جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


یاد‎ ‎یاران


یاد‎ ‎یاران
‏به دیدار یار رفتن سخت است. چه کسی گمان می برد سیاوش که تیر آرش رادر کمان زمانه گذاشت تا عشق و ‏نان را به سرزمینش بیاورد، اینقدر دور از دماوند در خاک سرد غربت خفته باشد. نام سیاوش کسرائی را بر ‏سنگ دیدن باورنکردنی است، اما واقعیت دارد.‏
● ‎‎روسپی نا مردمان در کار‎‎
باد خنکی می‌وزد و برجانم می‌نشیند، احساس سبکی می‌کنم. آدرس گورستان را از کسی که نه می‌شناختمش ‏و نه دیده بودمش گرفتم. ایستگاه‌های آخر تراموای ۷۱، گورستان عمومی شهر، کنار قطعه هنرمندان ولی "‌بر ‏خیابان".‏
از میز پذیرش هتل آدرس تراموای ۷۱ را می‌پرسم، مرد که هندی تبار می‌زند، با تعجب می‌پرسد: "کسی را ‏آن‌جا داری؟" دنبال جمله کوتاهی می‌گردم و در ذهنم می‌گذرد "بیاد آر، عموهایت را می‌گویم، از مرتضی ‏سخن می‌گویم" تلخ و کوتاه می‌گویم عمویم. ‏
راننده ترام کمک می‌کند تا بلیت تهیه کنم. تراموا حرکت می‌کند. از روی نقشه تعداد ایستگاه ها را می‌شمارم. ‏سواد گورستان پدیدار می‌شود و بعد ایستگاه، پیاده می‌شویم. با عجله از پیر زن گل فروش که در حال جمع ‏کردن بساطش است دسته گلی می‌خرم. وارد دفتر اطلاعات می‌شوم، جوانک بیشتر به نئو نازیست‌ها می‌ماند ‏تا نگهبان گورستان. انگلیسی نمی‌داند با ایماء و اشاره حالیم می‌کند که مقبره‌های بتهون، موتزارت و بقیه ‏کجاست و تازه می‌فهمم از درب اصلی وارد نشده‌ام.
گورستان بزرگ‌تر از آن است که فکر می‌کردم. آباد ‏است ولی شهرشان آباد‌تر است. راه می‌افتیم سمت درب اصلی بلکه اطلاعات بیشتری بدست آید. گرمای هوا ‏دور از انتظار است، امروز گرم‌ترین روز تاریخ اطریش است. دما ۳۹ درجه در وین باور نکردنی است. ‏نگهبان درب اصلی پیرمردی است که او هم انگلیسی نمی‌داند در مقابل سئوال من با نگاهی حق به جانب شانه ‌ها را بالا می‌اندازد و می‌گوید ‏No Computer‏. در آخرین لحظه کاغذی بر می‌دارد و می‌نویسد ‏‎۲۷A,۲۷B‏.‏
مقبره‌های بزرگان موسیقی جهان را راحت پیدا می‌کنیم ولی حد و حصاری نمی‌یابیم که نشان دهد قطعه ‏هنرمندان تا کجاست. گشتی می‌زنم، نه خبری نیست. "شاید راهنمایی پیرمرد موثر باشد"‌ به سمت قطعات ‏‎۲۷A,۲۷B‏ راه می‌افتیم. قطعه‌ای برای مسلمین جدا کرده‌اند، پیرمرد از نام ایران فکر کرده بود شاید سیاوش ‏آن‌جا خفته است. قبرهای زیادی آن‌جا نیست همه را می‌بینم، دو سه ایرانی، یک بوسنیایی و الباقی پاکستانی، البته ‏از روی نام‌ها حدس می‌زنم که این‌طور باشد. با مقایسه این قطعه با الباقی گورستان یاد خاورمیانه خودمان می‌‏افتم و البته اروپا. از قبله گاه این قطعه یاد شعر وحدت می‌افتم که برای والا پیامدار سروده بود و هر از گاهی از ‏رسانه ملی و با صدای مرحوم فرهاد پخش می شود و رسانه ملی چه جمهوری اسلامی وارانه (‌صفت دیگری به ‏ذهنم نرسید) از آن استفاده می کند و در عوض سراینده اش این‌جا تنها، با خود می گویم حقش این نبود و به یاد ‏حق‌های مسلم‌مان می‌افتم. ‏
صدای ناقوس وا می‌دارد به ساعت نگاه کنم، وقت زیادی نمانده، گورستان ساعت ۸ تعطیل می‌شود. دوباره باز ‏می‌گردیم به قطعه هنرمندان چند خیابان اصلی و فرعی را بالا و پایین می‌رویم. قرار گذاشته‌ایم یکی سمت ‏چپ را بگردد و یکی سمت راست را در خیابان بین قطعات ‏‎ ۳۳Aو‎۳۳D ‎‏ چند ده متری جلو می‌رویم. فریاد ‏پریزاد به خود می‌آوردم: "پیدایش کردم اینجاست".‏
● سیاوش کسرایی ۱۳۷۴-۱۳۰۵ ‏
بهمن ماه سال ۷۴ در شب‌های جشن واره در سینما ماندانا منتظر فیلم ضیافت هستیم. ‏
‏ "راستی سیاوش کسرایی فوت شد" فرج می‌گوید. ‏
دلم مالش می‌رود، احساس خفقان دارم. صدایش در گوشم می‌پیچد "دلم از مرگ بی زار است، که مرگ اهرمن ‏خو آدمی خوار است"‌. یاد آرش می‌افتم و حماسه‌ای که سیاوش کسرائی سرائید. یاد دبستان و کتاب فارسی و به ‏یاد می‌آورم که یاد گرفتم عشق به مرز و بوم را، آزادگی را، کار کردن، عشق ورزیدن، در غم انسان نشستن، ‏امید، ایمان، مرگ، آرمیدن را. به یاد می‌آورم پیکار نیکی و بدی را که چگونه می‌دهد. امید می‌نماید راه. عمو ‏کیوان کنار دیوار می‌نشیند سیگاری می‌گیراند و قطرات اشک، چند نفری در سینما دوره مان می‌کنند و ‏برایشان می‌گویم.‏
● راستی شعر آرش از کتاب های درسی حدف شده؟ ‏
کنار قبر می‌نشینم، چقدر تنهاست، به رسم بهشت زهرای خودمان چند ظرفی آب و شستشوی سنگ قبر و آب ‏دادن چمن‌های اطراف، شمع شمعدان را می‌خواهم روشن کنم قطعه کاغذی حاوی پیامی از یک کتاب فروش ‏برای سیاوش در شمع‌دان قرار دارد. ‏
باد خنکی می‌وزد و بر جانم می‌نشیند، ‌احساس سبکی می‌کنم، سنجابی از گوشه‌ای می‌رمد و از درختی بالا ‏می‌رود و باز به یاد می‌آورم "جنگلی هستی تو ای انسان، ای روئیده آزاده". شعر "پس از من شاعری می‌آید" ‏را برایش می‌خوانم و با سیاوش وداع می‌کنم. ‏
نوشین مهربان
گرفته از: روزآنلاین
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید