شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به وضعیت سالن‌های نمایش در ایران


نگاهی به وضعیت سالن‌های نمایش در ایران
اگر عصر یك روز تعطیل بخواهید همراه با خانواده‌تان به سینما بروید سه گزینه را پیش روی خود خواهید داشت. شما می‌توانید بین یك فیلم خوب، یك سالن خوب و یك فیلم خوب در یك سالن خوب یكی را انتخاب كنید، اما احتمال انتخاب كردن گزینه سوم یعنی "فیلم خوب در یك سالن خوب" از سایر گزینه‌ها كمتر است. در این میان سهم سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی كشور چیست؟ آیا وزارت مسكن و شهرسازی نیز آن طور كه برخی كارشناسان عنوان می‌كنند باید در این حوزه فعال باشد و اساساً آیا دولت می‌تواند راهگشای مشكلات صنعت سینما در بخش سالن‌های نمایش باشد؟ بخش خصوصی چه سهمی می‌تواند داشته باشد. آیا جذب بخش خصوصی می‌تواند راهگشای رفع مشكلات صنعت سینما باشد. آیا از سرمایه‌های خارجی هم می‌توان در بهبود وضعیت سالن‌های نمایش استفاده كرد.
"سرانه سالن سینما در كشور طی سال‌های ۷۶ تا ۸۰، منفی ۲۶/۰ درصد رشد داشته‌است"، این عبارت در نشریه‌ شاخص‌های فرهنگی وزارت فرهنگa و ارشاد اسلامی به چشم می‌خورد. از این قرار در سال ۷۶ به ازای هر یك میلیون نفر، ۸۷/۴ سالن سینما در كشور وجود داشته و در سال ۸۰ این تعداد به ۸۲/۴ سالن كاهش یافته است، یعنی در این مدت نه تنها متناسب با رشد جمعیت، سالن‌های جدیدی ساخته نشده، بلكه بخشی از همان سالن‌های موجود هم به دلایل مختلف از دست رفته‌ است. البته اگر تفاوت‌های موجود در آمارهای منتشر شده از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در نظر بگیرید، وضع از این هم بدتر می‌شود. یكی دیگر از نشریات دفتر طرح و برنامه‌ریزی، سرانه سالن سینما در سال ۷۶ را (۸) باب اعلام كرده است كه در این صورت كاهش میزان رشد، بیش از ۲۶/۰ درصد خواهد بود! این در حالی است كه "پیام یونسكو" تعداد سالن‌های سینما در ایران در سال ۱۹۹۸ را ۲۸۵ باب اعلام كرده است كه با آمار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی كه تعداد سالن‌ها را در سال ۷۶، ۲۹۷ باب عنوان كرده باز هم تفاوت دارد. سیر نزولی سرانه سالن سینما در ایران فقط به سال‌های ۷۶ تا ۸۰ محدود نمی شود. در واقع از سال ۵۷ به بعد به دلایل مختلف تعداد سالن‌های سینما در كشور كاهش یافته است.
به گفته عباس بهارلو، پژوهشگر حوزه سینما، در سال ۵۵، در شهر تهران ۱۱۰ باب سینما وجود داشت و چیزی حدود ۵/۴ میلیون نفر ساكن تهران بودند. در حالی كه در سال ۸۰، تعداد سالن‌ها به ۸۲ باب كاهش یافت در حالی كه جمعیت تهران به ۷ میلیون نفر رسیده بود. بنابراین به نسبت افزایش سریع جمعیت پایتخت نه تنها امكانات و تسهیلات جدیدی به وجود نیامد، بلكه از ظرفیت سالن‌های سینما نیز كاسته شد. در اوج روزهای انقلاب در سال ۵۷، ۳۵ سینما طعمه حریق شد كه البته یك سال بعد تعدادی از آنها مرمت و بازگشایی شد، اما مصادره سینما‌ها و ناامن جلوه كردن سینما در افكار عمومی، در سال‌های اولیه پس از انقلاب، تمایلی در صاحبان سینما‌ها برای بازسازی و نوسازی و احداث سالن‌های جدید به وجود نیاورد. در سال‌های اخیر هم، نبودن اقبال عمومی نسبت به فیلم‌های اكران شده و ورشكستگی پی‌در‌پی سینما‌ها، مانع دیگری است برای رسیدگی به وضعیت موجود و احداث سالن‌های جدید. بهارلو می‌گوید: " درجه‌بندی غیر دقیق و غیر استاندارد بر تعداد سینماهای ممتاز و درجه یك افزوده است و بیش از ۷۰ درصد سینماهای درجه ۳ كه به طور عمده در مناطق محروم و جنوب تهران قرار داشت، به دلیل ساختمان و تجهیزات فرسوده و غیرقابل استفاده، عدم استقبال مردم و ضرر و زیان اقتصادی تعطیل شده است".
