شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


ویژگی های جوان


ویژگی های جوان
فرد وقتی به دوران جوانی می رسد با علم به اینکه به بهار عمر خود رسیده و هم اینکه توان و قدرت برای انجام بسیاری از کارها را دارد و می خواهد بزرگترین و بهترین کارهایی را که در خاطرش داشته، انجام دهد و در اوج سربلندی باشد، اما هنوز خیلی از مسائل را نمی داند و بعضی امور درک نکرده است به خاطر همین شاید در مسیر زندگی اش به انحراف کشانده شود یا شاید هم به راه هدایت!
بنابراین جوان چه باید بکند تا در این دوران از سردرگمی ها رهایی یابد؟
عمر آدمی به سرعت می گذرد و اگر مرحله به مرحله آن را درک نکند و در غفلت به سر ببرد دیگر عمر سپری شده به عقب باز نمی گردد تا جبران گذشته را بکند پس فرد باید مسائل روحی و فردی خود را بشناسد تا بتواند فرصت های عمر خود را دریابد.[۱]
در این بخش در ابتدا به شناخت مسائل و خصوصیات که در فرد جوان وجود دارد می پردازیم و اگر این خصوصیات مثبت و خوب باشد راهکارهایی برای تقویت آنها نشان می دهیم و اگر خصوصیات منفی و بدی باشد، راه های درمان آن را طبق احادیث نشان می دهیم.
خودشناسی: مسأله شناخت از «خود» از اقدامات آغازین و ریشه ای در مسیر تربیت است. انسان تا زمانی که خود و ارزش خود را نشناسد قابلیت و ویژگی های خویش را نیابد، ناتوانی و نیازهای خود را درک نکند نمی تواند در مسیر تربیتی قرار گیرد.
بنابراین «خودشناسی» لازمه تربیت به سوی کمال جویی است.
به مقام برتر انسانی نمی توان دست یافت مگر اینکه واقعیت های نفسانی خود را بشناسیم. اولین و نزدیک ترین واقعیت زندگی، واقعیت «خود» است. در درون واقعیت «خود» است که بسیاری از مسائل و حقایق بزرگ جلوه گری می کند که مهم ترین این حقایق حقیقت «خدا» است.[۲]درباره اهمیت خودشناسی همین بس که امام علی علیه السلام می فرمایند:
«افضل المعرفة معرفة الانسان نفسه ؛
بهترین شناخت آنان از خودش است.»
در جای دیگر امام خودشناسی را مایه خیر و خوبی می دانند و می فرمایند:
«نال بالفوز الاکبر من ظفر بمعرفة النفس ؛
کسی که به خودشناسی دست یافته از بزرگترین خیر و خوبی برخوردار است.»۳
پس جوان باید بداند چه ویژگی های اخلاقی و روحی دارد تا بتواند با استفاده از آنها راه هدایت را پیدا کند و در مسیر صحیح تربیتی قرار گیرد.
اثرپذیری: انسان موجودی اثرپذیر و آموزش پذیر است و به طور غریزی و طبیعی دیده ها و شنیده ها را می آموزد. این طبیعت انسانی در دوران جوانی از قابلیت و توانایی بیشتری برخوردار است. و از آن جایی که فکر و دل جوان هنوز دچار دل مشغولی های روزگار و مسائل متنوع فردی و اجتماعی نگشته، از موقعیت بسیار مناسبی برای یادگیری بهره مند است و قلب و دل او مانند زمین آماده کشت، هر دانه ی را پذیرفته و می پروراند. امام علی علیه السلام در وصیت خود به فرزندش امام حسن علیه السلام نوشته اند:
«و انما قلب الحدث کالارض الخالیة ما القی فیها من شیء قبلته فبادرتک بالأدب قبل ان یقسو قلبک و یشتغل لبّک لتستقبل بجدّ رأیک من الأمر... ؛
قلب و دل جوان مانند زمین خالی از کشت است که هرچه در آن انداخته شود قبول می کند. از این رو قبل از این که دل تو سخت و فکر تو مشغول شود، در تربیت تو سرعت گرفتم تا با تمام اندیشه ات به استقبال آینده بروی.»۴
نکات مهمی که در این فرمایش امام نهفته است عبارت از اینکه:
۱) فکر و دل جوان، بدون انتخاب و گزینش، آماده پذیرش آموزش هاست پس جوان باید بکوشد و بداند که چه آموزش هایی می خواهد یاد بگیرد.
۲) جوان باید زودتر بکوشد تا روح تشنه خود را از آموزش های صحیح سیراب کند.
۳) جوان باید تعالیم و آموزش هایی را که می خواهد یاد بگیرد اولویت بندی کند و در ابتدا به آموزش های اصلی و مهم بپردازد.
۴) در صورت عدم اقدام به موقع روح جوان بر اثر مشغولیت هایی که در او پدیدار می شود کم تر اثرپذیر است و شاید دیگر آموزش ها بر قلب و دل او اثر گذار نباشد.
۵) آموزش ها باید صحیح و بر اساس مبانی اسلام باشد و گرنه موجب انحطاط جوان می شود.
● اثرپذیری و شخصیت:
اگر بخواهیم خصلت ها و ویژگی های جوان را طبقه بندی کنیم، اثرپذیری جایگاه اول را داراست به موجب اثرپذیری شخصیت فرد نیز شکل می گیرد.
اثرپذیری در جوانی، عنصر ذاتی و اصلی شخصیت را تشکیل می دهد و در مراحل بعد این شخصیت شکل گرفته قابلیت تغییر را ندارد.»[۵]
درست است که در شکل گیری شخصیت نقش کلیدی بر عهده خود فرد است اما قبل از خود فرد، محیط تأثیر خود را گذاشته و جوان آن را تکمیل می کند و شکل شخصیت فرد نقش می بندد.
تأثیرات محیطی که فرد در آن است بیشتر از تأثیراتی است که خود فرد بر روی خویش دارد از این روست که امام علی علیه السلام می فرمایند:
«لاتصحب الشریر؛ فان طبعک یسرق من طبعه شراً و أنت لاتعلم ؛
با فرد بدکار و بدجنس دوستی و رفاقت نکن؛ چراکه طبع و خوی تو از طبع و خوی او اثر می پذیرد، بدون آنکه بدانی».[۶]
● رشد عقلی:
جسم و جان جوان در یک حرکت همه جانبه پیوسته رو به رشد است. در پیکر پر رمز و راز جوانان هر لحظه تحولی عظیم صورت می گیرد. نیروی عقل جوان، هر روز و هر شب در جایگاه متکامل تری قرار می گیرد و این تحول مبارک و پربرکت تا نهایت سنین جوانی ادامه دارد و در واقع یکی از شاخصه های جوانی وجود همین سیر تکاملی اوست.
امام علی علیه السلام می فرمایند:
«رشد عقلی انسان در ۳۵ سالگی به حد کمال می رسد و پس از آن هرگونه رشد دیگری که باشد بر اثر تجربه است.»
و در جای دیگر می فرمایند:
«العقل عقلان: عقل الطبع و عقل التجربة و کلاهما یؤدی الی المنفعة ؛
عقل دو نوع است: عقل طبیعی و عقل تجربی که هر دو مایه منفعت است.»
الف) عقل طبیعی (منظور رشد طبیعی و جرمی و فیزیکی عقل است) که همان طور که گفته شد تا ۳۵ سالگی رشد طبیعی و فیزیکی عقل ادامه دارد که در این رشد، تغییراتی در سیستم مغز و اعصاب و عروق صورت می پذیرد و شکل مادی جایگاه فکر و اندیشه، کامل می شود و به رشد نهایی خود می رسد.
ب) عقل تجربی (منظور رشد اکتسابی و آموزشی عقل است) که این رشد بر اثر آموزش ها و دریافت های تجربی و علمی صورت می گیرد پس در این رشد هرچه اندوخته های علمی و تجربی بیشتر باشد نیروی عقل از توان بیشتری برخوردار است. روایاتی دیگر موجود است که نشان می دهد منظور از عقل، همین رشد اکتسابی و آموزشی است که بیان می شود عقل می تواند رشد دائمی داشته باشد که ناظر به این گونه رشد عقلی بر اثر تجربی است که نمونه آن فرمایش امام علی علیه السلام است که می فرمایند:
«العقل غریزة تزید بالعلم و التجارب ؛
عقل نیرو و غریزه ای است که بر اثر دانش و تجربه بیش تر می گردد.»[۷]
جوانان باید از رشد عقلی خود در زمینه های علمی و تجربی استفاده کنند و آن را ارتقاء دهند.
● پاک دلی و رقت قلب:
جوانان به طور طبیعی کمتر از بزرگ ترها در تاریکی های روحی و قساوت قلبی غوطه ورند و غالباً دارای دلی روشن، قلبی پاک، روحی روان و فکری جوان می باشند. به همین دلیل است که زودتر از بزرگترها به سوی حق و فضیلت رو می آورند. این خوی و خصلت نیکو است که مایه تمایل جوان به خیر و نیکی است. پیامبر در ابتدای دعوت به اسلام، در زمانی که پیران و بزرگان قریش ایشان را تکذیب می کردند، جوانان با همین خصلت و خوی پسندیده پیامبر را یاری کردند و اولین جوان هم که دعوت ایشان را پذیرفتند امام علی علیه السلام بودند.[۸]
رقت قلب جوان باعث می شود که به سوی حق گرایش پیدا کند البته امام علی علیه السلام پرورش یافته در مکتب وحی بودند و مسأله پاکی دل در ائمه اطهار همیشگی و دائمی است، فقط بحث از جهت این گفته شد که امام علی علیه السلام با وجود سن کم ایشان اولین فرد قبول کننده دعوت پیامبر بودند با وجود اینکه بسیاری از بزرگان قریش نیز بودند که دعوت پیامبر را قبول نکردند.[۹]
عوامل ایجاد رقت قلب در جوان عبارتند از: حفظ روحیه پاک جوانی، محیط سالم و معنوی، صفا و صمیمیت در محیط سالم، تا جوان به این محیط ها گرایش پیدا کند و همچنین جوانان با الگو قرار دادن عالمان دینی در ایجاد پاکی دل تلاش کنند و به تعالیم صحیح و دینی که جوانان یاد می گیرند و همیشه به یاد خداوند بودن در ایجاد و حفظ پاکی دل به ایشان کمک می کند.[۱۰]
● حق طلبی و فضیلت خواهی:
جوانان بر اساس فطرت پاک انسانی به ندای حق و فضایل اخلاقی گرایش دارند و همیشه خواستار جهانی هستند که حق و فضیلت انسانی در آن حاکم باشد. جوانان تا زمانی که روح پاکشان به گناهان آلوده نگشته است، همواره در پی رسیدن به فضایل انسانی اند و برای رسیدن به حق تلاش می کند و سختی ها برای رسیدن به حق برای او معنا ندارد زیرا هدفش فقط رسیدن به حق است. طبق فرمایش امام علی علیه السلام : «من جعل الحق مطلبه لان له الشدید و قرب علیه البعید ؛ آن کس که مطلوب و مقصودش حق باشد سختی بر او آسان می گردد و دور برای او نزدیک می شود.»[۱۱]
پس اگر جوانی تحمل سختی برای عدالت خواهی و حق را نداشته باشد و خواهان فضیلت هم نباشد و مخالف با حق طلبی باشد، مسلماً این جوان سعی نکرده که طبق فطرت انسانی، خود را تربیت کند.
● دین گرایی:
یکی از روحیات پر ارزش بشری که نتیجه روحیه حق طلبی و فضیلت خواهی است، «دین گرایی» می باشد. این روحیه در آغاز جوانی به شدت فعال گردیده و رشد می یابد و اگر بهاء و ارزشی داده نشود این میل سرکوب و منحرف می شود.
قرآن درباره ایمان آورندگان به حضرت موسی می فرماید: «در آغاز هیچ کس به موسی ایمان نیاورد مگر گروهی از فرزندان قوم او، در حالی که از فرعون و اطرافیانش می ترسیدند که مبادا آنان را در شکنجه قرار دهد.[۱۲]»
دو نکته از این آیه برداشت می شود:
▪ اولاً جوانان و فرزندان از پیشگامان در قبول دین بودند.
▪ ثانیاً جوانان با وجود ترس از شکنجه که از عواقب قبول دین بود باز هم حاضر نشدند از دین دست بردارند.
علاوه بر این فطرت و سرنوشت، خلقت انسان بر اساس دین خواهی و خداجویی است که این روح فطری به همراه دیگر نیروهای بشری در زمان جوان به اوج رشد خود می رسد.
● شور جوانی:
جوانان دارای شور و نشاط ویژه ای هستند و همواره دوست دارند در اجتماع تازه و نو حضور داشته باشند. در روایات به این حس جوانی «شره الشباب» گفته اند.
اسلام و تعالیم اسلامی هیچ گاه به سرکوب این میل نمی پردازد، بلکه در جایی به شور و نشاط جوان را تشویق نیز می کند البته در جایی نیز برای آن حریم ها قرار داده است تا این میل در حد تعادل خود رشد کند و فرد را از مسیر حرکت صحیح خود باز ندارد.
امام علی علیه السلام آن قدر به جوانان اهمیت قائل می شدند که وقتی با غلام جوانشان قنبر به بازار می روند و دو پیراهن می خرند بهترین پیراهن را به غلام می دهند برای اینکه او جوان است و شور و نشاط جوانی و احساس نوگرایی در او است و خود امام پیراهنی را که نامرغوب تر است را برمی دارند با اینکه امام خلیفه مسلمین بودند و قنبر غلام ایشان.[۱۳] پس این نشان دهنده این است که جوان حتی در تعالیم اسلام باید زیبا و خوب بپوشد اما باید اعتدال داشته باشد. احساس نوگرایی و نشاط جوانی نباید به خودباختگی فرهنگی سوق پیدا کند بلکه جوان باید در کنار شور نشاط هویت ملی و فرهنگی خود را حفظ کند.
بعضی جوانان با این بهانه انواع لباس های غربی و منحرف کننده را می پوشند و فساد را در جامعه ترویج می دهند، فقط به این دلیل که نوگرا هستند. طبق فرمایش امام علی علیه السلام مثل کسی که با جهالت پیرو فرهنگ غربی است و به بهانه نوگرایی با ارزش های اسلامی مبارزه می کند و خود فرد بی انکه بداند مفسد اجتماعی می شود . همانطورکه ایشان می فرمایند: «قل من تشبه بقوم الا اوشک ان یکون منهم ؛ کمتر کسی است که خود را تشبیه گروهی کرده که از همان گروه نگشته باشد.»[۱۴]
تهیه و تنظیم: مریم السادات ساداتی نژاد
پی نوشت:
۱ - ر.ک: محمد علی خادمی کوشا، جوان در پرتو اهل بیت، ص ۴۰.
۲ - محمد علی خادمی کوشا، جوان در پرتو اهل بیت، ص ۱۲۹.
۳- م- وجدانی، حدیث تربیت، انتشارات پیام آزادی، بی جا، ۱۳۶۲، ص ۹۵.
۴- محمد علی خادمی کوشا، جوان در پرتو اهل بیت، ص ۴۲.
۵- رک: محمد رضا جواهری، اخلاق جوانی، ص ۱۳.
۶- محمد علی خادمی کوشا، جوان در پرتو اهل بیت، ص ۴۵.
۷- محمد علی خادمی کوشا، جوان در پرتو اهل بیت، ص ۴۸.
۸- محمد علی خادمی کوشا، جوان در پرتو اهل بیت، ص ۵۳.
۹- محمد رضا جواهری، اخلاق جوانی، ص ۳۵.
۱۰- ر.ک: محمد علی خادمی کوشا، جوان در پرتو اهل بیت، ص ۵۴ و ۵۵.
۱۱- م- وجدانی، حدیث اخلاق، ص ۱۲۸.
۱۲- سوره یونس ، آیه ۸۳.
۱۳- محمد رضا جواهریف اخلاق جوانی، ص ۶۸.
۱۴- محمد علی خادمی کوشا، جوان در پرتو اهل بیت، ص ۶۹.
منبع : پایگاه فرهنگی و اطلاع‌رسانی تبیان زنجان


همچنین مشاهده کنید