جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

توسّل در سیره پیشوایان


توسّل در سیره پیشوایان
● معنی توسّل و حقیقت آن
توسّل از خانواده وسیله است، و به معنی واسطه قرار دادن چیزی برای تقرّب به خداوند متعال است، مانند این كه نردبان وسیله رفتن به پشت بام و آسانسور وسیله رفتن به طبقات بالای ساختمان است، و یا هواپیما وسیله رفتن از اینجا به مكه است و... به این منظور لغت شناس معروف می‏نویسد:«توسّل الیه بكذا؛ تقرّب الیه بحرمهٍٔ آصرهٍٔ تعطفه علیه؛به فلان موجود متوسّل شد، یعنی به وسیله احترام و مقام آنچه نظر وی را جلب می‏كند به او نزدیك گردید.»(۱)
یكی از مصادیق توسّل، واسطه قرار دادن پیامبران و امامان و اولیاء خدا در درگاه
الهی است. یعنی ما خود را در پیشگاه الهی، حقیر و گنهكار می‏دانیم از این رو خود را لایق نمی‏دانیم كه به طور مستقیم، با ذات پاك الهی تماس بگیریم، بلكه یكی از آبرومندان درگاهش را كه یكتاپرست كامل و حقیقی است و در دریای توحید غرق است واسطه قرار می‏دهیم، تا خداوند به آبروی او به ما لطف كند، جای بسی تعجب است كه بعضی (مانند وهّابیان) این گونه توسل را شرك می‏دانند، در صورتی كه اگر با توجّه عمیق بیندیشیم می‏توانیم دریابیم كه این گونه توسل، عین توحید است، زیرا اولاً ما از اولیاء خدا به طور مستقل چیزی نمی‏خواهیم، بلكه آنها را واسطه قرار می‏دهیم، و ثانیاً آنها از این رو كه عبد خالص وفانی در ذات پاك خدا هستند، و دارای توحید كامل در ابعاد مختلف می‏باشند واسطه قرار می‏دهیم، چرا كه خود را دارای توحید ناقص می‏دانیم، بنابراین واسطه قرار دادن انسان‏های والا كه در اوج توحید هستند، موجب تقویت توحید، و بیزاری بیشتر از هرگونه شرك است، نه این كه موجب شرك باشد.
● توسل از دیدگاه قرآن
در قرآن در آیات متعدد به مسأله صحیح بودن توسل، تصریح یا اشاره شده است، و از آنها به خوبی استفاده می‏شود كه وسیله و واسطه قراردادن شخصیت‏های آبرومند نه تنها ممنوع نیست، بلكه شایسته و محبوب خواهد بود. به عنوان نمونه نظر شما را به چند آیه جلب می‏كنیم:
۱) «یا ایّها الّذین آمنوا اتّقوا اللّه و ابتغوا الیه الوسیلهٔ ؛ ای كسانی كه ایمان آورده‏اید از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و وسیله‏ای برای تقرّب به او بجویید».(۲)
منظور از وسیله در این آیه همان وسیله قرار دادن و وساطت چیزی است كه موجب تقرّب به درگاه خدا است. كه مهمترین آنها عبارت است از: ایمان به خدا و رسول خدا(ص)، جهاد، اخلاص، نماز، زكات، روزه،حج و عمره، صله رحم، صدقه پنهانی و آشكار و هرگونه كار نیك كه انسان را از سقوط نجات دهد، چنان كه این مطلب در فرازی از گفتار حضرت علی(ع) آمده است.(۳)
به طور كلی از روایات استفاده می‏شود كه توسل بر چهار گونه است:
الف) توسل به ایمان
ب) توسل به كارهای نیك
ج) توسل به دعای بندگان صالح(۴)
د) توسل به اولیای خدا، چنان كه در صدر اسلام تا كنون بین مسلمانان، معمولی و متعارف بوده و هست.
۲) «ولو انّهم اذ ظلموا انفسهم جائوك فاستغفروا اللّه و استغفر لهم الرّسول لوجدوا اللّه تواباً رحیماً؛ (۵) و اگر این مخالفان هنگامی كه به خود ستم می‏كردند (و فرمان‏های خدا را زیر پا می‏گذاشتند) به نزد تو (ای پیامبر) می‏آمدند، و از خدا طلب آمرزش می‏كردند، و پیامبر هم برای آنها استغفار می‏كرد، خدا را توبه‏پذیر و مهربان می‏یافتند.»
این آیه بیانگر آن است كه واسطه قرار دادن پیامبر(ص) برای شفاعت و دعا كردن برای انسان‏های گنهكار، مطلوب و مفید بوده و موجب نتیجه خوب خواهد شد.
و از آیه ۱۱۴ سوره توبه كه بیانگر استغفار ابراهیم خلیل(ع) برای پدرش است نیز این مطلب را تأیید می‏كند.
۳) قالوا یا ابانا استغفر لنا ذنوبنا انّا كنّا خاطئین ـ قال سأستغفر لكم ربّی انّه هو الغفور الرّحیم؛(۶) (فرزندان یعقوب به پدر خود) گفتند: ای پدر ما از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه كه ما خطا كار بودیم ـ یعقوب گفت: به زودی برای شما از پروردگارم آمرزش می‏طلبم، كه او آمرزنده و مهربان است.»
بنابراین مطابق این آیات، توسل به دعای بندگان شایسته، و واسطه قرار دادن آنها در درگاه الهی روا و جایز است.
● نمونه هایی از مطلوبیت توسل در روش پیامبر (ص) و امامان(ع)
از سیره درخشان زندگی پیامبران و پیامبر اسلام و امامان (ع) فهمیده می‏شود كه آن حضرات توسل دیگران را تأیید نموده و یا خود به اولیاء خدا توسل جسته‏اند، با توجه به اینكه آنها فانی در توحید و آموزگار آن بوده و از هرگونه شرك دوری می‏جستند، تأیید آنها دلیل بر این است كه مسأله توسل هیچ گونه ناسازگاری با اصل توحید ندارد، بلكه وسیله‏ای سالم و كارساز برای تقرب به درگاه ذات پاك خدا است، در این راستا نظر شما را به نمونه‏های زیر جلب می‏كنیم:
الف) در روایات متعدد آمده پیامبرانی مانند حضرت آدم، نوح ، ابراهیم، موسی و... پنج تن آل عبا(ع) را در درگاه الهی واسطه قرار داده‏اند، در قرآن می‏خوانیم: «فتلقّی آدم من ربّه كلماتٍ فتاب علیه؛(۷)سپس آدم (ع) از پروردگار خود كلماتی دریافت داشت، (و با آنها توبه كرد) و خداوند توبه او را پذیرفت.» مطابق روایات متعددی كه از طرق ائمه اهل بیت(ع) رسیده، مقصود از این كلمات، بهترین مخلوقات خدا محمّد(ص)، علی،فاطمه، حسن و حسین(ع) بوده‏اند. از جمله از امام صادق(ع) روایت شده كه پیامبر(ص) فرمود: آدم(ع) هنگام توبه به درگاه الهی گفت: «اللّهمّ انّی اسئلك بحقّ محمّدٍ و آل محمّدٍ لمّا غفرت لی؛ خدایا از درگاه تو به حق محمّد (ص) و آل او مسئلت می‏جویم كه مرا بیامرزی.»(۸)
نیز روایت شده شخصی از امام صادق(ع) پرسید: منظور از كلمات در آیه «و اذ ابتلی ابراهیم ربّه بكلماتٍ فاتمّهنّ؛(۹)به خاطر بیاورید هنگامی كه خداوند ابراهیم را به وسایل مختلف آزمود.» چیست؟ امام صادق (ع) فرمود: همان كلماتی است كه آدم (ع) آنها را از خدا دریافت نمود و به وسیله آنها توبه كرده و توبه‏اش پذیرفته شد، و آن این بود كه به خدا عرض كرد: «یا ربّ اسئلك بحق محمّدٍ و علیٍّ و فاطمهٔ و الحسن و الحسین الّا تبت علیّ ؛پروردگارا! به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) از درگاهت مسئلت دارم كه توبه‏ام را بپذیر.»(۱۰)
ب) ترمذی دانشمند معروف اهل تسنن به عنوان شاهد بر جواز توسل روایت می‏كند: مردی نابینا به محضر پیامبر(ص) آمد و گفت از خدابخواه تا به من سلامتی چشم بدهد. پیامبر(ص) فرمود: اگر بخواهی دعا می‏كنم و اگر بخواهی تأخیر می‏اندازم و این بهتر است. او عرض كرد اكنون دعا كن، آن حضرت به او فرمود: وضوی كامل بگیر و دو ركعت نماز بخوان و این گونه دعا كن: «پروردگارا! من از تو درخواست می‏كنم به وسیله محمّد (ص) پیامبر رحمت، ای محمّد! من به وسیله تو به درگاه خدا متوجّه می‏شوم، خداوندا او را شفیع من ساز.» نابینا به این دستور عمل كرد، و بینا شد.(۱۱)
از این روایت به خوبی استفاده می‏شود كه پیامبر(ص) توسل را به آن شخص نابینا دستور داد، و توسل مطلوب اسلام و موجب نتیجه سودمند است.
ج) ابن ابی الحدید دانشمند معروف اهل تسنن از علی (ع) چنین روایت می‏كند: «...روزی از رسول خدا(ص) درخواست دعا برای آمرزش كردم، آن حضرت برخاست و دو ركعت نماز خواند و سپس دست به سوی آسمان بلند كرد و عرض نمود: «اللّهم بحقّ علیٍّ عندك اغفر لعلیٍّ ؛خداوندا! به حق آن مقامی كه علی(ع) در پیشگاه تو دارد علی(ع) را ببخش.»(۱۲)
د) روایت شده حضرت زهرا(س) هنگام رحلت جان سوز رسول خدا(ص) در بالین او نشسته بود و این شعر ابوطالب را می‏خواند:
و ابیض یستسقی الغمام بوجهه
ثمال الیتامی عصمهٌٔ للارامل
سفید رویی كه مردم به بركت چهره او از درگاه خدا طلب باران می‏كنند، او كه فریادرس یتیمان و پناه بیوه زنان است.»(۱۳)
در صحیح دارمی از ابن جوزا روایت شده یك سال در مدینه قحطی سختی رخ داد، بعضی شكایت به عایشه بردند، او سفارش كرد كه بر فراز قبر رسول خدا(ص) بروید و روزنه‏ای در سقف ایجاد كنید، تا به بركت قبر پیامبر(ص) از طرف خدا باران نازل شود. آنها به این دستور عمل كردند و باران فراوانی بارید.»(۱۴) این روایت بیانگر آن است كه عایشه یكی از همسران رسول خدا(ص) قبلاً مسأله مطلوب بودن توسّل و نتیجه بخشی آن را در عصر رسول خدا(ص) تجربه كرده بود، كه چنین سفارشی نمود.
و) ابن شهرآشوب در مناقب به سند خود از امام باقر (ع) نقل می‏كند: در عصر رسول خدا(ص) مردی گناهی كرد، و سپس خود را مخفی نمود( تا او را دستگیر نكنند) تا اینكه روزی در خفا در یك راه خلوت حسن و حسین(ع) را دید، آنها را بر دوش خود گرفت و به محضر رسول خدا(ص) آمد و ملتمسانه عرض كرد: «ای رسول خدا! من پناه آورده‏ام به خدا، و به وسیله این دو كودك.»
پیامبر (ص) آن چنان خندید، به گونه‏ای كه دستش را بر دهانش گرفت، آنگاه به آن مرد گفت: «اذهب فانت طلیقٌ؛ برو كه تو آزاد شده هستی.»
سپس به حسن و حسین(ع) فرمود: این مرد شما را در مورد نجات خود، شفیع خود قرار داد تا او راشفاعت كنید. در این هنگام این آیه نازل شد:«ولو انّهم اذ ظلموا انفسهم جائوك فاستغفروا اللّه و استغفر لهم الرّسول لوجدوا اللّه توّاباً رحیماً؛اگر آنها كه به خود ظلم كردند نزد تو می‏آمدند، و از خدا طلب آمرزش می‏كردند، و پیامبر هم برای آنها استغفار می‏كرد، خدا را توبه‏پذیر می‏یافتند.»(۱۵)
هـ) شیخ صدوق(ره) نقل می‏كند: مردی از اهالی بلخ برده (غلام)ای داشت، به همراه او به مشهد برای زیارت مرقد حضرت امام رضا(ع) آمدند، در آنجا آن غلام به امام متوسل شد كه خداوند وسیله آزادی او را از بردگی فراهم كند، و نیز دارای همسر و باغی شود، او و اربابش پس از سجده طولانی در حرم حضرت رضا(ع) برخاستند، ارباب هماندم بی آنكه به خواسته غلامش آگاه باشد به او رو كرد و گفت: تو را در راه خدا آزاد كردم، و نیز فلان كنیزم را آزاد نمودم و او را همسر تو گرداندم و مهریه او را بر عهده گرفتم. و فلان باغ را نیز به شما دونفر وقف نمودم، و شما نیز آن را بعد از خود وقف نسل خود كنید. غلام با شنیدن این گفتار، منقلب شد و گریه كرد و گفت: «سوگند به خدا و سوگند به این امام همام من در سجده همین تقاضا را از حضرت رضا(ع) نمودم، و به آن حضرت متوسل شدم، اینك می‏بینم به نتیجه رسیدم.»(۱۶)
در قسمت آخر این گفتار نظر شما را به مناظره جالب دكتر تیجانی با آیت اللّه العظمی شهید سید محمد باقر صدر جلب می‏كنم:
دكتر سید محمد تیجانی از اهالی تونس كه از اهل تسنن و مالكی بود و شیعه شده و چندین كتاب پیرامون حقانیت تشیع نوشته در یكی از كتاب‏هایش به نام «ثمّ اهتدیت» می‏نویسد: به نجف اشرف سفر كردم، و توسط یكی از دوستانم به محضر آیت اللّه العظمی سید محمد باقر صدر(۱۷) رسیدم نخست از ایشان پرسیدم: علمای سعودی می‏گویند دست بر قبر كشیدن و توسل به صالحین و تبرّك جویی از آنان، شرك به خدا است، نظر شما چیست؟ آیت اللّه صدر فرمود: «هرگاه دست كشیدن بر قبر و توسّل جستن به این نیت باشد كه آن‏ها(بدون اذن خدا) نفع و ضرر می‏رسانند چنین كاری شرك است، ولی مسلمانان یكتاپرست می‏دانند كه تنها خدا نفع و ضرر می‏رساند، و اولیاء خدا وسیله و واسطه هستند، بنابراین با این نیت كه آنها واسطه هستند هرگز شرك نیست. همه مسلمین از سنّی و شیعه از عصر رسول خدا(ص) تا كنون در این امر اتفاق نظر دارند. به استثنای وهّابیان كه در قرون جدید پیدا شده‏اند(۱۸) و بر خلاف اجماع مسلمین رفتار می‏نمایند. و دست بر قبر كشیدن و توسل به اولیاء خدا را شرك می‏دانند.» آنگاه فرمود: مرحوم سید شرف الدّین (محقق بزرگ اسلامی، صاحب كتاب ارزشمند