جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

علی (ع) از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله


علی (ع) از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله
● دوست داشتن امام علی علیه السلام
▪ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:دوستی علی گناهان را فرو می‏خورد همچنان كه آتش هیمه را. (۱)
▪ سر لوحه كارنامه مؤمن،دوستی علی بن ابی طالب است. (۲)
▪ هر گاه خداوند عشق و دوستی علی را در دل مؤمنی استوار سازد و با این حال قدمش بلغزد (خطایی از او سر زند) در روز قیامت قدمش را بر صراط استوار نگه دارد. (۳)
● دشمن داشتن امام علی علیه السلام
▪ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله-به علی علیه السلام-:تو را جز مؤمن دوست ندارد و جز منافق دشمنت ندارد. (۴)
▪ احادیث در این زمینه بسیار زیاد و بلكه متواترند.
▪ امام علی علیه السلام:اگر با این شمشیرم بر بینی مرد با ایمان زنم كه مرا دشمن گیرد،هرگز با من دشمنی نكند و اگر همه دنیا را به منافق دهم تا مرا دوست دارد،هیچگاه دوستم ندارد.و این از آن روست كه قضا جاری گشت و بر زبان پیامبر امی گذشت كه فرمود:ای علی!مؤمن تو را دشمن ندارد و منافق دل به دوستی تو نسپارد. (۵)
● علی پیشوای نیكوكاران
▪ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:علی پیشوای نیكوكاران است و كشنده بدكاران،هر كه او را یاری كند یاری شود و هر كه از یاری او دست‏شوید،بی‏یار ماند. (۶)
▪ به علی علیه السلام-:آفرین و مرحبا به سرور مسلمانان و پیشوای پرهیزگاران. (۷)
▪ ای علی!خداوند...دوست داشتن مستمندان را به تو بخشیده است،از این رو آنان به پیشوایی تو خرسندند و تو به داشتن پیروانی چون ایشان. (۸)
▪ درباره علی به من وحی شده كه او سرور مسلمانان،پیشوای پرهیزگاران و رهبر رو سپیدان است. (۹)
● علی امام و پیشوای شماست
▪ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:آیا شما را به چیزی رهنمون شوم كه تا هر گاه بر آن توافق كنید، (۱۰) به هلاكت در نیفتید؟!همانا ولی شما خداوند و امامتان علی بن ابی طالب است.پس،خیر خواه و مخلص او باشید و تصدیقش كنید. همانا این مطلب را جبرئیل به من خبر داد.
▪ همانا خداوند عز و جل درباره علی بن ابی طالب بمن سفارشی فرمود.گفتم:بار پروردگارا،آن را برایم روشن فرما.فرمود:بشنو!عرض كردم:گوش به فرمانم.فرمود:همانا علی پرچم هدایت و پیشوای دوستان من و روشنایی (راه) كسانی است كه مرا اطاعت كنند.او كلمه‏ای است كه با پرهیزگاران همراهش كردم.هر كه او را دوست‏بدارد مرا دوست داشته و هر كه از او اطاعت كند از من اطاعت كرده است. (۱۱)
▪ خداوند درباره علی به من سفارشی فرمود.عرض كردم:بار خدایا!آن را برایم توضیح بده.فرمود: گوش كن!عرض كردم:گوش می‏كنم.فرمود:همانا علی پرچم هدایت و پیشوای دوستان من است.این را به او بشارت ده.پس،علی آمد و من به او بشارت دادم. (۱۲)
● علی جانشین من است
▪ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:ای بنی هاشم!همانا برادر من،وصی من و وزیر من و جانشین من در میان خانواده‏ام علی بن ابی طالب است.او دین مرا می‏پردازد و وعده‏ام را به كار می‏بندد. (۱۳)
▪ جبرئیل نزد من آمد و گفت:ای محمد!پروردگارت[به تو درود می‏فرستد و]می‏گوید:همانا علی بن ابی طالب وصی و جانشین تو در میان خانواده و امت تو می‏باشد. (۱۴)
▪ اشاره به علی علیه السلام-:این برادر و وصی و جانشین من در میان شماست.فرمانش را بشنوید و اطاعت كنید. (۱۵)
● علی وصی من است
▪ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:همانا وصی من،رازدار من و بهترین بازماندگانم و كسی كه وعده‏ام را به كار می‏بندد و دینم را ادا می‏كند علی بن ابی طالب است. (۱۶)
▪ هر پیامبر وصی و وارثی دارد و علی وصی و وارث من است. (۱۷)
ابن ابی الحدید می‏نویسد:بعد از رحلت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله حضرت علی به نام وصی رسول الله خوانده می‏شد چون پیامبر مطالب و خواسته‏های خود را به او وصیت كرده بود.اصحاب و هم باوران ما این مطلب راانكار نمی‏كنند اما می‏گویند:این وصیت در زمینه خلافت نبوده بلكه درباره بسیاری از امور و مسائل نو ظهور پس از ایشان بوده است. (۱۸)
وی اشعار فراوانی را از شاعران صدر اسلام زیر عنوان‏«اشعاری كه درباره وصایت علی سروده شده‏» (۱۹) بازگو كرده است.او در توضیح این جمله امام كه:«وصیت و وراثت در میان ایشان است‏»می‏گوید:ما شك نداریم كه علی علیه السلام وصی پیامبر خدا بوده است،گو این كه افرادی كه از نظر ما كینه‏توزند،این نكته را قبول ندارند.البته به عقیده ما مقصود از وصیت نص و خلافت نیست‏بلكه مسائل دیگری است كه-اگر روشن شوند-شاید برتر و مهمتر از موضوع خلافت‏باشند. (۲۰)
● هر كه من مولای اویم علی مولای اوست
▪ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:هر كه من مولای اویم علی نیز مولای اوست. (۲۱)
▪ ای بریده!آیا من به مؤمنان از خود ایشان سزاوارتر نیستم؟عرض كردم:البته،ای پیامبر خدا. فرمود:هر كه من مولای اویم علی هم مولای اوست. (۲۲)
▪ عبد الرحمن بن ابی لیلی:علی را دیدم كه در رحبه (كوفه) مردم را سوگند می‏دهد:شما را به خدا سوگند می‏دهم اگر كسی از شما هست كه شنیده باشد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر خم می‏فرمود:«هر كه من مولای اویم،پس علی مولای اوست‏»برخیزد و گواهی دهد عبد الرحمن می‏گوید:دوازده تن از بدریان كه گویی هم اكنون یكایك آنان را می‏نگرم،برخاستند و گفتند:گواهی می‏دهیم كه شنیدیم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر می‏فرمود:آیا من به مؤمنان سزاوارتر نیستم...؟عرض كردیم:البته،ای پیامبر خدا.پیامبر فرمود:هر كه من مولای او هستم علی نیز مولای اوست.خدایا دوست‏بدار هر كه را دوستدار علی باشد و دشمن بدار هر كه را با او دشمنی ورزد. (۲۳)
● علی ولی هر مؤمنی است
▪ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:علی از من است و من از او.او ولی هر مؤمنی است. (۲۴)
▪ عمران بن حصین:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله سپاهی را به فرماندهی علی بن ابی طالب گسیل داشت.او در این سفر كاری كرد...ما هر گاه از سفر برمی‏گشتیم ابتدا خدمت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می‏رسیدیم،پس،بر آن حضرت سلام كردیم...مردی از آن میان برخاست و عرض كرد:ای پیامبر خدا،علی چنین و چنان كرد.
پیامبر از او روی گرداند.مرد دیگری برخاست و همان گفت كه آن اولی گفته بود.تا آن كه چهارمی برخاست و سخنان همان نفر اول را به زبان آورد.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در حالی كه چهره‏اش متغیر شده بود رو به او كرده فرمود:رها كنید علی را،رها كنید علی را،رها كنید علی را،همانا علی از من است و من از او.او پس از من ولی هر مؤمنی است. (۲۵)
▪ وهب بن حمزه:با علی بن ابی طالب از مدینه به مكه سفر كردم.در راه از او اندكی تندی دیدم. گفتم:وقتی برگشتم و پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را دیدم از او بد خواهم گفت.او می‏گوید:وقتی برگشتم و به دیدار پیامبر خدا صلی الله علیه و آله رفتم از علی بدگویی كردم.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به من فرمود:این حرفها را درباره علی مگو.همانا علی بعد از من ولی شماست. (۲۶)
▪ بریده اسلمی:پیامبر خدا به ما دستور داد به علی به عنوان امیر مؤمنان سلام كنیم.در آن روز ما هفت نفر بودیم و من از همه كوچكتر بودم. (۲۷)
● علی با حق است
▪ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:علی با حق است و حق با علی و بر محور او می‏گردد.
