سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا


توسعه ناپایدار زندگی شهری


توسعه ناپایدار زندگی شهری
با گسترش شهر و افزایش جمعیت شهر نشینان پرسش های فراوانی درباره کیفیت زندگی شهری در میان صاحب نظران و متفکران علم مدیریت شهر ایجاد شد. این پرسش ها به مرور سبب بسط و گسترش علم مدیریت شهری شد و به واقع امروز اداره شهرها نیازمند علم و دانشی است که کمتر مدیری در کشور ما از آن بهره برده است.
توسعه روزافزون شهرنشینی از مشخصه های اساسی عصری است که در آن به سر می بریم. امروزه بیش از ۹۰ درصد مردم کشورهای پیشرفته در شهرها زندگی می کنند.
مدیریت شهری در جایگاه فعلی خودش با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کند اما همه هنر مدیریت شهری این است که بتواند از مردم، شهر و امکانات به بهترین وجه بهره بگیرد. در نظام مدیریت مردمی هدف این است که همه حضور داشته باشند، یعنی همه عناصری که در مدیریت شهری موثر هستند باید بتوانند به سهم خود در این امر مشارکت کنند.
در شهرهای ایران، چالش های پایداری چون ایجاد اشتغال، درآمد متناسب با افزایش جمعیت، تامین زیر ساخت ها، خدمات رسانی شهری، آلودگی محیط زیست و منابع طبیعی همواره وجود داشته است که با توجه به تخصصی شدن حوزه های مختلف مدیریت، نیاز به متخصصان مجهز به دانش و تجربه کافی در این بخش ها الزامی به نظر می رسد.
حوزه شهری از مسائلی چون نبود مدیریت واحد شهری، حمل و نقل و ترافیک، حاشیه نشینی، خدمات شهری، ارتقای سطح حفاظت از محیط زیست شهری، مقاوم سازی بافت های فرسوده و منابع درآمدی ناپایدار رنج می برند.
معضلاتی همچون ترافیک، بافت فرسوده، محیط زیست و حریم، از گذشته بر جای مانده و باید برای حل این مشکلات یک حرکت و جهش آغاز کنیم تا هم شهر متحول شود و هم عقب ماندگی های قبلی جبران شود.
این در حالی است که این روند در کشورهای در حال توسعه نیز به سرعت رو به افزایش است. مهاجرت گسترده روستاییان به شهرها، به خصوص کلانشهرها، پدیده ای اجتناب ناپذیر است که تمامی کشورهای جهان سوم و در حال توسعه با آن و با پیامدهای ناخوشایند فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن دست به گریبانند. متناسب با رشد و توسعه شهرها در کشورهای مختلف جهان، مدیریت شهری نیز به مرور تکامل یافته است، به گونه ای که امروزه چگونگی الگوی مطلوب مدیریت شهری یکی از اساسی ترین دغدغه های مدیران ملی و شهری به شمار می رود.
مطالعه ساختار مدیریتی شهرهای مختلف جهان نشانگر این نکته است که توسعه مستمر شهر و ارائه خدمات کیفی در گرو وجود یک ساختار مدیریت شهر یکپارچه و آینده نگر و وجود شهروندانی فرهیخته و دغدغه مند است. متاسفانه در حال حاضر کارآمد نبودن اقدامات پراکنده برخی مدیران و رشد نیافتن فرهنگ شهرنشینی نزد شهروندان باعث شده که هیچ کدام از دو عامل مذکور در کشور ما به طور کامل محقق نشده و در نتیجه، توسعه پایدار کیفیت زندگی شهری سامان نیابد.
تحقق مدیریت واحد شهری، تامین درآمدهای پایدار شهرداری ها و گشودن گره های ترافیکی از مهمترین اولویت های شهر می باشد. اتلاف منابع به همراه دوباره کاری و در نظر نگرفتن اولویت ها از آثار سو» تحقق نیافتن مدیریت واحد شهری در شهرها است و به دلیل نبود این مدیریت هم اکنون چند اداره و نهاد در اداره امور شهر، هر یک به نوعی تصمیم گیری می کنند.
مدیریت شهری در صورتی می تواند موفق باشد که از پایین ترین سطح تا بالاترین سطح آن یعنی از مدیریت شهری، مناطق، نواحی و محلات، لایه های سیاستگذاری و تصمیم گیری وجود داشته باشد.
هر چند به نظر می رسد که شوراهای شهری در ایران قطعا در ابتدای راه قرار دارد و نیازمند تجارب بیشتری است و طبیعتا با گذشت زمان قوانین و اختیارات شورا تغییر خواهد کرد ولی به نظر می رسد در حال حاضر ترکیب اجرایی مجرب و فنی شورا مهمتر از قوانین آن است. اما باید قوانین و اختیارات شوراها مورد تجدید نظر اساسی قرار گیرد و آن را به سمت خاصی سوق دهد که افراد متخصص تری عضو شورا شوند.
شوراهای شهر باید محور برنامه ریزی تمام مسائل مربوط به شهر و مرکز فرماندهی اداره شهر باشند. چون شوراها بهتر می توانند نیازهای شهری اعم از آموزشی، فرهنگی و اجتماعی، ورزشی، بهداشتی، عمرانی و رفاهی را شناسایی نمایند و با هماهنگی بین دستگاه های مربوطه منشا سرعت بخشیدن به پروژه ها و برقراری نظم بیشتر بین دستگاه ها و کاهش هزینه ها باشند.
فرهنگ سازی در ابعاد مختلف زندگی شهری، روانتر نمودن ترافیک شهری مخصوصا در مرکز شهر، افزایش سرانه فضای سبز مفید که منشا کاهش آلودگی های زیست محیطی است، افزایش بهداشت محیط زیست در جامعه، مشارکت دادن بخش خصوصی در فعالیت های عمرانی شهر، تغییر و تحول مبلمان شهری و تلاش در جهت ارتقای سطح و جایگاه واقعی شورا باید از جمله اولویت کاری شورای سوم باشد.
در عصر تمدن شهری بخش مهمی از جمعیت کشور در بسیاری از شهرهای بزرگ ساکن هستند اما هیچ نهاد مستقلی نیست که درباره توسعه آینده و وضعیت فعلی شهرها تصمیم گیرد بلکه سازمان های غیر هماهنگی با هم هر کدام مسوول یک بخش از شهر هستند و زمانی می توان از مردم سالاری سخن گفت که مردم بتوانند پاسخگویی و شفافیت را از نهادهای اجرایی طلب نمایند و بنیاد واقعی مردم سالاری، شوراها می باشند.
اتمام پروژه های نیمه تمام، حل معضل ترافیک، بهسازی بافت های فرسوده، تعیین نیاز سنجی علمی جهت تشخیص نیازهای حقیقی و مطالبات اساسی مردم و برنامه ریزی بر اساس آن، تعیین استراتژی و سیاست کلی و برنامه ریزی و داشتن تقویم کاری، توجه به نظر اساتید و کارشناسان و داشتن مشاورین عالی و رعایت عدالت در انجام طرح ها و پروژه های عمرانی در نقاط مختلف شهری به ویژه مناطق محروم باید در اولویت کاری شورای سوم باشد.
نویسنده : امید سیاوش
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید