چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

فردای حمایت از افراط گرایی در پاکستان


فردای حمایت از افراط گرایی در پاکستان
تحولات چند ماه گذشته پاکستان حاکی از آن بود که به زودی این کشور ۱۶۲ میلیونی فقیر دچار چنان شکاف های سیاسی امنیتی خواهد شد که ممکن است سرنوشت پاکستان را دچار تحولی اساسی کند.
بحران مسجد سرخ که به مرگ بیش از صد نفر از فقرای اسلامگرای اسلام آباد انجامید، چالش پرویز مشرف و عالی ترین مقام قضایی کشور یا نبرد قوه نظامی و دستگاه قضایی که به تثبیت قاضی محمد چوهدری انجامید و استقلال دستگاه قضایی پاکستان را تحکیم کرد و در نهایت بازگشت بی نظیر بوتو از تبعید هشت ساله همگی عواملی بودند که به تدریج سیمای پاکستان کودتازده امروز را ترسیم کردند. اما ظهور طالبان پاکستانی در میان اقشار وسیعی از مردم و شمار رو به افزایش حملات انتحاری علیه همه مقام های دولتی و نیز درگیری های تقریباً نامنظم طالبان پاکستان با نیروهای نظامی و امنیتی مهمترین عواملی هستند که پاکستان را وارد وضعیت فوق العاده یا دومین کودتای پرویز مشرف کرد.
حضور پاکستانی که دولت مرکزی آن عملاً نقشی در اداره بخش های شمالی این کشور ندارد و نشت مداوم حمایت های اقتصادی و نظامی اسلامگرایان این کشور از جریان های باقی مانده طالبان در جنوب افغانستان همگی سبب شده اند تا اسلام آباد طی چند سال گذشته بیش از هر تعریفی به یک علامت سوال منطقه یی و بین المللی تبدیل شود. تا چندی پیش سومالی، عراق و افغانستان سه کشوری بودند که دولت مرکزی آنها توانایی اداره مناطقی از قلمرو ملی خود را دارا نبودند.
طی یکی دو سال گذشته پاکستان نیز به جمع سه کشور فوق افزوده شده و مناطق شمالی و شمال غربی این کشور به لحاظ فقدان نفوذ یک دولت مرکزی بیشتر به سومالی شباهت یافته است تا عراق یا حتی افغانستان. چندی پیش یک شبکه تلویزیونی پاکستان تصاویری از کمک مردمی به مجاهدین را در منطقه «سوات» پخش کرد. در منطقه فقیرنشینی که به ندرت می توان آثاری از مدنیت و شهرنشینی و رفاه اجتماعی را یافت طی چند ساعت ۵/۱ میلیون روپیه معادل ۲۴ هزار دلار کمک برای مجاهدین جمع آوری شد. افراط گرایانی که کشته شدن در راه آمال- و چه بهتر از طریق حملات انتحاری- را فوز عظیم می دانند. پدیده طالبانی شدن جامعه پاکستان منحصر به اقشار فقیر مناطق حاشیه یی و مرزی پاکستان نمی شود. بحران دو ماه پیش مسجد سرخ و قتل عام فقرایی که در آن پناه گرفته بودند، تالی برقراری حکومت و قوانین طالبان در چند محله از شهر اسلام آباد پایتخت بود.
به عبارت دیگر، متمایل شدن به اندیشه طالبان به هر دلیل در میان اقشار شهرنشین پاکستان عملاً به پدیده یی تثبیت شده در برخی از شهرها تبدیل شده است. چندی پیش موسسه نظرسنجی World Public Opinion که در امریکا مستقر است نتایج یک نظرسنجی را از مردم پاکستان اعلام کرد.بر اساس این نظرسنجی کمتر از نیمی از جمعیت شهرنشین پاکستان حمله به پایگاه های القاعده و سرکوب بنیادگرایان را تایید می کنند. همین تعداد از جمعیت شهرنشین حتی مخالف همکاری دولت مرکزی با امریکایی ها در سرکوب القاعده یا حتی اجازه دادن به امریکایی ها برای عملیات علیه القاعده در شمال پاکستان هستند.پیرو چنین تحولی، نیروهای امنیتی پاکستان که برای درگیری به مناطق مرزی و آشوب زده شمال و شمال غربی اعزام می شوند تمایلی به نبرد با اسلامگرایان ندارند و به عبارتی این درگیری ها را نبرد خود نمی بینند.
نیروهای امنیتی پاکستان طی چند هفته گذشته به صورت شبانه روزی به منطقه آشوب زده «سوات» اعزام می شوند در حالی که حاکم اصلی منطقه، مولانا فضل الله، متحد اصلی طالبان بوده و از طریق یک ایستگاه رادیویی اف ام برای مردم منطقه برنامه پخش می کند. فضل الله ارتشی از تجهیزات و سلاح های سبک و سنگین داراست و عملاً قوانین شریعت را در منطقه تحت حکومت خود اعمال می کند. از سویی ارتش پاکستان طی هفته های گذشته با پدیده جدیدی مواجه شده است و آن چندین مورد به گروگان گرفته شدن نظامیان از سوی نیروهای شورشی اسلامگرا است.
طی ۸ سالی که پرویز مشرف اداره پاکستان را بر عهده داشته از چندین بمب گذاری جان سالم به در برده است. هر بار اعلام شده است بمب گذاری ها بدون هماهنگی های ضمنی عناصری از دستگاه امنیتی پاکستان نمی توانسته صورت گرفته باشد. یکی از این موارد حمله انتحاری بود که در نزدیکی دفتر او صورت گرفت. حملات انتحاری اخیر به گونه یی است که همانند عراق علیه صفوف نظامیان صورت گرفته و حاکی از آن است که مدیریتی واحد در عراق و پاکستان آن را به اجرا درمی آورد.
از دیدگاهی کلان، پاکستانی که پرویز مشرف آن را اداره می کند به موتور بحران های منطقه یی و بین المللی تبدیل شده است. ثبات دولت حامد کرزی در افغانستان به شدت تحت تاثیر بحران هایی است که از پاکستان هدایت می شود، دولت هند شاهد بمب گذاری ها و حملات انتحاری بوده که سرنخ هایی از مداخله پاکستان در آن مشاهده شده است، اینکه چه کسانی در پاکستان و در چه رده هایی به کلید سلاح های هسته یی این کشور دسترسی دارند معضلی است که هنوز پاسخی برای آن ارائه نشده است. عوامل فوق سبب شده تا موضوع پاکستان و آینده مشرف در ردیف مسائلی اساسی قرار گیرد که نامزدهای ریاست جمهوری امریکا در توضیح سیاست خارجی خود به آن می پردازند.
کمک های سالانه ۱۰ میلیارد دلاری امریکا به پاکستان که بخش اعظم آن به تجهیزات نظامی اختصاص داشته نتوانسته است موازنه امنیتی را به نفع یک دولت مرکزی باثبات و علیه افراط گرایان برهم بزند. پاکستان برای حدود دو دهه پی در پی سیاست خارجی و دستگاه های امنیتی و نظامی خود را به افغانستان و تحولات نظامی سیاسی آن گره زد. به عبارتی از سال ۱۹۷۹ که ارتش شوروی مرزهای شمالی افغانستان را درنوردید تا ۱۰ سال بعد که از افغانستان عقب نشست پاکستان مرکز اصلی تدارک، تجهیز و تسلیح نیروهای ضدکمونیست بود. از سال ۱۹۹۲ که پدیده یی به نام عرب افغان ها در حوالی مرزهای افغانستان شکل گرفت و از مدارس حقانیه شمال پاکستان اشباحی به نام طالبان تربیت یافتند و تا سال ۱۹۹۶ که راهپیمایی طالب ها منجر به شکل گیری حکومت طالبان در افغانستان شد، اسلام آباد صحنه گردان تحولات افغانستان بود. برای صدها هزار پاکستانی جنگیدن در افغانستان همواره کعبه آمال و بازگشت از افغانستان به مفهوم برگرداندن ارزش ها و مفاهیم طالبان بوده است.پاکستان امروز ثمره سه دهه گره خوردن نظام اجتماعی، سیاسی و امنیتی این کشور با نظام سیاسی طالبان است، در نتیجه فشار یا کاهش و افزایش کمک های بین المللی نمی توان گرایش توده های مردم و حتی جمعیت شهرنشین پاکستان را به طالبان تحت تاثیر قرار داد.
پدیده یی که امروزه به «طالبان پاکستانی» شهرت یافته در کشوری بروز یافته است که برای ۳۲ سال از سوی نظامیان اداره شده است. پاکستان فقط ۲۸ سال شاهد رهبرانی غیرنظامی بوده است. رهبران این کشور همواره با کودتا، اعدام یا به اتهام فساد مالی قدرت را واگذار کرده اند. سنت دموکراسی برخلاف هندوستان رقیب دیرینه این کشور هیچ گاه ریشه یی عمیق نیافت. امروز از سه نسل رهبران سیاسی پاکستان، مشرف متهم به دیکتاتوری و اجرای دو کودتای نظامی است، بوتو با اتهام فساد مالی از کار برکنار شد و نواز شریف نیز با اتهام مشابهی تبعید شده است.به این ترتیب در شرایطی که حاکمیت سیاسی ارتباط منطقی خود را با توده های شهرنشین از دست داده است، حاکمیت نظامی از شناسایی استقلال دستگاه قضایی امتناع می کند، فقر و عقب افتادگی نماد اصلی بسیاری از شهرهای پاکستان است. بعید به نظر می رسد به این زودی ها بتوان رنگ ثبات و آرامش را در میان ۱۶۲ میلیون جمعیت این کشور شاهد بود.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید