جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

زیباشناسی و اخلاق


زیباشناسی و اخلاق
میان زیباشناسی و اخلاق همیشه رابطه مستقیمی برقرار است. هر دو شاخه هایی از فلسفه اند، اما قالب متشكل علم، زیبایی است و چگونگی كاربرد آن را بایدها و نبایدهای اخلاقی مشخص می كند. از طرف دیگر هر دو مورد توجه افلاطون و ارسطو قرار گرفته اند. همچنین هم اخلاق و هم زیباشناسی در عكاسی ظهور پیدا می كنند.
ارسطو یكی از بزرگ ترین متفكران همه اعصار است و فیلسوفی است كه همچنان بر قله های عظمت و اهمیت نشسته است. او كه به تفكیك و تعریف هنر پرداخته، سلطه و نفوذ فلسفی خویش را تا تفكرات دنیای معاصر نیز حفظ كرده است. نظریه او در باب ماهیت زیبایی به این معنی اشاره دارد كه هر هنری در ذات خویش زیباست. اما می توان همین مقوله هنر را به انواع گوناگونی همچون موسیقی، رقص، مجسمه سازی، نقاشی و نهایتاً عكاسی تقسیم كرد.
در عكاسی سعی می كنیم كه حقیقت زیبایی را از نگاه خویش به تصویر بكشیم.
به نظر می رسد تعیین و تعریف ماهیت زیبایی، پیوستگی و اتحادی در تفكر ایجاد می كند كه اصول و جزئیات آن فكر را با استفاده از تكنیك و بهره گیری از رنگ و نور نشان می دهد.
زیباشناسی دارای دو تقسیم بندی است: عینیت گرایی و ذهنیت گرایی. عینیت گرایی به این امر قائل است كه زیبایی ذاتاً در خود اشیا موجود است. اما ذهنیت گرا می گوید زیبایی تنها در ادراك بیننده نهفته است. شما در هر حال به عنوان یك هنرمند به قضاوت در میان این دو رویكرد می نشینید. پاسخ به چنین پرسش مبنایی، میان عینیت گرایی و ذهنیت گرایی، در بستر دانش زیباشناسی می نشیند. اما آیا در بین این دو دیدگاه، طیفی شكل می گیرد؟
در طول سال های بسیار، عكاسی به پیشرفت های بسیاری دست یافته و در میان جنبش های گوناگون اجتماعی، نمایشگاه های متعددی برگزار گردیده و همچنین نیاز به تغییر و تحول در این بستر احساس می شود. تخیل و تصور كه ضرورت اولیه عكاسی حرفه ای است، با ظهور ایده های جدید و دوربین های پیچیده كه نمایش و تنظیم تصویر را راحت تر می كند و می گذارد كه عكاس تمركزش را بر سوژه و جزئیاتش جمع كند، به قدرت مانور بسیار بالایی دست یافته و عینیت گرایی و ذهنیت گرایی را در كنار هم قرار داده است.
نمونه های عكاسی عینیت گرا را می توان در گالری ها، نمایشگاه های سالانه و برخی از مجلات مشاهده كرد. اما تاكید بر ذهن گرایی می تواند كاملاً مهیج باشد. اغلب عكاسی ذهنیت گرا، سبك وار و بر مبنای قواعد است، كه حتی گاهی مبتذل می شود. یكی از اساتید حرفه ای، چنین كارهایی را «عكس هایی نسبتاً خوب» نامیده است. اما موضع عینیت گرایی به مراتب والاتر است. شما باید به تحلیل سوژه خویش بپردازید و ارزش ذاتی آن را بررسی كنید. توجه داشته باشید كه قضاوت چندان به ذهنیت نمی پردازد، بلكه آنچه با آن تفكر خلق می كنید، مهم است. دو نفر می توانند در یك زمان و مكان دو عكس بگیرند كه هیچ گونه تفاوتی در تصاویرشان نباشد. در این میان در انتخاب باید تشخیص و داوری بی طرفانه صورت بگیرد و نباید به این مفهوم بپردازد كه عكس چگونه گرفته شده است.حدود ۲۳۵۰ سال است كه زیباشناسی با ما بوده و هرگز نیز از میان ما نخواهد رفت.
اینجا اتاقی است كه هم عینیت گرایی و هم ذهنیت گرایی می توانند، عادلانه و در كنار هم به بازی بپردازند و همین امر است كه ما را به سوژه اخلاق می رساند.دایره المعارف كلمبیا، اخلاق را علم قضاوت و كردار اخلاقی تعریف كرده است. اخلاق بر تمام وجوه رفتار آدمی اعمال شده و تاثیر می گذارد و هیچ گونه اشكالی را بر زندگی اكثر مردم ایجاد نمی كند. اما از طرف دیگر افرادی نیز هستند كه در امتحانات، كارت های اعتباری، بازی ها و مسابقات، مالیات و حتی زندگی خصوصی و خانوادگی شان نیز تقلب می كنند و گروه دیگری هم هستند كه در عكاسی به تقلب دست می زنند.
متاسفانه سرقت اثر در عمل هر چند به ندرت اما اتفاق می افتد. سرقت اثر، دزدی كار دیگری و استفاده از آن به نام خود است. در بسیاری از چنین مواردی، تصاویر كپی برداری می شوند و یا از مجموعه تصاویر یا عكس های مجلات دزدیده می شود.می دانیم كه از شرایط ورود به یك رقابت یا نمایشگاه آثار، منحصر به فرد بودن آن اثر و عدم حضور آن در نمایشگاه های قبلی است. اما برخی از افراد كه دارنده عكس های معروف و موفق قدیمی هستند، به اثر عنوانی جدید می دهند و آن را به نمایشگاه دیگری می فرستند. این كار، كاملاً غیراخلاقی است.
آلبرت سدلر
ترجمه: سبحان رضایی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید