شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

چشم‌بندها را بردارید!


چشم‌بندها را بردارید!
▪ درباره نویسنده: مارک چنگ یک داروساز چینی است که عمده فعالیت‌های خود را به روی تولید داروهای سنتی چینی معطوف کرده و در کنار آن به تحقیق درباره هنرهای رزمی هم می‌پردازد. او هم‌اکنون در غریپ لوس آنجلس به زندگی و کار مشغول است.
هنرهای رزمی چینی در حال حاضر مملو از کسانی است که به دانستن آنها و اجراء فنون مربوط به این هنرها افتخار می‌کنند و بر روی اجراء نکته به نکته و می‌توان گفت وسواسی آنها تأکید دارند. این افراد اصرار عجیبی به انجام همه دستورهائی که از ابتدا مربیانشان به آنها آموزش داده‌اند دارند و تلاش می‌کنند همه این فنون را با بالاترین دقت ممکنه انجام دهند.
این موضوع، البته وفاداری و صداقت آنها را نسبت به کارشان نشان می‌دهد و قابل تقدیر است اما این علاقه و وفاداری بسیار شدید، بعدها موجب ایجاد تعصب بیش از اندازه‌ای می‌گردد که مانع از پذیرفتن ایده‌های جدید از سبک‌ها و منابع دیگر شده و در نتیجه از پیشرفت، توسعه و ترقی آن هنر رزمی جلوگیری می‌کند.
ضمن اینکه آن مدرسه هنر رزمی و هنرآموزان آن هم از عواقب چنین مسئله‌ای در امان نخواهند بود. به‌عنوان مثال، من از بسیاری از مربیان شنیده‌ام که از هنرآموزان خود می‌خواهند با وزنه‌برداری کار نکنند زیرا این رشته، بدن‌های آنها را زمخت، سفت، سخت، کند و مستعد آسیب‌دیدگی می‌نماید، ضمن اینکه این رشته باعث می‌شود تا انعطاف‌پذیری بدن رزمی‌کار برای انجام حرکات نرم و چرخشی کونگ فو از بین برود هر چند این نظرات فقط تا اندازه‌ای درست هستند و در عمل کارآئی چندانی ندارند، اما متأسفانه، توسط بسیاری از هنرآموزان به دقت اجراء می‌شوند. این موضوع زمانی برای من شکل تازه‌ای به خود گرفت که قرار بود برای اولین‌بار با (پاول تیساتسولین) Pavel Tsatsouline کار کنم.
او یک مربی نیروهای ویژه و روسی الاصل بود و در این زمینه فرد معروفی محسوب می‌شد. او بلافاصله، همه آموخته‌های گذشته مرا که شامل بدبینی به کار با وزنه بود از بین برد و مفاهیم تازه‌ای را به من آموزش داد وقی که من برای اولین بار به روی حصیر رفتم تا وزنه نیمه سنگینی را بلند کنم، همه حرکاتم سخت، خشن، زمخت و خطرناک بود و حتی نزدیک بود تا به خودم آسیب برسانم. جالیتر اینکه از همه مفاصل و استخوان‌های من صداهای عجیب و غربی برمی‌خاست که اکثر رزمی‌کاران سنتی کشورم اعتقاد داشتند کسانی که به طور مداوم وزنه‌برداری کار می‌کنند دچار چنین حالتی هستند.
در حالی که اگر کسی آنجا بود و می‌دید که پاول این وزنه را چگونه به آسانی از روی زمین بلند می‌کرد شاید ممکن بود تصور کند که قانون جاذبه زمین بر او تأثیری ندارد. همه حرکات او نرم، ملایم و کاملاً متوازن بود در حالی که این وزنه سی کیلو وزن داشت.
او با هماهنگ یکامل بین اندام و ماهیچه‌هایش وزنه را به آسانی بلند می‌کرد و آن را در هوا می‌چرخاند به‌طوری که فکر می‌کردم این وزنه بیشتر از چند کیلو وزن ندارد. آنگاه او ضربات بسیاری را هم به صورت لگد و مشت با دست خالی انجام داد و شما با دیدن او می‌توانستید قسم بخورید که حرکات او واقعی نیست بلکه شاهد یک نوار ویدئوئی ضبط شده هستید که آن را روی دور تند گذاشته‌اند!
من با دیدن او به یاد یک استاد رزمیکار چینی قدیمی می‌افتادم که می‌توانست خیلی راحت یک قفل سنگین و قدیمی را با دستانش در هوا حرکت دهد. این قفل‌های چینی خیلی شبیه همان وزنه‌های روسی هستند که (تیسا تسولین) از آنها استفاده می‌کرد زیرا هر دوی آنها اجسامی ساخته شده از آهن و بسیار سخت هستند و دسته آهنی سنگین و ناهمواری نیز به آنها متصل می‌باشد.
بدنه آهنی متصل به این دسته، نگهداشتن و کنترل آن را مشکل‌تر می‌کند و یک رزمی‌کار باید نیروی فوق‌العاده‌ای را برای چرخاندن این وزنه صرف نماید. من به اشتباه در آن زمان فکر می‌کردم که این قفل آهنی یک نوع اسلحه قدیمی و از مد افتاده چینی است و نه یک وسیله برای آموزش هنرآموزان و البته بعدها متوجه شدم که این شیوه آموزشی در همه برنامه‌های پاول مشترک است و همه دانش‌آموزان وی، این برنامه تمرینی را به‌طور مداوم اجراء می‌کنند.
من عکس‌هائی از تمرین‌کنندگان سبک باگوا دیده‌ام که در زمینی به مساحت زمین والیبال و یا وجود دو توپ سنگی در دستانشان می‌دویدند و همچنین استادان رشته هونگ گار هم بودند که با وجود حلقه‌های آهنی سنگین که بازوانشان را خم می‌کرد مسافت‌های طولانی را به حالت دو طی می‌کردند. حتی امروز هم می‌توانید شاگردان رشته رزمی شوای چیانو را مشاهده کنید که با انجام تمرین‌های سنتی و گرفتن یک آجر سنگین در هر دست و پا حمل سلاح‌های سنتی مانند چوان بر قدرت و استقامت خود می‌افزایند.
آن دسته از افرادی که کار با وزنه را یزی زائد می‌دانند از این نکته هم غافل هستند که همه آن آموزش‌هائی که هم‌اکنون پاول را به شاگردانش می‌دهد، ریشه در آموزش‌های استادان چینی دارد. انحنای لگن خاصره که قسمت پائینی کمر را از آسیب حفظ می‌کند و تمرین‌های مربوط به آن همگی از فنون نهفته در تای چی و کونگ فو مشتق شده‌اند.
همچنین حرکات پا و تمرین‌های مربوط به آن همچون لگد زدن و یا پا کوبیدن نیز در فرم‌های سبک شائولین شمالی و سیستم جنوبی سبک فونگاسیلیوم قابل مشاهده است. پس در حالی که وارد قرن بیست و یکم می‌شویم نباید از نگاهی به اطراف و یافتن متدهای جدید برای تقویت پیام‌های واقعی هنرهای رزمی که همواره به ما الهام می‌شوند، گریزان باشیم.
مترجم: ستاره کریمیان
نویسنده: مارک چنگ
منبع : مجله‌رزم‌آور


همچنین مشاهده کنید