شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


گل ریزانی برای کودک درون


گل ریزانی برای کودک درون
حتما واژه کودک درون را شنیده اید در فیلم آتش بس این مفهوم به طور گسترده ای مخاطبان فیلم خود را تحت تاثیر قرار داد. سالهاست در علم روان شناسی به این مفهوم توجه شده است و بسیاری از افراد اهل مطالعه و کسانی که خواستار آرامش و سلامت روح و روان خود هستند به دنبال کشف و پرورش آن هستند.
گیتی خوشدل مترجم بزرگ کتاب های روان شناسی معتقد است زندگی بدون حضور کودک درون، احساس تهی بودن را بر جا می نهد با اتصال به کودک درونمان که خویشتن راستین ماست کار به آخر می رسد، شفا می یابیم و دیگر بار با احساس وصل به پروردگارمان به خودمان، به دیگران، به جهان و به هستی از توفیق آرامش و شادمانی کامروا می گردیم. اما کودک درون کیست؟ کودک درون بخشی از درون ماست، خود عاطفی ماست. کودک درون به نوعی می تواند همان خود ما در زمان کودکی مان باشد همان کودکی که بی گدار به آب می زند، حرفها را نسنجیده می زند، صادقانه می گوید و بی ملاحظه به بزرگتر و کوچکتر یا منافع شخصی خاص اظهار نظر می کند، می خواهد هر جا صلح و آشتی باشد و همه خندان و خوشحال باشند به همه اعتماد دارد و از کسی توقعی ندارد عشق ورزی اش بی تکلیف است وابراز احساساتش خالصانه و از اعماق وجود و بی غل و غش است. چرا کودک درون پنهان می شود؟
این کودک در دهه های بعدی عمرامان با توقعات، قضاوت ها، پیش داوری ها، بایدها و نبایدها، بکن و نکن ها دیگران را مقدم بر خود دانستن، ترس ها، اضطراب ها، شکت نفسی ها و هزاران رفتار و بلایی که خود یا بزرگترها بر اثر نادانی بر سرمان آورده اند در درون ما محبوس شده، از بروز کردن و نمایان شدن باز می ماند و مثل یک زندانی بی تاب هر دم خود را به در و دیواری می زند تا به زندان بان خود وجودش را یادآوری کند. فراموشی کودک درون چه بر سر ما می آورد؟ دکتر لوسیا کاپاچیونه نویسنده کتاب شفای کودک درون در این باره می گوید: "وقتی کودک درون ما محبوس می شود، خود انگیختگی طبیعی و شور و شوق زندگی را از دست می دهیم به مرور زمان، این امر به کمبود انرژی و بیماری مزمن یا مرضی صعب العلاج می انجامد." هم چنین وقتی کودک درون ما پنهان می وشد، خود را از دیگران جدا می کنیم. تجربه صمیمت راستین با دیگران غیر ممکن می شود.
احساس رضایت از زندگی نداریم. اعتیاد، افسردگی و روابط نادرست و مشکل ساز از دیگر عوارض فراموشی با کودک درون ماست. اگر کودک درون قدرت بروز نداشته باشد در نقش یک قربانی ظاهر می شویم و با خودمان احساس غریبی می کنیم و بسیاری از مسایل به صورت حل نشده در ذهن من باقی می ماند و کم کم انباشته شدن این احساست سرکوب شده، منجر به خشمی مزمن، ترس، احساس خلا»، بی انگیزگی و احساس نارضایتی می شود. چه باید کرد؟
درون هر یک از ما لایه های مختلفی وجود دارد و یکی از آنها کودک ماست که باید او را از لابه لای لایه ها، بیرون بیاوریم و به او زندگی تازه ای ببخشیم. با کمک این روش می توانیم از گذشته رها شویم و زندگی مان را در زمان حال هدایت کنیم. اما برای این کار موانعی بر سر راه است بزرگترین مانع ضمن همه آنچه که تاکنون خواندید دامی به نام خود "انتقادگر" ماست. بخشی از وجود ما که مدام در پی ایراد گرفتن و سر کوفت زدن به ماست. ندایی درونی که مدام طعنه می زند و ما را به باد انتقاد می گیرد همان صدایی که تمام اشتباهات و شکست هایمان را به یادمان و جلوی چشممان می آورد و احساس بی کفایتی را به ما منتقل می کند باید از گوش دادن و جلوه گر و قدرتمند شدن از این ندا در درونمان جلوگیری کنیم و در عوض آن بخش از وجودمان که نقش حامی کودک درون را دارد را تقویت کنیم و به او گوش دهیم آن ندایی که به ما می گوید عشق بورز!
● آشتی با کودک درون:
آشتی با کودک درون را تولد دوباره آدمی دانسته اند زیرا با آشتی با کودک درون انسان می تواند بسیار آسان با دورن خود ارتباط برقرار کند حلقه باورهای غلط را بگسلد از سرکوفت خود دست بردارد به اشتباهات صرفا به چشم یک اتفاق و تجربه بنگردو عذاب نکشد و با عشق و حمایت عمیق دوباره از درون رشد کند. باید قدم به حیطه خود آگاه و ناخودآگاه ذهن گذارد باورهای کهنه را زیر و رو کرد و ارزش های جدیدی برای ادامه زندگی انتخاب کرد. در بین ترتیب تمام تشویق هایی که از کودکی محتاج شنیدنش بودیم را دریافت می کنیم و اوج می گیریم.
● راهکار عملی:
کودک درون ما تنها مانده است و منزوی است بنابراین نمی توان باز هم در تنهایی و انزوای خود او را بیابیم بلکه نیاز به جمله حمایتگر و یا مشاوری ماهری است. البته کتاب هایی هم در این زمینه منتشر شده است و برای برقراری ارتباط با کودک درون نوشتن خاطرات روزانه با تمام احساساتی که به ما دست داده است و نوشتن با دست پیشنهاد می شود. از جمله راهکارهای دیگر این است که به خود عادت بدهید که از چیزهای کوچک در زندگی لذت ببرید لازم است تا چشم هایتان را برای بهتر دین زیبایی های طبیعت باز کنید گوش هایت در را برای شنیدن صدای پرندگان، وزش باد نیز کنید! گیاهی بکارید لذت مراقبت، آبیاری و گل دادن آن را ببرید.
به کودکان و حیوانات توجه کنید، موسیقی گوش کنید و تمرین کنید که عین شوخ طبعی درجه دوستان انسان آرامی باشید و احساسات مثبتی را برای خود تحسیم کنید. از اینکه احساسات قلبی خود را به صادقانه ترین احساس است را بروز دهید نترسید اگر به احساساتتان ایمان داشته باشید هیچ چیز حجالت آور نیست!
مریم بابایی
منبع : روزنامه ابتکار


همچنین مشاهده کنید