یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


فلسفه به زبان ساده


فلسفه به زبان ساده
● نقدی بر كتاب «فلسفه علم» اثر الكس روزنبرگ
اگرچه سال های زیادی از مطرح شدن و پیگیری مباحث فلسفه علم در ایران می گذرد، اما خوانندگان هنوز با كمبود آثار دست اول و قابل توجه به زبان فارسی مواجه هستند. از سویی فلاسفه علم ایران سهم قابل توجهی در ارائه متون طراز اول در فلسفه علم جهانی ندارند و از این رو نمی توان به آثار تألیفی ایران چندان دل بست؛ از سوی دیگر آثار شاخص و مؤثر بسیاری از فلاسفه علم دیگر كشورها نیز وجود دارند كه هنوز به فارسی ترجمه نشده و حتی در جامعه علمی ایران شناخته نشده اند. گذشته از این، مشكل عامی نیز در زمینه فلسفه علم در سطح جهان وجود دارد و آن اینكه آثاری مقدماتی كه بتوانند حوزه گسترده و در حال چالش رویكردهای موجود در فلسفه علم را در بر گیرند، بسیار نادر هستند.
● درباره كتاب
كتاب «فلسفه علم» نوشته الكس روزنبرگ از مجموعه «مقدمه ای معاصر بر فلسفه» توسط انتشارات راتلج منتشر شده است. هدف این مجموعه ارائه متونی مقدماتی برای خوانندگانی است كه فلسفه را به شكل غیرحرفه ای دنبال می كنند. از این مجموعه تاكنون كتاب های معرفت شناسی، اخلاق، فلسفه دین، فلسفه ذهن، فلسفه هنر، فلسفه علم، فلسفه زبان و متافیزیك منتشر شده است و نویسندگان آنها بیشتر از متخصصان برجسته و صاحب نام گرایش فلسفی خود هستند.
روزنبرگ در این كتاب سعی دارد كه مسائل اصلی فلسفه علم معاصر را به طور خلاصه معرفی كرده و آرای متفاوت موجود درباره هریك را شرح دهد. علاوه بر این همچنان كه خود وی در مقدمه كتاب اشاره می كند، سعی داشته است كه رویكردهای متأخر مانند فلسفه علم توصیفی و رویكردهای نسبی گرا را نیز مورد بررسی قرار دهد.
كتاب از ۷ فصل تشكیل شده است، فصل اول به چیستی فلسفه علم می پردازد و ارتباط آن را با علم و فلسفه بیان می كند، فصل های دوم و سوم به مسأله تبیین و قانون علمی، فصل چهارم به ساختار نظریه های علمی و مسأله هویات مشاهدتی ـ نظری، فصل پنجم به معرفت شناسی و روش شناسی نظریه های علمی و مسأله تأیید و فصل های ششم و هفتم به رویكردهای پساپوزیتیویستی و چالش كماكان زنده و داغ میان رویكردهای پوزیتیویستی و رویكردهای پساپوزیتیویستی اختصاص یافته است.
طبق سنت كتاب های مقدماتی فلسفه علم، روزنبرگ ابتدا تلقی استاندارد پوزیتیویستی را شرح داده و سپس به نقد آنها و نظریه های جایگزین متأخر می پردازد. برای نمونه در مورد مسأله تبیین و قانون علمی، نویسنده ابتدا به تلقی استاندارد همپل می پردازد، سپس با بررسی نمونه های نقض سَمون و ون فراسن، اصلاحات پیشنهادی سمون، فریدمن و كیچر را مطرح می كند و سرانجام مدل پراگماتیكی ون فراسن را پیش می نهد.
رویكردی مشابه در فصل ششم نیز در مورد مسأله تأیید پی گرفته شده است؛ ابتدا مدل استقرائی پوزیتیویستهای منطقی طرح شده و سپس انتقادات پوپر، نمونه های نقض گودمن، مدل تأیید بِیزی و سرانجام نظریه تعین ناقص نظریه ها توسط مشاهده مطرح شده است. از این طریق خواننده هم سیر تاریخی مباحث را در می یابد و هم با نوع و نحوه فعالیت فلسفی بخصوص در فلسفه علم آشنا می شود.
در عین حال باید گفت كه روزنبرگ در توضیح برخی از آرا چندان موفق عمل نمی كند، سعی وی برای ارائه یك شرح خلاصه از هر یك از نظریه های قابل اعتنا كه با مقدماتی بودن كتاب متناسب باشد، در مواردی موجب شده است كه خواننده ای كه از پیش با نظریه ها آشنا نباشد، نتواند فقط با مطالعه این كتاب نظریه ها را دریابد.
این اتفاق بخصوص در مورد نظریه تأیید بیز و تعبیر احتمالی در تبیین های آماری در فصل پنجم (باوجود این كه صفحه های زیادی به آن اختصاص یافته است) و رویكرد ضد واقعگرایی در فصل چهارم رخ داده است. اشكال مذكور بخصوص هنگامی بیشتر به چشم می آید كه هدف روزنبرگ از نگارش كتاب را مد نظر قرار دهیم. نویسنده در مقدمه كتاب می گوید: «این كتاب با این والاطلبی تكان دهنده آغاز شد كه جانشین شایسته ای برای كتاب فلسفه علوم طبیعی نوشته كارل همپل باشد، اثری كه در سال ۱۹۶۶ نوشته شد و تاكنون كتابی بهتر از آن نوشته نشده است.» (این كتاب به وسیله دكتر معصومی همدانی ترجمه شده و اكنون كمیاب است.) آثار همپل، بخصوص آثاری كه مانند كتاب فلسفه علوم طبیعی برای حوزه وسیعتری از مخاطبان نوشته شده اند، این ویژگی را دارند كه خواننده می تواند با پیگیری كتاب به مباحث پی ببرد و كمتر لازم است كه برای درك یك نظریه به آثار دیگر مراجعه كند.
(از میان دیگر آثار مقدماتی ترجمه شده در زمینه فلسفه علم كه چنین ویژگی ممتازی دارند، می توان به كتاب «فلسفه علم» رودلف كارناپ اشاره كرد كه توسط یوسف عفیفی ترجمه شده و در دسترس است.) از این رو می توان گفت كه روزنبرگ چندان در هدفش موفق نبوده است، به عبارت ساده تر اثر وی برای خواننده غیرمتخصص كه از پیش با نظریات آشنا نباشد، كتاب خوشخوان و روانی نیست. هر چند بخشی از این ضعف به ترجمه بازمی گردد كه در ادامه بدان اشاره خواهد شد.
ضعف دیگر كتاب نپرداختن به برخی از رویكردهای مورد توجه و مؤثر در فلسفه علم است. برای نمونه، رویكرد ابطال گرایی پوپر به طور كامل نادیده گرفته شده و تنها در بخش تأیید و مدل استقرائی به آن اشاره گذرایی شده است. همچنین رویكرد واقعگرایی انتقادی كه امروزه اهمیت قابل توجهی در نظریات فلسفه علم بخصوص در فلسفه علوم اجتماعی پیدا كرده است كه از آرای پوپر سرچشمه می گیرد، مورد اشاره قرار نگرفته است.
● درباره ترجمه
دكترمهدی دشت بزرگی و فاضل اسدی امجد كتاب را با فاصله كمی از انتشار نسخه اصلی ترجمه كرده اند. (كتاب در سال ۲۰۰۵ و ترجمه كتاب در پائیز ۱۳۸۴ازسوی انتشارات طه منتشر شده است.) از این رو خواننده فرصت یافته است كه به ترجمه متنی روزآمد دست پیدا كند. اما باید گفت كه ترجمه كتاب راضی كننده نیست.
در مرتبه نخست ، جمله ها طولانی و ترجمه های تحت اللفظی كه با ساختار دستوری زبان فارسی مطابق نیست، خواننده را دچار زحمت می كند. همچنین به نظر می رسد كه در ارائه ترجمه قدری عجله وجود داشته است؛ نمادهای ریاضی نادرست یا نایكنواخت نوشته شده اند. برخی شكل ها نامناسبند و دیگر این كه برخی از نام ها و معادل های انگلیسی در پاورقی و برخی در داخل پرانتز در میان جملات نوشته شده اند.
اما یكی از مهم ترین مسائلی كه در مورد آثار آكادمیك باید بررسی شود، انتخاب معادل ها برای واژگان فنی است. برخی از معادل ها خوب انتخاب شده اند، برای نمونه می توان به معادل «رابطه مدخلیت» در برابر relevance relation اشاره نمود.
اما در مقابل، برخی از معادل ها تا حد زیادی و حتی به طور كامل نامناسب هستند، بخصوص معادل «تعین ناپذیری» در برابر underdetermination كه معنای نادرستی را القا می كند و حتی به ایده اصلی نظریه «تعین ناقص (كه معادل بهتری برای واژه مذكور است) نظریه ها توسط مشاهده» لطمه می زند. نمونه دیگری از این گونه معادل ها، «گرو» و «بلین» برای grue و bleen در مثال نقض گودمن هستند، برای انتقال مقصود گودمن به خواننده فارسی زبان بهتر است از معادل های «سابی» و «آبز» استفاده كرد كه پیش از این هم مورد استفاده قرار گرفته اند. از دیگر معادل های واژگان فنی كه نامناسب به نظر می رسند، می توان به «گزافی» در برابر arbitrary، «لوازم» در برابر implications، «الگو» در برابر exemplar و «ناسازی» در برابر anomaly اشاره كرد كه به جای آنها می توان به ترتیب «دلبخواهی»، «تبعات»، «مثالواره» و «اعوجاج» را پیشنهاد كرد.
ترجمه دارای واژه نامه توصیفی اصطلاحات است كه می تواند به خواننده كمك شایانی كند. همچنین این نمایه اعلام نیز تهیه شده است، اما مطابق با سنت چاپ كتاب در ایران، كتاب از نمایه موضوعها برخوردار نیست.
در مجموع باید ترجمه یك اثر به روز در زمینه فلسفه علم را كه بخش مهمی از دیدگاه های متأخر را در بر می گیرد، به فال نیك گرفت و از این بابت باید از مترجمان تشكر كرد. اما این نكته قابل توجه است كه دقت و صحت ترجمه نباید تحت تأثیر سرعت و تلاش برای ارائه متون قرار گیرد.
ترجمه مهدی دشت بزرگی و فاضل اسدی امجد
یاسر خوشنویس
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید