سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

نگاه خواستگاری


نگاه خواستگاری
●طرح مساله
از نظر فقه اسلامی مسلم است كه مردی كه قصد ازدواج دارد, می تواند به قسمتی از بدن زن مورد نظر خود نگاه كند و محدودیت كمتری برای او وجود دارد. علامه حلی مجاز بودن چنین نگاهی را از نظر همه علمإ غیر اختلافی تلقی كرده است(۱) و محقق كركی, اصل مسإله را در بین ((علمای اسلام)), بدون مخالف دانسته است(۲) و شهید ثانی نیز به همین نكته تصریح نموده است.(۳)
البته قول شاذ و نادری در فقهإ اهل سنت وجود دارد كه به طور كلی چنین نگاهی را ممنوع دانسته و در هیچ حدی مرد را برای نگاه كردن در مرحله خواستگاری و پیش از اجرای عقد ازدواج, مجاز نشمرده است.(۴) ولی پیشوایان مذاهب چهارگانه,(۵) ـ همچون همه فقهای شیعه ـ بر ((جواز نظر)) اتفاق دارند. آنان به روایاتی از رسول خدا(ص) استناد كرده اند, مثلا ابوالدردإ از آن حضرت نقل می كند كه فرمود: وقتی مرد تصمیم به خواستگاری از زنی را می گیرد, می تواند به زیبایی صورتش, دقت كند. (۶) و جابر بن عبدالله از پیامبر(ص) روایت می كند كه فرمود: ((هر یك از شما كه قصد ازدواج با زنی می گیرد, به صورت و دستانش نگاه كند)).(۷) هم چنین حضرت به یكی از كسانی كه به خواستگاری رفته بود فرمود: بدان زن نگاه كن كه بر شیرینی و الفت در بین شما می افزاید.(۸)
در روایات اهل بیت(ع) نیز نصوص فراوانی در این باره وجود دارد كه در ضمن مباحث آینده, مطرح خواهد شد. از آن جمله در روایت معتبری از امام صادق(ع) وارد شده است كه:
((لا بإس بإن ینظر الی وجهها و معاصمها اذا اراد إن یتزوجها));(۹)
مانعی ندارد كه مرد به ((صورت)) و ((معاصم))(۱۰) زنی كه می خواهد با او ازدواج كند, نگاه كند.
در باره نگاه خواستگاری, مسایل فراوانی مطرح است, كه اهم آن عبارت است از:
۱ـ اجازه نگاه, از چه مبنا و حكمتی برخوردار است؟
۲ـ این نگاه چه گستره ای را در بر می گیرد و مرد در چه حدی اجازه نگاه دارد؟
۳ـ این نگاه با چه شرایطی مجاز و مشروع است؟
۴ـ آیا زن نیز می تواند به مردی كه از او خواستگاری می كند, نگاه كند؟
حكمت تجویز نگاه برای خواستگاری آن است كه انتخاب همسر با اطمینان بیشتری همراه باشد و مرد با آگاهی و اطلاع كافی, همسر خود را برگزیند. البته این, بدان معنی نیست كه ویژگیهای جسمی از قبیل قیافه و اندام, تنها معیار گزینش همسر تلقی می شود و هیچ معیار دیگری وجود ندارد, بلكه باز بودن این راه از آن رو است كه نقش زیبایی ظاهری را در انتخاب همسر نمی توان نادیده گرفت و انسانها بر اساس گرایش طبیعی و فطری خویش به زیبایی و جمال, بدین ویژگی توجه دارند. بخصوص كه ارتباط زن و شوهر, آكنده از ابعاد عمیق عاطفی, و احساسات پرجاذبه ای است كه نمی توان سهم ((مورد پسند بودن)) همسر را, كه زمینه عشق و محبت را فراهم میآورد, نادیده گرفت. در برخی روایات وارد شده است كه رسول خدا, هنگام انتخاب همسر, زنی را برای دقت در برخی خصوصیات جسمی شخص مورد نظر می فرستاد و به او راهنمایی هایی می نمود.(۱۱)
البته پیشوایان دینی تإكید كرده اند كه در انتخاب همسر, صرفا به ((مال)) و ((جمال)) او نظر نداشته باشید و اصالت خانوادگی و دینداری را به پای ثروت و زیبایی قربانی نكنید, چرا كه اگر ((بنیان خانواده)) از آغاز بر گرایشات مادی, نهاده شود, هرگز این بنای مقدس, از ((استحكام)) برخوردار نخواهد بود و به عنوان یك ((پیوند عمیق)) قابل اعتماد نیست. مردی كه به طمع دارایی به سراغ دختری می رود, در حقیقت, ((همسر)) خود را ((كالای دست دوم)) قرار داده كه در اثر ثروت, ارزش پیدا كرده, و قهرا بدون آن, ارزشی ندارد. همچنین چگونه می توان به مردی كه ((فقط)) به ((زیبایی)) همسر خود فكر می كند, ((اطمینان)) داشت؟ آیا او پس از انتخاب و ازدواج, با دیدن زیبارویان دیگر, دلبستگی خود را به زندگی و همسر خویش حفظ خواهد كرد؟ چنین ازدواجهایی كه از جنبه های عقلایی كافی و محبت راستین, خالی است و بر احساسات برقآسا و زودگذر شكل می گیرد, با آینده ای مبهم و متزلزل روبه رو است و شاید سخن امام صادق(ع) ناظر به این نكته باشد كه فرمود: آن كس كه برای دارایی یا زیبایی با زنی ازدواج كند, به همان هم نخواهد رسید.(۱۲)
در عین حال اسلام نخواسته است كه انسان ((شریك زندگی)) خویش را ((چشم بسته)) انتخاب كند, آن هم شریكی, كه می خواهد عمری با مودت و محبت, در كنارش باشد. آیا منطقی است كه زن یا مرد, زمانی چشمان خود را به روی یكدیگر بگشایند, كه زمان تصمیم گیری و انتخاب به سر آمده باشد, و اگر برخی ویژگیهای ظاهری را نمی پسندند, با دلسردی زندگی را ادامه داده و از نشاط و لذت زندگی محروم بمانند؟ چرا زن یا مرد كه با دنیایی از آرزوها, زندگی را شروع می كنند, در آغاز راه از یكدیگر جدا شوند؟
((شناخت زن و شوهر)) از یكدیگر, سرمایه ای است كه پیمودن راه مشترك را آسان می كند و اضطرابها و نگرانیهایی كه ممكن است وجود داشته باشد, از بین می برد و افق زندگی را در برابر دیدگان امیدوارشان, روشن تر می سازد. لذا در آموزشهای دینی به مردان تإكید شده است:
همسر گردن بند تو است, بنگر كه چه بر گردنت می افكنی.(۱۳
از این رو, رواست كه مرد با تإمل و نگاه عمیق و همه جانبه ـ نظر ـ گردن بند خویش را انتخاب كند, گردنبندی كه می تواند بر حسن و جمال او بیفزاید, در قرآن كریم, زن و شوهر نسبت به یكدیگر ((لباس)) معرفی شده اند كه هر یك جامه تن دیگری و باعث ((آراستگی)) اوست. ((هن لباس لكم و انتم لباس لهن))(۱۴) و شاید ((تقدم نام زن)) در اینجا نشان از ((تإثیر بیشتر)) او داشته باشد.
متإسفانه فقهإ ما نگاه برای خواستگاری را كمتر از این زاویه مورد توجه قرار داده اند.
آنها معمولا این مبحث را مطرح می كنند كه چون مرد با ازدواج, در قبال همسر خود, ((تعهداتی مالی)) از قبیل مهریه دارد, از این رو, باید به ازإ آن از ((حق نگاه كردن به زن)) قبل از ازدواج برخوردار باشد تا با ((غرر)) مواجه نشود.
این تلقی و تحلیل, برداشتی از روایت امام باقر علیه السلام است كه حضرت علت جواز نگاه را چنین بیان فرموده است: ((انما یشتریها بإغلی الثمن)), زیرا مرد به بیشترین بها, خریدار اوست(۱۵).
شیخ انصاری این روایت را چنین تفسیر می كند:
مقصود آن است كه چون ازدواج با ((مهریه))ای غالبا نه چندان سبك و اندك انجام می شود, بدین سبب نگاه كردن مرد, به گونه ای كه عمده ((غرر)) را از بین ببرد, جایز است, این غرر, از جهت بی اطلاعی از زیبایی, رخ می دهد.(۱۶)
و آیت الله خوئی با صراحت بیشتر می گوید:
((امكان ((نگاه كردن)) مرد بدان سبب است كه مبادا ((مال او)) ضایع شده و به هدر رود, زیرا اگر مرد, بدون نگاه كردن ازدواج كند, و پس از آن, همسر خود را نپسندد, راه ((فسخ عقد نكاح)) به رویش بسته است, و اگر بخواهد ((طلاق)) دهد, به ناچار باید نصف مهر را ـ قبل از زناشویی ـ بپردازد.))(۱۷)
در این دیدگاهها, نوعی اغراق و زیاده انگاری دو سویه نسبت به نقش ((مهریه)) دیده می شود, زیرا از یك سو هر چند این واقعیت اجتماعی را نمی توان نادیده گرفت كه ((جمال)) در رغبت بر تعهد نسبت به ((مهریه بیشتر)) تإثیر می گذارد, ولی در عین حال, خصوصیات دیگری از قبیل موقعیت خانوادگی دختر, میزان تحصیلات و شغل او, و نیز برخی از ویژگیهای دیگر نیز در میزان مهریه اثر می گذارد. از سوی دیگر نمی توان پرداخت مهریه هر چند سنگین را ((تنها عامل)) لزوم مباح بودن نگاه به زن برای ازدواج به حساب آورده و بر مبنای نفی ((غرر)) در معامله و مبادله, نسبت به آن اظهار نظر كرد. زیرا همان گونه كه توضیح دادیم نگاه قبل از انتخاب, زمینه ساز انس و الفت بیشتر است, از این رو كسانی كه از ناحیه مهریه سنگین هم دغدغه خاطری ندارند, از این امتیاز و حق در هنگام ازدواج برخوردارند كه بتوانند همسری دلخواه و مورد علاقه و پسند برگزینند. ((نگاه)) ابزاری مناسب و مطمئن در این مسیر است.((نادیده)) خریدار شدن, هر چند ((خسارت مادی)) به همراه نداشته باشد, اما با نوعی ((نگرانی روحی)) همراه است. در حالی كه ((نظر)) و تإمل, آرامشآفرین و الفت زاست. از این رو در برخی از روایات به تإثیر مثبت ((نظر)) در ایجاد ((مودت و الفت)) تصریح شده است.
رسول خدا(ص), به مغیره بن شعبه كه قصد ازدواج داشت فرمود: نگاه به او انس و مودت بین شما به وجود میآورد: لو نظرت الیها فانه احری ان یودم بینكما(۱۸).
صاحب جواهر با الهام از روایات, با دید گسترده تر و نظر وسیع تری, در این باره اظهار نظر كرده است كه اگر مرد با انتخاب خود, از یك طرف بار مالی سنگینی را بر عهده می گیرد و از طرف دیگر در پی یك زندگی صمیمی و گرم است, چرا نتواند با ((نگاه خویش)) نسبت به زندگی آینده خود و هزینه هایی كه باید بپردازد, تصمیم روشن تری بگیرد؟(۱۹)
به نظر می رسد كه تعبیر ((خریدار بودن مرد به بالاترین قیمت)) ـ انما یشتریها باغلی الثمن ـ كه در چند روایت دیده می شود, شایسته تإملی دوباره و دقتی مضاعف است زیرا تفسیری كه از این تعلیل صورت گرفته است نمی تواند اطمینان بخش باشد. امام علیه السلام در پاسخ این سوال كه آیا مرد می تواند به زنی كه می خواهد با او ازدواج كند, نگاه كند, فرمود, آری, و سپس اضافه فرمود: ((چرا كه به بیشترین بها, خریدار اوست.))
معمولا ((بها)) در این جمله به ((مهریه)) تطبیق شده و قهرا فلسفه ((جواز نظر)) پرداخت ((مهریه)) دانسته شده است. ولی در نظر ما این انطباق ((مبهم)) است, زیرا از نظر فقه اسلامی, ((مهریه)), ((قیمت و بها)) نیست, بلكه صرفا ((هدیه))ای است كه در ازدواج از طرف شوهر به زن پرداخت می شود. قرآن كریم از مهریه به ((نحله)) تعبیر می كند و ((نحله)), پرداختی غیر از پرداخت ((ثمن)) است.(۲۰)
قرآن, از یك سو مهر را ((صدقه)) نامیده كه از ماده ((صدق)) است و هم چنان كه برخی نكته سنجان گفته اند, مهر را ((صداق)) می گویند, چون نمادی از ((صداقت)) و راستین بودن علاقه مرد است(۲۱), و از سوی دیگر, با تصریح به ((نحله)) بودن آن, به ((هدیه)) و پیشكش بودنش, توجه داده است.(۲۲)
برخی محققان در تإیید اینكه مقصود از ((ثمن)) در روایات مربوط به نگاه خواستگاری, همان ((مهریه)) است كه مرد می پردازد به این نكته استشهاد كرده اند كه در روایت مرد ((مشتری و خریدار)) به حساب آمده است, در حالی كه اگر زندگی مشترك خانوادگی, مورد نظر باشد كه ((مرد)) برای آن ((سرمایه گذاری)) می كند, از این نظر تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد و نباید خصوص مرد ((مشتری)) نامیده شود
ولی این بیان نیز نمی تواند كمك به آن تفسیر نماید, زیرا مشتری به معنی حقیقی اش, در جایی صدق می كند كه ((اشترا و خریداری)) در كار باشد, و چون در ازدواج خرید و فروشی صورت نمی گیرد, لذا هیچ یك از مرد و زن ـ مشتری و بایع ـ خریدار و فروشنده نیستند و هرگز زن در قبال مهریه, خود را به مرد نمی فروشد, چه اینكه به كار بردن تعبیر ((خرید و فروش)) در عقد نكاح, آن را فاسد و باطل می سازد.
((خریدار)) بودن مرد در ازدواج, نه جنبه اقتصادی, بلكه, اشاره به حقیقت دیگری دارد:
طبیعت, مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن, طبیعت زن را گل, و مرد را بلبل, زن را شمع و مرد را پروانه قرار داده است.(۲۳)
بر این اساس متفكر عالی قدر شهید مطهری می گوید:
((عجبا می گویند چرا قانون مدنی, لحنی به خود گرفته است كه مرد را خریدار زن نشان می دهد, اولا این مربوط به قانون مدنی نیست, مربوط به قانون آفرینش است, ثانیا مگر هر خریداری از نوع مالكیت و مملوكیت اشیإ است, طلبه و دانشجو ((خریدار)) علم است(۲۴), متعلم خریدار معلم است, مرد ((خریدار وصال زن)) است نه خریدار ((رقبه)) او)).(۲۵)
و البته خریدار باید چیزی برای پرداخت كردن داشته باشد تا بتواند محبوب را متوجه خود سازد, از این رو حافظ كه خود را ((خریدار)) می داند, از اینكه ((چیزی)) برای نثار خوبان كردن ندارد, افسوس می خورد:
شیراز معدن لب لعل است و كان حس
من جوهری مفلس از آن رو مشوشم
از بس كه چشم مست در این شهر دیده ام
حقا كه می نمی خورم اكنون و سرخوشم
شهریست پركرشمه و خوبان ز شش جهت
چیزیم نیست ور نه ((خریدار)) هر ششم
و خلاصه آنكه چون مرد مجذوب و خواهان است و به دنبال محبوب به راه می افتد, لذا بهای سنگین این خریداری را می پردازد: ((عمری زندگی كردن و بار آن را بر دوش گرفتن)).
با این بینش, در ((هر)) زندگی, مرد باید برای پرداخت ((بیشترین بها)) آماده باشد ـ اغلی الثمن ـ حتی اگر مهریه ((اندك)) و ناچیز باشد, پس امام علیه السلام, با بیان این نكته كه مرد ((خریدار)) است و حق اوست كه بداند با چه كسی می خواهد ((زندگی)) كند, او را برای ((نظر)) به همسر آینده خود, مجاز می شمارد. نه اینكه چون مهریه سنگین می پردازد, برای نظر مجاز است, و قهرا اگر مهریه سنگین نیست, ((نظر كردن)) وجهی ندارد و توقع نگاه داشتن, بی جاست!!(۲۶)
كلیت حكم ـ جواز نظر ـ برای همه ازدواجها, خود گویای آن است كه علت آن نیز ((عام)) است و مربوط به ((مهریه سنگین)) نیست.
علامه طباطبایی, در ذیل آیه مربوط به ((مهریه)), آن را از لحاظ ((عرفی)) مانند ((پولی)) می داند كه در برابر ((جنس)) پرداخت می شود, و آیه قرآن را ((تإیید)) همین تلقی عرفی می داند.(۲۷) در حالی كه قرآن, هر چند بر ((مهریه)) صحه گذارده و آن را تإیید كرده, و با آوردن كلمه ((نحله)) به صراحت چنین برداشتی را ((تخطئه)) نموده و آن را مردود دانسته است.
جان كلام, در معنی خریدار بودن مرد به بالاترین قیمت ـ یشتریها باغلی الثمن ـ, همان بیان رسای استاد عالی قدر, شهید مطهری است كه می گوید:
((یعنی آنچه انسان در زندگی زناشویی مایه می گذارد, از هر چیز گرانبهاتر است, واضح است كه مراد ((مهریه)) نیست, زیرا ارزش پولی مهریه, ((گرانبهاترین قیمت)) نیست, بلكه مقصود این است كه می خواهد با او زندگی كند و عمر خویش را با او به سر برد)).(۲۸)
محمد سروش
پی‏نوشت‏ها:
۱ـ علامه حلی, تذكره, ج۱, كتاب النكاح, بی ص.
۲ـ محقق كركی, جامع المقاصد, ج۲, ص۲۸۴.
۳ـ شهید ثانی, مسالك الافهام, ج۷, ص۴۰.
۴ـ شیخ طوسی, الخلاف, ج۴, ص:۲۴۷ و قال المغربی: لا یجوز ان ینظر الیها و لا الی شیء منها اصلا.
۵ـ عبدالرحمن الجزیری, الفقه علی المذاهب الاربعه, ج۴, ص۲۱.
۶ـ احمد بن حنبل, مسند, ج۴, ص;۲۲۶ اذا طرح الله فی قلب امرء خطبه امرإه فلا بإس ان یتإمل محاسن وجهها.
۷ـ النووی, المجموع, ج۱۶, ص:۱۳۸ اذا اراد احدكم ان یتزوج امرإه فلینظر الی وجهها و كفیها.
۸ـ عبدالرحمن الجزیری, الفقه علی المذاهب الاربعه, ج۴, ص۲۲ به نقل از سنن ترمذی.
۹ـ الحر العاملی, وسأل الشیعه, ج۱۴, ص۵۹.
۱۰ـ معاصم, جای دستبند است.
۱۱ـ الحر العاملی, وسأل الشیعه, ج۱۴, ص۳۶.
۱۲ـ الحر العاملی, وسأل الشیعه, ج۱۴, ص:۳۰ اذا تزوج الرجل المرإه لجمالها او لمالها لم یرزق ذلك.
۱۳ـ الحر العاملی, وسأل الشیعه, ج۱۴, ص:۱۷ انما المرإه قلاده فانظر ما تتقلد.
۱۴ـ سوره بقره, آیه ۱۸۷.
۱۵ـ الحر العاملی, وسأل الشیعه, ج۱۴, ص۵۹.
۱۶ـ شیخ انصاری, كتاب النكاح, ص۴۰.
۱۷ـ مبانی عروه الوثقی (تقریرات آیت الله خوئی) كتاب النكاح, ج۱, ص۲۵ و ۳۱.
۱۸ـ برخی محققان این روایت را چنین معنی كرده اند: اگر مرد نگاه كند و بپسندد و بعد اقدام به ازدواج كند, ((ضمانت تداوم ازدواجش)) بیشتر می شود. ولی قابل توجه است كه ((یودم)) نه به معنی ((تداوم)) ازدواج, بلكه به معنی ((لذت بخش شدن)) زندگی است همان گونه كه ((ادام)) ـ خورشت ـ طعام را مطبوع و لذت بخش می كند. زمخشری این واژه را از ((إدم الطعام)) می داند و روایت را چنین معنی می كند: نگاه, باعث اصلاح و به وجود آمدن انس و الفت می شود (الفأق فی غریب الحدیث, زمخشری, ج۱, ص۲۹) و ابن اثیر نیز, آن را به ((الفت و سازگاری)) معنی كرده است (النهایه فی غریب الحدیث, ابن اثیر, ج۲, ص۳۲). استاد مطهری این روایت را, این گونه نقل كرده است: ((احری إن یدوم بینكما)) و به ((بهتر شدن ((دوام)) ازدواج)) معنی كرده است (مسإله حجاب, شهید مطهری, ص۱۹۹). متإسفانه اشتباه در نقل متن روایت, به ترجمه هم سرایت كرده است (نگاه كنید به سنن ترمذی, ج۲, ص۲۷۵).
۱۹ـ محمدحسن النجفی, جواهر الكلام, ج۲۹, ص۶۶.
۲۰ـ علامه طباطبایی, تفسیر المیزان, ج۴, ص۱۶۹.
۲۱ـ ر.ك. نظام حقوق زن در اسلام, استاد مطهری, ص۲۰۲ و ۲۰۴.
۲۲ـ شیخ محمد عبده در این باره مطلبی قابل توجه دارد: و ینبغی ان یلاحظ فی هذا العطا معنی اعلی من المعنی الذی لاحظه الذین یسمون انفسهم الفقها من ان الصداق و المهر بمعنی العوض عن البضع و الثمن له, كلا ان الصله بین الزوجین إعلی و إشرف من الصله بین الرجل و فرسه او جاریته و لذلك قال ((نحله)) فالذی ینبغی ان یلاحظ هو ان هذا العطا آیه من آیات المحبه و صله القربی و توثیق عری الموده و الرحمه (تفسیر المنار, سیدرشید رضا, ج۴, ص۳۷۶).
۲۳ـ استاد مطهری, نظام حقوق زن در اسلام, ص۱۵.
۲۴ـ حافظ:
معرفت نیست در این قوم خدا را مددی
تا برم گوهر خود را به ((خریدار)) دگر
ناصر خسرو:
مرد خرد را به علم یاری ده
كه خرد علم را ((خریدار)) است.
۲۵ـ استاد مطهری, نظام حقوق زن در اسلام, ص۱۶.
۲۶ـ برخی محققان برای اثبات آنكه ((ثمن)), همان ((مهریه)) است و جواز نظر كردن, مستند به این پرداخت مالی است به روایت حسن سری از امام صادق(ع) استناد كرده اند: ((سإله عن الرجل, ینظر الی المرإه قبل ان یتزوجها؟ قال نعم, فلم یعطی ماله؟)). ولی این روایت به دلیل ((مرسله بودن)), صلاحیت استناد ندارد. دلالت این روایت نیز بر تفسیر مورد نظر, مورد تإمل است.
۲۷ـ علامه طباطبایی, تفسیر المیزان, ج۴, ص۱۶۹.
۲۸ـ استاد مطهری, مسإله حجاب, ص۲۰۰.
ماهنامه پیام زن
منبع : معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم


همچنین مشاهده کنید