جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

لباس از دیدگاه اسلام و قرآن


لباس از دیدگاه اسلام و قرآن
درتاریخ جدید ‹‹ زمان ›› به ‹‹ زمانه ›› تبدیل شده است و انسانها صورت دگرگونه ای یافته اند . دربسیار ی از نقاط جهان صورت مردانه به صورت زنانه تبدیل شده است وزن چهره عفاف وزنانه خود را از دست داده و هرگونه لطف که منزلت زن درآن تعریف می شد از بین رفته است .دیگرنه مرد نسبت به همسر خود احساس ‹‹ شرفی ›› می کند ونه زن نسبت به کانون خانواده ، همسر و فرزندان خود احساس همسری و ‹‹ مادری›› می نماید .
درگوشه و کنار دنیا معانی گذشته همچون ‹‹ مردانگی ›› ، ‹‹ همسری ›› ، ‹‹ مادری ›› ، و ‹‹ تعلیم وتربیت ›› معنا ومفهوم واقعی خود را از دست داده اند .
برهنگی ، ارزش معنوی زن را از بین می برد و اورا تاحد یک کالا ویک ‹‹ جنس ›› پست می کند زنی که تن و اندام خود را در معرض دید همگان می گذارد و آنچه رابه جنسیت اومربوط می شود به کوچه وبازار می کشد ، در حقیقت می خواهد باتکیه بر ‹‹ جنسیت ›› خویش جایی درجامعه بازکند . اوبدین ترتیب اعلام می کند که آنچه برای او اصل است ‹‹ زن بودن ›› اوست ، نه انسان بودن و نه اندیشه ولیاقت و کارآیی او ، چنین زنی قبل ازهمه خود اسیر خود است . او به مغازه داری شبیه است که دائما درفکر تزیین و تغییر دکوراسیون ویترین مغازه است و این اندیشه به اومجال آرزوهای بزرگتر و آرمانهای والاتر را نمی دهد . بانویی که دائما نگران زیبایی و زینت خویش و طرح ومد لباس خویش است ، کجا می تواند غمخوار هموطی گرسنه و محروم خود باشد ، کجا می تواند بیندیشد که سرنوشت دیگر مسلمانان جهان چگونه و توسط چه کسانی رقم می خورد ، کجا می تواند به فکر نجات مستضعفان جامعه باشد ؟‌
آنچه که موجب نگرانی همگان می باشد ، پست کردن زن تا آن حد است که گویی صحبت ‹‹‌ سیگار ›› و ‹‹ کفش ›› ونظایر آن درمیان است . برخلاف جوامع غربی که به نام آزادی وتساوی حقوق ، شخصیتی دروغین بر زن تحمیل شده است درجامعه اسلامی زن می باید به عنوان یک انسان به صورتی بسیار جدی وارد اجتماع شود ، و دراین راستا ضرور می نماید که دست ازتجمل و خودنمایی بردارد. هرچه حضور زن دریک جامعه تفننی ترباشد ،زن برهنه ترو آرایش کرده تر است . لازمه اجتماعی بودن این است ک فرد کمتر به خود بپردازد و خود راهمچون قطره ای در دریای جامعه غرق کند لازمه وارد جامعه شدن این است که ‹‹ من ›› ازمیان برود و ‹‹ ما ›› ایجاد شود ، و اگرقرار شود ، هرزنی ، و هر مردی باتوجه به لباس وبدن و روی وموی خویش ، سعی کند که ازخود هرچه بیشتر یک ‹‹ من ›› مشخص و انگشت نما بسازد ، معلوم می شود او نمی خواهد به اجتماع بپیوندد ونه درغم جامعه ، که درغم خویش است .
مراسم حج که باشکوه ترین تجلی گاه اهداف و آرمانهای مسلمانان است می تواند به عنوان راهنمای اصلی یک مسلمان الگوی زندگی روزمره اونیز باشد . در حج درپرتو تابش آفتاب حقیقت الهی ، همه من ها دست ازمن بودن برمی دارند و ‹‹ ما›› می شوند و درست به همین دلیل همه ‹‹ احرام›› می پوشند که لباسی است بسیارساده و همانند . درحج زنان و مردان دست اززینت و آرایش و تجمل و تفنن بر می دارند ویکدل ویک صدا ، یک جامعه نمونه را ارائه می دهند . بنابراین ملاحظه می شود که لباس چه نقش مهمی در روابط اجتماعی دارد و درواقع لباس می تواند فرد رایاهمراه باجامعه سازد و یااورا از آن جدا نماید .
