یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


فیلم سازان جوان در تیررس جهانی شدن


فیلم سازان جوان در تیررس جهانی شدن
ابراهیم فروزش سال ۱۳۱۸ در تهران متولد شد او فارغ التحصیل کارگردانی از دانشکده هنرهای دراماتیک است. وی فعالیت هنری‌اش را از سال ۱۳۴۹ با عهده دار شدن سرپرستی مرکز سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد. فروزش سینما را سال ۱۳۵۲ با نگارش فیلمنامه فیلم کوتاه «سیاه پرنده» تجربه کرد.
وی در بیست و ششمین جشنواره فجر دو فیلم با نام‌های(دوست داشتن) و (هامون و دریا) دارد. وی معتقد است اکثر سینما گران بدون اینکه به معنای جشنواره فکر کنند دوست دارند فیلمشان را شرکت دهند او جشنواره را یک محل گذر برای فیلم‌ها می‌داند و معتقد است وجود جشنواره در کشور ما اتفاق مهمی است که باید بیفتد.
فروزش در (هامون و دریا) از نابازیگر استفاده کرده است و دلیلش را ضرورت فیلمنامه می‌داند وی اعتقاد دارد این کارگردان که جوان‌های ما در آینده در عرصه سینما حرف‌های زیادی برای گفتن خواهند داشت. او با تمام مشکلاتی که برای حاضر کردن فیلم‌هایش برای جشنواره داشت حاضر به این گفت و گو شد.
▪ گویا شما در حال آماده کردن فیلم سینمایی «دوست داشتن را هجی کن» هستید؟
ـ البته نامش شد «دوست داشتن». بله ما درمرحله آخر کار به سر می‌بریم و امیدوارم بتوانیم به زودی کپی صفر بکشیم و فیلم را به جشنواره ارائه دهیم.
▪ مگر هیئت انتخاب گزینه‌های مورد نظرشان را معرفی نکرده است؟
ـ بله، یک فیلم تا مراحلی مانند مونتاژ، صداگذاری، موسیقی و ... را پشت سر نگذارد آماده نمایش نیست و اکثر فیلم‌هایی که به هیئت انتخاب ارائه شده‌اند در مرحله چاپ و لابراتوار، صدا و موسیقی هستند و مراحل فنی اکثر فیلم‌ها دچار نقص است. همان‌طور که می‌دانید فیلم‌های دیده شده هم باید نقایصشان را برای اکران در جشنواره برطرف کنند ما هم در حال کامل کردن (دوست داشتن) هستیم.
▪ یعنی (دوست داشتن) توسط هیئت انتخاب دیده شده است؟
ـ واقعیت این است که تهیه کننده فیلم را برای بازبینی می‌دهد. ما بیشتر تلاشمان این است که فیلم آنگونه که شایسته است کامل شود. البته یک وقتی هست که کارگردان در مقام تهیه کننده هم عمل می کند که آن بحث جداگانه‌ای‌است. تهیه کننده درهر مرحله از ما کپی گرفت و من هم هیچ‌وقت وارد جزئیات نشدم که فیلم را برای بازبینی به هیئت انتخاب داده‌اند یا خیر.
▪ «هامون و دریا» مراحل فنی‌اش تمام شده است؟
ـ بله. کپی نمایشش آماده است.
▪ در مورد مضمون «هامون ودریا» توضیح دهید؟
ـ مفهومش از دو کلمه و دو اسم است. مضمون «هامون و دریا» ظاهرا یک نوع عشق و دلدادگی بین دو نوجوان است و عشق بهانه‌ای است برای گذشتن از صافی‌هایی بس دشوار. به خصوص پسر جوان فیلم تا برسد به معشوق از صافی‌ها و گذرگاه‌های مهمی عبور می‌کند و در گذرگاه‌ها از نظر کیفی ارتقا پیدا می‌کند و خویشتن خویش را بازمی یابد. فقط عشق دستمایه می‌شود.
▪ در «هامون ودریا» از نابازیگر استفاده کردید به دلیل ضرورت فیلم‌نامه یا ...؟
ـ قدمت کار و سوابق من در انتخاب نابازیگران تثبیت شده نیست. در دنیای حرفه‌ای سینما چند کودک حرفه‌ای سینما می‌شناسید؟ خود به خود مشخص است که کودک همیشه کودک نمی‌ماند. بزرگسال می‌شود ومی تواند حالا حالاها جوان اول فیلم باشد تا به سن میانسالی برسد و اصلا نمی‌توانیم بگوئیم هنرپیشه خردسال حرفه‌ای، به دلیل اینکه سنش بالا می‌رود و اصلا ممکن است بازیگری را ادامه ندهد. بنابراین من نمی‌گویم حتما از نابازیگران استفاده می‌کنم. «هامون ودریا» فیلم کودکانه‌ای نیست. بازیگرانش به بلوغ رسیده‌اند و به خاطر تمام مسائلی که مضمون فیلم می‌طلبد باید این دو کاراکتر وابسته به همان جغرافیایی می‌بودند که فیلم در آن اتفاق می‌افتد.
مضمون قصه اقتباسی است از کتاب «هامون و دریا» نوشته عباس جهانگیری که ضمن وفاداری به کتاب یک جاهایی را فضاسازی و لوکیشن متفاوت طراحی کردم.
▪ این لوکیشن‌ها از اطراف کویر (دریاچه نمک) تا حاشیه‌های تربت جام را دربر می‌گیرد. توجه کنید که این نقطه جغرافیایی از لباس محلی، موسیقی (دوتار) گرفته تا آداب و رسوم و ... خاص خود را می‌طلبد که می‌تواند در فیلم اثرگذار باشد. پس به دلیل این لوکیشن‌ها باید کاراکترها را از همان ناحیه انتخاب می‌کردیم من چه بازیگری را می‌توانستم انتخاب کنم که با آن لهجه به آداب و رسوم و ... آشنا باشد؟
ـ اگر از بازیگر حرفه‌ای استفاده می‌کردم طبیعتا نمی‌توانستم این مسئله دقیق را دربیاورم. جالب است بدانید تربت جام سینما ندارد اما تمام مردمش مشتاق بازی در سینما هستند. فکر می‌کنم اگر جوان بازیگری را از تهران می‌بردم تربت جام و لباس محلی تنش می‌کردم و به آن زبان سخن می‌گفت مضحک می‌شد. استفاده از نابازیگر در «هامون و دریا» صرفا به دلیل ضرورت فیلم‌نامه صورت گرفت.
▪ یعنی شما درانتخاب بازیگرها و حتی سناریو به گیشه فکر نمی‌کنید؟
ـ سینما زنده است به فروختن وگرنه فیلمساز سرمایه‌های اولیه برای فیلم بعدی‌اش را از کجا بیاورد؟ بدنه سینما تعریف خودش را دارد. یکسری از فیلم‌ها گیشه‌پسند است و بیشتر جنبه‌ تفریحی دارد و در حقیقت سرگرم کننده است. ولی در قالب کارهای دیگران مفهوم جابه‌جا می‌شود. نهایتا ما باید وفادار باشیم که فیلم برای مردم ساخته می‌شود. اگر به هر دو وجه دقت کنیم فیلم موفق می‌شود. دوست ندارم آنقدر دور از گیشه فیلم بسازم که آرشیوی شود یا اینکه صرفا برای گیشه فیلم بسازم. دوست دارم با در نظر گرفتن مخاطبم برای مردم فیلم بسازم.
▪ چرا اکثر فیلمسازان اصرار دارند که فیلمشان در جشنواره فجر به نمایش گذاشته شود؟
ـ جشنواره به عنوان یک رویدادی که هر ساله اتفاق می‌افتد به منزله یک گذرگاه است. جشنواره چه پشتوانه دولتی داشته باشد و چه خصوصی باید فیلم از این گذرگاه بگذرد. به عقیده من فیلم‌های دولتی که حتما باید شرکت کنند و خصوصی هم به نوعی برای دیده شدن توسط مردم باید شرکت کند.
شرکت فیلم‌های بخش خصوصی در جشنواره می‌تواند جنبه تبلیغاتی داشته باشد که به واسطه پخش در جشنواره در گیشه هم موفق عمل کند. به هر حال رویدادی است که برخی اسم آن را رقابت می‌گذارند ولی همه بدون در نظر گرفتن تعریفی درست فیلمشان را در جشنواره شرکت می‌دهند و فراموش نکنیم جشنواره مهمترین رویدادی است که هر ساله برای سینما مطرح می‌شود.
▪ البته همیشه این تبلیغات به نفع فیلم تمام نمی‌شود؟
ـ بله. به هر حال نسبی است می‌تواند اثر سوء هم داشته باشد. البته نمی‌توانیم در مورد همه فیلم‌ها این قضاوت را داشته باشیم. و نکته دیگر اینکه برای تهیه‌کننده مهم است که فیلمش در جشنواره فجر به نمایش گذاشته شود. زمانی بود که اگر فیلم در جشنواره شرکت می‌کرد می‌توانست پروانه نمایش بگیرد بعدها بدون اینکه فیلم در جشنواره شرکت کند هم می‌توانست پروانه نمایش بگیرد. من وقتی فیلم می‌سازم اصلا به جشنواره‌ها فکر نمی‌کنم و تمام نیرویم را برای بهتر شدن فیلمم می‌گذارم.
▪ یعنی شما فیلم جشنواره‌ای که مصطلح است نمی‌سازید؟
ـ هیچ‌کس نتوانست تعریف جامعی دهد که فیلم جشنواره ای یعنی چه؟ وقتی مصادیق روشن و شکل‌گیری فیلم براساس فکری فرموله نمی‌شود که بگویند فیلم جشنواره‌ای بوده است، شرکت فیلم‌ها در جشنواره براساس سیاست‌های تهیه کننده می‌شود که می‌داند فیلمش را کی و چگونه در جشنواره شرکت دهد. جشنواره‌ها و رویدادهای اینچنینی نمی‌توند بد باشد.
▪ گویا امسال در انتخاب فیلم‌های بخش مسابقه یک نگاه دولتی حاکم بوده است؟
ـ تهیه‌کننده و کارگردان دولتی که کاملا در جریان نگاه دولتی مرجع دولتی هستند. ولی اعضای هیئت انتخاب باید از سازندگان فیلم‌ها باشند که باز هم سلیقه‌ای است اما به هر حال به سلیقه قشر فیلمساز نزدیک‌تر است. واقعیت این است که من اصلا در جریان این قضایا نیستم و نمی‌دانم چه اتفاقاتی افتاده است و نمی‌دانم سیاست‌گذاری امسال چگونه بوده است.
▪ در مورد اصلاحیه فیلم‌ها هم اطلاعی ندارید؟
ـ شاید تعجب‌آور باشد من فیلم را می‌سازم و به تهیه‌کننده تحویل می‌دهم و اصلا نمی‌دانم فیلم در چه حالی است.
▪ سینمای امروز ما را چگونه می‌بینید؟
ـ من روی نسل جوان خوشبین هستم اگردرصدی از جوان‌ها همین گونه بالا بیایند می‌توانیم به آینده امیدوار باشیم.
به هر حال در سال‌های اخیر جوانان ما در فستیوال‌های آن طرف مرزها هم شاخص بودند و موفقیت‌هایی کسب کردند. فیلم‌هایشان را با علاقه می‌فرستند و با یک دید جهانی‌تر بررسی می‌شود و بعضا هم مورد توجه قرار می‌گیرد. به عقیده من می‌شود به سینما به یک نوعی اعتماد کرد. از این همه جوان علاقه‌مند حتما تعدادی بیرون خواهند آمد که می‌توانند بار سنگین سینما را به دوش بکشند و حرف‌های زیادی هم طبیعتا برای گفتن خواهند داشت.
▪ گاها دیده می‌شود که در سینمای ما همان فیلم‌های فارسی قدیم با پوششی متفاوت به نمایش گذاشته می‌شود به نظر شما دلیلش چیست؟
ـ به دلیل گرفتاری‌های شخصی‌ام مخاطب این فیلم‌ها نبوده‌ام. در جشنواره‌ها هم آنقدر تنه زدم و لگد خوردم که عطایش را به لقایش بخشیدم. ولی در حد جراید این گله‌ها را می‌شنوم که چرا سطح سینمای امروز نزول کرده است. اگر فیلم‌های امروزی سینما مانند فیلم‌های قدیمی باشد به عقیده من این وضع اسفبار است. امیدوارم اینگونه نباشد و نویسندگان با اندکی فکر و تمرکز بیشتر و جدی گرفتن این مقوله بتوانند سوژه‌هایی را کار بکنند که نو و آموزنده است.
▪ به نظر شما چرا وضعیت اکران در کشور ما آنقدر نابسامان است؟
ـ مسئله اکران فیلم‌ها به مسائل سینما، صاحب سینما و تعدادکم سینما در کشور ما برمی‌گردد. مشکل اکران همیشه به عنوان یک معضل در سینما مطرح شده است. نمی‌شود این مشکلات را گردن سینما دارها انداخت به دلیل اینکه سینمادارها هم مسائل خودشان را دارند به هر حال نوبت اکران و ظرفیت سینما یک دعوای همیشگی است و یکسری از فیلم‌ها که گیشه پسند نباشند مهجور می‌مانند.
▪ به عقیده شما دولت نباید برای آن دست از فیلم‌هایی که متعلق به سینمای بدنه نیستند امکان اکران فراهم کند؟
ـ حرف بسیار درستی زدید. من موافق هستم که دولت حتما حتما برای این دست فیلم‌ها چاره‌ای بیندیشد.
فرهنگسراها وجود دارند که اگردقت کنیم درمی یابیم که مسائل فرهنگی خود را دارند ولی دولت باید جایی را فراهم کند تا فیلمهای مهجورهم نشان داده شوند. به عقیده من اگر سینما‌هایی اختصاص به پخش یک چنین فیلم‌هایی داده شود نه تنها تهیه کننده و سرمایه‌گذار ضرر نمی‌کند بلکه این انگیزه در فیلمسازها از بین نمی‌رود که فیلم‌های اینچنینی بسازند.
▪ ممیزی‌ها را در کشور ما چگونه می‌بینید؟
ـ به هر حال هردولت و حکومتی از مطرح شدن برخی از مسائل راضی نیست و دوست ندارد که مطرح شودو فیلمسازی که دوست دارد در کشورش فیلم بسازد باید مسائل اینچنینی را نیز رعایت کند. اما من فکر می‌کنم اگر ممیزی‌ها سلیقه‌ای اعمال نشود و به صورت یک قانون مدون شود درنهایت به نفع سینمای ما خواهد بود. به دلیل اینکه فیلمساز از ابتدا تکلیف خود را می‌داند و به گونه‌ای فیلمش را می‌سازد که بتواند پروانه نمایش بگیرد. اما با تغییرات مدیریتی این سلیقه‌ها فیلمساز را دچار سردرگمی می‌کند به گونه‌ای که فیلمساز نمی‌داند چگونه فیلم بسازد و این برای سینمای ما ناخوشایند است.
▪ کیفیت جشنواره امسال را چگونه ارزیابی می کنید؟
ـ هنوز برای قضاوت بسیار زود است. ما هیچ فیلمی ندیدیم و طبیعتا نمی‌توانیم قضاوت کنیم ولی امیدوارم تمام فیلم‌های خوب به خوبی دیده شوند. به عقیده من اکثر فیلمسازها خیلی به فکر جایزه گرفتن در جشنواره نیستند همین که فیلمشان در جایی اکران شود که بینندگان جدی‌تر سینما حضور دارند کفایت می‌کند.
سعیده خدابخش
منبع : روزنامه حیات نو


همچنین مشاهده کنید