چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا


منازل به مقدار احسان دهند شور نیکوکاری در آستانه سال نو اوج می گیرد


منازل به مقدار احسان دهند شور نیکوکاری در آستانه سال نو اوج می گیرد
مناسبت ها و موقعیت هایی در جریان زندگی وجود دارند که لزوم و ضرورت هم آوایی مشارکت در رویداد ملی -ایمانی را دوچندان می کنند. بی تردید این یکدلی، یکنواختی احساس و فکر آدمها را از هر طیف و قشر نیز تغییر می دهد و به عبارت دیگر بیداری دلها سفره های بخشندگی در
کوی و برزنها می گستراند . جویبارهای احیاگر و سبزینه های نیک اندیشی، گلدان های خشک و تهی زندگانی افراد و خانواده هایی نیازمند را با طراوت می کنند.
هفته احسان و نیکوکاری «یکی از مناسبت های فرخنده در گستره کشورمان است که زیبایی درک انسانی اقشار گوناگون مردم در کمک و دلشادکردن هموطنان نیازمند را متجلی می کند.» مولانا جلال الدین، عارف نامی سروده است:
تا ترا حالی نباشد همچو ما
حال ما باشد ترا افسانه بیش
دست میانسالگی اش را بر بدنه درخت تناور می کشد و نگاهی به بلندای هزار دست و پنجه لختش... تبسمی نشاط برانگیز چین های چهره اش را بر می تابد، دل انگیز مثل سریدن رگه های بلورین باران بهاری روی برگی نورسته سرپایین می آورد. گستره بوستان بزرگ را می نگرد. هزاران بوته گلهای ارغوانی، زرد، لاجوردی و... بر تپه های با منحنی کم زیر آفتاب ملایم که به نسیم طلیعه بلوغ طبیعت می درخشند. سلامش می کنم... زمزمه می کند:
چه هوائیست که خلدش به تحسر بنشست
چه زمینیست که چرخش به تولا برخاست.
روند فزونی شور نیکوکاری
دوچیز حاصل عمر است: نام نیک و ثواب
و زین دو در گذری کل من علیها فان
هزاران پایگاه «احسان و نیکوکاری سراسر کشور ۲۰-۱۴ اسفندماه جاری میعادگاه دریافت کمک های نقدی و کالایی مردم بیدار دل برای هموطنان نیازمند (تهیدست) هستند.
برگزاری هفته احسان و نیکوکاری امسال مصادف با ایام سالروز رحلت حضرت محمد«ص» و شهادت امام حسن«ع» و امام رضا«ع» و همزمانی با بیست و نهمین سال تاسیس کمیته امداد امام است.
«منصور قمشه» رئیس ستاد احسان و نیکوکاری کمیته امداد امام خمینی«ره» می گوید امسال به لحاظ مصادف شدن با ایام سوگواری، «شور نیکوکاری» (جشن نیکوکاری) با شعار اکرام نبوی و احسان حسینی و براساس دستاوردهای کمیته امداد که اصولا معطوف به توانمندسازی، عزت نفس، اشتغال، کارآفرینی و به شکوفایی استعداد خانواده های تحت حمایت کمیته امداد است، در پایگاه های کمیته حضرت امام و نیروهای بسیج در سراسر کشور برگزار می شود و آماده دریافت کمک های نقدی و غیرنقدی نیکوکاران خواهند بود.
به گفته وی، سال گذشته مردم نیکوکار ایران اسلامی بیش از ۵۵ میلیارد ریال کمک نقدی و غیرنقدی کردند که در مقایسه با سال ماقبل (۸۴)، ۱۷درصد، و نسبت به دو سال پیشتر- (۸۲) با ۵۵درصد افزایش به جشن احسان و نیکوکاری کمک شده است. مجموعه کمک های نقدی و غیرنقدی مردمی از ابتدای سال فعالیت جشن نیکوکاری تاکنون بالغ به ۳۴۰ میلیارد ریال است که به طور متوسط سالیانه ۳۷ درصد رشد داشته است.
اما مهمتر از کمک های نقدی و کالایی مردم، گسترش فرهنگ نیکوکاری و انفاق در جامعه به ویژه برای نسل جوان، کودکان و خردسالان است که همه ساله شاهد حضور پرشور خانواده ها خاصه جوانان در این مراسم معنوی و ملی هستیم. امسال هم تمهیدات لازم برای برگزاری باشکوه این حرکت فراهم شده است تا انشاالله بتوانیم کمک های بیشتر جذب و به مناطق محروم ارسال کنیم.»
● ۹۵۰۰ پایگاه در سراسر کشور
از «قمشه» درخصوص تعداد پایگاه ها در سطح کشور و نیز این که کمک ها صرفا به خانواده و افراد تحت پوشش کمیته داده می شود یا این که سایر نیازمندان هم از انفاق مردمی بهره مند خواهند شد می پرسم. وی با اشاره به این که در سراسر کشور قریب ۹۵۰۰ پایگاه آماده جمع آوری کمک ها و شور نیکوکاری هستند، می گوید: «کمک ها در اختیار نیازمندان تحت پوشش کمیته امداد و افراد و خانواده های نیازمند دیگر که مورد شناسایی دفاتر کمیته امداد شده یا بشود، گذاشته می شود.
بر آن هستیم پس از جمع آوری کمک های مردمی به ویژه کمک های مردم سخاوتمند تهران را سریعا تفکیک کنیم و تا پایان سال جاری به مناطق محروم ۸استان کشور ارسال و بین نیازمندان توزیع شوند.»
● لذت و نشاط همراهی با مستمندان
یک شهروند، درباره احساس و شور همدلی با مستمندان به شناخت کامل شخص نیازمند و کمک به حد وسع بخشنده اشاره می کند و می گوید: «انسان کمک کننده به همنوع تهیدست خود احساس سبکی می کند خداوند هم به آدم بخشنده کمک می کند. این احسان و انفاق روی روان و فکر سایرین در جامعه نیز اثر مثبت می گذارد.»
«حسن غلامیان» که شاغل در بخش حمل و نقل یک شرکت است، می افزاید: «خوب است در پایان هر روز کارهای انجام داده خود را سبک و سنگین کنیم که مثلا امروز برای مردم -حال دارای هر شغل و خدمت است.- چه کار کرده ایم؟ اگر به نوعی کار خیر و نیک نسبت به کسی انجام داده باشیم مسلما احساس رضایت خاطر می کنیم.»
این راننده نقل احساس رضایت خود از آن که پیشترها فرد نابینایی را که در حاشیه خیابان مترصد چگونه به سلامت عبورکردن از عرض خیابان پرترافیک مانده بود همراهی کرده و به سوی دیگر خیابان رسانده بوده است. مقدمه ای بر خاطره ای از یک کار خوب می کند و می گوید: سال ۷۹ در بیمارستانی بستری بودم. بیمار کنار تخت من، جوانی بود که در اثر ضربه مغزی، بستری شده و تحت درمان بود. او را از شهرستان به تهران منتقل کرده بودند. کسی را در تهران نداشت. مادرش تنها از شهرستان آمده و از او مراقبت می کرد. مادر آن جوان بیمار پس از چند دفعه ای که به عیادت پسرش آمده بود یک بار صحبت وصف و حال زندگیش را تعریف کرد و این که همسرش فوت کرده و روزگار را به سختی می گذراند و از نظر مادی، مشکلاتی دارند. یک روز که برخی از نزدیکان و اقوامم به عیادت من آمده بودند و مادر تهیدست آن جوان بیمار هم حضور داشت. وضعیت زندگی خانوادگی آن مادر و فرزند یتیم را برای اطرافیانم تعریف کردم. همان روز و در همان اتاق بیمارستان، آنها دویست هزار تومان وجه نقد بین خودشان جمع کردند که عینا به مادر آن بیمار داده شد. پسرم نیز در این امر خیر مقداری کمک کرد. آن خانم و فرزندش خیلی قدردانی کردند. خود من هم از آن که در آن شرایط سبب کار خیری شده بودم قلبا احساس سبکی و رضایت می کردم. پیش از ترخیص از بیمارستان به آن مادر و فرزند بیمار شماره تماس داده بودم تا خبری از حال و روزشان بدانم. مدتی بعد آنها چند بار از شهرستان محل سکونت شان زنگ زدند و همچنان قدردانی و دعا کردند.»
«اکبر نوروزی» کارمند، به اتفاق دو پسر نوجوانش راهی بازار بزرگ هستند.
● ای که دستت می رسد...
او درباره انفاق و کمک به افراد نیازمند می گوید: من با این که پنج سرعائله دارم، تا آنجا که دستم می رسد از کمک به محرومان دریغ نکرده و نمی کنم. همین الان که با بچه ها می رویم کمی خرید شب عید کنیم، در نظر دارم برای دو تا دختر بچه یتیم هم چیزی بخریم. آنها در همسایگی محل مان هستند. مادرشان به نظافت خانه های برخی از مردم می پردازد و از این طریق زندگیشان را می چرخاند. پسربزرگ این خانواده سرباز است که پیش از رفتن به خدمت، مشغول کارهای دستفروشی بود. وی از احساس خود از کمک به افراد تهیدست می گوید: «این امر وظیفه انسان است که دل خانواده و یا فرد تنگدست را شاد کند. مسلما شادی آنها، باعث آسایش فکر می شود. احساس می کنم وجودم تنها برای اهل و عیال خودم کارساز نیست. خداوند هم هیچ وقت آدم های خیر را بدون پاداش نمی گذارد. اعتقادم این است که دست دهنده و دل امیدوار به خدا هیچ گاه در زندگی درنمی ماند. آن که نیازمند هم هست، همین طور به لطف خدا رزق و روزی اش توسط آدمهای باگذشت و سخی تامین می شود. این را در جشن های نیکوکاری هر ساله شاهد بوده ام.»
دو برادر ۹-۸ ساله لاغر اندام و خواهر نحیف نوجوان شان از صبح مشغول نظافت و شستشوی اسباب و شیشه در و دیوار اتاق مسکونی خود هستند. بی تاب و توان شده اند. دمی دست از کار می کشند. نگاه شان بهم قفل می شود... در میان وصله پینه های زندگیشان هزار حرف و نیاز در عمق چشمان آنان موج می زند. لحظاتی بعد هر یک آرام از پنجره اتاق نگاه شان تا بی کرانه های آسمان نیمه ابری پرواز می کند و سپس به مربع اتاق بی رنگ و روح، باز می گردد. یکی از پسربچه ها آهسته به برادرش می گوید بابا صبح ناشتایی نخورده رفت گفت شب دیر به خانه برمی گردد. اضافه کاری می کند. برادر بزرگتر هم می گوید بابا پول دوای سینه اش را به مادر داد تا با آن ناهار درست کند. دختر جوان در غلظت سکوت خود غرق تنگدستی خانواده است. مادر خرت و پرت های کهنه و نازل آشپزخانه را توی یک طشت پلاستیکی بزرگ و کف آشپزخانه کوچک تلمبار کرده است و سرگرم تمیز کردن است. دختر به تنها گلیم بزرگ خیس کرده توی ایوان کوچک نگاه می کند. یاد توصیه مادرش می افتد که صبح گفته بود کیسه و برس روی گلیم نکشد و با آب و جارو آن را بشوید. دختر با لحن تلخی جواب داده بود: «جمعش کنیم کنار کوچه بذاریم کسی نگاهش هم نمی کند...»
در زمانه ای که انواع تولیدات و تجارت و مصرف و زیاده خواهی در چرخه زندگی غوغا می کند برخی گمان دارند که مهرورزی و همدلی و همدردی و شادمان کردن همنوعان نیازمند، به حاشیه این قبیل قیل و قال ها رفته است، اما همچنان در گوشه و کنار زمین خدا و به ویژه در متن زندگی هر قشر جامعه ما احسان و انفاق همواره جایگاه انسانی دارد و در فرصت و مناسبت های ملی- اسلامی، این صفات بارز مردم جلوه گر می شود.
● از خواب گران خیز
«اسفرجانی» در کار خرید و فروش لوازم دست دوم خانگی فعالیت می کند.او درباره کمک به مردمان بی بضاعت و نیازمند معتقد است: «انسان اگر بتواند و استطاعت داشته باشد قدری از دارایی خود را به خانواده ای درمانده و آبرومند، ببخشد، واقعا احساس خوشی پیدا می کند و مهمتر این که خدای رزاق، برکت به مال وعمرش می دهد.» وی می گوید: نمی دانم آنهایی که مال و منال شان را زیاد می کنند و ساختمان های بلند می سازند و بعضا به تعداد افراد خانواده شان، ماشین های آخرین سیستم دارند، چرا نسبت به احیای زندگی مستمندان کوتاهی می کنند؟... واقعا برخی از ما مردم هنوز در خواب غفلت هستیم از این بابت که مگر حتی یک سوزن از میلیاردها ثروت که داشته باشیم رابا خود به آن دنیا می بریم؟... ادامه می دهد: پیامبر ما، امامان ما درس های انسانی داده اند. یکی چگونگی انفاق و سخاوت شان است. آنان در خفا و آشکار به مستمندان مراجعه می کردند و هر آنچه داشتند می بخشیدند اگر چیزی به کسی می بخشیم برای رضای خدا و بنده نیازمندش است. باز اعتقاد دارم اگر کسی می خواهد به خانواده و یا فردی کمک کند ثوابش آن است که آبروی آن نیازمند محفوظ بماند.»
ردای سبز هزار حله، امواج تلألوی نشاط بر قامت نیاز پخش می کند و شور همدلی، چین و شکن از چهره های سرشار از انتظار می زداید.
خودجوشی مردمان جامعه بیداردل در بحبوحه کارهای گوناگون پایانی سال جای غفلت و درنگ برای حضور گرمابخش دل های بی قرار نمی گذارد چرا که احسان و نکویی به نوعی شکرگزاری این حضور دوباره است.
... رنگ آن لباس قشنگتر است یا آن یکی؟... این را فرزند نوجوان از پدرش می پرسد. هر دو لحظه ای پشت ویترین بیرونی فروشگاه لوکس پوشاک ایستاده اند. فرزند چون جواب پدر را نگرفته بود، تکرار می کند...
پدر تبسمی خوشایند چهره اش را می گشاید و می گوید: ببخشید. پیش خود شکر می کردم که امسال هم دست و بال مان باز است. شکر به درگاه خدای رزاق موهبت ها و برکات را بیشتر می کند...
«قرآن مجید فرموده است از اموالتان در حد توان انفاق کنید برای آن که سایرین- نیز- زندگی خوبی داشته باشند. خدا احسان کنندگان و نیکوکاران را دوست دارد»
● همیاری محلی
«علی الهیاری» فروشنده شبرنگ، با اشاره به این که انفاق به مستمندان باید به گونه ای باشد که شخص بخشنده در مضیقه نماند و آبروی نیازمندان هم محفوظ بماند، می گوید آنچه که در توان دارد در کمک به تهیدستان دریغ نمی کند در عین حال می افزاید: «در محل مسکونی ما یک عده افراد خیر هستند که به خانواده های نیازمند شناخته شده در نقاط مختلف هر ساله قبل از ماه رمضان و پیش از عید نوروز با تأمین و توزیع مقادیری مایحتاج شامل برنج، روغن، قند، چای و... و... به صورت بسته بندی شده کمک می کنند.» شما چه احساسی از بخشندگی و شاد کردن دل محرومان پیدا می کنید؟ وی این پاسخ را می دهد: «بخشش کار خوبی است که آدم انجام می دهد. یک حس و لذت خوب انسانی دارد، همان طور که از انجام کار بد، احساس ناخوشایندی به آدم دست می دهد.»
برخی از آدمها بیش از آن که به معنویت بیندیشند و بذل مقداری از دارندگی مادی خود به نیازمندان آبرومند و محجوب دریغ نورزند، بیشتر به تعلقات دنیوی و خودمحوری مادیات دلبستگی دارند. پیامبر اکرم«ص» در این باره چنین فرموده است: «آدمی پیر می شود و دو خصلت در او جوان می گردد: حرص و آرزوی دراز. تعلقات دنیوی و زندگی آن، انسان را عمیقا به خواب غفلت فرو می برد به نحوی که موازین انسانی را نیز فراموش می کند.»
«الهیاری» در ادامه صحبت خود، همچنین غفلت زدگی بعضی از آدم ها در انجام امور خیر و نیک انسانی را این گونه بیان می کند: «ما انسان ها خیلی وقت ها در مشارکت همیاری مستمندان، خودمان را به آن راه- بی اعتنایی- می زنیم درحالی که می بینیم و یا می دانیم همسایه دیوار به دیوارمان نیازمند است لیکن به روی خودمان نمی آوریم طوری که انگار چنین همسایه ای نداریم.» او در همین باره بر این نظر است که افراد خیر، هیئت امنای مدارس، انجمن اولیا و مدرسه و... نیز لازم می آید نسبت به شناسایی و پیدا کردن افراد و خانواده های نیازمند اقدام کنند.»
وی که در بین صحبت های خود مصادیقی ازکلام الله کریم را بیان می کند، از امام جعفر صادق(ع) درخصوص نیازمندان دروغگو و راستگو و چگونگی پاداش انفاق کنندگان به آنها، نقل می کند: «امام فرموده است اگر مستمندان دروغگو نبودند ماچطور به مقصود می رسیدیم؟.- اگر مستمند دروغ گفته باشد، شما اجر خودتان را برده اید چون انفاق کرده اید. اگر راست بگوید و کمک نکنید مؤاخده- نزد خدا- می شوید.»
● انسانیت مهمترین شاخصه زندگی
«موریس مترلینگ» نویسنده معروف بلژیکی، در کتاب «عقل و سرنوشت»، پیرامون جایگاه متعالی عقل انسان و توانایی آن در رفع دردها و ناملایمات در زندگی، معتقد است وقتی که یک عقل به درجه والای تکامل می رسد آنگاه وجدان به منصه ظهور می رسد. وی معتقد است همه چیزهایی که نیکوکاری نام گرفته اند- ناشی از- فرآیند تفکر مردمان نابغه و مغز سالم است که به سود دیگران در عرصه زندگانی متظاهر شده است. در نتیجه به این مردم نام نیکوکار نهاده شده است. او همچنین به اعتبار همین دیدگاه های خود، آورده است: «با این وجود هنوز انسانیت وجود دارد و تا دنیا باقی است- این شاخصه اشرف مخلوقات- پایان نمی پذیرد. این دانشمند و اندیشه ورز نیز چنین باور داشته که چنانچه درماندگی، تهیدستی و... در دنیا نبود، هرگز کسی پای از دایره محدود خود فراتر نمی گذاشت. او در ارتباط خوشبختی و ایمان، نیز گفته است: «خوشبخت ترین انسان کسی است که بهتر از دیگران پی به خوشی خود ببرد و آن که بهتر از سایرین به خوشبختی پی ببرد همانست که ایمان عمیق دارد.»
هر کو عمل نکرد و عنایت امید داشت
دانه نکشت کاهل و دخل انتظار داشت
باور کنیم! اگر انسانها را از نظر تفکر و نگرش به فرض دو بخش کلی پنداریم و اهداف و رویکردهای حسی و اندیشه شان نسبت به زندگی و گذر عمر- ناپایدار- به لحاظ روانشناختی و جامعه شناسی غواصی کنیم در نتیجه گیری درخواهیم یافت که برخی عجین در مادیات و دنیازدگی و اکثریت مجذوب معنویت و آسودگی وجدان خود هستند. به گفته یک شهروند، برخی انفاق و کرامت و سخاوت را رها شدن از چسبندگیهای زمینی و تعلقات دنیوی می دانند چون درک ضمیرشان فی سبیل الله است و به قول یک شهروند دیگر، بعضی به دلیل خست و دنیاگرایی، به اصطلاح آب از دست شان نمی چکد، مبادا دانه ای گندم سبز شود!...
انسان اگر همواره تعادل در مال و اندوخته و صحت جسم و روان و... را رعایت کند، او یک انسان متعادل و مفید عقلایی به حال خود و زندگی اش و با ثمر برای درماندگان و محتاجان در چرخه معیشت و زندگانی شان است. نشانه تعادل و مفید بودن به حال و روزگار نیازمندان، در اوج و نهایت، یکی آن است که هر آنچه از مواهب خالق یکتا و مال و منال دنیوی حاصل کار و تلاش خود دارد چنانچه همه را و یا برخی را از کف بدهد، هیچ به تلاطم و آشوب و حس و گفتار ناروا و منفی روی نخواهد برد. عکس این، یعنی آن که چنانچه افزون بر هر آنچه دارد چندان شود هم، کمترین غرور و خودگرایی نخواهد یافت. چرا که انسانهای متکی به عنایات و الطاف الهی ریشه مستحکم در اراده و بخشندگی و احیاکنندگی خالق رحمان و سخی دارند. بنابراین هیچ گاه اقتدار باورهای چنین انسانها از مرحله و خاستگاه معنویت، سست نخواهد شد: «به راستی که نخواهیم برید از تو امید...
● بخشندگی؛ بالاترین لذت معنوی
«صفدر یونسی» که به نظر می رسد منحنی شصت سالگی را می پیماید اما خودش می گوید (به خنده) جشن تولد صد سالگی ام را از حالا تدارک می کنم!... می گوید از بچگی به کارهای هنری دست بافت و دست ساخت علاقه داشته است. اول برای استفاده شخصی و خانوادگی پدری اش می ساخته است مثل قاب های چوبی منبت کاری، گلدان و قندان از جنس چوب و... بعد علاقه مند به بافندگی شده است که پس از ازدواج به یاری همسرش کار بافت گلیم و قالیچه های کوچک زینتی دیوارکوب شروع می کنند. حالا و هنوز یک «دار» کوچک در گوشه حیات نقلی خانه شان در جنوب شهر دارند که در فرصت های بعد از بازنشستگی، مشغول بافت قالیچه های کوچک باطرحهایی برگرفته از طبیعت هستند.
وی درباره کمک به نیازمندان، می گوید: «از طفولیت از والدینم آموختم که اگر دوتا نان داریم، حتماً یکی را به فرد نیازمند بدهیم. پدر می گفت بده تا خدا به تو بدهد. کرم کن تا خدا در کرمش را به روی مان باز بگذارد. الان روزهای آخر سال کهنه است. خیلی ها را می شناسم که در طول سال به قول معروف هشت شان گرو نه شان بوده است. الان که خرج نوکردن لباس بچه ها و هزینه های خواه ناخواه شب عید بیش از هر زمان طول سال است، آنها چطور و از چه طریق خجالت زده اعضای خانواده شان نخواهند شد؟... به نظر من خیلی از همین قبیل خانواده ها دست شان را پیش کسی دراز نمی کنند. آبرومندند. بهترین عبادت به نظر من این است که افراد توانمند مالی که در شهر و کشورمان الحمدلله کم نیستند باید راه بیفتند سراغ بگیرند و آنچه در وسعشان بوده و است را به نیازمندان بدهند. عرش الهی هم از این مهر و یاری و گذشت خشنود می شود. شاید باور نکنید. خود ما هر آخر سال از محل فروش کم بهای آنچه بافته و یا ساخته ایم، (مقداری از وجه آخرین به اصطلاح تولید) را به یک خانواده عیالوار بدون سرپرست، مادر و پدری که کارگر روزمزد یک گاراژ حمل و نقل است، می بخشیم. این کار بالاترین لذت معنوی برای ما است.»
● تأکید بر آگاهی از وضعیت زندگی همسایگان
«براساس شرع مقدس اسلام، شخص مسلمان باید از وضعیت زندگی همسایگان اطراف محل سکونت خود اطلاع داشته باشد چرا که همسایه از فامیل نزدیکتر است. هنگام وقوع مشکلی اولین حامی و همیار، همسایه است...»
«محمدرضا دهقانی» که با کمی مکث می گوید مشاور املاک است، ادامه می دهد: انسان اگر از سر نیکوکاری جویای حال و وضعیت همسایه اش باشد، آن طور که خداوند فرموده است، هیچگاه حزن و اندوه متوجه او نمی شود. قرآن مجید در سوره بقره فرموده است افراد چنانچه نیکوکاری را پیشه خود قرار دهند، حزن و اندوه در زندگی و آخرت نخواهند داشت. از وی در مورد تأثیر احسان و انفاق در اجتماع می پرسم. پاسخش این است: در اثر نیکوکاری، ضعفا دارای قدرت- مالی - و استطاعت در زندگی خود می شوند. از سوی دیگر، انسان وقتی امری نیکو انجام می دهد نزد خداوند شرمنده نیست. همچنین پروردگار عالم مثقال اعمال انسان را مد نظر دارد.
ادامه گفته اش که متأثر از فرموده الهی است را این طور بیان می کند: نه آنقدر دست را گشاد و نه آنقدر بسته که آب از دستتان چکه نکند. هر کس به اندازه وسع خودش بایست به همنوع نیازمند کمک کند.
به گفته وی شخصی که به مستمند کمک می کند چنین انسانی که خالصانه همت به یاری کرده است نزد خداوند ارج و قرب دارد.
«دهقانی» می افزاید: «ما با مکتب امیرالمؤمنین«ع» و فاطمه زهرا«س» بزرگ شده ایم. ما از این بزرگواران درگاه الهی درس آموخته ایم و این آموزه در فکر و دلمان است. ان شاءالله خدا قبول کند.» وی می گوید: «من به کسی که کمک می کنم این فکر را نمی کنم که آن شخص خوش فکر است یا احتمالاً نه. سعادت کمک کردن را خدا به دلم می اندازد. کلاً سعی می کنم هر کس مراجعه می کند و نیازمند است دست خالی برنگردد اما آنی را که خدا به دلم می اندازد کمک می کنم.»
قطره های شبنم نیک اندیشی بر ساق و رگ خشک انتظار طراوت یابی می غلتند اما ریشه به جویبارهای هر چند باریک ولی ممتد و جاری، امید بسته است...
درخت زندگانی به آب و آفتاب و محافظت مستمر نیاز دارد. زیستن بدون سایبان و نسیم روحنواز گر می گیرد. چه نازیبا که انسان هایی در فضاهایی تنفس کنند که پنجره ای رو به دیگران نداشته باشد اگرچه بیشترین مردم جامعه مان در طول سال و همیشه گذشته دست خیر و کمک به همنوعان نیازمند دارند که به سفره استطاعت شان گره خورده است. مرام بسیارشان این است که احسان آشکار در قاموس نیت و رفتارشان جایی ندارد چرا که حیثیت و شخصیت فرد مستمند نباید با رفع مشکلات مادی لطمه ببیند و مهمتر آن که انفاق برای احیا و ترمیم زندگی است نه خودنمایی!
روزهای پایانی سال فرصتی دیگر است که نگاه مان را بیش از همیشه شستشو دهیم و این آخر سالی- احتمالاً- غفلت های گذشته را به بیداری دل مان بسپاریم و طعم خوش شادیهای خود را با زندگی خانواده های تهیدست تقسیم کنیم.
● آواهای شوق انگیز آن سوی غرش ماشین ها
پنجشنبه ۶۱ اسفند- ساعت ۰۱۰.۳- تقاطع ضرابخانه- خیابان دکتر شریعتی ترافیک سنگین است. کوچه مسجد و حواشی محور خیابانها خودرو پارک شده است. ناچار دور می زنم و از انتهای خیابان ابوذرشمالی، پیاده به سمت حسینیه ارشاد می روم. در پیاده روی غربی روی پل لحظاتی عبور پرتردد و شتاب خودروهای غرب به شرق را نگاه می کنم. غرش هماهنگ و گوشخراش زنجیره صدها خودرو صدای حرکت مهیب را تداعی می کند که سرسام عبور ماشینهای سطح خیابان روی پل را می بلعند... موقعی که به محل حسینیه می رسم بیش از هر چیز آوای شوق شور بار و دل انگیز کودکان دبستانی و بچه های کوچکی است که همانند رایحه بهاری آن غوغای روان فرسای ماشین را از حس و روحم می زداید... فضا و شعف حضور قشرهای گوناگون مردم و خانواده ها در این مکان همیاری انسانی به نوعی زیباترین و ممتازترین جشن های مردمی ملی- اسلامی را تصویر می کند. دو طرف در ورودی در حاشیه پیاده رو دو میز قرار دارد که صندوقچه (قلک)های پلاستیکی رنگی با نقش (آرم) کمیته امداد امام، رایگان به مردم و بچه ها عرضه می شود. یک گروه از دانش آموزان دختر مقطع تحصیلی ابتدایی منطقه ۰۱ به سرپرستی معلمان شان از محوطه داخلی محل برگزاری شور نیکوکاری بیرون آمده و کنار پیاده رو ایستاده اند. از یکی از بچه ها می پرسم: برای چی اینجا آمدی؟... کلاس سوم است. آرام می گوید: برای کمک به بچه های بی بضاعت. او برای اولین بار به این جشن احسان و نیکوکاری آمده است. از «خانم سیفی پور» معلم پایه اول که شاگردانش را همراهی کرده است می پرسم: نظرتان درباره این مراسم چیست؟ او می گوید کار خوبی است. این اقدام در همکاری مردم مهر و محبت ایجاد می کند. مردمانی که به فکر یاری رساندن به نیازمندان نبوده اند انگیزه ای برای آنان می شود که به فکر کمک به مستمندان می افتند.
● یک سال پس انداز کودک ۵ ساله
«فاطمه حیدری» پنجساله است. برای اولین بار جهت کمک به بچه های ایتام و خانواده های تهیدست به این جشن آمده است: «محمد زمان حیدری» پدر این کودک می گوید فرزندش از اول سال ۵۸ پول در قلکش ریخته است. خیلی علاقه داشت پولهای قلکش را برای هفته نیکوکاری پس انداز کند. حالا قلک خود را آورد و هدیه کرد.
● مقداری از این امانت را ببخشیم
از این پدر جوان در خصوص اهمیت انفاق و بخشش به نیازمندان می پرسم. او می گوید: «اعتقاد دارم آنچه که در زندگی به دست می آوریم امانت است. بنا بر این معتقدم این امانت را هرچه بهتر و زیباتر نگهداری کنیم به طوری که هدف جلب رضای خدا باشد. مقداری از این امانت ببخشم یقیناً چندین برابر آن را خداوند جبران می کند حتی اگر نیت آن را نداشته باشیم که خدا کمک کند. در زندگی کاملاً تجربه کرده ام به ازای هر کاری که فقط برای رضای خدا انجام داده ام، بیشتر از حد انتظارم- که البته نداشته ام- برکت حاصل شده است.»
سوز من با دیگری نسبت مکن
او نمک بر دست و من بر عضو ریش
حیدری می گوید: «کسی که توان مالی داشته و دارد چنانچه به فکر انفاق مردم نیازمند نباشد در حالتی بسر می برد که مطمئن هستم در زندگی آرامشی که باید داشته باشد، ندارد و همیشه به لحاظ حرص و طمع که در وجودش انباشته شده است رنج می برد. این حالت شامل حال و گذشته آنها می شود.» به گفته وی انسان هرچه از فرامین و طاعات خداوند دورتر باشد توفیقش در کمک و انفاق به مستمندان، کمتر می شود. «باورم این است: کمک کردن به نیازمندان یک امتیاز است که در قیامت از انسان بخشنده دستگیری می کند.»
● انفاق از دستگرد گذشتگان
انفاق مال در راه خدا یکی از فرامین نیکو، پسندیده و پر ارزش اسلام است که انجام آن، امری ثواب است. در کلام الله کریم آیه های متعدد در خصوص فضیلت این موضوع نازل شده است از جمله آیه شریف بدین مفهوم: «به خدا و رسولش ایمان بیاورید و انفاق کنید از آنچه را در آن وارث گذشتگان گردانید.» در روانشناسی اجتماعی- مفهوم همدلی و همدردی انسان با همنوع خود نوعی مانندسازی است. همدردی، جنبه مهربانی دارد که شریک شدن در احساسات، غم و شادمانی فرد یا افراد را معنا می دهد. همدلی جنبه شناخت فزونتر از دیگر مردمان دارد. نگرش انسان معنوی گرا به عالم هستی از طریق ادراک و فکر بر تابیده می شود. سپاسگزاری از هر آنچه حق تعالی به انسان بخشیده است نیز موجب ایجاد انرژی- مثبت- در انسان می شود. همین تحول، خود نیز سبب دریافت و جذب بخشش های فزونتر در شخص خواهد شد.
هنگامی که در جشن احسان و نیکوکاری می بینم بچه های خردسال با شوق و شور دوست دارند با دستهای کوچک خود پول به درون صندوق های کمک بیندازند و یا خود قلک و هدیه بسته بندی شده با کاغذ رنگین کادوشان را روی میز جمع آوری کمک های کالایی بگذارند، بدون تردید این حس در آدم برانگیخته می شود که چنین اطفال از همین سنین مفاهیم شاد کردن و کمک کردن نیازمندان را شناخت پیدا می کنند و فرهنگ نیکوکاری را می آموزند.
زمان و زندگی در بی قراریهای سرشار از احسان و لطف در اینجا و با این حضور، همدلی و دلنشین ترین موقعیت و باهم بودن و به اندیشه دیگران بودن را متجلی کرده اند. پنداری همه جمعیت کوچک و بزرگسال عضو یک خانواده بیدار دل هستند که هر یک از راه های دور و نزدیک آمده اند، دست از کارهای مکرر کشیده و ساعاتی از وقت شان به مجلسی کاملاً با نیت خدایی و کاملاً با صفا و صمیمیت آمده اند تا شادیهای خود را تا اندازه ای که وسعشان می رسد با هموطنان بی بضاعت، نیازمند و ایتام سرزمین خود تقسیم و توزیع کنند و از این رهگذر مرضی خالق و رزاق بخشنده، خود نیز سهمی برای دو جهان شان داشته باشند.
● این جشن ابعاد ملی و آموزشی دارد
در گوشه ای از محوطه برپایی شور نیکوکاری، «حسین انواری» سرپرست کمیته امداد امام خمینی«ره» را می بینم که جماعتی نزدش ایستاده اند.
در فرصت کوتاهی از «انواری» درباره تاثیر روانی و فرهنگی انفاق مردم و این مراسم در جامعه می پرسم سرپرست کمیته امداد می گوید: در چند جمله خلاصه می کنم: «اول این که جشن ابعاد ملی دارد. دوم، جنبه آموزشی دارد؛ مردم محبت و مهرورزی را تمرین می کنند.همچنین آنچه که در علایق است علاقه مندیهاشان را با اهدای مال و کالا اعلام می کنند.»
● انفاق؛ پرواز به ملکوت
یک راننده تاکسی می گوید کسی که برای رضای خدا به نیازمند انفاق می کند احساس سبکی و پرواز می کند. به ملکوت می رسد. من با تمام احساسات درونی حس سبکی می کنم.
«محمدرضا ملازینل» می افزاید: «خدا فرموده رحم کن به انسان تا من به تو رحم کنم.» وی نیز درباره تاثیر احسان و نیکوکاری در جامعه می گوید: کمک به نیازمند سبب رشد فکری و سلامت روحی او می شود و باعث می شود شخص مستمند- به فرض و احتمال- کارش به جای باریک و نامناسب کشیده نمی شود. جامعه هم مثل خانه پدری اگر به افراد تهیدست، خوب رسیدگی کند مسلماً انعکاس آن فراگیر می شود و این فرهنگ گسترش می یابد.
وی ادامه می دهد: «خدا باید بداند، کسی که نیکوکار باشد بوق و کرنا برنمی دارد که چنین کاری کرده ام. این ایده من است. کمک من مالی و معنوی است. بتوانم با کلام و گفتار هم دریغ نمی کنم. من یک انسان هستم. امام حسین«ع» فرموده اگر دین نداری آزاده باش.»
● بچه هایی که بچه های دیگر هستند
کسی که برای رضای خدا کمک می کند باید به صورت آبروداری مستمند باشد و طوری این انفاق انجام شود که نیازمند مجبور نشود دست به طرف مردم دراز کند.
«عباس ستارپور» شغل آزاد دارد. وی در ادامه صحبت خود، می گوید: من سراغ دارم افرادی هستند که به مستمندان و خانواده های بدون سرپرست نیازمند همواره کمک می کنند اما اسم و نشانی از خود نمی دهند. حتی فردی را می شناسم که شخصاً به محتاجان انفاق می کند اما هیچ حاضر نیست این کار خیرخواهانه اش را کسی بداند.» او تعریف می کند در منطقه ۷۱ یک خانم سالمند نیازمند چند سال است توسط افرادی خیر مایحتاج زندگی روزمره اش تامین می شود. این شهروند جشن احسان و نیکوکاری کمیته امداد و کمک های این نهاد به نیازمندان را خوب و اثربخش توصیف می کند و می گوید بچه هایی که پس انداز قلک هایش را کمک می کنند معنایش این است که خود بحمدالله سرپرست پدر دارند اما فکر برخی بچه های نیازمند و بدون سرپرست هستند.
«ابراهیمی» شاغل در یک کارگاه سراجی، می گوید: به نظر من دلشاد کردن افراد و خانواده های بدون سرپرست و آبرومندان نیازمند، برکت به زندگی کمک کننده می دهد. من یک کارگر هستم و سه سر عائله مندم. مستأجر هم هستم. در همسایگی، یک مرد سالمند تنها که توان راه رفتن ندارد زندگی می کند. یک پسر دارد که گاه به او سر می زند. من در حد وسعم گاه مختصر خورد و خوراکش را جور می کنم. حتی هرچند وقت یکبار ساعاتی با او هم صحبت می شوم. دلش باز می شود. دعایم می کند. به نظر من اگر کسی بپرسد خوشبختی چی است؟ می گویم، گذشت و بخشش. حالا چه مالی و چه معنوی باشد.. مهم بخشیدن است.»
حسن آقایی
منبع : روزنامه کیهان