شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


سایه بلند کمدی بر دغدغه‌های جنگ و اجتماع


سایه بلند کمدی بر دغدغه‌های جنگ و اجتماع
ســعــیـــد ســهــیــلـــی کـــه فــیـلــم سـیـنـمــایــی "چارچنگولی" را بر پرده سینماها دارد کار خود را از دفاع مقدس آغاز کرد، به روابط سیاه ‌حاکم بر اجتماع و مضامین روز جامعه رسید و بالاخره کمدی را به عنوان تازه‌ترین دغدغه انتخاب کرده است.‌‌ ‌سهیلی فعالیت هنری خود را از حوزه هنری خراسان با تئاتر و فیلمسازی آغاز کرد. او ۹ فیلم در مقام نویسنده و ‌کارگردان در کارنامه هنری خود دارد و "توفان شن" جواد شمقدری تنها فیلمنامه‌ای است که سهیلی با همکاری ‌فیلمسازی دیگر به نگارش درآورده است.‌ ‌وی هر چند از دفاع مقدس آغاز کرده اما ‌بازخورد حضور آدم‌های جنگ در جامعه معاصر به نوعی برخاسته از دغدغه شخصی اوست. بزرگ نمایی ‌لکه‌های سیاه و نقاط منفی فضای موجود و نوعی بی‌پردگی در طرح موضوع از ویژگی‌هایی است که چه خوب و ‌چه بد در مجموعه آثارش دیده می‌شود. در این میان توجه تازه این فیلمساز به کمدی که باز هم معطوف بر ‌تضادهاست می‌تواند نقطه عطف کارنامه او محسوب شود.‌‌‌‌"‌مردی شبیه باران" سال ۷۵ ساخته شد. فیلمی برای بازشناسایی حضور رزمندگان ایرانی در اسارتگاه‌های عراق ‌که قـصـه یـکی از فرماندهان راکه دچار موج گرفتگی شده محور قرار می‌دهد.
در چنین فیلمی آنچه از سهیلی به ‌عنوان امضا، پای کار مانده، تکیه بر خشونت، شکنجه اسرای ایرانی و ... است که البته حضور ابوالفضل پورعرب ‌که جوان اول فیلم‌های آغاز این دهه بود، در نقش این فرمانده اسیر موجی به نوعی با جسارت اغراق‌شده سهیلی ‌همخوانی پیدا کرده است.‌‌‌‌"‌مردی از جـنـس بـلـور" سـال ۷۷ بـا موضوع حضور رزمندگان دیروز در جامعه پس از جنگ ساخته شد. فیلمی که ‌آرام آرام حرکت سهیلی را به سوی سـیـنـمـای اجـتـمـاعـی برجسته کرد. حضور ابوالفضل پورعرب باز هم در نقش ‌رزمنده جانباز دیروز و مهتاب کرامتی در نقش نامزد سابق او که از اولین فعالیت‌های سینمایی کرامتی است، از ‌نکات برجسته فیلم است. فیلم با طراحی یک کلاف به هم پیچیده از توطئه، قتل، خیانت و ... در انتها رزمنده ‌جانباز را به شهادت و قاتل اصلی را به چوبه دار می‌سپارد.‌‌‌"‌سهراب" به فاصله یک سال بعد یعنی سال ۷۸ ساخته شد. فیلمی که رویکردی صـرف بـه اجـتماع و مسائل مبتلا ‌به دارد. مــــــاجــــــرای دلـــــدادگـــــی دو جـــــوان کـــــه گوشه‌چشمی ناکارآمد به گذشته پدرانشان هم دارد که زمانی همرزم بوده‌اند. ‌خودکشی، سرقت، توطئه، فرار، شکنجه، قتل و ... تنها بــرخــی از مـعـضـلات اجـتـمـاعـی هـسـتـنـد کـه سـهـیـلــــی بــــرای ‌رســـانـــدن دو جـــوانبه وصال پایانی، برای پر کردن عرض مسیر قصه طراحی کرده است.‌‌‌‌‌"‌غوغا" در سال ۸۱ ساخته و روانه اکران سینماها شد. فیلمی که به نوعی اوج نگاه سیاه، ‌اغراق‌شده و آزاردهنده سهیلی در ترسیم چهره اجتماع است. در این میان ماجرای خواهران دوقلوی جداافتاده، ‌زنان خیابانی، گروه‌های خلافکار و ... نیز به مفاهیم مشترک فیلم‌های او اضافه می‌شوند.‌‌ ‌"‌تارا و تب توت فرنگی" سال ۸۲ با فیلمنامه مشترک سهیلی و مجید مولایی ساخته شد. فــیــلـــم بــازگـشـتــی دارد بـه ‌دوران جـنـگ و آدم‌هایش، البته از زاویه‌ای خاص که با لحاظ کردن مولفه‌های مشترک آثار قبلی وی، با ساختاری ‌معمایی پلیسی روایت می‌شود. در واقع فیلم از دل کشف هویت یک قاتل به نوعی آدم‌های مختلف زمان جنگ را ‌در زمان حال مورد تحلیل قرار می‌دهد.
‌‌فیلمساز با تـصـویـر کردن سه دختر جوان که دوران پــرالــتـهـاب انـقـلاب و جـنـگ را پـشت سر گذاشته‌اند، تصویر و ‌بازتاب شخصی خود را از این مقاطع تاریخی در اختیار مخاطب قرار می‌دهد. ولی فیلم به قدری در دادن ‌اطلاعات قطره‌‌چکانی و کند عمل می‌کند که روابط علت و معلولی میان شخصیت‌ها و ماجرا از دست می‌رود و در ‌انتها یک سری ماجراهای پراکنده در ذهن مخاطب باقی می‌ماند که نخ تسبیح آنها گم شده است.‌"‌سنگ، کاغذ، قیچی" سال ۸۵ ساخته شد و با حضور در جشنواره فجر سال ۸۶ اکران عمومی شد. سهیلی در ‌"سنگ، کاغذ، قیچی"هم مانند فیلم قبل خود تا حـدی از سـاخـتـار خـطـی فـاصله گرفته و مـــی‌تـــوانـــد بـــا ایـــن شـیــوه ابـتــدای ‌فـیـلــم و موقعیت‌سازی بخش میانی را واجد ریتمی مناسب کند. به‌ علاوه در این فیلم هم به تم مورد علاقه خود در تحلیل ‌آدم‌های جنگ در زمان حال می‌پردازد.‌‌معرفی جهان، رفیق و نامزدش در بخش ابتدایی انجام و فیلم به ســرعــت وارد فـاز عـمـلـیـات گـرو گـانـگـیـری می‌شود. هر ‌چند این بخش زمینه‌چینی است برای موقعیت کـلـیـدی فـیـلـم یـعـنی حضور در آسایشگاه جانبازان و تقابل قهرمانان ‌دیروز و ضدقهرمان امروز، اما پرداخت و چگونگی رسیدن به این موقعیت به گونه‌ای است که رسیدن به این ‌موقعیت درجه اول اهمیت را پیدا می‌کند.‌‌این وجوه در مقابل ساختار به شدت نمایشی فیلم رنگ باخته و از رئالیسمی که فیلم نیازمند آن اســت فــاصـلــه ‌مــی‌گـیــرنــد. حـضــور گــروه گروگانگیران و رئیس کارخانه که یک آقازاده است در جمع رزمندگان سابق و جانبازان ‌فعلی، تقابلی را رقم می‌زند که پتانسیل خود را از چرخش قدرت گرفته، با اسلحه‌ای که بـا قـرار گـرفتن در هر جبهه ‌نمود واقعی شخصیت ها را آشکار می‌کند.‌‌هر چند این مـوقـعـیـت نـمایشی با مولفه‌های چیده شده پتانسیل بخش اعظم فیلم را بر دوش می‌کشد ولی آنچه رئالیسم ‌فیلم را تحت تأثیر قرار می‌دهد، اغراق در پرداخت شخصیت‌ها و دیالوگ‌هاست. سهیلی علاقه خاصی دارد که ‌کاراکترها خودشان را به نحوی مستقیم افشا کــنــنــد و بــا ایــن تــعــاریــف کــمـتـر شخصیت خـــاکــســتــری مــی‌تــوان در فــیــلــم‌هــایـش ‌پـیـدا کرد.‌‌‌‌‌‌‌
"‌چهارانگشتی" به نویسندگی، کارگردانی و تهیه‌کنندگی سهیلی در سال ۸۵ ساخته شد و بدون نمایش جشنواره ای در سال ‌۸۶‌ به اکران عـــمـــــومـــــی درآمــــد. بـــهــــرام رادان، جـــمــشــیـــد هاشم ‌پور، لیلا اوتادی و اندیشه فولادوند از بازیگران فیلم هستند. ‌رادان در این فیلم در دو نقش پلیسی و قاچاقچی مواد مخدر به ایفای نقش پرداخته است.‌‌ ‌فیلم را شاید بتوان از حیث ساختار روایتی در امتداد دو فیلم قبلی "تارا و تب توت فرنگی" و "سنگ، کاغذ، قیچی" ‌محسوب کرد. فیلمی که با فاصله گرفتن از دغـدغـه مـعمول سهیلی یعنی پرداختن به آدم‌های جنگ به نوعی به ‌نمایش اغـراق‌شـده از مـعـضـلات اجـتماعی نزدیک می‌شود و از شعار دادن باکی ندارد.‌‌ ‌فیلم از وجه سفارشی بودن و پیام دادن نمی‌تواند زبان سینما را به گونه‌ای هنرمندانه وارد کار کند و این وجـــوه را ‌بـــه بــخـــش‌هـــای عــمــیـــق‌تـــر بــبــرد. "چهارانگشتی" در عین پرداختن به دو خط قصه مثبت و منفی، کلیه کاراکترها را نیز متأثر ‌از این تقسیم‌بندی سیاه و سفید می‌کند. رویکردی که در مورد سهیلی که در "سنگ، کاغذ، قیچی" به سوی طراحی ‌کـاراکترهای خاکستری حرکت کرده بـود، نـوعـی عـقـبـگـرد مـحـسـوب می‌شود.‌ ‌‌"‌چارچنگو لی" با فیلمنامه‌ای از سهیلی پس از چند سال انتظار، در سال ۸۷ به مرحله ساخت رسید و بدون انتظار ‌برای جشنواره فجر به نمایش عمومی درآمده است. این فیلم کمدی داستان دو برادر دوقلو است که از ناحیه دست ‌به هم چسبیده‌اند و هر کدام زندگی و عقاید خاص خود را دارند.‌‌ جـواد رضویان، رضا شفیعی‌جم، فـتـحـعـلـی اویـسـی، بـهاره رهنما، رضا فیض نوروزی، مهران رجبی، شهرام قائدی، ‌مینا جعفرزاده، ساعد سهیلی و مژگان بیات در ایــن فــیــلـم بـازی کـرده‌اند. "چارچنگولی" از چــهـارشـنبه ۲۹ آبـان مـاه در ‌گروه سینمایی عصرجدید جایگزین "سه زن" شده است.‌‌
‌‌منبع : مهر‌
منبع : روزنامه آفتاب یزد


همچنین مشاهده کنید