شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

روزهای بد ایرانی ها در بوندس لیگا


روزهای بد ایرانی ها در بوندس لیگا
جدایی علی كریمی از بایرن مونیخ پس از گذراندن دو فصل نه چندان پربار در این باشگاه معروف اما نزول كرده آلمانی، قطع همكاری ۷ ساله مهدی مهدوی كیا با هامبورگ و همچنین جدایی چند ماه پیش فریدون زندی از تیم كوبلنز و گسیل وی به لیگ درجه چندم قبرس از سوی بسیاری از ناظران به مثابه تنزل درجه آشكار فوتبال ایران در آلمان و پایان دوران شكوه آن در یكی از نامدارترین لیگ های دنیا شناخته شده است و شاید هم حقیقت چیزی به جز این نباشد.
اگر وحید هاشمیان را نادیده بگیریم كه در هانوفر بدل عمل نكرده و در آن جا ماندنی است سایر لژیونرهای ما در آلمان ضعف هایی داشته اند كه اغلب غیرقابل اغماض است. كریمی كه بیش از ۳ سال در لیگ امارات به بازی های كم تحرك عادت كرده و به تمرینات معمولی و سبك خو گرفته بود، با دیدن تمرینات سنگین رایج در آلمان به حیرت درآمد و هرچند در ابتدا نشانه هایی امیدوار كننده را از خود بروز داد اما ابتدا فلیكس ماگات و سپس اوتمار هیتسفیلد كه جای ماگات را گرفت و دوباره مربی بایرن شد، اعتماد خود را به هافبك ۲۹ ساله ایرانی از دست دادند و او را نیمكت نشین كردند. درست است كه كریمی در ۳ ، ۴ بازی آخر فصل بیش از پیش برای تیم باواریایی به میدان آمد و گلزنی هم كرد اما این دورانی بود كه هیتسفیلد از كسب یكی از ۳ رتبه نخست در لیگ آلمان قطع امید كرده بود و می خواست برخی نیروهای پشت خط مانده را بسنجد كه مرد سال سابق فوتبال آسیا از آن دست بود.
● گمان اشتباه
مهدوی كیا هم در هامبورگ مشكلاتی داشت ولی همان طور كه سختكوشی او باعث قانع و راضی شدن توماس دال شده بود، رضایت هاب استیونس هلندی را هم كه در اواخر فصل جاری جای «دال» را گرفت، برانگیخت. گمان می رفت بازی های خوب مهدوی كیا در آن مقطع از فصل استیونس و سایر سران هامبورگ را به حفظ مهدی وا دارد اما آنها به این نقطه و نتیجه مشترك رسیدند كه بهتر است كاپیتان تیم ملی ایران را كنار بگذارند و در فصل جدید مسایلی نو و متفاوت را تجربه كنند. مهدوی كیا هم به رغم علاقه مفر طش به هامبورگ مجبور به پذیرش این نكته شد و امروز و فرداست كه نام تیم جدید وی اعلام شود.
به واقع فقط هاشمیان است كه توانسته مدیران باشگاهش (هانوفر) را مجاب به حفظ خود كند و این به سبب حضورهای بالنسبه خوب و گلسازی ها و گلزنی های او طی فصل بود. با این حال نباید از نظر دور داشت كه وی نیز در آستانه ۳۱ سالگی به نقطه ای می رسد كه نمی توان آینده ای طولانی را برای وی در سطح اول فوتبال آلمان و «بوندس لیگا یك» در نظر گرفت و از آنجا كه همین حالا هم تیم وی ( هانوفر) از تیم های درجه دوم این لیگ محسوب می شود. بعید به نظر می رسد كه در صورت ابقای وی در آلمان تا سال ۲۰۱۰ تیمی بهتر از هانوفر پذیرای او باشد و این مساله همین حالا برای مهدوی كیا و تیم جدید وی( شاید وولفسبورگ) به تمامی صدق می كند.
● بی سابقه نیست، اما …
نزول درجه فوتبالیست های ایرانی شاغال در آلمان به خودی خود واقعه بسیار بدی نیست و به هر حال سابقه داشته است و پس از این نیز روی خواهد داد. آنچه اسباب نگرانی بیشتر و شدیدتر شده این است كه ما برای جانشینی این «نسل در آستانه بازگشت» هیچ گزینه مشخص و آماده و موفقی نداریم و در حال حاضر صحبت از انتقال قطعی هیچ بازیكن شاخص ایرانی به بوندس لیگا در میان نیست و مجتبی جباری كه قرار بود گزینه نخست باشد در یك سال اخیر چنان مصدوم و كم پیدا بوده كه به كلی از یادها رفته و تكلیف بقیه هم مشخص است.
نه این كه حضوری موفقیت آمیز در بوندس لیگا نهایت آرزوها و مهم ترین هدف فوتبال ایران باشد، اما وجود و تحقق چنین چیزی خبر از بالندگی فوتبال ما در سطح بین المللی می دهد و حاكی از آن خواهد بود كه بچه های شایسته فوتبال كشورمان همچنان در حال خبرسازی اند.
● اوضاع در اسپانیا و انگلیس مساعدتر است
درست است كه آندرانیك تیموریان در انگلیس ( بولتون) و جواد نكونام در اسپانیا ( اوساسونا) چنین چیزهایی را فراهم آورده اند و اوضاع در آن جا مساعدتر است، اما وضعیت فعلی در آلمان شبیه به پایان ایام خودنمایی ما در آنجا است. خودنمایی كه با نسل دایی، باقری و خداداد شروع شد و با مهدوی كیا و هاشمیان ادامه یافت و چندین و چند بازیكن جنبی مثل یزدانی، موسوی، دین محمدی، تیموریان و خطیبی را هم در بر گرفت، اما حالا كه كریمی احتمالا به لیگ قطر می رود و مهدوی كیا در جست وجوی جایی تازه در آلمان است، آن ایام دور و دورتر را نشان می دهد تا شاید تكرار وقایع اواخر دهه ۱۹۹۰ در بوندس لیگا، در آینده نزدیك برای ما غیرممكن باشد.
وصال روحانی
منبع : روزنامه جوان