چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

شرایط اجابت دعا از دیدگاه عقل از سید بن طاووس


شرایط اجابت دعا از دیدگاه عقل از سید بن طاووس
● احساس ذلّت در پیشگاه حضرت حقّ
شایسته است دعا کننده در حال دعا توجّه داشته باشد که وی مملوک خداوندگار توانا و قاهری است که بر او آگاهی و اشراف دارد، و اینکه بنده هیچگاه بی نیاز از مولایش نبوده و هیچ زمانی نیست که خواسته ای از او نداشته باشد. و نیز توجّه داشته باشد که خداوند - جلّ جلاله - که مالک همه چیز اوست ، دارای بزرگترین جلالت و بزرگی و شکوه و والایی است ، و وی که بنده اوست ، در پست ترین مرتبه فرو مایگی و پستی و کاستی قرار دارد، و از سویی اصل و خاستگاهش به ترتیب مراحل آفرینش از خاک و گِل ، و گلِ سیاه بدبوی متغیّر، و آب پَست است ، و از سوی دیگر دستش از ناحیه زندگانی و وجود و تندرستی و تدبیر اصول سعادتمندی در دنیا و آخرتش ، خالی است .
پس اگر بنده با وجود این خصوصیّتها، اگر با مولایی که همواره به او نیکی نموده ، و توانا و قاهر است و بر او آگاهی و اشراف دارد، مخالفت نموده و این مخالفت را به آن خاستگاه ناتوان و آسیب پذیر و پست و نکوهیده اش بیافزاید، و جلالت و اقبال و توجّه خدا به خود را کوچک بشمارد، و در کردار و گفتارش با او ستیز کند، و نظرش بر خلاف نظر او - که در تمام حالات به صلاح بنده است - باشد؛ باید هنگام دعا و مناجات بسان بنده برده خیانت پیشه و ذلیل در پیشگاه مولای خویش ایستاده ، و همانند شخص فرومایه با شخصیّتی عزیز و بزرگوار، و شخص حقیر نیازمند با مالک بی نیاز و والا و بزرگ ، و چون فرد ناتوان ناچیز با مولایی که بیم و هراس از او دارد، و گفتگوی خیانت پیشگان و جنایتکاران با کسی که از همه مالکان بزرگتر است و هر وقت که بخواهد توانایی انتقام گرفتن را دارد، او را مورد خطاب قرار دهد.
● مقدّم داشتن مقصود حضرت حقّ و اشتغال به یاد او
همچنین باید هنگام دعا و مناجات مقصود خداوند - جلّ جلاله - از فراخواندن تو به محضر مقدّسِ وجود خویش را بر مقصود خویش ، که درخواست رحمت و جود و بخشش است ، مقدّم بداری ، به گونه ای که هنگام دعا لذّتی که از ستایش و تقدیسِ بزرگی و تعظیم شاءن و مقام او، و اعتراف به احسانش احساس می کنی ، نزد تو محبوبتر از برشمردن حوایج خویش باشد، اگر چه خواسته هایت از امور مهمّ دارفنا بوده ، و یا برای دفع بزرگترین بلاها و گرفتاریها باشد.
ای بنده ، اگر خداوند - جلّ جلاله - را از روی یقین می شناختی ، مسلّماً می دیدی که اشتغال داشتن به حفظ حُرمت و حقّ رحمت او، تو را به اجابتِ و مساعدتی که خواسته توست ، زودتر نایل می گرداند. چنانکه در روایت آمده که امام صادق (ع ) فرمود:
همانا خداوند - عزّوجلّ - می فرماید: هرکس به جای مسئلت نمودن از من ، به یاد و ذکر من مشغول گردد، برترین عطایایی را که به درخواست کنندگان از خود می دهم ، به او عطا می کنم .
اینک می گویم : آنچه را که من در این مقام از پیشوایان اسلام که مقتدای ما هستند، می دانم این است که پیامبر اکرم - علیه افضل السّلام - فرمود برترین دعا، دعای من و دعای پیامبران پیشین است . آنگاه تنها کلمه لا إِلَه إِلا اللّه را بر زبان جاری نمود، و ستایش خدا را بجا آورد. عرض شد که : کجای این کلام ، دعاست ؟ حضرت - که درودهای خداوند بر او و خاندان او و بر اصفیاء وبرگزیدگان پیش و بعد از او باد! - فرمود که (بدین مضمون ) کدامیک از این دو، به منظور دعا کننده و مسئلت کننده آشناتر، و سزاوارترند که فضایل از او درخواست شود؟ آیا خداوند - جلّ جلاله - یا عبداللّه بن جذعان ؟ آنجا که امیّهٔ بن ابی الصّلت او را ستود و گفت :
اءَاءَذْکُرُ حاجَتی ، اءَمْ قَدْ کَفانی
حَیاؤُکَ؟ إِنَّ شیمَتَکَ الْحَیآءُ
إِذا اءَثْنی عَلَیْکَ الْمَرْءُ یَوْماً
کَفاهُ مَنْ تَعَرَّضَهُ الثَّنآءُ
- آیا حاجتم را ذکر کنم ، یا شرم و حیای تو از برآورده نکردن خواسته ام برای من کافی است ؟ زیرا شرم و حیا، سرشت و خوی توست .
اگر روزی ، کسی ثنای تو را گوید، کسی که مدح و ثنا متوجّه اوست (یعنی خود تو) برای او کافی خواهد بود.
بدین ترتیب و طبق معنای این شعر: مدح و ثناگویی ممدوح در برآورده شدن حوایجِ ستایشگر کفایت می کند، پس خداوند - جلّ جلاله - به خاطر کمال بخشش و رحمتش به برآورده کردن حوایج شایسته تر است .
● عواقب سوء غفلت در حال دعا
بنابراین هرگاه دیدی ، قلب و عقل و نَفْس تو هنگام تضرّع و بر این اوصاف متّصف است ، بدان که در محضرِ وجود و جوُدِ خداوند قرار گرفته ای ، و چه عنایتها، و چه کلید سعادتمندیها و زود مستجاب شدن دعا که نصیبت گشته است !
ولی امر دیدی قلبت به غفلت ، و عقلت به فراموشی گرفتار است ، و به جای اشتغال به خداوند - جلّ جلاله - امور دیگر به خود سرگرم نموده ، و در حال دعا گویی به یقین احساس می کنی که گویی در محضر هیچ کس نیستی ، و در پیشگاه خداوند بلند پایه ای که خداوندگار عالمیان است قرار نداری ، و خاکساری عبودیّت و بندگی بر چهره ات نمایان نیست ، و هیچ خوف و هراسی از هیبت و شکوه بزرگ الهی نداری ، و حدّاقلّ حالت جنایت پیشگان و بزهکاران نافرمان را نیز که هنگام دیدن مولایشان لرزه به اندامشان می افتد، نداری ، مسلّماً بدان که به واسطه گناهانت از خداوندی که به همه نهانیها آگاه است ، محجوب گردیده ، و به خاطر عیبها و کاستیهایت از آن مقام دوست داشتنی بر کنار گشته ، و به جهت ویران نمودن قلبت از رسیدن به خواسته ات ممنوع شده ای ، لذا بترس از اینکه خداوند - جلّ جلاله - به عدم ایمان تو گواهی دهد زیرا کسانی را که خداوند - جلّ جلاله - به بی ایمانی آنان گواهی بدهد به هلاکت و گمراهی مبتلا خواهند شد. به خداوند بزرگ و پاکیزه می فرماید:
إِنَّمَا الْمُؤْمِنوُنَ الَّذینَ إِذا ذُکِرَ اللّهُ، وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ؛ وَ إ ذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ، زادَتْهُمْ إِیماناً، وَ عَلی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ. (۳۹)
- تنها کسانی مؤمن هستند که وقتی یاد از خدا می شود، دلهایشان می لرزد، و هنگامی که آیات خدا بر آنان خوانده می شود، بر ایمانشان افزوده می گردد، و تنها بر پروردگارشان توکّل می نمایند.
پس بسان بنده ای که مولایش بر سوء بندگی و پلیدی درون و شیوه ناپسند او آگاهی پیدا کرده ، و از درگاهش رانده ، و از آستانه اش دور نموده ، او را از جمله این گونه عذاب نموده که به جای مشغول نمودن به شرافت مقام رضا و خشنودی خویش ، به دنیا سرگرمش نموده است ، بر حالِ نَفْسِ خویش گریه کن .
بنابراین ، اگر با وجود دارا بودن صفات نکوهیده ای که ذکر نمودیم ، استجابت دعاهایت به تاءخیر افتاد، مسلّماً گناه از ناحیه توست ، و تو بودی که بر اساس باور درست ، مولای خویش را نخوانده ، و بر دَرِ توفیق او نایستاده ای .
محمد هادی توکلی


همچنین مشاهده کنید