جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا
نخبگان و سند چشمانداز
امروزه ریشه تحولات و دگرگونیهای اجتماعی را به مجموعه عوامل مختلف و متنوعی نسبت میدهند و به لحاظ خصلتهای تحقیقی مرتبط با علوم اجتماعی تا حد ممكن از نگاه تكساحتی به رویدادهای چندبعدی پرهیز میگردد. با این وجود شكی نیست كه انسانها اعم از فرد یا افراد مهمترین كارگزاران تغییرات اجتماعی به حساب میآیند.
این انسانها با توجه به توانمندیهای شناختهشده و نیز نقش و میزان تاثیر آنان در فرآیندها و دگردیسیهای اجتماعی به دو دسته نخبگان و تودهها تقسیم میشوند. همین تقسیمبندی به ظاهر ساده در طول تاریخ مباحث و مطالعات اجتماعی مصدر و منشاء نزاع و كشمكشهای فكری دامنهداری گردیده و تا عصر حاضر ادامه یافته است.
واژه نخبه اساسا یك اصطلاح عربی است كه از ریشه نَخب یعنی جدا كردن و برگزیدن گرفته شده و حتی مفهوم انتخاب و انتخابات هم ریشه در همین واژه دارد.و اما بحث و موضوع نخبه و توده در علوم اجتماعی از دایره محدود تایید صرف نقش برجستهتر افراد در رخدادها و مناسبات اجتماعی فراتر رفته و در قالب نظریههای متنوع جامعهشناسی رخ نموده و ظاهر گردیده است. نظریههایی كه نهتنها معتقدند افراد نخبه در شكلگیری و جهتگیری تاریخی جوامع نقش ممتازی داشتهاند بلكه سخت بر این باورند كه جهتگیریهای آینده جوامع بشری نیز صرفا میبایست توسط نخبگان و برگزیدگان تعیین گردد و تودههای مردم در همان مسیری حركت كنند كه سرآمدانشان ترسیم كردهاند.
پیشینه تاریخی و بنیادهای فلسفی نخبهگرایی به افلاطون بازمیگردد كه معتقد بود رهبری سیاسی جامعه را باید خردمندان و دانشمندان بر عهده بگیرند. نظریه <حكیم حاكم> و یا <فیلسوفشاه> در قرون بعدی توسط فلاسفه و بهویژه اندیشمندان سیاسی بسط یافت تا اینكه در قرن بیستم نهتنها سبب تولد چندین نظریه سیاسی شد بلكه در عمل هم حكومتها و رژیمهایی سر برآوردند كه نخبهگرایی را تا سر حد یك ایدئولوژی خونین و دهشتناك ارتقا داده و گسترش بخشیدند.
البته مكتب نخبهگرایی صرفا در حوزه عمل سیاسی آن هم در چند رژیم یادشده متوقف نگردید بلكه از نیمه دوم قرن بیستم دستكم چهار نظریه پرآوازه و شناخته شده در دفاع از الیتیسم در حوزه نظری و عملی شكل گرفت و به ثبت رسید. در كشور خود ما نیز آموزههای مكتب نخبهگرایی بر اندیشمندان و نویسندگان وقت بیتاثیر نبوده است. خاصه اینكه موضوع قهرمانپروری و قهرمانپرستی در پیشینه تاریخ و ادبیات ایرانزمین پایدار مانده است. سرتاسر نوشتههای احمد كسروی در تاریخ مشروطه ذكر دلاوری قهرمانانی است كه تودههای بازمانده از عصر بیخبری را بر حكومت مستبد قاجاریه شوراندهاند. همچنین شرح زندگی مبارزان و روشنفكرانی نظیر طالبوف، آخوندزاده و میرزاآقاخان كرمانی و مهمتر از همه شرح شجاعت امیركبیر از سوی فریدون آدمیت هم چیزی نیست جز توصیف رفتار و كردار افرادی كه با نوشتهها و اقدامات خود یك ملت خوابیده را بیدار كردهاند.و اما مقصود اصلی ما از تعریف و توصیف نخبگان و نخبهگرایان آن هم در موضوع سند چشمانداز در واقع درك بیشتر از نقش و تاثیر نخبگان در فراز و فرود توسعه همهجانبه كشور است و از آنجا كه سند چشمانداز نوعا یك الگو، نظریه و راهبرد توسعه و پیشرفت و یا به بیانی تغییر و تحول اجتماعی به حساب میآید بنابراین جایگاه نخبگان به عنوان كارگزاران اصلی تغییرات اجتماعی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
واقعیت این است كه در سند چشمانداز نهتنها جایگاهی رفیع به نخبگان اختصاص یافته بلكه در فرآیند اجرا و تحقق اهداف چشمانداز نیز وظایف و مسوولیتهایی برای آنان لحاظ شده است. با مطالعه مبحث مربوط به نخبگان در سند و نیز بخشهایی از كتاب چشمانداز ایران فردا نوشته محسن رضایی به برخی از وظایف نخبگان در قبال سند چشمانداز به ویژه در مرحله <تدوین و ترویج> اشاره گردیده است. با این وجود هم در خصوص معرفی و تعریف نخبگان، هم راجع به جایگاه و وظایف آنان نسبت به سند و هم درباره دلایل همكاری نخبگان در تدوین و اجرای سند چشمانداز اگر نگوییم انتقاد حداقل ابهاماتی موجود است كه در بخش بعدی این نوشتار در حد توان به آن پرداخته خواهد شد. از سویی نباید فراموش كرد كه در عصر حاضر یعنی اوایل قرن بیستویك میلادی به دلیل گستردگی، تنوع و پیچیدگی مشاغل و حرفهها گروه یا طبقه تازهای از نخبگان سر برآوردهاند كه دیگر در قالبهای سنتی قابل تعریف و گنجاندن نیستند. از اینرو در طبقهبندی جدید نخبگان میبایست علاوه بر سنجش نسبت آنان با قدرت، حكومت و نظام سیاسی با عوامل دیگری نظیر باورهای دینی، ارزشهای ایدئولوژیكی، اقتصاد، صنعت، تكنولوژی و فرهنگ نیز سنجیده شوند. در این صورت با انبوهی از نخبگان مختلف شامل نخبگان حكومتی، نخبگان پیرامونی، نخبگان بیرونی، نخبگان دینی، نخبگان ایدئولوژیكی، نخبگان تكنوكرات، نخبگان مالكیت، نخبگان كاریزما و ... مواجه میگردیم كه بررسی نسبتهای مختلف آنان اعم از تعاملی، تعارضی، تقابلی، انطباقی و همسویی آنان با سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق بیست سال آینده از هر حیث ضروری به نظر میرسد. این بررسیها موضوع و محور بعدی این مجموعه یادداشتها را شامل خواهد شد.
عباس میرزاابوطالبی
منبع : روزنامه اعتماد ملی
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران حجاب رئیس جمهور رئیسی دولت دولت سیزدهم توماج صالحی سریلانکا مجلس شورای اسلامی پاکستان رهبر انقلاب کارگران
کنکور تهران سیل هواشناسی سازمان سنجش آتش سوزی فضای مجازی سلامت شهرداری تهران پلیس اصفهان فراجا
قیمت خودرو قیمت طلا خودرو دلار بازار خودرو بازنشستگان قیمت دلار ارز بانک مرکزی مسکن ایران خودرو قیمت سکه
موسیقی ترانه علیدوستی تلویزیون مهران مدیری سینمای ایران سحر دولتشاهی سینما کتاب بازیگر تئاتر
کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
آمریکا اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه جنگ غزه فلسطین روسیه چین حماس طوفان الاقصی اوکراین ترکیه
پرسپولیس فوتبال استقلال بارسلونا بازی جام حذفی فوتسال تیم ملی فوتسال ایران لیگ برتر انگلیس باشگاه استقلال تراکتور باشگاه پرسپولیس
تیک تاک ناسا رونمایی مریخ اپل تسلا فیلترینگ
مالاریا کاهش وزن زوال عقل سلامت روان داروخانه