وی معتقد است: نبودن تسهیلات و امكانات رفاهی و نمایش فیلم‌هایی كه چندان مورد اقبال قرار نمی‌گیرند از یك سو و افزایش قیمت بلیت از سوی دیگر، باعث كاهش رغبت مردم برای رفتن به سینما شده است: "در نیمه دوم دهه ۷۰، شهروندان تهرانی فقط ۱۵/۰ درصد از اوقات فراغت خود را صرف سینما كرده بودند". گذشته از سیر نزولی تعداد سالن‌ها در ایران، سهم هر ایرانی از سینما در مقایسه با كشورهای دیگر بسیار ناچیز است. به عنوان مثال در سال ۱۹۹۸، كشور ژاپن با ۱۲۶ میلیون نفر جمعیت ۱۹۹۳ باب سالن سینما داشته است. در همین سال آرژانتین با ۳۶ میلیون جمعیت ۸۱۰ سالن سینما و كره‌جنوبی با ۴۶ میلیون جمعیت، ۵۲۸ سالن سینما داشته است كه با ۲۸۵ سالنی كه در اختیار ۶۰ میلیون ایرانی بوده، تفاوت چشمگیری دارد. تهران به ۶۰۰ سالن سینما نیاز دارد "نسبت سالن‌های فعلی سینما به استانداردهای جهانی مثل نسبت پیكان است به الگانس"، این عقیده سیدضیاء هاشمی، تهیه كننده سینما است. او معتقد است سالن‌های فعلی ما، ظاهراً با تعریف سالن سینما مطابق است، یعنی فضای بسته‌ای است كه در آن فیلم روی پرده نمایش داده می‌شود و برای وارد شدن به آن بلیت لازم است، اما كیفیت صدا، تصویر، صندلی و تجهیزات سینماها به شدت ضعیف است. همان‌طور كه پیكان به جای حل مشكلات برای مردم معضل شده است. وی تأكید می‌كند كه سالن در استقبال مردم از سینما مهم‌تر از فیلم است: "اول سالن، دوم سالن، سوم سالن، چهارم سالن، پنجم فیلم. آمار فروش فیلم‌ها نشان می‌دهد كه سالن‌های خوب تهران برای یك فیلم ثابت، نسبت به سالن‌های جنوب شهر فروش بهتری دارند.
به عنوان مثال فیلم مهمان مامان در سینما فرهنگ روزی ۲ میلیون فروش می‌كند و در سینمایی در جنوب تهران، یك پنجم همین مبلغ، بنابراین هم كیفیت سالن و هم موقعیت جغرافیایی آن در جلب مخاطب بسیار مهم است، اما گاهی اوقات همین سالن‌های خوب هم خالی است و اینجاست كه دیگر مشكل از فیلم است نه از سالن". اكنون سیدضیاء هاشمی، برنامه ساخت یك مجتمع سینمایی را در سر دارد، البته نه فقط در سر، بلكه نقشه‌های آن را هم تهیه كرده و فقط منتظر مجوزهای نهایی است. قرار است این مجتمع سینمایی كه هاشمی محل آن را اعلام نكرد، نیازهای تفریحی، ورزشی، سرگرمی و تجاری بازدیدكنندگان خود را برآورده كند. او ایده ساختن سالن‌های كوچك و پراكنده در تهران را كاری بیهوده و غیر علمی می‌داند و معتقد است ۵۰ درصد سالن‌های موجود قابل بازسازی است و بقیه باید بدون قید و شرط تغییر كاربری پیدا كند. سالنی كه سود‌ ده نیست، بهتر است هر چه زودتر تعطیل شود، برای ساختن سالن‌های جدید فقط باید به مجتمع‌های سینمایی فكر كرد، چرا كه سالن كوچك در مجتمع بزرگ معنا دار است. او ۱۰ سال پیش به بیروت سفر كرده و در خیابان كوتاه اما شكیلی به نام الحمرا ۲۴ سالن سینمایی مدرن دیده است. ۴ سال بعد در همان خیابان فقط ۶ سالن سینما وجود داشته و ۲ سال پیش كه به خیابان الحمرا رفته است دیگر هیچ سالن كوچكی در آنجا وجود نداشته است. سید ضیاء هاشمی می‌گوید:" درباره تعطیلی سالن‌ها سوال كردم، گفتند سالن‌‌های كوچك دیگر توجیه اقتصادی نداشتند. آنها را تعطیل كردیم و مجتمع‌های سینمایی ساخته‌ایم كه بعضی از آنها ۱۶ سالن دارد. ظرفیت سالن‌ سینما در آن مجتمع‌ها كه كاركرد تجاری و تفریحی هم دارد، از ۵۰ نفر تا ۶۰۰ نفر متغیر است." این تهیه كننده سینما كه فیلم‌هایی چون عروس و شوكران را در كارنامه خود دارد، معتقد است مردم پای تلویزیون و ماهواره دچار عقده می‌شوند. در حالی كه ما وظیفه داریم عقده گشایی كنیم و باید بتوانیم مردم را به سالن‌های سینما بكشانیم. او سینما را مؤثرترین رسانه می‌داند: "به محض اینكه بامشاد تمام می‌شود، فراموش می‌شود، اما قیصر هنوز قیصر است و این ماندگاری اثر سینمایی است.
" وی تأكید می‌كند: "به غیر از معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان مدیریت، وزارت مسكن و شهرداری هم باید تلاش كنند، وگرنه معاونت سینمایی به تنهایی نمی‌تواند كاری انجام دهد. در حال حاضر تهران به ۶۰۰ سالن سینما نیاز دارد. در مناطقی مثل شهرری با یك میلیون جمعیت و شهرك اكباتان با ۴۰۰ هزار نفر، حتی یك سالن سینما وجود ندارد." او اعتقادی به دولتی بودن سینما‌ها ندارد، چرا كه تجربه ۲۵ سال گذشته نشان داده كه دولت نمی‌تواند به تنهایی كاری انجام دهد. باید سینما‌ها به بخش خصوصی واگذار شود كه انگیزه‌های لازم را دارد: "در سالن‌های خصوصی ۴یا۵ نفر مشغول به كار هستند در حالی كه بعضی سالن‌های دولتی با ۵۴ نفر پرسنل اداره می‌شود." موقعیت جغرافیایی و پراكندگی نامناسب سالن‌ها در تهران‌ پراكندگی و موقعیت جغرافیایی مناسب یكی از عوامل مهم در استقبال مردم از سینماست. از احداث بسیاری از سینما‌های تهران بیش از دو دهه می‌گذرد كه اغلب این سالن‌ها در قطب‌های مسكونی و تفریحی شهر ساخته شدند، اما با گسترش شهر و تغییر نقاط پررونق مسكونی و تفریحی، سالن‌های سینما تغییر مكان نیافتند در نتیجه اغلب در نقاطی باقی مانده‌اند كه با بافت اطراف خود همگون نیستند و خانواده‌ها هم به ندرت برای تفریح و سرگرمی از چنین محله‌هایی عبور می‌كنند. به گفته‌ عباس بهارلو، در سال ۱۳۵۹، ۶۴ درصد سینماهای تهران در ۳ منطقه شهرداری با وسعت ۴۶ كیلومترمربع قرار داشت.۳۶ درصد سینماها در ۱۰ منطقه شهرداری واقع شده بود و ۷ منطقه شهرداری با وسعتی حدود ۲۶۳ كیلومترمربع حتی یك سالن سینما هم نداشت. به راحتی می‌توان فرض كرد كه این ساختار هنوز هم تغییر چندانی نداشته است، چرا كه در بسیاری از مناطق بزرگ تهران مثل شهرك قدس و یا تهرانپارس حتی یك سالن سینما هم وجود ندارد. بهارلو معتقد است: "اغلب سینماهای تهران با محیط اطراف خود هیچگونه هماهنگی ندارد. به عنوان مثال سینما تابان در ابتدای خیابان لاله‌زارجنوبی در محدوده‌ای كاملاً تجاری واقع شده است. مغازه‌های پر مشتری و تجمع دست‌فروش‌ها و موتورهای پارك شده در پیاده‌رو باعث شده كه سینما تابان كه هم‌اندازه و هم‌شكل مغازه‌های اطراف است از دید عابران پنهان بماند، همین‌طور سینما آرش كه در چهارراه مولوی، مقابل بیمارستان اشرفی اصفهانی، قرار دارد و تردد آمبولانس‌ها و بیماران در اطراف سینما به طور قطع در مهجور بودن سینما آرش بی‌تأثیر نیست.
" وی موقعیت سینماهای فرخ، سارا، شباهنگ، كوثر، شیرین، اروپا، رنگین‌كمان و شهر قشنگ را هم نامناسب با بافت اطراف آنها می‌داند و می‌گوید: "خیابان جمهوری، حدفاصل میدان بهارستان و چهار راه استقلال (مخبرالدوله) كه تعداد قابل توجهی از این سینماها در آنجا قرار دارد، در گذشته نه چندان دور به دلیل وجود مجلس شورای ملی، ادارات دولتی، سفارتخانه‌ها، منازل مسكونی اعیانی و فروشگاه‌های بزرگ از مناطق پر رفت و آمد تهران بود، اما به تدریج با گسترش شهر به مناطق شمالی‌تر (خیابان ولی‌عصر به بالا) این منطقه رونق تجاری و فرهنگی خود را از دست داد و سالن‌های سینما نیز از رونق اولیه افتاد." نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر سالن‌ها ۳۷ سال پیش سینما صحرا در ابتدای خیابان شریعتی تأسیس شد. این سینما غیر دولتی و یكی از سالن‌‌های ممتاز تهران است، اما در سال‌های اخیر بندرت صف مشتاقان و علاقمندان سینما در مقابل گیشه سالن دیده می‌شود.
گاهی فیلم كم‌فروشی حتی بیشتر از مدت قرارداد روی پرده باقی می‌ماند. ایرج مظاهری،‌ مدیر سینما صحرا كه ۳۰ سال مدیریت آن را بر عهده داشته است، وضع سینماها را اسفناك می‌داند، به نظر او كم بودن فیلم های خوبی كه با استقبال مردم مواجه شود، مشكل اصلی سالن‌های خوب تهران است. مظاهری می‌گوید: "اغلب تهیه كننده‌ها و صاحبان فیلم می‌خواهند فیلم خود را در روزهایی مثل عیدهای مذهبی كه مردم بیشتر به سینما می‌روند اكران كنند. پیش از این ارشاد بر اكران فیلم‌ها نظارت داشت و هر فیلمی طبق برنامه از پیش تعیین شده روی پرده می‌رفت، اما از وقتی صاحبان فیلم آزاد گذاشته شده‌اند، همه چیز پارتی بازی شده است. صاحب فیلم، ۵ میلیون تومان بیعانه می‌خواهد تا فیلم را به ما بدهد، در حالی كه بسیاری از سالن‌ها از عهده پرداخت این پول بر نمی‌آیند و اصلاً برای فیلمی كه معلوم نیست فروش كند چطور می‌توان ۵ میلیون بیعانه داد؟" سینما صحرا هزار صندلی ظرفیت دارد.
مسئولان سینما انتظار دارند كه در هر سانس یك پنجم ظرفیت سالن پرشود، اما در بعضی از سانس‌ها فقط ۱۰ تا ۲۰ تماشاچی در سالن حاضرند. طبق برآورد مظاهری، سینما صحرا باید روزی ۳۰۰ هزار تومان فروش كند تا هزینه‌ها و درآمد آن سربه‌سر شود، اما در بسیاری از ایام سال همین میزان فروش هم وجود ندارد. اگر چه بسیاری از كارشناسان بر لزوم خصوصی شدن سینما‌ها توافق دارند اما خصوصی‌شدن، ضرورت نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را از بین نمی‌برد. عباس بهارلو، پژوهشگر سینما، معتقد است در سال‌های اخیر هیچ سینمایی متناسب با درجه كیفی خود اداره نمی‌شود: " وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تا نیمه اول دهه ۷۰ با بازرسی مداوم و پی‌گیرتر سالن‌های سینما و با برگزاری منظم‌تر جلسات موسوم به "كمیسیون بند ۵" تا حدودی مانع از آن بود كه سالن‌ها از درجه كیفی كه احراز كرده بودند، تنزل كنند اما چند سالی است كه بازرسی از سالن‌های سینما به طور منظم انجام نمی‌شود و تشكیل جلسات "كمیسیون بند ۵" نظم خاصی ندارد". وی تأكید می‌كند كه در سال ۵۵، تعداد سالن‌های ممتاز تهران ۳ باب بود و در حال حاضر ۱۷ یا ۱۸ سالن ممتاز در تهران وجود دارد. معلوم نیست در شرایطی كه سالن‌های معدودی در این سال‌ها احداث شده و تجهیز و مرمت سالن‌های قدیمی هم به درستی انجام نشده، براساس چه معیاری، پس از گذشت این همه سال و فرسودگی بیشتر سالن‌ها، تعداد سالن‌های ممتاز افزایش یافته است؟ بهارلو تصریح می‌كند: "در حال حاضر سینماهای ممتازی در تهران وجود دارند كه قسمت بالكن آنها در فصل تابستان از گرما و در زمستان از شدت سرما قابل استفاده نیست و مأموران اداره كل نظارت و ارزشیابی هم هیچ كنترلی بر وضعیت كیفی آنها ندارند.