این همه تنوع و تفنن که درلباس و آرایش زن غربی و غربزده دیده می شود ، دقیقا نشانه آن است که زن درجامعه غربی به صورت جدی وا رد اجتماع نشده ، بلکه به عنوان یک شیء لوکس وزینتی که همواره جای آن درحاشیه کارهای جدی است به جامعه دعوت شده است .
آنجا که مسأله کارجدی درمیان نیست، تفنن ، تجمل و خودنمایی جلوه گر است و هرکس دراندیشه سرووضع خویش می باشد وآنجا که صحبت از کار و تولید است زنان ومردان ساده تر و بی پیرایه ترند .بنابراین جامعه هرچه جدی تر باشد ، زن نیز پوشیده تر و بی تجمل و آراییش است و نکته بسیار ظریف و اساسی که وجود دارد این است که مسأله جنسیت ،پوشیدگی ، برهنگی و ضوابط حاکم برآن رانباید یکسره از لحاظ مصالح زندگی اجتماعی فرد بررسی کرد و نباید فقط به دنیای بیرون و جامعه پیرامون آدمی اندیشید ، بلکه باید به اهمیت احساس ‹‹ شرم ›› به عنوان یک خصلت ذاتی و درونی نیز توجه کرد . شرم یکی از صفات مخصوص انسان است و انسان تنها موجودی است که اصرار دارد دستکم بعضی از اندامهای خود را بپوشاند . اگر سخن گفتن ، منطق داشتن ووجدان داشتن که از جمله تفاوتهای انسان باحیوانات است و برای انسان ‹‹ کمال ›› محسوب می شود وبه ارزش می بخشد ، چرا ‹‹ احساس شرم ›› و گریز از برهنگی که آن نیز خاص انسان است ، کمال محسوب نشود ؟
قرآن کریم زن وشوهر را درخانواده به ‹‹‌ لباس ›› یکدیگر شبیه می کند و می گوید : ‹‹ هن لباس لکم و انتم لباس لهن ›› زنانتان لباس شمایند وشمالباس زنانتان ›› ( سوره بقره آیه ۱۸۷) زن ، لباس شوهر وشوهرلباس زن است . اگر دراین تشبیه دفت کنیم آن رافوق العاده زیبا و پرمعنی خواهیم یافت . درآیه شریفه فوق ، گذشته ازمعنای ظاهری آن ، اشاره به ظاهر و باطن وجود عالمی ما دارد .
این دوجلوه ازیکدیگرجدا نیست ، بلکه به عنوان ظاهروباطن ویکدیگرند .
ظاهر همواره باید درحجاب باشد تاباطن جلوه حقیقی خود راحفظ نماید .و فقط بر اهل حقیقت جلوه نماید . ازاین رو خداوند سبحان درقرآن کریم زن را نسبت به مرد ومرد را نسبت به زن لباس برتن یکدیگر دانسته ودراین آیه آنچه جالب است این است که ابتدا زن را لباس برمرد می داند ونشان از این است که حجاب زنان ومردان درفرهنگ اسلامی نه برای کتمان حقیقت ، بلکه برای گذشت از ظاهر وسیر به حقیقت وباطن است . لباس ازهمه چیز به تن انسان نزدیکتراست و محروم تر ، و آنگاه همین لباس درعین نزدیکی به تن ، تن را از دیگران می پوشاند ودورمی سازد . زن وشوهر نیز نسبت به یکدیگر چنین اند .و درعین حال هریک از آن دوموجب حفظ عفت دیگری است ، همان طور که لباس ، انسان را از برهنگی و بی عفتی حفظ می کند .علاوه براین ، به همان ترتیب که لباس هرکس مایه وقار و آراستگی اوست ، همسر نیز مایه وقار و آراستگی فرد درزندگی اجتماعی است و از شکل و نوع لباس پوشیدن افراد می توان به بسیاری از جنبه های شخصیت آنان پی برد .
منبع : بنياد انديشه اسلامي


همچنین مشاهده کنید