جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


روابط ایران و فرانسه در زمان فتحعلی شاه


روابط ایران و فرانسه در زمان فتحعلی شاه
در نیمه اول قرن سیزدهم هجری وقایع و حوادث بزرگ و مهمی در اروپا روی داد که اثرات آن از حدود اروپا خارج شد و به دیگر نقاط جهان نیز وارد شد.
در این میان ایران هم به نوبه خود از اثرات آن حوادث مهم مانند انقلاب کبیر فرانسه و جهانداری ناپلئون کبیر و لشکرکشی ها و فتوحات او بی نصیب نماند.
سیاست خارجی ناپلئون اول و عشق او به غلبه بر انگلستان و جنگ های بین ایران و کشور استعمارطلب روسیه تزاری خواه ناخواه دربار فرانسه و ایران را به هم نزدیک کرد.
در پی تهاجم سپاه روسیه به ناحیه قفقاز در سال ۱۲۱۸هـ.ق. فتحعلی شاه که درصدد جلب متحدی بود، نامه ای مبنی بر علاقه خود به عقد اتحاد با فرانسه به ناپلئون نوشت.
ناپلئون با آنکه با این اتحاد موافق بود، اما چون اطلاعات دقیق و کاملی از وضع سیاسی و عمومی ایران نداشت، بعد از رسیدن نامه فتحعلی شاه، ژوبر مترجم و منشی دربار خود را از راه عثمانی به ایران فرستاد تا تحقیقات خود را از دو کشور مزبور به امپراتور گزارش دهد. کمی بعد از حرکت ژوبر، ناپلئون آجودان مخصوص خویش رومیو را نیز به ایران فرستاد. رومیو در رجب سال۱۲۲۰ هـ.ق. با منشی خود وارد تهران شد، اما چند روز بعد از ورود به ایران وفات یافت. ۹ ماه بعد از مرگ رومیو، ژوبر که قبل از ورود به ایران برای انجام ماموریتی به عثمانی رفته بود، به ایران آمد و به حضور فتحعلی شاه رسید. اما او نیز به علت بیماری نتوانست در ایران دوام آورد و ناگزیر شد ایران را ترک کند و به اروپا برگردد.
ژوبر بعد از رسیدن به فرانسه، بدون تعلل نامه های فتحعلی شاه را به ناپلئون رساند و ناپلئون نیز برای تکمیل اطلاعات خود از ایران، ژوانن و دلابلانش و بن تان را به ایران فرستاد. رسیدن سفیران ناپلئون به ایران نویدی شادی بخش برای فتحعلی شاه بود و او را به ناپلئون و وعده هایش امیدوار کرد. و درست به همین دلیل هنگامی که دولت روسیه به وسیله فرستادن سفیری به ایران تقاضای مصالحه کرد، او از پذیرش شرایط صلح خودداری کرد و فوراً میرزا رضاخان قزوینی را به سفارت نزد ناپلئون فرستاد تا درباره اتحاد دو دولت قراردادی با امپراتور منعقد کند. ناپلئون نیز چون با پیشنهادهای فتحعلی شاه کاملاً موافق بود و عقد قرارداد را متناسب با منافع خود می دید، سفیر ایران را با کمال گرمی پذیرفت و در اردوگاه فین کنشتاین عهدنامه ای که متضمن یک مقدمه و ۱۶ ماده بود، بین دو کشور ایران و فرانسه به امضا رسید. این عهدنامه به مناسبت محل عقد قرارداد به عهدنامه فین کنشتاین معروف شد. عهدنامه فین کنشتاین در ظاهر خواسته ها و مقاصد فتحعلی شاه را تامین می کرد اما در باطن مواد قرارداد طوری تنظیم شده بود که ناپلئون می توانست هر موقع که بخواهد از زیر بار تعهدات خود شانه خالی کند. فرانسه در این قرارداد متعهد شده بود که استقلال ممالک موجوده ایران را تضمین کند و حق ایران بر گرجستان را به رسمیت بشناسد و به قوای ایران در تخلیه نیروهای روس از خاک ایران کمک کند، همچنین در زمان جنگ نیرو و ادوات جنگی در اختیار ایران بگذارد. ایران نیز متعهد شد که به انگلیس اعلان جنگ فوری بدهد، و آنان و اتباع شان را از خاک ایران خارج کند و سرحدات ایران را بر روی عموم عمال انگلیس ببندد و با افغان ها و قبایل هرات برای حمله به متصرفات انگلیس در هند متحد شود و در صورتی که ناپلئون قصد لشکرکشی به هندوستان را داشت به سپاه فرانسه اجازه عبور از خاک ایران را بدهد. در این عهدنامه آنچه به نفع فرانسه بود، همه واضح و مثبت و مواد راجع به منافع ایران مبهم و قابل تردید بود و در هر صورت ناپلئون می توانست آن مواد را بنا به مقتضیات زمان و سیاست خویش توجیه و تفسیر کند.
پس از عقد قرارداد فین کنشتاین، ناپلئون چون شنیده بود از طرف فرمانفرمای هندوستان و پادشاه انگلیس، سفیری به نام سرجان ملکم به ایران آمده است، برای آنکه هر چه زودتر از نفوذ انگلستان در دربار قاجار جلوگیری کند، هیاتی را به ریاست سرتیپ گاردان روانه ایران کرد. غ۱۲۲۲هـ.قف فتحعلی شاه نیز بعد از ورود گاردان به ایران برای عمل به تعهداتش، عسکرخان افشار ارومی را به نمایندگی سیاسی به دربار ناپلئون فرستاد و برای آنکه صمیمیت خود را نسبت به ناپلئون ابراز کند و گاردان را در اجرای دستور نظامی امپراتور برای تعلیم افواج ایرانی تشویق کند، فوراً سفیر خود را از بمبئی احضار کرد و دستور داد تا کلیه انگلیسی ها را از خاک ایران بیرون کنند و جزیره خارک را به تصرف فرانسویان بدهند.
اما این روابط دوستانه ایران و فرانسه نیز پایدار نماند و بر اثر ملاقات ناپلئون با تزار روسیه و عقد معاهده تیلسیت بین آن دو امپراتور سیاست ناپلئون نسبت به ایران به کلی تغییر کرد و امپراتور فرانسه، گاردان را با دادن دستورهای جدید مامور کرد که حتی المقدور وسایل عقد صلح بین ایران و روسیه را فراهم کند و از تجهیز سپاه ایران و مخالفت علنی با دولت روسیه خودداری کند. فتحعلی شاه نیز وقتی از عقد قرارداد تیلسیت آگاه شد و فهمید که ناپلئون برخلاف تعهدات خود در ملاقات با تزار و در موقع انعقاد عهدنامه نامی از ایران نبرده و نسبت به استرداد سرزمین های از دست رفته ایران در قفقازیه پافشاری نکرده است، متوجه بی اساس بودن قول و پیمان ناپلئون شد و دوباره دست یاری به سوی انگلستان دراز کرد.
این پیشامد و بی ثباتی قول و وعده های گاردان به طور کلی موجب سلب اطمینان فتحعلی شاه از هیات اعزامی ناپلئون شد و شاه به وسیله میرزا شفیع صدراعظم اجازه مرخصی هیات اعزامی را از ایران به گاردان اطلاع داد.
گاردان نیز که دیگر توقف خود را در ایران بی فایده می دانست و از بی اعتنایی فتحعلی شاه نسبت به خود حس کرده بود که دربار قاجار به جانب انگلستان متمایل شده است، مقررات عهدنامه فین کنشتاین را به رخ دربار ایران کشید و شاه را متوجه این نکته کرد که ورود سفیر انگلیس به خاک ایران برخلاف مقررات آن عهدنامه است و در صورتی که اجازه ورود به سفیر انگلیس داده شود، او و همراهانش خاک ایران را ترک خواهند کرد. فتحعلی شاه که منتظر چنین فرصتی بود، فوراً با مراجعت هیات نظامی فرانسوی به اروپا موافقت کرد و گاردان رسماً از فتحعلی شاه اجازه مرخصی گرفت و با همراهان خود از تهران خارج شد و از طریق آذربایجان و ارزنهٔ الروم و آسیای صغیر عازم اروپا شد. غ۱۲۲۳ هـ.قف و به این ترتیب رابطه سیاسی دو کشور ایران و فرانسه به پایان رسید.
مانه وفا
منابع؛
۱- ایران در دوره سلطنت قاجار، علی اصغر شمیم، انتشارات زریاب
۲- ماموریت گاردان در ایران، تالیف دکتر آلفرد دوگاردان فرانسوی، ترجمه عباس اقبال
۳- تاریخ ایران، تالیف سرجان ملکم انگلیسی، ترجمه میرزا اسمعیل حیرت
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید