جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


پاسخی به اما و اگرهای فلسفه اسلامی


پاسخی به اما و اگرهای فلسفه اسلامی
۱) فلسفه اسلامی چگونه فلسفه ای است فلسفه اسلامی در مقابل فلسفه های غربی چه جایگاهی دارد آیا فلسفه اسلامی می تواند مطلب مهمی برای دنیای امروز و انسان معاصر داشته باشد و گرهی از نیازهای بشری باز کند و اصلاً آیا اسلام، فلسفه دارد و اساساً آیا فلسفه اسلامی، مفهومی معنادار است یا مفهومی بدون مصداق است آیا فلسفه اسلامی امکانپذیر است چرا فلسفه اسلامی، فلسفه اسلامی نام گرفته است هویت و ماهیت چنین فلسفه ای چیست
۲) اهالی فلسفه بارها با طرح چنین پرسش هایی از جانب متفکران مسلمان و اندیشمندان غربی مواجه بوده اند، پرسش هایی که از هویت و ماهیت فلسفه اسلامی سراغ می گیرند و مفهوم و امکانش را به مداقه می گذارند.
در یک تقسیم بندی کلی می توان گفت درباره هویت فعلیت فلسفه اسلامی دو دیدگاه کلان ایجابی و سلبی وجود دارد. عده ای چنین فلسفه ای را اثبات و گروهی انکار کرده اند. برخی پژوهشگران حکمت اسلامی با تقسیم بندی فلسفه اسلامی به مدل اخص و اعم، فلسفه اسلامی را ممکن دانسته اند. فلسفه اسلامی اخص برگرفته از متون دینی و فلسفه اسلامی اعم عبارت از آرا و دیدگاه های حکیمان و فیلسوفان مسلمان است. فلسفه اسلامی اخص، به خودی خود، وصف اسلامیت را دارد؛ زیرا خاستگاه آن متون اسلامی (نه گفتار فیلسوفان) است. نهادهای فلسفه اسلامی اخص همان متون دینی و آیات قرآن و احادیثند.
به این اعتبار، گروهی که اسلامیت فلسفه را پذیرفته اند فلسفه را رویه و حالت نازل و بشری دین، و دین را نهان برین و مینوی فلسفه می دانند. به عبارت دیگر، فلسفه را تفسیری بشری از محتوای دین می شمارند اما دسته دیگری هم، اسلامیت فلسفه را مفهوم بی مصداق و بی هویت معرفی کرده اند.
۳) یکی از مهمترین مباحثی که امکان و تحقق اسلامیت فلسفه را ثابت می کند، تبیین و تحلیل «مناسبات دین و فلسفه در جهان اسلام» است که حجت الاسلام دکتر رضا اکبریان آن را در قالب پژوهشی جامع مورد بررسی قرار داده است. اکبریان تحقیق خود را در هفت بخش تدوین و تنظیم کرده است؛ معرفی پیشگامان فلسفه، پیدایش حکمت مشایی در جهان اسلام، فلسفه در غرب اسلامی، پیدایش حکمت اشراقی و عرفان نظری، توسعه و تعامل مکتب های مختلف فکری ـ فلسفی، ملاصدرا و حکمت متعالیه، علامه طباطبایی و فلسفه الهی.
در این پژوهش که به همت انتشارات«پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی» منتشر شده است هدف مؤلف معرفی مناسبات دین و فلسفه در تاریخ حکمت اسلامی است تا به آنانی که دینی بودن فلسفه اسلامی را مفهومی پارادوکسیکال معرفی می کنند، نشان دهد نه تنها ترابط دین و فلسفه در تاریخ اسلام امکانپذیر بوده بلکه تحقق نیز یافته است. از این رو، نویسنده در این کتاب ابتدا تفکر فلسفی مسلمانان را حین ولادت آن و در همان محلی که آئین اسلام با سنت یونانی پیوند خورده است مورد بررسی قرار می دهد و سپس به بررسی شواهد تاریخی دیگر در مراحل مختلف رشد فلسفه اسلامی می پردازد. به این اعتبار، نحوه استدلال او در این اثر را می توان «روش تاریخی» دانست و اگر گاهی هم در تحلیل مباحث خود به اثبات عقلی مطلبی از طریق نظری پرداخته است، فقط تا آن حد است که آن را مفهوم و معقول کند. علاوه بر این دکتر اکبریان، در این پژوهش سعی بر آن داشته که ارتباط فلسفه اسلامی را با وحی اسلامی مشخص کند و نیز ارتباط آن را با مباحث کلامی و عرفانی که در اعصار و قرون به عنوان شاخه های معرفت که ریشه در وحی قرآنی دارند خاطرنشان کند.
مخاطب این اثر با دنبال کردن سیر تاریخی این پژوهش، پاسخ سؤالاتی راکه در ابتدای این نوشتار آمده است از مؤلف خواهد گرفت.
پرسش آشکاری که در مقابل خوانندگان این کتاب قرار دارد این است که چه رابطه ای میان فلسفه و دین وجود دارد و اساساً فلسفه اسلامی چیست
۴) چرا فلسفه اسلامی، فلسفه اسلامی نامیده می شود
حجت الاسلام اکبریان دلایلی را که برای این پرسش می آورد چنین برمی شمارد؛ نخست این که سنت فلسفه اسلامی عمیقاً در جهان بینی وحی قرآنی ریشه دارد و در درون جهانی پذیرفته شده است که در آن نبوت یا وحی به عنوان واقعیت عمل می کند و نه تنها مبدأ اخلاق، بلکه سرچشمه معرفت است. دوم آنکه، در عین این که فلسفه اسلامی به معنی دقیق کلمه فلسفه است، تصور آن از عقل به وسیله آن عالم معنوی و عقلانی که در آن عمل می کرده است متحول و متکامل شده است. سوم اینکه، فیلسوفان اسلامی به واقع مسلمان بوده اند. از نظر دکتر اکبریان همه این عوامل دست به دست هم داده و بر ماهیت اسلامی فلسفه دلالت می کنند که همیشه به عنوان جزئی لاینفک از حیات عقلی مسلمانان به جای مانده است.
۵‎) «مناسبات دین و فلسفه در جهان اسلام» را می توان به حق اثری عمیق و جامع در حوزه فلسفه اسلامی و تاریخ آن دانست. مباحث متعدد با نظمی منطقی در امتداد همچنان طرح و بحث می شوند که در مخاطب انگیزه پیگیری مطالب را به وجود می آورد. در مجموع، به نظر می رسد علاوه بر خوش ساختاری کتاب، قلم صریح مؤلف نیز آن را پژوهشی درخور تأمل کرده است.
لیدا فخری
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید