جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


فرزندان طلاق


فرزندان طلاق
گرچه تاثیرات رفتاری و روان شناختی ناشی از طلاق بر روی كودكان در طی دو سال به حداقل می رسد ولی همه این ناراحتی ها فراموش نخواهند شد. وقتی كودك عادی خانواده های متعادل را با كودكان خانواده های طلاق گرفته مقایسه می كنیم، می بینیم كه این كودكان علائم افسردگی و مشكلات تحصیلی را حتی پس از ۶ سال از گذشت طلاق از خود نشان می دهند و این وضعیت زمانی وخیم تر می شود كه این كودكان در زمان طلاق دارای سن كمتری باشند.
با توجه به مطالعاتی كه در مورد كودكان دبستانی صورت گرفته است مشاهده شده كه كودكان دبستانی، حتی حدود ۱۰ سال پس از طلاق نیز آثار غم و اندوه را از خود نشان داده اند ولی در زمان طلاق، نسبت به كودكان پیش دبستانی آسیب های روانی كمتری را متحمل شده اند. یك تاثیر بلندمدت طلاق بر روی كودكان این است كه آنها موقع ازدواج، احساس ترس خواهند كرد و خوشحال نخواهند بود، زیرا این كودك فكر می كنند كه قادر به داشتن روابط محبت آمیز با همسر خود نخواهند بود و به دلیل داشتن این موارد، از نظر موفقیت در ازدواج، با دیگر افراد متفاوت خواهند بود. در مجموع طلاق یك اتفاق ناگوار در زندگی است.
بر مبنای تحقیقات چند تن از محققان، برای بیشتر كودكان در این گروه، طلاق ضربه معینی دارد و بحران شدیدی را به وجود می آورد. مشخص شده است كه این تغییرات رفتاری، می تواند خیلی حاد باشد كه در ۶۲ درصد كودكان مشكلات كنترل حقیقی را نشان می دهد. بعضی از عكس العمل های رفتاری ابتدایی از قبیل شوك، افسردگی و پدیده بازگشتی (مانند شب ادراری، كثیف بودن، مشكل در خواب و خوراك) در این كودكان گزارش شده اند. علاوه بر این نگرانی و آشفتگی در كودكان والدین طلاق گرفته وجود دارد چرا كه كودك با درك ناقص خود از وضعیت موجود، ممكن است خود را در جدایی مقصر بداند. برای كودك كم سن تر، طلاق ممكن است یك مجازات برای اعمال بد گذشته او به نظر برسد و كودك طلاق دچار نابه هنجاری های شخصیتی و رفتار ناسازگار بشود.
رفتارها و اعمال كودكان در این سنین شامل احساس گناه، نگرانی و مشكلات اجتماعی با دوستان است. نظر بر این است كه احساس گناه از آنجا ناشی می شود كه كودك در بعضی مواقع خواسته است كه پدر یا مادر او را ترك كند؛ و نگرانی زیاد از آنجا ناشی می شود كه كودك تصمیم بگیرد یكی از والدین را برای زندگی انتخاب كند اما بعد از این كه توسط والدی كه او را برای زندگی انتخاب كرده است مورد پذیرش قرار نگیرد، ترس دارد. همچنین كودك درباره این كه اگر پدر یا مادر سرپرست او مریض شود، چه كسی از او مراقبت می كند، نگران می شود. آشكار است كودكی كه با یكی از والدین طلاق گرفته زندگی می كند، رویاهای غیرواقعی بسیاری درباره والد ترك شده خلق می كند.پاسخ های كودك در این گروه سنی، نسبت به طلاق، كاملاً متفاوت از گروه پیش دبستانی است. كودكان ۷ تا ۱۰ ساله روش های دفاع، تاثیر و ادراك متفاوتی نشان می دهند. در این گروه سنی چند مشخصه یكسان است:
غمگین بودن و غمگین كردن: بر خلاف كودكان پیش دبستانی كه با استفاده از انكار و از طریق رویا عمل می كنند، كودكان ۷ تا ۱۰ ساله درد می كشند و غم فراوان خود را مشاهده می كنند. اكثریت این كودكان، غم و غصه خود را مستقیماً در جلسات مشاوره بیان می كنند. گریه كردن و بغض كردن غیرمعمول نیست و بسیاری از كودكان وقتی درباره طلاق با دیگر بزرگسالان بحث می كنند اگر اشك نریزند، بغض می كنند.
ترس از ترك كردن: اغلب كودكان ۷ تا ۱۰ ساله، از وضعیت بی ثبات خانوادگی و آینده خود ترس دارند. بعضی از این كودكان همچنین از این كه پدر یا مادر (سرپرست)، آنها را ترك كند ترس دارند. در نتیجه به پدر یا مادر باقی مانده، بسیار متكی هستند و دوست ندارند در مدرسه حاضر شوند و اغلب اگر تحت فشار باشند دچار بیماری های روانی و ترس از مدرسه می شوند. یكی از مشكل ترین مسائل در این گروه سنی، عدم توانایی كودك در درك طلاق، به علت رازداری والدین است.
مریم صالحی طالقانی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید