شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا
رفیق خوب مثل تابستانی است که برف ببارد
ایرج قادری جزو نامهایی است که او را نمیتوان در سینمای ایران نادیده گرفت. قادری هم در جایگاه بازیگر و هم در مقام کارگردانی نقش حساس و تعیینکنندهای ایفا نموده است. پا به دفتر قادری که میگذاری، به سالهای دور پرتاب میشود. پوستر فیلمهای قدیم و جدیدش بر دیوار خودنمایی میکند. برادرکشی، کوچه مردها و... قادری کارنامه درخشانی از خود به یادگار گذاشته و این را به خوبی میتوان در آثارش دید.
فیلمهای پرفروش تاراج، برزخیها و دادا در اوایل انقلاب و این سالها سام و نرگس، میخواهم زنده بمانم، آکواریوم و حتی همین فیلم آخرش محاکمه. محاکمه درام خوشساختی است که این روزها تماشاگران فراوانی را به سالنهای سینما کشانده است. قادری آنچنان که باید از محاکمه راضی نیست، در گفتههایش چندین بار تاکید میکند که محاکمه خیلی بهتر از اینها میشد.
قادری از مطبوعات دل پری دارد. در آغاز گفتوگو میگوید: قلم قیمتی دارد ولی آن چیزهایی که از ذهن تراوش میشود و روی کاغذ نوشته میشود، حائز اهمیت است. در این سالهایی که در دنیای سینما مشغول به کار بودم همیشه دچار این مخمصه شدم. آدمهای صاحب قلم بعضیهایشان کملطفی میکنند. من با نقد مشکلی ندارم، نقد بسیار هم سازنده است. قادری محاکمه را بهعنوان فیلم ایدهآلش نمیداند و میگوید: اگر دغدغه نداشته باشم و فضا و بستر مناسبی فراهم شود بهتر از اینها را میسازم. قدری در گفتوگویش از همکاری با هدایت فیلم، رفاقت چندین سالهاش با سعید مطلبی و بازیگران نسل جوان میگوید. فیلم محاکمه بدون هیچ برنامهریزی در گروه سینمایی قدس که قرار بود سنتوری به نمایش درآید، اکران شد. دوست داریم موضوع اکران فوقالعاده محاکمه را از زبان خودتان بشنویم.
ما خودمان هم تا ۴۸ ساعت قبل از اکران خبر نداشتیم که قرار است محاکمه به جای سنتوری اکران شود! در عرض ۴۸ ساعت کپیهای فیلم راآماده کردیم و به سینماها رساندیم! حتی از محاکمه آنونس هم پخش نشده بود. شبهای اول اکران مشکل پوستر و پلاکارد داشتیم، ولی هدایت فیلم و مخصوصا آقای شایسته زحمتهای زیادی کشیدند تا فیلم را به نمایش بگذارند. امیدوارم مشکل فیلم آقای مهرجویی هم حل شود و سریعا به نمایش درآید.
▪ فیلم تبلیغات خاصی نداشته ولی فروش بالای فیلم حاکی از این است که مردم رابطه خوبی با آن برقرار کردهاند و به تماشایش رفتهاند...
ـ خب، یک طرف قضیه مردم هستند که خالصانه از آنها تشکر میکنم ولی من قاطی کردم فیلم خوب و تمیز میسازید یک جور استقبال میشود و دور از جان، فیلمی دیگر هم که بسازید یک جور دیگر استقبال میشود. روی سخنم این نیست که خدای نکرده به کسی بربخورد. مردم همه فیلمها را میبینند، حالا کدام فیلم نمره خوب میگیرد دست ما نیست بلکه به موضوعاتی دیگری برمیگردد. فکر میکنم از این بحث بگذریم بهتر باشد. خیلی حرف دارم ولی...
▪ در محاکمه بعد از سالها دوباره با سعید مطلبی همکاری داشتید. از این رفاقت قدیمی برایمان بگویید؟
ـ آقای سعید مطلبی دوست بسیار عزیز من است، نزدیک به چهل سال است که با هم دوست هستیم و این مساله همیشه در میان دوستان حائز اهمیت بوده که چگونه این دو نفر بعد از گذر این همه سال، هنوز هم در کنار هم فعالیت میکنند. برای سعید مطلبی احترام فراوانی قائل هستم. مطلبی نویسنده بسیار باسوادی است. در این دوره زمانه داشتن یک رفیق کار بسیار مشکلی است. رفیق خوب داشتن مانند تابستانی است که برف بیاید.
▪ نظرتان در مورد فیلمنامه محاکمه چیست؟
ـ مطلبی در نگارش محاکمه زحمت فراوانی کشید و سنگ تمام گذاشت. محاکمه فیلم خوبی بود و خیلی بهتر از این هم میشد آن را ساخت، ولی یک جا برخورد کردیم به این موضوع که از دقیقه ۴۰ فیلم به بعد نتوانیم مقصود اصلیمان را اعمال کنیم. این موارد را برای اولین بار است که میگویم. دوستان گفتند با آن نگاهی که شما دارید زمان نمایش فیلم با مشکل روبهرو میشود. اگر فیلمنامه اولیه را موبه مو کار میکردیم، محاکمه با الان زمین تا آسمان تفاوت داشت.
▪ آیا این نظارت از طرف تهیهکننده فیلم اعمال شد؟
ـ به نظرم از این موضوع بگذریم بهتر باشد. فقط این را میگویم فیلم ساخته شده الان بر پرده سینماهاست و گویا مردم هم از کار راضی هستند.
▪ محاکه را هم مانند فیلمهای گذشتهتان با هدایت فیلم کار کردید. رابطهتان با آقای شایسته چگونه است؟
ـ خیلی سال است که آقای مرتضی شایسته را میشناسم به او علاقه و دوستش دارم. در این سالها رابطه خوبی بین ما شکل گرفته و توانستهایم کارهای موفقی ارائه بدهیم و این جای شکر دارد.
دو تا برادر یا دو تا رفیق خوب ممکن است سر موضوعاتی با هم مشکل داشته باشند. بین بنده و آقای شایسته هم چنین مشکلاتی پیش آمده، ولی خیلی انگشتشمار و محدود.
▪ محاکمه تمام المانهای یک سینمای استاندارد و حرفهای را در خود جای داده فیلمنامه خوب، بازیگران شناخته شده و ... به نظر خودتان نام خود ایرج قادری برای کشاندن مردم به سینماها چقدر تاثیرگذار بوده است؟
ـ اگر دال بر خودستایی بنده نکنید خیلیها بدون اینکه دوست یا آشنای من باشند خیلی جدی بنده را مورد محبت قرار دادند. خودم دوست ندارم در فیلمی بازی کنم که نمره قبولی نیاورد و من به فیلم تحمیل شوم. اصلا آدمی نیستم که خودم را به فیلم تحمیل کنم. نگاهی منطقی را دنبال میکنم اگر نقش را همتراز با خود نبینم بازی نمیکنم و بازیگر مناسب آن نقش را انتخاب میکنم. حالا با این موارد اگر ایرج قاردی حق مطلب را در فیلم محاکمه ادا کرده سهمش را گرفته است.
▪ در آکواریوم حضور کوتاهی داشتید ولی در محاکمه نقش اصلی را برعهده دارید. ایرج قادری در این سالها نسبت به بازیگری چقدر دغدغه دارد؟
ـ فوقالعاده از دروغ و تزویر متنفرم و هرگز دروغ نمیگویم. من اصلا دغدغه بازیگری ندارم. بعضی از دوستان در جاهایی گفتهاند ایرج قادری آرزوی بازیگری داشته! بنده هرگز چنین حرفی نزدهام بلکه گفتم آدمی منطقی هستم و اگر خودم را برای نقش مفید ارزیابی نکنم، حتما از حضور در آن نقش صرفنظر میکنم و کس دیگری را جایگزین میکنم. در مورد نقش پرتوی محاکمه هم بدینگونه بود. دیدم نقش به تواناییهایم نزدیک است بنابراین قبول کردم بازی کنم حالا نقش چقدر مفید واقع شده، مردم با حضورشان در سالنهای سینماباید آن را ثابت کنند. من در حیطه کار خودم آدم قلدری هستم و مصمم و منطقی عمل میکنم. برادر، دوست یا آشنا را غیرممکن است در فیلم بگنجانم. در جایی هم اگر حضور خودم را مفید ندانم به ایرج قادری بازیگر مرخصی میدهم.
▪ سینمای ایرج قادری را با نام سینمای <مخاطب پسند> و یا <سینمای بدنه> ارزیابی میکنند. خودتان با این گزینهها موافقید؟
ـ سینمای <بدنه> و <مخاطبپسند> و این حرفها، واژههای است که جدیدا بهوجود آمدهاند. سینمای بدنه یعنی چه؟ شما یک فیلم خوب بساز تا مردم هم خوششان بیاید! سینمای پرمخاطب و فیلم فارسی یعنی چه؟ پس من به مردم توهین کنم بگویم شما ابلهید که فیلم من را میبینید! مردم فیلم را تماشا میکنند، من به آنها احترام میگذارم. این جا باید به قلمها اشاره کنم. گفتارم با شما نیست با دوستانی است که با قلمشان به آدم توهین میکنند. آنها با نوشتن این حرفها به مردم توهین میکنند که ای مردم که میروید فیلم ایرج قادری را میبینید شما نادانید! بنده با احترام به همه فیلم میسازم و سعی میکنم اثری را ارائه کنم که لایق شعور مردم باشد.
▪ در اکثر کارهایتان نسبت به عدالت اجتماعی دغدغه داشتهاید و همواره آن را به نوعی به نمایش گذاشتهاید از سام و نرگس و میخواهم زنده بمانم گرفته تا همین محاکمه ...
ـ در اینباره جا دارد موردی را متذکر شوم. بسیاری براین باورند که من در تمام فیلمهایم از صحنههای دادگاه استفاده میکنم و همه هم تکراریاند. سام و نرگس، داستان مجزایی داشت و یا میخواهم زنده بمانم هم به نوعی دیگر. اصلا این فیلمها چه ربطی به محاکمه دارند؟ آدم این موارد را که میشنود خسته و دلزده میشود تمام دلخوشیهایش نسبت به فیلم ساختن متزلزل میشود. داستان فیلم میگوید که من باید از چه لوکیشنی استفاده کنم. در داستان محاکمه قتلی اتفاق افتاده، پس باید به قاضی و دادگاه رجوع کرد. اگر من و شما با هم دعوایمان شود، در آخر برای حل مشکلمان کجا میرویم؟
▪ از جایگاه کارگردانی، محاکمه یک سروگردن بالاتر از آکواریوم قراردارد؟ خودتان از کارگردانی محاکمه راضی هستید؟
ـ نمیدانم این نکته درست است که میگویم یا نه. من آدم دیرپسندی هستم. هنوز خیلی جا دارد که کارهای بهتری ارائه بدهم. نمیتوانم بگویم این کار خیلی خوب بوده و حرف آخر من است. اگر رها باشیم و دستمان باز باشد، کارهای بهتری میتوانیم انجام دهیم.
▪ یکی از ضعفهای بزرگ امروز سینمای ایران کمبود بازیگران جوان و به نوعی نقش اول است. مثلا اگر ۲ یا ۳ پروژه با هم شروع به کار کنند، بدون شک با مشکل کمبود بازیگر روبه رو میشوند. بهعنوان کارگردانی که بازیگری در فیلمهایش یکی از موارد مهم و حساس محسوب میشود وضعیت بازیگری را چگونه میبینید؟
ـ خوشحالم که صحبت از مقوله بازیگری شد. ما هر وقت در سینما گفتیم کمبود بازیگر داریم فوری شمشیر میکشند. آقا شمیرها را غلاف کنید. ما بازیگر جوان اصلا نداریم چه دختر چه پسر. وقتی برای فیلمی سراغ بازیگر میرویم سریعا ۴ یا ۵ نام تکراری را پیشنهاد میکنند. مثلا هانیه توسلی، گلشیفته فراهانی و... اینها تعدادشان اندک است. ما باید در زمینه بازیگران جوان دستمان باز باشد. بازیگرانی امثال گلشیفته فراهانی باید تعدادشان زیاد باشد. من اینجا از سوال شما استقبال میکنم و فریاد میزنم که ما بازیگر نداریم. بنده هنرپیشهای را ساخته و پرداختهام به نام جمشید هاشمپور که حدود ۲۵ سال است در قله رفیع بازیگری میدرخشد. یا محمدرضا گلزار یا ... اگر ایرج قادری میآید بازیگری به سینما معرفی میکند، آیا نباید یک دستت درد نکند به او بگویند؟ شما جوانی که در همین فیلم محاکمه نقش منفی را بازی کرد را ببینید. به نظرم کارش را خوب انجام داد و آینده خوبی در انتظارش است یا جوان دیگری که در ایستگاه قطار مهناز افشار را با چاقو زد اینها همه خوبند.
▪ در محاکمه با نقشآفرینیهای زیبایی روبهرو هستیم. مهدی میامی، گوهر خیراندیش و ثریا قاسمی در همان اندک زمانی که حضور دارند، میدرخشند و بازیهای جانداری ارائه میدهند، از انتخاب این بازیگران بگویید.
ـ گوهر خیراندیش عاشق کارش است و در تیپسازی بسیار توانمند برای رسیدن به لهجه افغانی زحمت فراوانی کشید. از کارش بسیار راضی هستم. ثریا قاسمی و مهدی میامی هم فکر میکنم به خوبی در نقشهایشان جا افتاده بودند و اینجا از همهآنها تشکر میکنم. در کنار این دوستان حرفهای جا دارد از دو بازیگر جوان فیلم خانم پاکرو و آقای رنجبر هم یادی کنیم که در ارائه نقشهایشان فراتر از حد انتظار ظاهر شدند و بازیهای بهیاد ماندنی ارائه دادند.
▪ مهناز افشار یکی از بهترین بازیهای سالهای اخیرش را در محاکمه به نمایش میگذارد. افشار در ساخته قبلیتان آکواریوم هم در ارائه نقشش ساختارشکنیهای بسیاری داشت ولی در محاکمه نشان داد که در عرصه بازیگری به پختگی کاملی رسیده...
ـ این دختر اصلا عاشق است، نه اینکه عاشق کسی باشد بلکه عاشقانه کارش را دوست دارد. مهناز افشار نسبت به بنده لطف زیادی دارد و من هم ستایشش میکنم. از بازیش در محاکمه راضیام و فکر میکنم فوقالعاده عمل کرد.
▪ در سالهای دور در زمینه بازیگری جزو سوپراستارها محسوب میشدید. ستارهسازی در سینمای ایران را پس از انقلاب چگونه ارزیابی میکنید؟
ـ در مورد ستارهسازی و سوپراستار شدن در این سالها صحبتهای زیادی شده، مانند همان جریان سینمای بدنه و پرمخاطب. آرتیست خوب ماندگار است و تبدیل به سوپراستار میشود. آرتیست بد مرخص است و باید برود. هنرپیشه خوب میماند و مورد محبوبیت مردم قرار میگیرد. آقای پرستویی را ببینید، این روزها حرف اول را میزند؛ برای اینکه انسانی هنرمند، کاربلد و فوقالعاده نازنین و دوستداشتنی است. بنده از همین جا به ایشان احترام میگذارم. بعد از بازیگر شدن و به مرز سوپراستار رسیدن، موضوع حفاظت از خود پیش میآید. آقای پرستویی همواره در حال حفاظت از خودش است. این روزها همه میخواهند ستاره بشوند، آقا برو زحمتبکش، ریاضت بکش و لیاقت داشته باش تا به حقیقت برسی. این روزها چهرههای زیادی به دفترم میآیند یا در خیابان جلویم را میگیرند و دوست دارند یک شبه سوپراستار بشوند!
▪ اکثرا در فیلمهای خودتان بازی کردهاید. اگر از طرف کارگردانی پیشنهاد خوبی به شما بشود میپذیرید؟
ـ در این مورد بنده نسبت به صحبتهایی که داشتیم باید در خصوص حفاظت از خودم فکر کنم. باید ببینم کار با آن کارگردان موردنظر به صلاحم هست یانه. برایم خیلی قصه مهم است و بعد کارگردان و کارنامه فیلمسازیاش که چه مسیری را طی کرده و در چه موقعیتی قرار دارد اگر بستر مناسبی مهیا باشد چرا نپذیرم؟
▪ بیش از ۴ دهه است که در سینمای ایران به صورت حرفهای مشغول به فعالیت هستید. در جایگاه بازیگری و کارگردانی ایدهآلهایتان نسبت به سینما در این سالها تغییر نکرده؟
ـ میتوانم بگویم که خیلی متالم هستم. این روزگار من را خیلی خسته کرد. سالهای سختی به من گذشت و...
[بغض گلویش را میگیرد و اجازه صحبت کردن را به او نمیدهد] عالمی که داشتم و گذراندم به شکل وحشتناکی به وسیله توفان از بین رفت. خیلی خستهام، این روزها فقط دلخوشیام به الطاف مردم و دوستان است. در این سالها همه چیز عوض شده، من هم دیگر شباب جوانی و روحیه لجامگسیخته نسبت به کار ندارم. بعضی جاها به دیوار برخورد میکنم و به فکر فرو میروم که چرا اینطور شد.
▪ با تمام سختیها و مشکلاتی که پشتسر گذاشتید در آغاز صحبتمان متذکر شدید که هنوز هم فیلم ایدهآلتان را نساختهاید، درست است؟
ـ بله، دوباره هم میگویم، من بهتر از اینها را میتوانم کار کنم. ببینید خیلی شرایط باید دست به دست هم بدهد تا شما بتوانید کارتان را در حد ایدهآل ارائه بدهید. دوست دارم آرام و رها باشم و بدون هیچ دغدغهای فیلم بسازم.
▪ شما جزو کارگردانهایی محسوب میشوید که فیلمهایتان در جشنوارهها مورد بررسی قرار نمیگیرد. اصلا نظرتان درباره جشنواره چیست؟
ـ بنده عطای این جشنوارهها را به لقایش بخشیدهام! چون هرگز فکر حضور در جشنوارهها را نداشتهام و ندارم. اصلا قرار نیست جشنوارهها به من جایزه بدهند. جشنواره را به کسانی میسپارم که واقعا ویژگی، شایستگی، لیاقت و شئوناتشان در حد جشنواره است. جشنواره نوشجان دوستان و برای همهشان آرزوی بهترینها را دارم. بنده هم این گوشه و کنار سعی میکنم بهدور از فکر و خیال حضور در جشنواره، فیلمم را بسازم.
ناصر سهرابی
منبع : پرشیا فیلم کانادا
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سیستان و بلوچستان دولت چین انتخابات مجلس شورای اسلامی شورای نگهبان حسن روحانی جنگ دولت سیزدهم نیکا شاکرمی رهبر انقلاب مجلس
سیل هواشناسی ایران تهران شهرداری تهران باران آتش سوزی هلال احمر سازمان هواشناسی روز معلم پلیس قوه قضاییه
خودرو قیمت خودرو قیمت طلا تورم مسکن بانک مرکزی بازار خودرو حقوق بازنشستگان قیمت دلار دلار ایران خودرو ارز
صدا و سیما مهران غفوریان تلویزیون ساواک موسیقی صداوسیما سریال سینمای ایران تئاتر عفاف و حجاب
اینترنت
رژیم صهیونیستی جنگ غزه فلسطین غزه آمریکا روسیه ترکیه حماس اوکراین نوار غزه انگلیس ایالات متحده آمریکا
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر سپاهان جواد نکونام علی خطیر باشگاه استقلال بازی تراکتور باشگاه پرسپولیس لیگ قهرمانان اروپا
آیفون اپل ناسا صاعقه گوگل تماس تصویری عکاسی تلفن همراه
چای کبد چرب فشار خون