المراجعات) در عصر سلطنت عبدالعزیز سعودی، توسط او به مناسبت عید قربان دعوت شد، آقای شرف الدین این دعوت را پذیرفت و نزد عبدالعزیز سعودی رفت، و یك جلد قرآن كه دارای جلدی پوستین بود به شاه عربستان(عبدالعزیز) هدیه كرد، شاه آن را گرفت و بوسید و به عنوان احترام بر پیشانی خود گذاشت. سید شرف الدین از این فرصت استفاده نمود و ناگهان گفت: «ای شاه! چرا این جلد را می‏بوسی و این گونه از آن احترام می‏نمایی، با این كه این جلد چیزی جز پوست بز نیست؟» شاه گفت: غرض من از بوسیدن جلد، قرآنی است كه در داخل آن قرار دارد، نه خود جلد. آقای شرف الدین بی‏درنگ فرمود: احسنت ای پادشاه! ما شیعیان نیز وقتی پنجره یا اطاق قبر پیامبر(ص) را می‏بوسیم،می‏دانیم كه آهن نمی‏تواند كاری كند، غرض ما آن كسی است كه ماورای این آهن‏ها و چوب‏ها است. ما می‏خواهیم به رسول خدا(ص) احترام كنیم همان گونه كه شما با بوسیدن پوست بز، به قرآن كریم احترام كردی. شاه سخن شرف الدین را پذیرفت، و حاضران تكبیر گفتند، در آن سال او اجازه داد كه از تبرك‏جویی به قبر رسول خدا(ص) جلوگیری نكنند.(۱۹)
حجهٔ الاسلام و المسلمین محمد محمدی اشتهاردی
پی‏نوشت‏ها:
۱. لسان العرب، واژه وسل، ج ۱۱، ص ۷۲۴.
۲. سوره مائده، آیه ۳۵.
۳. «انّ افضل ماتوسّل به المتوسّلون...»(نهج البلاغه، خطبه ۱۱۰) ماجرای اصحاب رقیم كه در روایات آمده حاكی است كه توسّل به اعمال نیك موجب نجات خواهد شد(نورالثقلین، ج ۳، ص ۲۴۹)
۴. چنان كه در آیه ۷ و ۸ سوره یوسف استفاده می‏شود.
۵. سوره نساء، آیه ۶۴.
۶. سوره یوسف، آیه ۹۷ و ۹۸.
۷. سوره بقره، آیه ۳۷.
۸. احتجاج طبرسی، به نقل نورالثقلین، ج۱، ص ۶۷. نظیر این مطلب در كتاب وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۳۷۱، و كتاب التوصل الی حقیقهٔ التوسّل، ص ۲۱۵ نقل شده است.
۹. سوره بقره، آیه ۱۲۴.
۱۰. تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۸.
۱۱. وفاء الوفاء، ص ۳۷۲، التوصّل الی حقیقهٔ التوسّل، چاپ بیروت، ص ۱۵۸.
۱۲. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۲۰، ص ۳۱۵ و ۳۱۶.
۱۳. محدّث قمی، انوار البهیه، ص ۳۵.
۱۴. تفسیر روح المعانی، ج ۴، ص ۱۱۴ و ۱۱۵.
۱۵. مناقب ابن شهرآشوب، ج ۳، ص ۴۰۰؛ بحار، ج ۴۳، ص ۳۱۸.
۱۶. عیون اخبار الرّضا، ج ۲، ص ۲۸۲.
۱۷. شهید صدر در ۴۷ سالگی در شب ۱۹ فروردین سال ۱۳۵۹ هـ.ش به دست دژخیمان بعث عراق به شهادت رسید.
۱۸. مسلك وهابیت به شیخ محمد فرزند عبدالوهّاب منسوب است. وی در سال ۱۱۵۳ هجری قمری، عقیده وهّابی‏گری را تأسیس و منتشر نمود.
۱۹. اقتباس از كتاب آنگاه...هدایت شدم، ص ۹۲ و ۹۳.
منبع : ماهنامه پاسدار اسلام


همچنین مشاهده کنید