جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


ترجمان عشق در تاریخ


ترجمان عشق در تاریخ
سعدی، استاد سخن در عرصه بیکران شعر و یکی از سخنوران سترگ ایران در پهنه زبان فارسی به شمار می‌رود. این است که سعدی در غزل و چیره‌زبانی، استاد همه شاعران بعد از خود و پیشروی حافظ در غزلسرایی است. او در تمام زمینه‌های سخن اعم از نثر و نظم، استاد بود و قصیده را از حالت مدح و توصیف پادشاهان و امیران بیرون آورد و با موعظه و حکمت درآمیخت و نوعی شعر تعلیمی را در قالب قصیده، بنیان نهاد.
خدمت او به زبان فارسی از همه جهات دارای عظمت و حایز اهمیت است. گلستان او در اسلوب نثر موزون و بوستان او از نظر اخلاق و آرمان‌خواهی‌های انسانی بی‌رقیب مانده است. سخن او سهل و ممتنع و غیرقابل تقلید است. زبان او فصیح و بلیغ و در مجموع جذاب و شیرین است. غزل‌های او سرمشق غزل دیگران و غزل معیار محسوب می‌شود.
امروز و در روز بزرگداشت این شاعر و هنرمند جاودان ایرانی، عرصه‌های گوناگون سخنوری‌اش را در این نوشتار واکاوی می‌کنیم:
سعدی عشق را در زبان معیار بر کرسی نشانده و سکه سخن را در غزل، مثنوی، قصیده و حتی نثر موزون به نام خود زده است.
شاید بهترین این باشد که گفته آید، شعر فارسی در همه زمینه‌ها به نام او سکه زده شده است و او الفت‌دهنده قلوب همه فارسی‌زبان‌هاست. درباره شخصیت و زبان سعدی، به طور معمول، پرسش‌هایی در اذهان اشخاص شکل می‌گیرند که یکایک آنها را برمی‌شماریم و پاسخ می‌گوییم:
۱) آیا معشوق غزل فارسی در نزد سعدی، معشوق آرمانی بوده است یا معشوق جسمانی؟
پاسخی که به این پرسش می‌توان داد، این است که سعدی یک انسان جهان‌دیده و مجرب بوده است. قسمت اعظم غزل‌هایش در ضمن برخورداری از فصاحت و بلاغت و جذابیت لفظی و معنوی از واقع‌گرایی و وقوع برخوردار بوده است. از این نظر، شاید او رقیب نداشته باشد که سخنش خاصه غزل‌هایش در عین زیبایی و لطافت و ظرافت‌ شاعری از واقعیت نشأت گرفته است. عشق سعدی، عشق واقعی و عشق موجود خاکی است.
۲) آیا سعدی بدبین بوده است یا خوش‌بین؟
خوش‌بینی سعدی زبانزد خاص و عام است. سعدی نسبت به زندگی جوامع انسانی واقع‌بین بوده است. این واقع‌بینی او کمی متمایل به خوش‌بینی بوده است. یعنی او نیمه پر لیوان را می‌دیده است. سعدی خیلی انسان را از سطح زندگی جسمانی و لذایذ آن به اصطلاح نکنده و او را خیلی به اوج نمی‌برد. در عین حال که بسیار واقع‌بین و معتدل است، اهل رفق و مدارا، سازگار و موافق با اوضاع و آشتی‌دهنده و پیونددهنده هم بوده است. درس اخلاق هم به انسان می‌دهد، اما خودش هم عمل می‌کند و با این همه اهل خداست و بسیار اهل توکل و رضاست.
۳)اگر به خواهیم یک ویژگی برای سعدی ذکر کنیم، کدام ویژگی برای او مناسب است؟
سعدی ویژگی‌های فراوانی داشته است؛ اما اگر بخواهیم تنها یکی از ویژگی‌های او را ذکر کنیم، باید بگوییم او مرد سفر بوده است و سال‌های زیادی از عمر خود را در سفر گذرانده است.
تجارب او از زندگی، محصول مسافرت‌های اوست و سفرهایش بزرگ‌ترین درس زندگی او بوده است. سختی بسیار دیده و ایستادگی هم کرده است!
قلمروی زبان فارسی در عهد سعدی بسیار وسیع بود. از این روی، او در سفر با ادبیات و زبان فارسی مانوس بوده است. زندگی او زندگی یک مرد ادیب و یک انسان جهان دیده است.
سعدی از این حیث، سهمی هم در تمدن بزرگ ایرانی و فرهنگ اسلامی دارد. عشق سعدی در همه حال چه در سفر و چه در حضر، حالت تصعید شده داشته است. عشق او معمولا به نوع بشر ختم می‌شود. این سیاح معروف شعر فارسی در جهت تلطیف جسم و جان، سهم قابل‌‌توجهی در ادبیات و فرهنگ مشرق زمین دارد.
بزرگ‌ترین دشمن انسان در زندگی، صفت «آز» و همان چیزی است که در اصطلاح عامه، به آن حرص و طمع می‌گویند. مرد سفر دیده، این صفت را از خود دور می‌کند تا از لحظه‌های زندگی، ژرفای آن را دریابد. این میل طبیعی در سعدی سریان داشته است. این عرفان و زهدی هم که به سعدی می‌بندند درست نیست. او عارف و صوفی رسمی و بازاری نبوده است. درست است که در اشعار او مطالب عرفانی و زهدآمیز دیده می‌شود؛ اما هیچ کدام اینها دلیلی بر صوفی بودن او نیست. بلکه بعکس، او بسیار با فراست و فرزانه بوده است و هر چیز را در حد اعتدال خویش دوست می‌داشته و از زندگی بهره کافی می‌برده است. یک فرصت‌طلب متشرع، اما معقول و موجه بوده و حساب شرع و دیانت به دستش بوده و بی‌گدار به آب نمی‌زده است.
۴) نگاه سعدی به انسان چگونه است؟
سعدی به کلیات مسائل انسانی احاطه داشته و در آثار خویش همانند یک طبیب حاذق، نبض انسان‌ها را گرفته و از آنها استمالت و دلجویی کرده است به همین دلیل آثار او جزو آثار ماندگار و جاودانه باقی‌مانده است.
چنین است رازماندگاری سخن سعدی که نام سراینده‌اش را نیز زنده نگاه داشته است.
اکنون نیز سعدی و سخنورانی از سنخ او، سرمشق و الگوی سخنوران معاصر هستند‌ هر چند زمانه ما دیگر زمانه سعدی نیست. زمان دگرگون شده، اما سخن مستحکم و متین و فصیح و بلیغ و شیرین و موثر... در همه زمان‌ها، خواستار دارد اگرچه اکثریت قریب به اتفاق جامعه در اثر گرفتاری‌های دست و پاگیر و فقر حاکم، ارزش معرفت و قدر سخن شاعرانه را نمی‌‌دانند اما این امر مانع از گسترش زبان فارسی و سخن شاعرانه در سطح جهان نخواهد بود.
البته، فاصله و شکاف عمیق طبقاتی و نیز رواج روزافزون فرآورده‌های نو و فناوری، موجب ایجاد فاصله نسل امروز با سخن گذشتگان شده است. این واقعیت را نباید انکار کرد، اما می‌توان با حفظ آثار گذشتگان بر غنای آثار امروزینگان نیز افزود. سعدی، سخنگوی همه طبقات اجتماع بوده و تلخ و شیرین را در آثار خود بیان کرده است. شیوه او، شیوه اعتدال است. نه شادی و خوشی را به یکسو نهاده و نه از غم و غصه حکایت کرده، بلکه هر دو را به یک منوال پذیرفته است.
۵) نگاه سعدی به رویدادهای اجتماعی زمانه و سرنوشت ملتش چگونه بوده است؟
گفته‌اند او در یکی از غمبارترین و اسفبارترین دوره‌های تاریخی -‌یعنی دوره مغول- از مواضع قدرت حاکم، دفاع و موضعی بیطرفانه اتخاذ کرده است؟ به هر حال هیچ انسانی خالی از برخی خطاهای فکری نبوده؛ اما او در جای دیگر از آثار خود دم از حکمت و منطق هم زده و به حال زیردستان رحمت آورده است.
سعدی راه رهایی از تعلقات را فقط عشق می‌داند. به نظر او اگر درد انسان، درد عشق باشد، او با تمام خلقت به وجد می‌آید۶- آیا سعدی در شعر از شاعران نوگرای زمانه‌اش بوده تا تکرارکننده سنت‌های پیش لذت حاصل از آثار سعدی، شوق وافر را در انسان پدید می‌آورد. بر روی هم، کلیات آثار سعدی انسان را در همه زمان‌ها متوجه اصل زندگانی می‌کند.
و این نیست مگر عظمت و شکوهی که سخن سعدی در خود نهفته دارد. خاصه غزل‌های شوق‌آمیزش. بافت سخن سعدی برساخته آواها و نواهای عاشقانه در طول روزگاران است. نحوه خلق این آثار با نحوه دیگر آثار سرایندگان سخن پارسی نیز متفاوت است. لذتی که از آثار سعدی عاید خواننده و شنونده می‌شود؛ بسیار طبیعی و دلکش و البته بدیعی و جذاب است. به گونه‌ای که اهل ذوق را به خواندن ترغیب می‌کند و این، همان لذت مطالعه نزد محققان و اهل فن است که خواندن و مطالعه کردن را از آثار سعدی باید شروع کرد و از زبان خود او باید گفت:
بر حدیث من و حسن تو نیفزاید کس
حد همین است سخندانی و زیبایی را
علاوه بر گفتار، کردار سعدی از آن دست کرداری است که بزرگان، عامل آن بوده‌‌اند. سعدی با وجود نظریه‌های ادبی سنت‌گرایان، نه سنت زده که بسیار نوگرا و متمایل بتازگی و طراوات حال و معترف به خلق جدید است.
اما همه اینها را باید در شگرد زبانی او جست و یافت. زبان او زبان حذف افعال اضافی است و هر چیزی که زاید و تکراری است، در زبان او حذف شده است. صدای پای‌زمان در زبان سعدی هم آشکار است به شراط آن‌که به جدول افقی شعر معتاد نباشیم!‌ و این‌که روزگار، آموزگار مجربی است و زمانه، خود نقاد کار آزموده‌ای است، پیوسته در سخن سعدی آمده است. بدون شک، سعدی شور و هیجان مولوی‌وار را در غزل‌های خود ندارد و در عوض آهنگ نرم و ملایم جویباری از بیت‌ بیت غزل‌هایش به گوش می‌رسد. مضامین عارفانه عشق حقیقی در کلیات سعدی کم نیستند. غزل‌های سعدی در عین عاشقانه بودن، رنگ عارفانه‌ای دارد.
با این همه، سعدی به شاعر عشق و تغزل، شهرت دارد (نه به شاعر عرفان و تصوف)‌ و درست همین است که او را نباید عارف و صوفی خواند اگر چه در قرنی که او می‌زیسته عرفان و تصوف، رواجی روزافزون داشته و جامعه‌ آن روز، جامعه‌ای عرفان‌گرا بوده است. عرفان سعدی، بیشتر با اخلاق، در آمیخته است.
۷) مهم‌‌ترین حرف سعدی برای انسان در طول تاریخ چیست؟
در نظر سعدی، راه‌رهایی از تعلقات، فقط عشق است. اگر درد عشق در انسان باشد، انسان با موسیقی کیهانی خلقت و با آوای پرندگان و موسیقی جویباران به وجد می‌آید. سماع در نظر سعدی یعنی وجود و جذبه عرفانی. کسانی که اهل سماع‌اند، فرشتگان هم به پایشان نمی‌رسند. منتها، سعدی این سخن را به هر کس بیان نمی‌کند!‌
نگویم سماع، ای برادر که چیست / مگر مستمع را بدانم که کیست
گر از برج معنی پرد طیر او/ فرشته فروماند از سیر او
عشق در غزل‌های سعدی به تمام و کمال جنبه واقعی دارد.
عناصر و مظاهری که در غزل‌های سعدی وجود دارند، نشان می‌دهند که عشق سعدی، عشقی ملایم و طبیعی در حد و اندازه زن و مرد بوده و رنگ انحرافی نداشته است.
غلامحسین عمرانی
منبع : روزنامه جام‌جم


همچنین مشاهده کنید