جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

تحول در بازیگران شیعه و اسلامگرا در عراق


تحول در بازیگران شیعه و اسلامگرا در عراق
درحالی که بنظر می رسد رویدادهای کنونی در عراق موجب عمیق تر شدن درگیری های فرقه ای و استحکام سیاست های هویتی شوند، بررسی احزاب شیعی و اسلامگرا نشان می دهد که دشمنی فرقه ای می تواند در گذر زمان به همکاری و سیاست های عمل گرایانة میان فرقه ای منجر گردد که به جای هویت، بر منافع و مسائل تأکید داشته باشد.
بررسی حاضر نشان می دهد که اختلافات چشمگیری میان حزب های شیعی و اسلامگرا وجود دارد. مقتدی صدر عمدتا بسیج کنندة طبقة فقیر شهرنشین در بغداد و استان های جنوبی است، و انتقاد زیادی نسبت به فدرالیسم دارد، بر ملی گرایی عراقی و خروج زودهنگام نیروهای ائتلاف تأکید می ورزد.
مجلس اعلای اسلامی در عراق از طبقة متوسط در مرکز عراق برمی خیزد، و خواهان تأسیس یک منطقة نه استانی در جنوب کشور، و همکاری با ایران و ایالات متحده است. با آن که این شورا نیز خواهان ترک نیروهای ائتلاف از عراق است، ولی به روشنی دارای دیدگاهی عمل گراتر راجع به این مسئله است.
حزب الدعوه با صدر راجع به مسئلة فدرالیسم همسو است، اما نسبت به مسئلة ایران و خروج نیروهای ائتلاف، دارای موضعی همانند مجلس اعلا دارد.حمایت این حزب بیشتر بر اساس ایدئولوژی است تا منافع ملی.
حزب فضیلت به نظر می رسد طرفدار یک منطقة سه استانی در جنوب عراق باشد تا یک منطقة ۹ استانی. آیت الله سیستانی سعی در مصالحة منافع کلی جمعیت شیعی با هدف حفظ ملت - دولت عراقی و سرکوبی خشونت های فرقه ای، دارد.
به وضوح بنظر می رسد که منافع دراز مدت جوامع رأی دهندة بازیگران سیاسی در عراق از طریق همکاری بهتر تأمین شود تا از طریق درگیری.
نفت بهترین مثالی است که تمامی جوامع می توانند با همکاری خود در دراز مدت منفعت بیشتری کسب کنند، تا اینکه کشور را منطقه بندی کنند. حتی اگر کردها کرکوک را به داخل منطقة خود ادغام کنند، چون منابع نفتی در میدان های شمالی در حال کاهش است، و اکراد با تقسیم سهم بندی عادلانة تمامی درآمدهای نفتی عراق، منفعت بیشتری کسب خواهند کرد.
درمورد آب، تمامی احزاب با همکاری منفعت بیشتری به دست خواهند آورد تا از طریق درگیری. آبیاری دشت های مرکزی عراق وابسته به مدیریت متمرکز سدها است.
درگیری مسلحانه میان مرکز و غرب عراق تحت تسلط سنی ها (جایی که سد ها واقع شده است)، و جنوب تحت تسلط شیعی، جایی که به آب برای آبیاری نیاز است، آشکارا دارای پی آمدهای کلی برای صنعت کشاورزی عراق خواهد بود.
مسائل دیگری اقتصادی نیز وجود دارد که همکاری در آنها سودمندتر خواهد بود تا درگیری مسلحانه؛ مانند تأسیس شبکه های ارتباطی ملی و بین المللی، تأمین بازارهای ملی، و حفظ شبکة ملی برق عراق.
به نظر می رسد همانگونه که درگیری کنونی گسترش می یابد، مسائلی مانند تقسیم درآمدهای نفتی و فدرالیسم نیز، منجر به اتحادهای جدید شده، و احتمالا به تدریج در تمرکز حزب ها بر روی منافع و مسائل بجای هویت های تاریخی، کمک خواهند کرد.
احزاب شیعی و اسلامگرا نقش مهمی را در این روند ایفا خواهند کرد، زیرا آنها نمایانگر بخش عظیمی از جمعیت عراق اند. باید انتظار داشت که شیعی گری و اسلامگرایی نیز در عراق، همانند چالش های بازسازی کشور عراق، و توسعه های اقتصادی-اجتماعی، متحول شود.
در دراز مدت به نظر می رسد که برای تطبیق با چالش ها ایجاد ائتلاف های سیاسی میان فرقه ای، تضعیف مواضع سخت ایدئولوژیکی، و تحول سیاست های هویت محوری به سیاست های منافع و مسئله محور، اجتناب ناپذیر باشد.
منبع : دیپلماسی ایرانی


همچنین مشاهده کنید