندگان وحشی و پرندگان شكاری بخوانندش- كه تمایل به چنگ و دندان نشان دادن لازمه آنهاست- او را خوش می آید و می پسندد كه صفات و ویژگی های آنها را بر او بار كنند. برعكس، بسیار خشمگین می شود، چنانچه او را به صفات و ویژگی های موجودات رام و آرامی همچون بچه الاغ و جوجه و شتر متصف كنند.
آنچه درباره به عاریه گرفتن نام موجودات درنده خو برای فرزندان گفتیم، در كاربرد نام ابزارهای آزارگری كه در عرصه های خشونت و میادین نبرد به كار می رود، نیز صادق است. در میان مردم، كسانی هستند كه نامشان سیف و صمصام و حسام (هر سه به معنای شمشیر) و مُهَنّد (شمشیر آب دیده) و خنجر است، در حالی كه كسی كه نامش قلم یا كتاب یا دفتر باشد یافت نمی شود.
حتی در میان زنان، هستند كسانی كه نام سهام (پیكان ها) و نبال و رماح (هر دو به معنی نیزه ها) را بر خود دارند- و اینها همه سلاح هایی است كه افراد در حال نبرد، خصم خود را با آن هدف قرار می دهند و آنها را در تن او فرو می كنند - به جای آن كه نام قصیده یا ترانه یا كمانچه یا دُهُل را بر خود نهند.
مترجم: محمدمهدی شریعتمدار
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید