جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

نیکوکاری در آموزه های قرآنی


نیکوکاری در آموزه های قرآنی
احسان و نیكوكاری، امری عقلی و پسندیده خاص و عام است. همه ادیان الهی، بویژه دین اسلام، اهمیت ویژه ای برای این فضیلت قایل شده اند. مؤمنان واقعی و صاحبان اندیشه در هر عصر و نسلی كوشیده اند كه وجود خویش را به این اخلاق نیكو آراسته نمایند.
در این مقاله سعی شده است مباحثی نظیر: مفهوم احسان، آثار نیكوكاری، عوامل احسان، مصادیق و موانع احسان موردبررسی قرارگیرد. مطلب را باهم ازنظر می گذرانیم:
● مفهوم احسان
احسان و نیكوكاری، به جهت برانگیختن احساس خوش و لذت روحانی، امری شایسته و ارزشی است كه مورد اقبال و استقبال بیشتر مردم است. انسان طبیعی به طور فطری گرایش به زیبایی ها و تحسین دارد؛ از این رو كارهای شایسته كه در شكل كامل آن صورت می گیرد و از لحاظ زیباشناختی روح لطیف آدمی را به صورت خود جلب و جذب می كند، مورد تحسین عموم مردمان قرار می گیرد.
راغب اصفهانی در كتاب مفردات الفاظ قرآن كریم، بر این باور است كه واژه حسن و مشتقات آن وصف آن دسته از امور دینی و یا دنیایی قرار می گیرند كه به سبب داشتن گونه ای از زیبایی عقلی، عاطفی، حسی و مانند آن می تواند با برانگیختن احساس خوشی، رضایت، زیبایی و تحسین در انسان، او را به خود جذب كند. وی می افزاید: احسان به مفهوم كار نیكو كردن و نیز انجام دادن درست، نیك و شایسته كاری در شكل كامل آن، در قرآن به كار رفته است و شواهدی را برای آن می آورد.
● قلمرو كاربردهای احسان
مفهوم احسان در كاربردهای متعدد و متنوع آن، تصویر ارزش و جایگاه آن را در نظام فكری و ارزشی اسلام، در كنار بیان و تحلیل مصادیق و پی آمدهای گوناگون روانی، اخلاقی، عرفانی، فردی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و آخرتی آن، حوزه بسیار گسترده ای از آموزه های قرآنی و روایی و نیز در حوزه یادشده را تشكیل می دهد.
بخش قابل توجهی از آموزه های نبوی و علوی (ولایتی) مربوط به احسان بیشتر به مباحث جزیی پرداخته است. به نظر می رسد با همه تلاش های گسترده ای كه از سوی مفسران و مؤلفان صورت گرفته است، تعریف دقیقی از اصطلاح قرآنی احسان به دست داده نشده است؛ زیرا همه این تعاریف به سبب گستردگی مصادیق و عناصر مؤثر در مفهوم احسان و نیز عدم تفكیك میان كاربردهای آن، از جامعیت لازم برخوردار نمی باشد.
▪ تعاریفی چون:
رساندن نفع و سود نیكو و شایسته ستایش به دیگری؛ (التبیان ج۲ ص ۱۵۳ و نیز ج ۴ ص۴۲۶) كاری كه از سر آگاهی و به شكل شایسته انجام گیرد؛ (مجمع البیان، طبرسی، ج۱ ص۲۴۸) و نیز انجام كاری به شكل نیكو و با انگیزه خدایی و رساندن خیر یا سود به دیگری بی چشم داشت هرگونه پاداش و جبران كردنی (المیزان ج ۴ ص۲۰) نتوانسته است مقصود و مفهوم را چنان كه باید و شاید به خواننده منتقل كند واز دربرگیرندگی برخوردار باشد تا بتوان از آن ها به تعریفی جامع و مانع یاد كرد. از آیات قرآنی و بیان مصادیق احسان می توان به این مطلب دست یافت كه عناصر و مؤلفه هایی چون ایمان، انگیزه، نیت الهی (حسن فاعلی) نیك بودن ذاتی كار (حسن فعلی) شكل شایسته انجام كار (هیئت صوری) رساندن خیر و خوبی به دیگری به عنوان عناصر اصلی در تحقق مفهوم احسان مهم و مؤثر هستند. در پاره ای از مصادیق همه و در پاره ای دیگر تنها بخشی از عناصر یادشده، مرز معنایی احسان را تشكیل می دهند.