ابن ابی الحدید می‏نویسد:در اخبار صحیحی از قول پیامبر آمده است كه فرمود:علی با حق است... (۲۸)
▪ حق با این است،حق با این است-یعنی علی علیه السلام. (۲۹)
▪ حق با علی است هر جا كه رو كند. (۳۰)
▪ بار خدایا!هر طور كه علی گردید حق را با او بگردان. (۳۱)
▪ علی با حق است و حق با علی.آن دو هرگز از هم جدا نشوند،تا آن گاه كه در روز قیامت‏بر لب حوض نزد من آیند. (۳۲)
● علی با قرآن است
▪ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:علی با قرآن و قرآن با علی است و هرگز از هم جدا نشوند تا در كنار حوض (كوثر) نزدم آیند. (۳۳)
▪ علی با حق و قرآن است و حق و قرآن با علی و از هم جدا نشوند تا كنار حوض نزد من آیند. (۳۴)
▪ این علی با قرآن است و قرآن با علی.از هم جدا نمی‏شوند تا در كنار حوض بر من وارد شوند.پس آنچه را در این دو بر جای نهادم از آنها بپرسید. (۳۵)
● علی حجت‏خداست
▪ انس در خدمت پیامبر نشسته بود كه علی علیه السلام وارد شد،پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ای انس!من و این حجت‏خدا بر بندگان او هستیم. (۳۶)
● علی دروازه علم پیامبر است
▪ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:من شهر علم هستم و علی دروازه آن،پس هر كه علم خواهد باید از در بیاید. (۳۷)
▪ من شهر علم هستم و علی دروازه آن.پس،هر كه علم خواهد باید كه از در آن وارد شود. (۳۸)
▪ علی درگاه دانش من است. (۳۹)
▪ من سرای حكمتم و علی در آن. (۴۰)
▪ علی دروازه دانش من است و پس از من رسالت مرا برای امتم تبیین می‏كند. (۴۱)
● علی داناترین مردم پس از من است
▪ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:پس از من علی بن ابی طالب داناترین فرد امت من است. (۴۲)
▪ علی بن ابی طالب خداشناس‏ترین مردمان است و بیش از همه اهل‏«لا اله الا الله‏»را دوست دارد و بزرگشان می‏دارد. (۴۳)
▪ پس از من،علی آگاهترین فرد است‏به كار قضاوت و داناترین آنهاست. (۴۴)
▪ ای علی!تو...وارث دانش منی. (۴۵)
● من و علی از یك درخت هستیم
▪ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:من و علی از یك درختیم و دیگر مردمان از درختهای گوناگون. (۴۶)
▪ ای علی!مردم از درختهای گونه گونند و من و تو از یك درخت. (۴۷)
▪ جابر:پیامبر صلی الله علیه و آله در عرفه بود و علی رو به روی آن حضرت قرار داشت.پیامبر فرمود:ای علی!نزدیك من آی و پنجه‏ات را در پنجه من گذار.ای علی!من و تو از یك درخت آفریده شده‏ایم.من ریشه آن درختم و تو تنه آن و حسن و حسین شاخه‏هایش.هر كه به شاخه‏ای از آن بیاویزد خداوند او را به بهشت در آرد. (۴۸)
● تو برادر من هستی
▪ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله-به علی علیه السلام-:تو در دنیا و آخرت برادر من هستی. (۴۹)
▪ من همان می‏گویم كه برادرم موسی گفت:«پروردگارا،سینه‏ام را فراخ گردان و كارم را آسان كن و از خانواده‏ام برای من وزیر و پشتیبانی قرار ده‏»،برادرم علی را،«پشتم را به او قوی دار...». (۵۰)
