سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


گرانی انرژی و گرسنگی


گرانی انرژی و گرسنگی
در ماه‌ها و هفته‌های اخیر رسانه‌های جهان خبرهای مرتبط با دو موضوع ظاهرا بی‌ارتباط ولی در حقیقت بسیار تاثیرگذار بر یکدیگر را مخابره می‌کنند. این دو موضوع یکی تلا‌طم در بازار جهانی قیمت نفت و دیگری بحران کمبود مواد غذایی در کشورهای در حال توسعه به‌ویژه در آفریقا و آمریکای مرکزی است.رویدادهای فوق نتیجه رشد اقتصادی سریع کشورهایی نظیر چین و هندوستان است که به مصرف بیشتر و تقاضای روزافزون برای سوخت و مواد غذایی منجر شده است. از آنجایی که تولید و تقاضا را نمی‌توان در کوتاه‌مدت با هم همسنگ کرد، نتیجه کار افزایش ناگهانی قیمت‌ها است.
به طوری که اخیرا قیمت جهانی برنج فقط در یک دوره دو ماهه ۷۵ درصد و قیمت جهانی گندم نسبت به سال پیش ۱۲۰ درصد افزایش داشته است. با محدود بودن ذخایر نفت جهان تطبیق عرضه و تقاضا حتی در درازمدت هم ناممکن به نظر می‌رسد.
طبیعی است که اولین قربانیان چنین بحرانی فقیرترین مردم جهان هستند.
البته افزایش تقاضا تنها عامل رشد قیمت‌ها نیست و به نظر می‌آید واسطه‌گری و احتکار در بازار جهانی و به‌ویژه روند اخیر کاهش اراضی زیر کشت مواد غذایی نیز در این میان نقش بسزایی دارند. اراضی حاصلخیز گسترده‌ای در سراسر جهان به زیر کشت گیاهانی که از آنها سوخت زیستی تهیه می‌شود رفته (و می‌رود) و در نتیجه از میزان زمین‌های حاصلخیز و مناسب برای کاشت و به دست آوردن مواد غذایی برای انسان و دام کاسته می‌شود.
● سوخت زیستی
سوخت زیستی یا بیوفیول اولین بار در دهه ۱۹۷۰ در برزیل تهیه شد و مورد استفاده قرار گرفت. برزیلی‌ها از بقایای نیشکر اتانول تهیه کرده و درکنار بنزین از آن به عنوان سوخت کمکی استفاده کردند. امروزه ۲۰ درصد از سوخت مصرفی برزیل دارای منشاء گیاهی بوده و این کشور توانسته است وابستگی خود به سوخت‌های فسیلی را کاهش دهد.
در اروپا کشت گیاهان برای تهیه سوخت زیستی در دهه ۱۹۸۰ به عنوان گزینه‌ای برای استفاده از زمین‌هایی که به دلیل تولید بیش از حد محصولا‌ت کشاورزی بلا‌استفاده مانده بود معمول شد. بعدها نگرانی روزافزون جهانی از تاثیرات مخرب سوخت‌های فسیلی بر وضعیت محیط زیست باعث شد که سوخت زیستی به عنوان <سوخت سبز> مورد توجه کشورهای اروپایی قرار گیرد. هدف اتحادیه اروپایی برای کاربرد سوخت‌های گیاهی آن است که تا سال ۲۰۲۰ سهم سوخت با منشاء گیاهی ۱۰درصد کل سوخت مصرفی اتحادیه اروپا باشد.
به همین ترتیب ۱۰ درصد تولید ذرت ایالا‌ت متحده آمریکا به تولید سوخت سبز اختصاص یافته و به موجب برنامه این نسبت در پنج سال آینده به ۳۰ درصد خواهد رسید.
صرف‌نظر از تردیدی که در محافل علمی پیرامون حفظ موازنه اکولوژیکی سوخت زیستی در مقابل تغییرات اقلیمی وجود دارد (و هنوز موضوع یک بحث داغ است)، گسترش شتابان کاربرد سوخت زیستی قطعا منجر به کمبود و افزایش قیمت دانه‌های گیاهی و غلا‌ت می‌شود و ادامه چنین روندی بحران جهانی مواد غذایی را شدیدتر و عمیق‌تر خواهد کرد.
● پارادوکس تمام عیار
جهان امروز با یک تضاد روبه‌رو شده است. استفاده از مواد گیاهی برای تهیه سوخت به‌منظور مبارزه با اثرات گلخانه‌ای به قیمت محروم کردن میلیون‌ها نفر از غذا تمام می‌شود. به عبارت دیگر اطمینان یافتن از اینکه بخشی از جمعیت کره زمین آلا‌ینده‌های کمتری ایجاد خواهند کرد اهمیت بیشتری از عدم توانایی بخش دیگری از جمعیت کره زمین به تغذیه و سیر کردن خویش دارد. پر کردن باک خودروهای بخشی از جمعیت زمین به قیمت خالی ماندن شکم بخش دیگری از جمعیت کره خاکی تمام می‌شود.
واقعیت آن است که آنچه از آن به عنوان گسترش پایدار یاد می‌شود بر سه پایه اساسی و جدانشدنی محیط زیست، جامعه و اقتصاد بنا و استوار می‌شود. ترویج شتابزده مصرف سوخت زیستی به نفع بخشی از جمعیت به قیمت گرسنه ماندن و محرومیت بخش دیگر جمعیت کره زمین به مفهوم بهبود محیط زیست به بهای نابودی یکی از پایه‌های گسترش پایدار یعنی جامعه است. نتیجه آنکه اینگونه رشد مصرف سوخت زیستی به گسترش پایدار منجر نشده بلکه ضد آن عمل خواهد کرد. در حقیقت نیازی نیست و حق نداریم که یکی را بر دیگری ترجیح دهیم.
کاهش شتاب گسترش سوخت‌زیستی یا عملا‌ توقف موقت تولید و مصرف اینگونه سوخت‌های گیاهی باید فورا در دستور کار قرار گیرد. آنچه این تضاد بزرگ را به گونه‌ای رضایتبخش حل می‌کند گسترش حمل و نقل همگانی به عنوان تنها راه کاهش وابستگی به نفت و پیشگیری از تاثیرات مخرب زیست‌محیطی سفرهای شهری و بین‌شهری بدون به خطر انداختن زمین‌های کشاورزی است.
گسترش حمل و نقل همگانی موجب کنترل بیشتر بر تقاضا و مصرف انرژی شده و به این ترتیب نه‌تنها از افزایش قیمت انرژی بلکه از تنش‌ها و شوک‌های اقتصادی جلوگیری می‌شود
مهندس محمود خبازنیا
منبع : روزنامه اعتماد ملی