جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

۱۰ روزی که یونان را تکان داده است


۱۰ روزی که یونان را تکان داده است
در پی‌ کشته ‌شدن جوانی یونانی که به دست نیروهای پلیس این کشور، اعتراض و آشوب شهرهای این کشور را فراگرفته است. اما در برابر این شورش، سکوت سنگینی بر رسانه‌های بین‌المللی حاکم است. تحلیل و بررسی این شورش که اندک‌اندک به شهرهای دیگری از اروپا نیز سرایت کرده است و حتی به تصرف دانشگاهی در نیویورک توسط دانشجویان آنارشیست منجر شده است، می‌تواند از تحلیل نقش رسانه‌ها در این زمینه، آغاز شود. ۱۰ روز از آغاز شورش بخش بزرگی از فعالان سیاسی و اجتماعی، به ویژه نوجوانان، جوانان و دانشجویان، در یونان می‌گذرد. ۱۰ روزی که بخش‌بخش این کشور را تکان داده، ۱۰ روزی است که این سرای اندیشه و تمدن را به جایگاه طغیان خشم اعتراض فرزندان زحمت‌کشان تبدیل کرده است. ۱۰ روزی است که در گوشه و کنار این کشور دست‌ها بالا رفته و سنگ‌ها را به سوی شب پرتاب می‌کنند.
۱۰روز است که رسانه‌های جمعی پیرامون ما، رسانه‌هایی که بدون شک در اختیار سرمایه جهانی، قرار دارند، تمامی تلاش خود را به کار می‌برند تا ما هرچه کمتر در مورد این شورش، ابعاد آن و دلایل راستین به وجود آمدن، پایداری و گسترش آن بخوانیم و بدانیم. این امر بدون شک از این سبب است که آنان از سویی می‌خواهند که سدی مستحکم در راه رسیدن اخبار مبارزات حق‌طلبانه فرزندان زحمت‌کشان یونان به نیروهای مترقی جهان ایجاد کنند و از سویی دیگر خواهان آن هستند که به اینگونه جلوی نفوذ احتمالی آتش این شورش را به نقاط دیگر جهان بگیرند. آنان می‌دانند که از آن‌رو که دلایل شعله‌ور شدن این آتش در دیگر گوشه‌های جهان نیز موجود است، این آتش به راحتی می‌تواند به دیگر نقاط جهان نیز راه یابد. درست از این‌روست که از این شورش کمتر می‌خوانیم و آنچه «می‌دانیم» از غربال‌های رسانه‌ها گذشته و از اطلاعات درست و واقعی تهی شده است. بار دیگر، شورش، خرابکاری نام گرفته است و فرزندان کارگران، آنچنان توصیف می‌شوند که گویا مشتی اوباش‌اند.
شورش یونان با کشته شدن نوجوان ١٥ ساله‌ای به نام «آلکسی گری‌گوروپولوس» با گلوله یک پلیس در آتن شدت گرفت اما بدون شک ریشه در شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی یونان و جهان دارد. پیکر بی‌جان آلکسی روز شنبه ٦ دسامبر ٢٠٠٨ پس از اصابت گلوله به او در یکی از خیابان‌های آتن بر زمین افتاد، اما از آن به بعد، نه تنها شعله‌های خشم در بیش از ١٠٠ شهر یونان زبانه کشیده است، که دلیلی برای برقراری اعتصابی گسترده و تظاهراتی با شرکت بیش از ١٠٠ هزار نفر شده است.
اعتراضات این روزهای یونان، پس از شورش‌های دانشجویی این کشور در سال ١٩٧٣، در دوران دیکتاتوری نظامی یونان، شورش‌هایی که در خلال آنها ٤٤ نفر در اثر اصابت گلوله‌های پلیس از پای درآمدند، بی‌سابقه بوده است. این شورش‌ها تنها نمادی بر اعتراضاتی خودجوش نیستند و ریشه در شرایطی دارند که در این روزها در اثر بحران گسترده سرمایه‌داری در یونان به وجود آمده و نیز تصمیمات ضدمردمی‌ای که دولت دست‌راستی «کوستاس کاران‌مالیس» اتخاذ کرده است و بدین‌گونه شرایط زندگی را برای توده‌های محروم دوچندان سخت‌تر کرده است.
این تصمیمات به‌گونه‌ای بازار کار یونان را متاثر خواهد کرد که به گفته شورای عالی کنفدراسیون کارگری یونان در خلال دو هفته آینده، ۱۰۰هزار نفر (یا به عبارت دیگر ٥درصد از نیروی کار یونان) به خیل بیکاران این کشور افزوده خواهد شد. شدت‌گیری فقر و رشد اختلاف طبقاتی در خلال سال‌های اخیر به‌گونه‌ای بوده است که به موجب آخرین آمار رسمی ۲۰ درصد از یونانیان، زیر خط فقر زندگی می‌کنند و همزمان تعداد میلیاردرهای دلاری یونان بیش از همیشه است.
۱۰ روز پیش زمانی‌که «آلکسی گری‌گوروپولوس» برای شرکت در اعتراضات توده‌ای از خانه بیرون می‌رفت، روزی که می‌رفت تا همراه با دیگران فریاد «نه! ما دیگر توان تحمل شرایط موجود را نداریم!» را علیه رژیم محافظه‌‌کار کشورش که یکی از وخیم‌ترین شرایط اقتصادی سال‌های اخیر را به مردم این کشور تحمیل کرده است، کسی نمی‌توانست تصور کند که او کشته می‌شود و او بساط شورشی عظیم بنا خواهد شد.
عکس‌العمل پلیس در مقابل نوجوانان و کشته شدن آلکسی باعث شعله‌ور شدن آتش خشم توده‌هایی شد که مدت‌ها بود از شدت فشار اجتماعی در عذاب بودند و اعتراضات آغاز شدند. در دو روز اول، تاکتیک پلیس بزن و بگیر و ببند بود. اما این تاکتیک نه تنها توده‌ها را به عقب نراند، که باعث به وجود آمدن اعتراضاتی تازه‌تر و گسترده‌تر شد. بسیاری از محرومان یونان امکانی یافتند تا در کنار اعتراض به قهر بی‌سبب پلیس و قتل آلکسی، نسبت به بیکاری روزافزون، بالا رفتن بی‌حد و حساب قیمت‌ها، فقر شدید تحمیلی در سال‌های اخیر، فساد روزافزون اداری و رشد رشوه‌خواری، خصوصی‌سازی‌ها، کم‌ارزش‌سازی نظام بیمه‌های اجتماعی و بالا بردن سن بازنشستگی اعتراض کنند.
دو دانشگاه بزرگ یونان (دانشگاه‌های تکنیک و اقتصاد در آتن) به اشغال شورشیان درآمده است و معترضان خواهان برکناری دولت حاکم، باز شدن درهای زندان‌ها و خلع سلاح پلیس شدند. دانشجویان و جوانان یونانی بار دیگر به حرکت درآمده‌اند و یادآور هستند حرکتی که در ۳۵ سال پیش به سرنگونی حکومت نظامیان منجر شد.
روز به خاکسپاری آلکسی موج حرکت معترضان در خیابان‌ها به راه افتاده بود و به نیروهای پلیس دستور داده شده بود که در مقابل شورشیان حاضر نشوند و تا سر حد امکان از محل‌های اجتماعات توده‌ها به دور باشند.
یکی از جوانان شورشی که چهره خود را با نقابی پوشانده، در دستی سنگ و در دست دیگر اطلاعیه دارد می‌گوید: «هر روز افراد بسیاری در سوانحی که در محل‌های کار در آتن رخ می‌دهند، جان خود را از دست می‌دهند و این از آن‌روست که ما تحت فشار دولت حاکم خود هستیم». جوان دیگری می‌گوید: «دولت یونان را به ویرانه‌ای مبدل کرده است. برای ما جوانان آینده‌ای به جا نمانده است و ما دیگر نمی‌توانیم نمایی از آینده‌ای که را در خلال آن بتوانیم آرزوهای‌مان را عملی کنیم ببینیم».
در خلال روزهای اخیر نیروهای پلیس از طرفی صدها جوان را دستگیر کرده و از طرف دیگر، تا آن حد از گاز اشک‌آور علیه شورشیان استفاده کرده‌اند که اعلام کرده‌اند ذخیره‌های گاز اشک‌آور در کشور در حال تمام شدن است و از این‌رو خواهان وارد کردن مخازن تازه‌ای از گاز اشک‌آور هستند.
دولت یونان که با در دست داشتن ۱۵۱ کرسی از ۳۰۰ کرسی پارلمانی از اکثریت بسیار ضعیفی در مجلس این کشور برخوردار است از تمامی امکانات خود استفاده می‌کند تا کشته شدن آلکسی را حادثه‌ای مجرد جلوه دهد و به این‌گونه، با قربانی کردن یک یا چند پلیس پایه‌های نظام را نجات دهد. توده‌های خشمگین اما فریب نخورده‌اند و با حمله به فروشگاه‌های لوکس، هتل‌های مجلل و نمایندگی‌های شرکت‌های آمریکایی نه تنها پایه‌های دولت یونان را به لرزه درآورده‌اند، که نشان داده‌اند دشمنان طبقاتی خود را به خوبی می‌شناسند.
همزمان رسانه‌ها و بنگاه‌های خبری در برابر جنبش قهرآمیز اعتراضی در یونان یا سکوت اختیار کرده‌اند یا اخباری جعلی یا دست و پا شکسته به خورد مردم جهان می‌دهند، به کمک هر ابزاری باید این امکان را از آنها سلب کرد.
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید