جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

علی (ع) و ایرانیان


علی (ع) و ایرانیان
در این مقاله از رشته‏ی تعلقات و آشنایی‏های ایرانیان با علی علیه السلام سخن رفته‏است; نظیر مدارا در اخذ خراج از ایرانیان چه در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله که به یمن گسیل شد و گروهی از ایرانیان در آنجا مقیم بودند و چه در زمان خلافت‏خویش; خونخواهی آن حضرت از هرمزان ایرانی; اجرای عدالت در تقسیم بیت المال میان عرب و عجم و از جمله ایرانیان در زمان خلافت; حمایت ایرانیان از علی علیه السلام در جنگ جمل .
کلید واژه‏ها: علی علیه السلام، ایرانیان، مدارا، عدالت، جنگ جمل، هرمزان ایرانی، یمن، خراج، بیت المال .
● مقدمه
بی‏تردید موضوع آشنایی ایرانیان با حضرت علی علیه السلام برای هر شیعه‏ای از اهمیت و جاذبه‏ی بسیاری برخوردار است . حوادث تاریخ ایران و اسلام در دهه‏های دوم، سوم و چهارم از سده‏ی نخست ه . ق، بسترهای مناسبی برای آشنایی ایرانیان با آن بزرگ مرد تاریخ بشر فراهم ساخت .
● دیدار «الابناء» با علی (ع)
به سال دهم ه . ق پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، علی علیه السلام را به یمن گسیل داشت تا امور آن منطقه را سامان بخشد و خراج ایشان را جمع آورد . در آن زمان، در یمن طبقه‏ای وجود داشت که اعراب به آنها «الابناء» و گاه «بنی‏الاحرار» می‏گفتند . آنان در جامعه‏ی یمن از جایگاه خاصی برخوردار بودند و همواره به آزادگی و شرافت اتصاف داشتند . اینان ایرانی نژادهایی بودند که اجدادشان از جانب خسرو انوشیروان برای یاری مردم یمن و حمیریان تحت‏ستم حبشیان، به آن دیار اعزام شده بودند و آنان پس از درهم شکستن حبشی‏های مهاجم در همان جا سکنا گزیدند . سال‏ها بعد بر اثر آمیزش آنان با ساکنان بومی عرب، نسلی پدیدار شد که به «الابناء» یا «بنی‏الاحرار» به معنای «فرزندان ایرانیان‏» یا «پسران آزادگان‏» شهرت یافتند . (۱)
حضور علی علیه السلام در یمن در سال دهم هجری، این امکان را در اختیار الابناء ایرانی‏نژاد قرار داد تا از نزدیک با سیره‏ی انسان‏دوستانه، کریمانه و بزرگوارانه‏اش آشنا شده و از همان جا دوستی و محبت او را در دل‏های خویش جای دهند . الابناء پس از آشنایی با علی علیه السلام اسلام آورده و فیروز را از جانب خود به مدینه فرستاده، مراتب ایمان و وفاداری خود را به پیامبر صلی الله علیه و آله عرضه داشتند . (۲)
● فتوحات اسلامی پس از رحلت پیامبر(ص)
پس از رحلت رسول گرامی اسلام، دو اتفاق بزرگ رخ داد که تاثیرات شگرفی در سرنوشت آینده‏ی اسلام و مسلمین داشت:
یکی ماجرای سقیفه و دیگر، پدیده‏ی فتوحات . بزرگترین اشتباه و انحرافی که در سقیفه [صفر سال ۱۱ ه . ق] انجام گرفت، تغافل، تجاهل و به فراموشی سپردن واقعه‏ی غدیر بود . غدیر به اهلیت و صلاحیت علی علیه السلام برای جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله اشعار داشت . اما حوادث سقیفه به گونه‏ای دیگر رقم خورد و با انتخاب ابوبکر به خلافت، به واقع زاویه‏ی انحرافی آغاز گشت، که در سال ۶۱ ه . ق با کشتار فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله، به نقطه‏ی اوج خود رسید . اما حادثه‏ی مهم دیگر که در مبحث ما می‏گنجد، آغاز فتوحات در دوران خلافت ابوبکر بود . هدف فتوحات، گسترش اسلام و از میان بردن سدها و موانع سیاسی موجود جهان آن روزگار بود که نمی‏گذاشتند پیام اسلام به گوش جان امت‏های دیگر برسد . اندیشه و طرح فتوحات اساسا سه خواستگاه مهم داشت:
نخست; جوهر اسلام که دینی بود متمم و مکمل ادیان دیگر و طبعا آیین جهانی که همه‏ی ابنای بشر را مورد خطاب خود قرار می‏داد .
دوم; سیره‏ی عملی پیامبر در جهت معرفی اسلام به خارج از مرزهای شبه‏جزیره‏ی عربستان که نمونه‏ی بارز آن دعوت خسرو ایران، قیصر روم و مقوقس مصر به پذیرش این آیین بود .
سوم; ارضای حسن جاه‏طلبی و زیاده‏خواهی برخی از امیران و خلیفگان و برطرف کردن مشکلات اقتصادی که از سرزمین خشک عربستان ناشی شده بود .
اینها عواملی بودند که ذهن و اندیشه و همت عرب را که تا پیش از اسلام به تنافسات خونین قبیله‏ای در حوزه‏های محدود، معطوف بود، به تسخیر سرزمین‏های دور و نزدیک متوجه ساخت . (۳)
● فتح ایران و پیدایش طبقه‏ی موالی
با شروع فتوحات در زمان خلافت ابوبکر، کرانه‏های جغرافیای اسلام، به سمت‏شرق و شمال و غرب گسترش یافت . در مدتی اندک ایران، شام و مصر فتح شدند . فتح ایران تقریبا در خلال دهه‏ی ۱۲ تا ۲۲ ه . ق، تکمیل شد .
نخستین پیروزی قاطع در برابر ایرانیان در اوایل خلافت عمر در سال ۱۶ ه . ق در قادسیه صورت پذیرفت . (۴) علی علیه السلام نیز از آغاز طراحی این عملیات بزرگ در مدینه، در جریان قرار گرفته بود . به گفته‏ی طبری و بر اساس خطبه‏ی ۱۴۵ نهج‏البلاغه، آن حضرت پیشنهادهای سودمندی را نیز در این‏باره به خلیفه‏ی دوم عرضه کرد . با فتح ایران بسیاری از خاندان‏های ایرانی در جوار اعراب و یا حتی در درون بافت و ساختار جامعه‏ی اعراب، تحت عنوان «موالی‏» جای گرفته و از آن پس به عنوان طبقه‏ای نوظهور در جامعه‏ی اسلامی جایگاه خاصی را به خود اختصاص دادند و رابطه‏ی موالی با اعراب فاتح الزاما رابطه ارباب و رعیت و خواجه و برده نبود; بلکه در بیشتر موارد خاندان‏های ایرانی با خاندان‏های عرب پیمان ولاء و دوستی (موالی موالاهٔ) داشتند تا مکانیسم روابط اجتماعی خود را در قالبی استوار و مناسب انتظام بخشید . (۵)
با وجود این، خاندان‏های ایرانی از روح تعرب و عصبیت عربی، که هنوز از جامعه‏ی اسلامی رخت‏بر نبسته بود، رنج می‏بردند . این روحیه که حتی خلیفه دوم و سوم نیز از آن بی‏بهره نبودند، گاه عرصه را بر موالی ایرانی تنگ و دشوار می‏ساخت . شاید بتوان ترور عمر توسط ابولؤلؤ (فیروز ایرانی) (۶) را به سال ۲۳ ه . ق واکنش در برابر این فشارها تلقی کرد .
● علی (ع) خونخواه هرمزان ایرانی
در پی مرگ عمر، عبیدالله پسر او، نه تنها ابولؤلؤ و همسر و دخترش را به قتل رساند، بلکه هرمز را نیز بی‏هیچ مستمسک قابل قبول شرعی و عرفی کشت . عثمان خلیفه‏ی سوم وظیفه داشت عبیدالله را به سبب قتل بی‏دلیل یک ایرانی مسلمان، قصاص کند; زیرا از بی‏گناهی او آگاه بود . لیکن خلیفه جرات نداشت تا در این مورد، به وظیفه‏ی اسلامی خود عمل کند . علی علیه السلام، خلیفه‏ی سوم، عثمان را در این مورد سخت نکوهش کرد و به عبیدالله بن‏عمر چنین گفت:
ای فاسق اگر روزی بر تو دست‏یابم، تو را به خونخواهی هرمزان خواهم کشت . (۷)
عبیدالله تا پایان عمر از علی علیه السلام بر حذر بود . او در جنگ‏های جمل و صفین در مقابل آن حضرت قرار گرفت و سرانجام در یکی از نبردهای جنگ صفین کشته شد .
● دفاع علی (ع) از حمراء
اعراب، ایرانیان ساکن کوفه و بصره را به نام‏های چندی از جمله «موالی‏» ، «بنی‏عم‏» ، «زط‏» ، «سیابجه‏» ، «اسواران‏» و «حمرا» می‏خواندند . آنان را موالی می‏گفتند، از آن رو که با قبائل عرب پیوند «ولا» داشتند و بنی‏عم می‏نامیدند، از آن جهت که با طوایف عرب چنان موالاهٔ و هم پیمانی داشتند که گویی پسر عموهای ایشانند . زط همان شکل تعریب شده جت است که در اصل قومی از هندوان بودند که کار ایشان نگهبانی در راه‏ها و مسالک و بعدها به اسواران ایرانی نیز که شغل نگهبانی داشتند، اطلاق گردید . سیابجه جمع «سیجی‏» معرب سپاهی است که مانند زط غالبا به طبقه‏ی کار آزموده‏ی نظامی ایرانیان، اطلاق می‏شد . حمراء به معنی سرخ‏رویان یا سپیدرویان نامی بود که به اعتبار رنگ روشن پوست ایرانیان به آنان می‏دادند .
در نظام مالی که عمر و سپس عثمان اعمال می‏کردند، معمولا حقوق و عطایای موالی ایرانی پایین‏تر از اعراب بود . از این رو وقتی که ایرانیان در دوران خلافت علی علیه السلام از حقوق و عطایایی برخوردار شدند، جمعی از سران و اشراف کوفه از جمله اشعث‏بن قیس کندی، در برابر آن حضرت زبان به اعتراض گشودند که از چه روی ما را مغلوب این حمراء ساخته‏ای؟ (لماذا غلبتنا هذه الحمراء؟) (۸)
آن حضرت که پیوسته عدالت و انسان‏دوستی را وجه‏ی همت‏خویش داشت، بر این باور بود که تعلق به نژاد عرب نمی‏تواند به عنوان یک امتیاز برای ایشان به حساب آید . به همین جهت‏با صراحت در برابر این فشارها ایستادگی می‏کرد و هرگز به خواست‏های غیر منصفانه‏ی ایشان وقعی نمی‏نهاد .
عدالت علی علیه السلام سخت مورد توجه ایرانیان قرار گرفت; زیرا پیش از این، شاهد بودند که چگونه خلیفگان و خاصه عاملان و کارگزاران ایشان در بصره و کوفه، پای از جاده‏ی عدل و داد بیرون نهاده و حقوق آنان را تضییع می‏نمایند و موالی که از حدود سال‏های شانزده ه . ق به بعد رفته رفته به بصره و کوفه آمده و سکنا گزیدند، از نزدیک با اعمال ننگین امیران فاسق و ظالمی چون سعید بن عاص، مغیرهٔ بن شعبه، ولید بن عقبه و عبدالله بن عامر آشنا بودند و هرگاه از ظلم و جور ایشان به خلیفه‏ی دوم و سوم شکایت می‏کردند، راه به جایی نمی‏بردند . اما در همان حال به چشم خود شاهد بودند که علی علیه السلام با آن که هنوز به خلافت نرسیده بود، با جرات و جسارت تمام، فرزندش حسن را به اجرای حد شرعی در مورد ولید بن عقبه‏ی شراب‏خوار فرمان می‏دهد و عبیدالله بن عمر را به قصاص خون به ناحق ریخته‏ی هرمزان تهدید می‏کند و در میان موج مخالفت اشراف و بزرگان سرکش قریش که خود را تافته‏ی جدا بافته می‏دانستند، حقوق موالی ایرانی را استیفا می‏نماید .
این مشاهدات کافی بود تا قلب هر انسانی را به شوق و جذبه و کشش وادارد . حمراء در وجود علی علیه السلام روح بزرگی را یافتند که فراتر از علایق نژادی و زبانی و قومی، به موضوع انسانیت و عدالت می‏اندیشید . از همین رو در جریان جنگ‏های جمل و صفین از آن حضرت دفاع می‏کنند و در رکابش به جنگ با ناکثین و قاسطین می‏پردازند .
● جنگ جمل و حمایت ایرانیان از علی (ع)
چنان که گفته آمد در دهه‏ی سوم و چهارم ه . ق (سال‏های ۲۰ تا ۴۰) بسیاری از ایرانیان در بصره و کوفه سکنا گزیده بودند . آنان تعدادی مهاجر و عده‏ای دیگر، از ساکنان اصیل و قدیمی همین منطقه بودند . بصره و کوفه تا پیش از فتوحات بخش غربی ایران محسوب می‏شد . از جمله‏ی این ساکنان قدیمی این دو شهر، طوایفی موسوم به زط و سیابجه بودند که همواره به عنوان بخش مهم از اسواران یعنی نیروهای آزموده و مجرب دوران ساسانیان به حساب می‏آمدند . این زطها و سیابجه در سال ۳۶ ه . ق در جریان جنگ جمل در اطراف بصره با سپاهیان اصحاب جمل مقابله کردند و کار را بر عایشه، طلحه و زبیر سخت نمودند . (۹)
با تسخیر بصره توسط جملیان، زطها و سیابجه در کوفه به سپاه علی علیه السلام پیوستند و تا پیروزی کامل در برابر ناکثین، در رکاب حضرتش نبرد کردند . آن حضرت که نظاره‏گر فداکاری‏های بی شائبه و خالصانه‏ی ایرانیان حاضر در سپاهش بود، همواره در چهره‏ی آنان مردمانی نجیب و آزاده را مشاهده می‏کرد که می‏تواند از یاری جدی ایشان در راه بسط عدالت و دفع بیداد و ریشه‏کن کردن فتنه‏ی ریشه‏دار منافقان و بنی‏امیه، بهره‏مند گردد . از این رو، با ارسال نامه‏هایی به عاملان خود در همدان و آذربایجان نیروهای ایرانی را برای مقابله با معاویه در جنگ صفین، به یاری خود طلبید . (۱۰)
● هدایای ایرانیان به علی (ع)
در زمانی که علی علیه السلام در کوفه بودند، به رسم سابق شماری از ایرانیان (۱۱) نزد آن حضرت آمدند تا هدایایی تقدیم دارند . پیشتر کارگزاران عثمان همچون ولید بن عقبه و سعیدبن عاص، افزون بر خراجی که از ایرانیان مسلمان می‏گرفتند، ایشان را به اعطای هدایای نوروزگان و مهرگان نیز مکلف ساخته و از این راه میلیون‏ها دینار به چنگ آوردند . از این رو، هدایای نورزی به صورت سنتی رایج درآمده بود .
وقتی ایرانیان هدایای خود را نزد حضرت آوردند، برای آن که خاطر آنان مکدر نشود، هدایا را پذیرفتند; اما دستور دادند، مقابل قیمت آن هدایا، از میزان خراج آنان کسر گردد . همچنین به هنگامی که آن حضرت به عزم صفین از شهر انبار می‏گذشتند دهقانان (معرب دهبان به معنای بزرگ ده است که معمولا از طبقات مرفه و طراز اول جامعه محسوب می‏شدند)، به همراه دیگر مردم به دنبال علی علیه السلام راه افتاده دوان دوان ایشان را مشایعت می‏کردند . علی علیه السلام آنان را از این کار منع فرمودند . آنگاه دهقانان پیش‏کشی‏های خود را اهدا کردند . آن‏حضرت هدایا را تنها بدان شرط قبول نمودند که قیمت آنها را حساب کرده و به ایشان بپردازند . (۱۲)
در همین زمان ابوزید انصاری را به نحوه‏ی اخذ خراج و جزیه از ایرانیان رهنمون ساختند . (۱۳) دستورهای صریح و آشکار آن حضرت در این باره را باید به‏واقع پایه‏گذاری نظامی نوین، عادلانه و کارآمد در نظام اخذ مالیات بر افراد (خراج، برای مسلمانان و اهل جزیه و جزیه‏ی ویژه‏ی غیر مسلمانان) به حساب آورد . این نظام عادلانه که از جانب علی علیه السلام اعمال گردید، توجه عمیق‏تر ایرانیان را به شخصیت عدالت‏جوی و انسانی‏اش بیش از پیش جلب نمود و طبعا به دنبال آن عشق و محبتی ژرف را در اعماق روح و جان ایرانی ایجاد کرد . عشقی که در طول قرون متمادی، هرگز خاموش نگشت و ولاء اهل بیت را در این سرزمین به صورت بخشی اساسی و تفکیک‏ناپذیر از فرهنگ ایرانیان، درآورد .
آری اینها نمونه‏هایی بود از نخستین آشنایی‏های مردم ایران با علی علیه السلام که بی‏تردید باید در موضوع گرایش و محبت ایرانیان نسبت‏به علی علیه السلام و خاندان پاکش و در پی تسری و رواج تشیع در ایران، بدان‏ها توجه کافی و وافی مبذول داشت.
محسن حیدرنیا
پی نوشت ها :
۱. یعقوبی، ابن واضح، یعقوبی، بیروت، داربیروت، سال انتشار ندارد، ج‏۱، ص‏۲۰۰ . فیاض، علی‏اکبر، تاریخ اسلام، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۷ ش، ص‏۲۷.
۲. فیاض، تاریخ اسلام، ص‏۱۲۳.
۳. درباره فتوحات ر . ک . فتوح البلدان بلاذری، الفتوح ابن اعثم کوفی، الاخبار الطول دینوری و تاریخ طبری .
۴. بلاذری، احمد بن یحیی . فتوح البلدان، ترجمه دکتر محمد توکل، تهران، انتشارات نقره، چاپ نخست، ۱۳۶۷ ش، ص‏۳۶۵.
۵. راجع به موالی و انواع ولاء و رفتار هریک از خلفا با موالی، ر . ک . الموالی و نظام الولاء، دکتر محمود مقدم، ترجمه و تحقیق محسن حیدرنیا، پایان‏نامه‏ی کارشناسی ارشد دانشکده‏ی الهیات دانشگاه تهران، ۱۳۷۲ ش .
۶. یعقوبی، ابن واضح، تاریخ یعقوبی، ترجمه‏ی محمد ابراهیم آیتی، انتشارات علمی و فرهنگی، چ‏۶، ۱۳۷۱ ش، ج‏۲، ص‏۵۱.
۷. محمدی ملایری، دکتر محمد، تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، جلد۳، دل ایرانشهر، بخش دوم، تهران، انتشارات توس، چاپ اول، ۱۳۷۹ ش، ص‏۲۴۲.
۸. درباره‏ی اسواران، زط، سیابجه، و موالی ر . ک، دکتر ملایری، ج‏۳، ص‏۲۱۱ به بعد و ج‏۲ ص‏۴۲۲ و نیز، لسان‏العرب، ابن منظور، ذیل واژه‏ی حمراء و الموالی و نظام الولاء، دکتر مقداد
۹. دکتر محمدی، ج‏۳، ص‏۲۱۱ و ۲۱۲، به نقل از تاریخ طبری .
۱۰. ابن اعثم کوفی، محمد بن علی، الفتوح، ترجمه‏ی کهن فارسی، محمدبن احمد مستوفی هروی، تصحیح غلامرضا طباطبایی مجد، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چ‏۱، ۱۳۷۲، صص ۴۵۶- ۴۵۴.
۱۱. درباره‏ی ایرانیان ساکن‏کوفه و بصره، ر . ک . فتوح البلدان، بلاذری، ترجمه‏ی دکتر توکل، صفحات ۶۵، ۳۶۷، ۳۹۸، ۴۵۲. ۳
۱۲. ابن مزاحم، نصر، وقعهٔ صفین، تصحیح عبدالسلام محمد هارون، ترجمه پرویز اتابکی، چاپ تهران، ۱۳۶۶ ش، ص‏۱۹۸- ۱۹۹.
۱۳. دکتر محمدی، ج‏۳، ص‏۲۴۷، به نقل از فتوح البلدان بلاذری .
صحیفه مبین ،شماره ۲۵
منبع : پرسجو


همچنین مشاهده کنید