▪ امام علی علیه السلام-خطاب به پیامبر آن گاه كه میان اصحابش پیوند برادری ساخت-:هر آینه جان از تنم برفت و پشتم شكست آن گاه كه دیدم با اصحاب خود چنان كردی و با من نه.اگر این رفتار شما از سر خشم بر من است‏بخشش و بزرگواری از شماست!پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: قسم به آن كه مرا به حق برانگیخت تو را آخرین نفر قرار ندادم مگر آن كه برای خودم می‏خواستمت.تو برای من همچون هارونی برای موسی با این تفاوت كه پس از من پیامبری نیست.تو برادر و وارث من هستی. (۵۱)
● علی از من و من از اویم
▪ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:علی از من است و من از اویم. (۵۲)
▪ به علی علیه السلام-:تو از من هستی و من از توام. (۵۳)
▪ علی برای من مانند سر من است‏برای پیكرم. (۵۴)
▪ همانا گوشت علی از گوشت من است و خون او از خون من. (۵۵)
▪ به علی-:ای علی!تو از من هستی و من از تو.تو برادر و یار منی. (۵۶)
● از طرف من ابلاغ نمی‏كند مگر خودم یا علی
▪ انس بن مالك:پیامبر صلی الله علیه و آله سوره برائت را (برای خواندن بر مشركان) به دست علی داد و فرمود: (این سوره را) نمی‏رساند مگر من یا مردی از خاندان من. (۵۷)
▪ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:علی از من است و من از علی.از سوی من نمی‏رساند و ادا نمی‏كند مگر خودم یا علی. (۵۸)
● تو برای من همچون هارونی
▪ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله-به علی علیه السلام:تو نسبت‏به من همچون هارونی نسبت‏به موسی جز آن كه پس از من پیامبری نیست. (۵۹)
▪ به علی-:آیا نمی‏پسندی كه نزد من همان جایگاهی را داشته باشی كه هارون نزد موسی داشت،با این تفاوت كه تو پیامبر نیستی؟مرا نشاید كه بروم مگر آن كه تو جانشین من باشی. (۶۰)
▪ امام علی علیه السلام:پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:تو را جا گذاشتم كه جانشین من باشی. عرض كردم:ای پیامبر خدا!آیا از تو بازمانم؟فرمود:آیا نمی‏پسندی كه برای من چنان باشی كه هارون برای موسی بود جز این كه بعد از من پیامبری نیست (۶۱)
● ولایت علی
▪ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:اگر علی را به ولایت و سرپرستی گیرید خواهید دید كه رهنما و رهیافته است و شما را به راه راست می‏برد. (۶۲)
▪ اگر علی را به خلافت‏برگزینید-كه فكر نمی‏كنم چنین كنید-او را رهنما و رهیافته خواهید دید. (۶۳)
▪ آن گاه كه از موضوع فرمانروایی یا خلافت نزد آن حضرت سخن به میان آمد-:اگر آن را به علی سپارید خواهید دید كه رهنما و رهیافته است و شما را در راه راست می‏برد. (۶۴)
پی‏نوشتها:
(۱-۲-۳-۴) كنز العمال:۳۲۹۰۰۳۳۰۲۱،۳۳۰۲۲،۳۲۸۷۸.
(۵) شرح نهج البلاغهٔ لابن ابی الحدید:۱۸/۱۷۳.
(۶-۷) كنز العمال:۳۲۹۰۹،۳۳۰۰۹.
(۸-۹) تاریخ دمشق‏«ترجمهٔ الامام علی علیه السلام‏»:۲/۲۱۲/۷۰۶ و ص ۲۵۸/۷۷۵.
(۱۰) شرح نهج البلاغهٔ لابن ابی الحدید:۳/۹۸.
(۱۱) نور الثقلین:۵/۷۳/۷۴.
(۱۲) تاریخ دمشق‏«ترجمهٔ الامام علی علیه السلام‏»:۲/۲۳۰/۷۳۴.
(۱۳) امالی الطوسی:۶۰۲/۱۲۴۴.
(۱۴) امالی المفید:۱۶۸/۳.
(۱۵-۱۶) كنز العمال:۳۶۴۱۹،۳۲۹۵۲.
(۱۷) تاریخ دمشق‏«ترجمهٔ الامام علی علیه السلام‏»:۳/۵/۱۰۲۱.
(۱۸-۱۹) شرح نهج البلاغهٔ لابن ابی الحدید:۱/۱۳ و ص ۱۴۳-۱۵۰.
(۲۰) شرح نهج البلاغهٔ لابن ابی الحدید:۱/۱۳۹.
(۲۱-۲۲-۲۳) تاریخ دمشق‏«ترجمهٔ الامام علی علیه السلام‏»:۱/۳۶۶/۴۶۱ و ح ۴۵۸ و ۲/۱۱/۵۰۶.
(۲۴) كنز العمال:۳۲۹۳۸.
(۲۵-۲۶) تاریخ دمشق‏«ترجمهٔ الامام علی علیه السلام‏»:۱/۳۸۰/۴۸۶ و ص ۳۸۵/۴۹۱.
(۲۷) تاریخ دمشق‏«ترجمهٔ الامام علی علیه السلام‏»:۲/۲۶۰/۷۷۷.
(۲۸) شرح نهج البلاغهٔ لابن ابی الحدید:۲/۲۹۷.
(۲۹) كنز العمال:۳۳۰۱۸.
(۳۰۰) الكافی:۱/۲۹۴/۱.
(۳۱-۳۲-۳۳-۳۴) تاریخ دمشق‏«ترجمهٔ الامام علی علیه السلام‏»:۳/۱۱۸/۱۱۵۹ و ص ۱۲۰/۱۱۶۲ و ص ۱۲۴ و ص ۱۲۵ كلاهما فی الهامش.
(۳۵-۳۶) تاریخ دمشق‏«ترجمهٔ الامام علی علیه السلام‏»:۳/۱۲۵ فی الهامش و ۲/۲۷۳/۷۹۳.
(۳۷-۳۸-۳۹-۴۰-۴۱-۴۲-۴۳) كنز العمال:۳۲۸۹۰،۳۲۹۷۹،۳۲۹۱۱،۳۲۸۸۹،۳۲۹۸۱،۳۲۹۷۷،۳۲۹۸۰.
(۴۴) امالی الصدوق:۴۴۰/۲۰.
(۴۵) ینابیع المودهٔ:۱/۳۹۷/۱۷.
(۴۶-۴۷) كنز العمال:۳۲۹۴۳،۳۲۹۴۴.
(۴۸-۴۹-۵۰) تاریخ دمشق‏«ترجمهٔ الامام علی علیه السلام‏»:۱/۱۲۹/۱۷۹ و ص ۱۰۵/۱۴۵ و ص ۱۰۷/۱۴۷.
(۵۱) تاریخ دمشق‏«ترجمهٔ الامام علی علیه السلام‏»:۱/۱۰۸/۱۴۸.
(۵۲) سنن ابن ماجهٔ:۱۱۹.
(۵۳-۵۴-۵۵) كنز العمال:۳۲۸۸۰،۳۲۹۱۴،۳۲۹۳۶.
(۵۶-۵۷-۵۸) تاریخ دمشق‏«ترجمهٔ الامام علی علیه السلام‏»:۱/۱۰۹/۱۴۹ و ۲/۳۷۷/۸۷۳ و ص ۳۷۸/۸۷۵.
(۵۹-۶۰-۶۱-۶۲-۶۳) كنز العمال:۳۲۸۸۱،۳۲۹۳۱،۳۶۴۸۸،۳۲۹۶۶،۳۳۰۷۲.
(۶۴) تاریخ دمشق‏«ترجمهٔ الامام علی علیه السلام‏»:۳/۶۹/۱۱۱۰ و ۲/۲۸۰/۸۰۴.
میزان الحكمهٔ جلد ۱ صفحه ۲۵۳ ،محمد محمدی ری‏شهری
منبع : بلاغ


همچنین مشاهده کنید