● گستره معنایی احسان در آموزه های قرآنی
واژه احسان به معنای انجام دادن كار نیك به طور عمده در آیاتی به كار رفته كه پس از بیان اموری چند از عاملان آن به عنوان محسن یادشده است و مورد ستایش قرار گرفته است. (بقره آیه ۵۸، آل عمران آیه ۱۳۴؛ اعراف آیات ۵۵ و ۵۶) در این آیات، ضمن بیان مصادیق كارهای نیك، خداوند، مخاطبان قرآن را به انجام دادن كار نیك ترغیب و تشویق می كند. آیاتی كه با تصویر بخش های مهمی از شخصیت های فكری، عاطفی و رفتاری شماری از پیامبران، آنان را نمونه بارزی از محسنان (نیكوكاران) معرفی می كند، نیز در این دسته جای دارند (یوسف آیات ۵۱ و ۵۶؛ صافات، آیات ۱۰۲ و ۱۰۵؛ قصص آیه ۱۴)
در برخی از آیات بدون تعیین مصادیق نیكی، به نیكی كردن به دیگر (معنای دیگر از احسان) دستور و سفارش می دهد. (نساء آیه ۳۶؛ انعام آیه ۱۵۱؛ قصص آیه ۷۷).
احسان به معنای انجام دادن نیكو و شایسته یك كار در شكل كامل و تمام آن نیز در برخی از آیات به چشم می خورد كه می توان به آیات ۲۳ سوره یوسف و نیز ۷ سوره سجده و آیه ۳ سوره تغابن اشاره كرد. البته در كاربردهای قرآنی فاعل احسان در این معنا، محسن خوانده نمی شود. (مجمع البیان، ج ۱ ص ۵۱۵)
مطالعه و تأمل در آیات نشان می دهد كه احسان، مفهومی انتزاعی و جامع هرگونه خیر و نیكی است. این مسئله برای تازیان عصر ظهور نیز شناخته شده بود، ولی قرآن با تغییر در گستره معنایی آن، مفهوم جدیدی را تولید می كند و آن را از حوزه انسان و انسان به انسان و خدا نیز می كشاند.
احسان كه درنظر بیشتر مفسران، حسن آن عقلی بوده و از راه سیره عقلا تأیید می شود، در عین تفاوت مفهومی از جهت مصادیق دارای گستره ای یكسان با برخی مفاهیم و پردامنه دیگر قرآن است. از این رو در پاره ای از آیات، تقوا (آل عمران آیه ۱۳۳ و ۱۳۴) و در پاره ای دیگر ایمان و عمل صالح (كهف آیه ۳۰) به احسان و انجام دادن كار نیك، تعریف شده است. همچنین از مقایسه برخی آیات با یكدیگر برمی آید كه نیكوكاری و انجام عمل صالح (بقره آیه ۶۲ و نساء آیه ۱۲۵) و نیز حسنات (انعام آیه ۱۶۰) مترادف با احسان به معنای انجام كار نیك است.
در تفاوت مفهومی احسان با مفاهیم یاد شده برای نمونه می توان از جمله به معنای پرهیزگاری برای خدا در تقوا كه بیانگر انگیزه خدایی فعل است و مفهوم نیك بودن در احسان كه بیشتر حس فعل را می رساند اشاره كرد.
احسان به صورت یكی از مفاهیم بنیادین و پردامنه قرآن، هر چند بیش از همه درگستره اخلاق به كار رفته است، اما قلمرو معنای قرآنی آن، افزون بر چارچوب كلی اعتقادی، با ترسیم نظامی ازارزش های اساسی اسلام كه در هم تنیده و تفكیك ناپذیرند، شاكله عاطفی و رفتاری و گفتاری مومنان را در حوزه های گوناگون ارتباط با خدا (بقره آیه ۵۸) با خود (اسراء، آیه ۷)، دیگران (بقره آیه ۸۳) دین (انعام آیه ۸۴) و بیگانگان (مائده آیه ۱۳) تصویر می كند. توجه قرآن به تصویر جنبه های گوناگون شخصیت شماری از پیامبران و معرفی آنان به عنوان محسنان ونیكوكاران می تواند دلیل دیگری بر توسعه قلمروی معنایی یاد شده باشد. (یوسف آیه ۱۲ و قصص آیه ۱۴)
● وجوه معانی احسان
می توان برای احسان در آموزه های قرآنی سه معنای به نسبت متفاوت را ردگیری و شناسایی كرد:
۱) احسان به معنای انجام دادن كار نیك كه این معنا از احسان افزون بر كاربرد در حوزه های گوناگون ارتباط انسان با دین، پیامبران و دیگران، بیش از همه در حوزه ارتباط شناختی، عاطفی و رفتاری انسان باخدا به كار رفته است. این مساله ریشه در این بینش ونگرش قرآن دارد كه ارتباط تنگاتنگی میان خدا، جامعه و آخرت وجود دارد.
۲) احسان به معنای نیكی به دیگران كه از مصادیق احسان در معنای نخست نیز یافت می شود ولی كاربرد متمایزی دارد؛ زیرا ازآن جا كه در پاره ای موارد، فواید احسان بیش از فرد نیكوكار، متوجه كسانی است كه در حق ایشان نیكی شده و هیچ منفعتی برای نیكوكار نداشته و نیازی از وی تامین نمی شود، می تواند از معنای دوم متمایز سازد. این معنا در ارتباط با احسان خدا به انسان و گاه احسان انسانی نسبت به انسان دیگری چشم می خورد.
۳) احسان به معنای انجام كار شایسته در شكل كامل آن كه بیش تر به صورت صفتی از صفات فعل الهی در آیات قرآنی به كار رفته و از صفات خداوند است.
به نظر می رسد كه نیكوكاری و احسان در حوزه دینداری در اصطلاح قرآنی دارای دو مولفه اساسی اسلام و تسلیم در برابر خدا و اخلاص است. (نساء آیه ۱۲۵)
● اهمیت و جایگاه نیكوكاری و احسان
راغب اصفهانی در مفردات الفاظ قرآن كریم بر این نظر است كه احسان و نیكوكاری، خصلت و ویژگی انسانی است كه برتر ازعدالت خواهی است؛ زیرا عدالت آن است كه انسان آن چه را برعهده او نهاده شده، به جا آورد و آن چه سهم و حق اوست برگیرد؛ ولی احسان آن است كه بیش از وظیفه به جا آورد و كم تر ازحق بگیرد.
در ارزش و اعتبار و اهمیت احسان و نیكوكاری از نظر اجتماعی همین بس كه پایه های استوار خانواده به عنوان كوچك ترین و بنیادین ترین حوزه اجتماعی و مصداق آن بر آن نهاده شده است و اگر اجتماع به عدالت قوام و استواری می یابد با احسان و نیكوكاری است كه به استحكام و استقرار واقعی خود دست می یابد.
● آثار احسان و نیكوكاری از منظر قرآن
یكی از روش های شناخت اهمیت وارزش وجایگاه موضوع و مساله ای، فهمیدن آثار، پیامدها و نقش آن در حوزه انسانی است. برای آن كه از ارزش احسان ونیكوكاری در آموزه های قرآنی به شكل درستی آگاه شویم، بهتر آن است كه به آثار دنیوی و اخروی احسان اشاره ای داشته باشیم.
در آیات قرآن برای احسان آثاری مادی و معنوی در دنیا و آخرت بیان شده است. از آثار مادی احسان می توان به افزایش روزی و اتمام نعمت اشاره كرد كه در آیه ۱۵۴ سوره انعام بیان شده است. خداوند در این آیه یكی از اسباب و عوامل اعطای نعمت و اتمام آن را نسبت به بنی اسرائیل، مساله نیكوكاری ایشان در برخی از زمان های گذشته یاد می كند و می فرماید: ثم آتینا موسی الكتاب تماما علی الذی احسن؛ سپس به موسی كتاب دادیم تا بر كسی كه نیكوكار بوده است نعمت را تمام گردانیم.
در آیه ۱۴۸ سوره آل عمران، خداوند سعادت دنیا و زندگی نیك و آسایش و آرامش را از آثار احسان ونیكوكاری اشخاص و یا جوامع بر شمرده و می فرماید: فاتهم الله ثواب الدنیا و حسن ثواب الاخره و الله یحب المحسنین؛ خداوند ثواب و پاداش دنیا و پاداش بهتر اخروی را به ایشان بخشید؛ زیرا خداوند نیكوكاران را دوست می دارد. در آیه ۳۰ سوره نحل نیز بر این پیامد پاداشی احسان توجه می دهد و مردمان را به همین جهت به نیكوكاری تشویق و ترغیب می كند.
از آثار معنوی دنیوی كه قرآن برای احسان یاد می كند می توان به ایجاد دوستی و صمیمیت میان انسان ها و همگرایی اجتماعی اشاره كرد. خداوند با اشاره به این پیامد اجتماعی نیكوكاری می فرماید: لاتستوی الحسنه ولاالسیئه ادفع بالتی هی احسن فاذا الذی بینك و بینه عداوه كانه ولی حمیم (فصلت آیه ۳۴) در این آیه بیان می شود كه برای برداشتن كینه ها و دشمنی ها و دوری از واگرایی اجتماعی و دست یابی به همگرایی، احسان و نیكوكاری تا چه اندازه می تواند مفید و تاثیرگذار باشد.رهایی از دام گناه و دست یابی به عفت و پاك دامنی (یوسف، آیه۲۳) از دیگر پیامدهای دنیوی احسان است؛ چنان كه دست یابی به هدایت خاص و بهره مندی از هدایت قرآن (لقمان آیه۳و ۵) و بهره گیری و تأثیرگذاری آیات قرآنی در حق وی (احقاق آیه۱۲)از آثار دیگر احسان شمرده شده است؛ زیرا نیكوكاری موجب می شود تا انسان در راه مطمئن الهی قرار گیرد و بتواند به ریسمان الهی بیاویزد و با بهره مندی از آن به سعادت دنیوی و اخروی دست یابد. (لقمان آیه۲۲) این گونه است كه خداوند وی را از امدادهای خاص و غیبی خود برخوردار می گرداند و یاری و نصرت الهی شامل حال وی می گردد (نحل آیه ۱۲۸و نیز عنكبوت آیه۶۹) و هرگاه در حق خود و یا دیگری دعایی كند از سوی خداوند مورد قبول و استجابت قرار می گیرد و خداوند حوائج دنیوی و اخروی او را برآورده می سازد. (آل عمران آیه۱۴۷و ۱۴۸)
● آثار اخروی نیكوكاری
از آثار اخروی نیكوكاری می توان به رستگاری و سعادت (لقمان آیه۳و ۵) جلب رحمت خاص خداوند (اعراف آیه۵۶ و لقمان آیه۳)، رهایی از عذاب الهی (زمر آیه۵۸)، محبوبیت و دوستی خداوند (بقره آیه۱۹۵، آل عمران آیه۱۳۴)، فرجام نیك در زندگی دنیوی و آخروی (لقمان آیه۲۲)، تكفیر گناهان و محو بد ی ها و گناهان از سوی خداوند (هود آیه۱۱۴) و رفع مواخذه و توبیخ (توبه آیه۹۱) اشاره كرد.
در بینش و نگرش قرآنی احسان و نیكوكاری آن چنان از اهمیت و ارزش برخوردار است كه از نیكوكاری به كافران به عنوان امری پسندیده یاد شده است و از مؤمنان خواسته شده كه نسبت به كافران گذشت داشته و ایشان را بخشیده و با آنان رفتاری بزرگوارانه و كریمانه داشته باشند؛ زیرا گذشت و بخشش به عنوان مصادیقی از احسان و نیكوكاریی موجب می شود تا انسان به عنوان محسن محبوب درگاه خداوند شود. (مائده آیات۱۲و ۱۳)
قرآن با اشاره به پاداش های اخروی و دنیوی مؤمنان را ترغیب و تشویق می كند كه به احسان به عنوان امری مهم توجه داشته باشند. در كتاب نفیس فرهنگ قرآن تألیف آیت الله هاشمی رفسنجانی و گروهی از محققان مركز فرهنگ و معارف قرآن برای كسانی كه اهل احسان و نیكوكاری هستند پاداش های خاص و عامی را از آیات قرآنی شمارش كرده اند كه می توان به نمونه هایی از آن اشاره كرد.
از جمله پاداش های نیكوكاری در آموزه های قرآنی، برخورداری از همسران خوب (احزاب آیه۲۸و ۲۹)، آبرومندی در قیامت (یونس آیه۲۶)، امتنان و منت الهی (یوسف آیه۹۰)، امداد و یاری خاص خدا و پیروزی و نصرت بر دشمنان (صافات آیات ۱۱۴و ۱۱۶و ۱۲۱)، بقای نسل بر روی زمین (صافات آیات۷۵و ۷۷و ۸۰)، بهشت و بهره مندی از نعمت های مادی و معنوی آن (مرسلات آیات ۴۱و ۴۴)، تحیت الهی (صافات آیات ۷۵و ۱۳۱) حكمت و دانش خاص و نظر درست و صائب (یوسف آیه۲۲و قصص آیه۱۴)، برخورداری از دانش و كتاب الهی (صافات آیات۱۱۴و ۱۱۷و ۱۲۱)، برخورداری از منزلت اجتماعی و قدرت سیاسی (یوسف آیه۵۶) برخورداری از منصب داوری (یوسف آیه۲۲)، موفقیت در آزمون الهی و توفیق او (صافات آیه۱۰۵و ۱۰۶)، برخورداری از نام نیك (صافات آیات ۷۵و ۷۸و ۸۰) و رهایی از اندوه و غم بزرگ و... اشاره كرد.
● عوامل نیكوكاری و احسان
بی گمان احسان و نیكوكاری ویژه انسان هایی است كه در مسیر هدایت قرار گرفته و كمال را از خداوند می جویند. دوری از خصلت های ناپسند موجب می شود تا دست كمك و یاری دیگرانی كه به سوی ایشان دراز شده را بفشارند و به آنان یاری و مدد رسانند. از نعمت های به دست آمده و خداداد در راه خدا انفاق كنند و از هر توان و نیرویی كه خداوند به ایشان داده، در راستای تكامل فردی و اجتماعی بهره گیرند.
از این رو می كوشند تا نیازهای فردی و اجتماعی و نیز روحی و مادی دیگران را به هر طریق ممكن برطرف سازند. كمك و تعاون به عنوان اصول اصلی نیكوكاری همراه با بخشندگی عاملی می شود تا همگرایی اجتماعی در ایشان با نوع دوستی تقویت شود.
ریشه و منشأ نیكوكاری را باید در ایمان حقیقی افراد دانست؛ زیرا تنها مؤمنان با پذیرش خالقیت و ربوبیت الهی و نیز باور به روز رستاخیز و مسئله پاداش و كیفر در آخرت است كه به احسان روی می آورند و به عنوان بنده خاص الهی در خدمت به دیگران می كوشند و از هیچ كوشش و تلاشی برای رفع و دفع نیازهای متنوع دیگران دست نمی شویند.
آیات بسیاری از قرآن، ایمان و عبودیت از انسان را به عنوان عوامل اصلی نیكوكاری و احسان انسان برشمرده است كه می توان به آیات ۸۳و ۸۵ سوره مائده و آیات ۸۰تا ۱۲۲ سوره صافات اشاره كرد؛ زیرا بندگی خدا به معنای آن است كه دیگران هم چون آفریده های الهی از كرامت و شرافت آفرینش الهی برخوردار می باشند و مؤمن به عنوان وظیفه شرعی و اخلاقی بر خود فرض می بیند تا به دیگر آفریده های الهی نیكی كند تا شرایط مناسبی برای دست یابی به هدایت الهی و رشد و تكامل فراهم آید و دیگران نیز بتوانند در مسیر تكامل قرارگیرند و به سعادت دست یابند.