اگر چه تجهیز سینماها به صدای دالبی، در كل اقدام مثبتی است اما با وضعیت نابسامان اقتصاد سالن‌ها، تشویق و وادار كردن تعدادی از صاحبان سینماها به تجهیز سالن به صدای دالبی هیچ توجیه اقتصادی ندارد. ظاهراً هم بسیاری از صاحبان این سینماها زیر بار پرداخت دیون خود به "بنیاد سینمایی فارابی" كمر خم كرده‌‌اند". تغییرات مداوم، مانع سرمایه‌گذاری در حوزه سینما "در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیران كه عوض می‌شوند، سلیقه‌ها هم عوض می‌شود، سیاست‌ها هم عوض می‌شود. با چنین شرایط بی‌ثباتی كسی حاضر نیست در سینماها سرمایه‌گذاری كند. از طرف دیگر مالكی كه از سینما‌یش پول در نمی‌آورد، آن را نو نمی‌كند، حتی اگر صدا، تصویر و بهداشت سینما در وضع نامناسبی باشد".
فرشید مؤتمنی آذر، دبیر انجمن سالن‌داران سینما، با اظهار این مطالب از وجود برخی ناهماهنگی‌ها در اداره امور سینماها انتقاد می‌كند. وی كه چند سالی است به ایران آمده عقیده دارد، تمام آنچه در آمریكا از اصول مدیریت فرا گرفته، در ایران به دلیل بی‌نظمی و ناهماهنگی‌های موجود بدون استفاده مانده است. او می‌گوید: "اگر سینما را دوست داشته باشیم، با آن این طور رفتار نمی‌كنیم". مالك سینما حافظ از حمایت‌های وزارت ارشاد از تهیه كنندگان و بی‌توجهی نسبت به صاحبان سالن‌ها گله دارد. طبق مقررات، ۵/۴۶ درصد از فروش فیلم به تهیه‌كننده، ۵/۴۶ درصد به صاحب سینما، ۲ درصد به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ۵ درصد به شهرداری تعلق می‌گیرد. بعضی از صاحبان سالن‌ها با وجود سهم مساوی از فروش فیلم، خود را نسبت به تهیه كننده فیلم متضرر می‌دانند. دبیر انجمن سینماداران در این باره می‌گوید: "تهیه كننده می‌تواند فیلم را به تلویزیون، شركت‌های حمل و نقل و... بفروشد. اغلب تهیه كننده‌ها وام‌های قابل توجهی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت می‌كنند و بعد اقساط آن را نمی‌پردازند و در آخر بدهی‌شان هم بخشوده می‌شود، اما سینمادار كه سرمایه‌ قابل توجهی را در این كار صرف كرده، به دلیل فروش كم فیلم‌ها و حمایت نشدن، ضرر می‌كند".
مؤتمنی آذر تأكید می‌كند كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید اول به سینماهای موجود رسیدگی كند، بعد در فكر ساخت سالن‌های جدید باشد. سینماهای فرسوده‌ای كه توجیه اقتصادی ندارد، باید بدون قید و شرط تغییر كاربری پیدا كند. پیش از این برای حفظ سالن‌های سینما، به موجب قانون، تغییر كاربری سالن‌های سینما امكان نداشت. این سیاست اگر چه برای حفظ سالن‌های موجود می‌تواند مفید باشد، اما مانع از سرمایه‌گذاری و احداث سالن‌های جدید خواهد بود.
دبیر انجمن سالن‌داران سینما می‌گوید: "با این شرایط، اگر هم كسی پیدا شود كه سالن‌ سینمایی احداث كند، این كار را برای خود سینما نمی‌كند، چون سینما سودی ندارد، این افراد سالن می‌سازند تا بتوانند بدون پرداخت عوارض مجوز واحد تجاری دریافت كنند". بنا به یكی از مصوبات هیأت وزیران، كسانی كه اقدام به ساختن محیط‌های فرهنگی كنند، می‌توانند بدون پرداخت عوارض شهرداری مجوز ساختن فضای تجاری دریافت كنند.
شهرزاد قمریان‌
منابع: ۱- نشریه شاخص‌های فرهنگی، شماره ۷، ۱۳۸۱. ۲- همان، شماره ۳، ۱۳۷۹. ۳- پیام یونسكو، شماره ۳۶۵، سال سی‌و‌دوم، دی‌ماه ۱۳۸۲. ۴- بسطامی، مجید،
منبع : فرهنگ و پژوهش


همچنین مشاهده کنید