● مصادیق نیكوكاران
نیكی و نیكوكاری در اشكال مختلف و متنوعی ظهور و بروز می كند. قرآن در سه دسته ارتباط خدا با انسان، انسان با خدا و انسان با انسان دیگر، مصادیق زیادی را برای نیكوكار بیان می كند. از این رو می بینیم از كمك و انفاق مادی گرفته تا دستگیری و هدایت گمراهان همه از مصادیق نیكوكاری است. از سویی هم به برخی از مصادیق سه گانه اشاره می كند و هم به مصادیق عینی و كسانی كه از عنوان محسن و نیكوكاران بهره مند شده اند و خداوند آنان را به این نام ستوده است.
در یك تحلیل می توان در حوزه انجام دادن كارهای نیك و شایسته به دیگران یاد كرد. در این موارد در ارتباط با امور اجتماعی و تقویت همگرایی افزون بر وظایف شرعی و تكالیف قانونی كه در حوزه عدالت به یك معنا قرار می گیرند، از نوعی توجه ویژه و اهتمام خاص به برخی از اعضا و طبقات اجتماعی یاد می كند و خواهان اهتمام به این دسته می شود. از این رو از باب فضیلت اجتماعی از احسان به والدین (احقاف آیه ۱۵ و بقره آیه ۸۳ و چندین آیه دیگر)، احسان به همسایگان (نساء آیه ۳۶)، احسان به همسر (همان آیه ۱۲۸ و بقره آیه ۲۲۹)، احسان به دوستان و هم نشینان (نساء آیه ۳۶) و احسان به گروه های اجتماعی دیگری چون یتیمان (بقره آیه ۸۳ و نساء آیه ۳۶) و احسان به مسكینان و ناتوانان (بقره آیه ۸۳) یاد كرد.
برای بیان سرمشق ها و نمونه های عینی به مصادیق نیكوكاران اشاره كرده و از شماری از پیامبران به عنوان نمونه های عینی از محسنان و نیكوكاران چون ابراهیم و اسحاق(ع)(انعام آیات ۸۳ و ۸۴) و مانند ایشان یاد می كند.
هم چنین بر ۳۵ مورد به عنوان مصادیق احسان یاد كرده و از مومنان خواسته كه به این موارد اهتمام ویژه ای داشته باشند. هریك از این موارد را می توان در یكی از سه گانه های معنایی و مفهومی احسان دسته بندی كرد. به این معنا كه برخی از موارد یاد شده از مصادیق ارتباط خدا با انسان و برخی دیگر از موارد ارتباط انسان با خدا و برخی دیگر از مصادیق ارتباط انسان با انسان می باشند.
به عنوان نمونه قرآن برای نیكی خدا به بندگانش، افزون بر دنیا و در زمینه های نیازهای روانی و مادی، در آخرت نیز مواردی را به عنوان احسان بیان داشته است. حضرت یوسف(ع) رهایی از زندان، آمدن از بادیه به شهر، رهایی از خشك سالی و جدایی را از احسان خدا در حق خود به عنوان بنده خدا بر می شمارد. (یوسف آیه ۱۰۰)
از این روشن تر، قرآن احسان به صورت نیكوكاری در شكل كامل آن را از صفات خود نسبت به بندگان دانسته و آفرینش نیكوی آفریده ها را از مصادیق احسان به عنوان صفت فعل الهی بر شمرده است. (سجده آیه ۷ و نیز تین آیه ۴ و مومنون آیه ۱۴) البته در یك مورد این عمل به انسان نیز نسبت داده می شود و آن نیز مرتبط به ایمان و عمل صالح است و می فرماید: ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات انا لانضیع اجر من احسن عملا؛ كسانی كه ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند ما اجر و پاداش كسانی كه عمل نیكو انجام دادند تباه نمی سازیم.(كهف آیه ۳۰)
سبب ناتوانی انسان برای انجام شایسته و كامل كاری نیك از آن روست كه انسان به جهت فقدان احاطه علمی و آگاهی به جوانب و پیامدهای دنیایی و اخروی رفتار و عمل، نمی توان بدون هدایت الهی، نیك و بد آن را تشخیص دهد و آن را در بهترین و كامل ترین شكلش انجام دهد. (هود آیه ۷ و فصلت آیه ۳۳)
در حوزه ارتباط با دیگران، سفارش به رفتار نیك با همسر به ویژه زنان (بقره آیه ۲۲۹) و چشم پوشی از برخی حقوق برای رفع اختلاف در زندگی زناشویی و حفظ آن (نساء .آیه ۱۲۸) و تلطیف روابط اجتماعی و كاهش تنش ها با احسان و فروبردن خشم (آل عمران آیات ۱۳۳ و ۱۳۴)، عفو و گذشت از لغزش های مردم (همان و نیز مائده آیه ۱۳)، پاسخ به درخواست و پرسشهای متفاوت و متنوع مردم (یوسف آیه ۳۶) و تامین زندگی محرومان و قراردادن حقی در اموال خود برای ایشان (ذاریات آیه ۱۶ و ۱۹) مانند آن از مصادیق و مواردی است كه از مردم خواسته شده بدان عمل كنند و یا از عمل و رفتارهایی از این دست ستایش شده است.
در حوزه ارتباط انسان به خدا می توان به امور عبادی اصل ایمان به خدا و قرآن و پیامبران (مائده آیات ۸۳ تا ۸۵) و دوستی و مودت اهل بیت (شورا آیه ۲۳)، ایمان به آخرت (لقمان آیه ۳ و ۴) و عمل و اهتمام به دیگر واجبات دینی به ویژه انفاق (آل عمران آیه ۱۳۴) زكات (لقمان آیه ۳ و ۴) تقوای الهی (زمر آیه ۳۳ و ۳۴) جهاد در راه خدا (توبه آیه ۱۲۰) رعایت حال افراد پیر (یوسف آیه ۷۸)، عمل به وظایف و واجبات الهی و امتثال امر (صافات آیه ۱۰۲ و ۱۰۵) و ترك محرمات و فحشا و گناهان كبیره (نجم آیات ۳۱ و ۳۲) و دوری از فساد و تباهی (اعراف آیه ۵۶) و مانند آن اشاره كرد.
● موانع احسان
در آیات قرآن برخی از مسایل به عنوان موانع احسان مطرح شده است تا مردمان با شناخت و دوری از آن بتوانند به عنوان و مقام محسن و نیكوكار دست یابند. از جمله موانع ای كه در آموزه های قرآنی بر آن تاكید شده است می توان به تفاخر (نساء آیه ۳۶) و تكبر (همان) یاد كرد. به نظر می رسد كه تفاخر به معنای فخر فروشی به دیگران و نیز تكبر از اموری است كه موجب می شود تا شخص خود را از دیگری جدا و برتر دانسته و حاضر به همراهی با دیگران نشود و از این رو گرفتار نوعی واگرایی اجتماعی شده و از اجتماع دور و از همزیستی با مردم و همكاری و مساعدت و مضاعدت دیگران دست می شوید.
در نگرش اسلام و قرآن، تكبر و تفاخر به عنوان مهم ترین عوامل واگرایی اجتماعی مورد توجه و نظر بوده است و از مردمان خواسته شده است تا از این خصلت رهایی یابند. خصلت و ویژگی ای كه موجب شد تا ابلیس از درگاه ایزد منان رانده شود و بسیاری از انسان ها از راه هدایت دور و دچار گمراهی شوند. قرآن به جای تكبر و تفاخر از مردمان می خواهد تا منش تواضع را به عنوان بستری مناسب برای رشد خصلت نیكوكاری و همگرایی اجتماعی در پیش گیرند. (مائده آیه ۸۳ و ۸۵) و با پرداخت كالا و هدیه مناسب (بقره آیه ۲۳۶) همگرایی را در میان خود تقویت كنند.
خلیل جواهری
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید