جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

شوک نتایج انتخابات لبنان، عامل پیروزیهای آینده


شوک نتایج انتخابات لبنان، عامل پیروزیهای آینده
ترور رفیق حریری نقطه عطفی در تاریخ لبنان و مقاومت بود و حزب الله را در چهار راهی قرار داد که می بایست موضع گیری هایی را در مورد هر یک از این راهها اتخاذ می کرد، رفیق حریری از لحاظ سیاسی به نقطه بالانس و متوازنی با مقاومت و حزب الله رسیده و از طرف دیگر، نوک حملات خود را بیش از پیش متوجه سوریه ـ همپیمان استراتژیک حزب الله ـ کرده بود و این امر توقعات سوریه از حزب الله را که در گذشته هم وجود داشت، بیش از پیش نمود.
اسرائیل و غرب از مقاومت به ستوه آمده و از جایگاه مثبت حریری در تعاملش با حزب الله و امکانات نظامی آن، ناراضی بودند، ضمن اینکه غرب از چتر حمایتی که بافت و ترکیب مذهبی لبنان برای این مقاومت به وجود آورده بود، به تنگ آمده بود.
ترور رفیق حریری باعث شد، وضعیت چهار مورد فوق کاملا بر عکس شود. حزب الله هم پیمان سیاسی خود را در میان اهل سنت از دست داد، رضایت سوریه را توانست کسب کند، بافت مذهبی کاملا به ضرر حزب الله تغییر کرد.
جریان ۱۴ مارسی که بوجود آمد، عرصه را بر حزب الله تنگ کرد ولی در اصل تمام اهتمامش متوجه سوریه و ابزارهای کاملا وابسته سوریه در لبنان بود، و قرار بود حزب الله به مرحله بعد واگذار شود. اقدامات فرسایشی سیاسی و رسانه ای حزب الله و اپوزیسیون و به اصطلاح جریان ۸ مارس باعث شد، آتش غضب طرفداران رفیق حریری و جریان ۱۴ مارس طی چند سال فرو کش کند و آنها نتوانستند نه سوریه و نه حزب الله را سرنگون کنند. در مقابل حزب الله توانست یک همپیمان مسیحی را که میشل عون می باشد، جذب خود نماید، همپیمانی که نقش کلیدی، سرنوشت ساز و فرامرزی داشت. اقدامات حزب الله و اپوزیسیون علیه خصم خود تا آن حد متمدنانه بود که حتی در جریان جنگ ۲۰۰۶ اسرائیل بر لبنان تلاش نکرد از این وضعیت به نفع خود سوء استفاده کرده و دولت سنیوره را سرنگون کند.
همین اخلاق عالی باعث شد که علی رغم فشارهای شدید آمریکا و غرب بر جریان ۱۴ مارس مبنی بر یکسره کردن کار، آنها در اقدام نهائی خود با تعلل و با تاخیر عمل کنند. آنقدر تعلل و تأنی کردند که وضعیت بین المللی منطقه به اصطلاح مغلوبه شد. و جریان ۱۴ مارس حمایت بین المللی خود را از دست داد، این جریان تلاش کرد در پایان وقت اضافی یعنی در ۵ می با دو مصوبه سرنوشت ساز، حزب الله را فاقد مشروعیت بنماید. و حزب الله در مقابل در یک عملیات سرپایی ، وضعیت را به نفع خود تغییر داد.
کنفرانس دوحه نیز به این اقدام مبارک که باعث شد لبنان را از بلاتکلیفی نجات دهد، رسمیت بخشید، البته هر چند که این عملیات یکی از تمییزترین عملیاتهای نظامی در جهان به حساب می آید که خسارتها و تلفات در آن به نحو بیسابقه ای کم و کنترل شده بود، ولی غرور برخی از فرقه ها و مذاهب لبنان را به شدت جریحه دار کرد و باعث کینه های بدری، احدی و حنینی شده بود.
از آن به بعد اپوزیسیون و در راس آنها حزب الله، پیروزیها را یکی یکی درو می کردند و در مقابل طرفداران جریان مقابل خشم خود را فرو می خوردند، زیرا بوش تصمیم نداشت اقدام جدی علیه محور مقاومت انجام دهد تا آنجا که اپوزیسیون گمان کرد این روند پیروزیها تا روز قیامت نیز ادامه خواهد یافت و در این میان برخی از همپیمانان حزب الله به دنبال برنامه های خاص خود شدند و حتی در برخی موارد با یکدیگر نیز اختلاف نظر پیدا کردند. ولی روند پیروزیهای مرحله سابق به نحوی منجر به غرور اپوزیسیون شده بود که شعارهای انتخاباتی آنها رنگ و بوی قلدر مأبانه گرفته بود. و این امر در میان اهل سنت لبنان تاثیر منفی گذاشته بود.
خوشبختانه فراز و نشیب های سیاسی لبنان در این چند سال گذشته باعث شده است، جریانهای سیاسی لبنان بدانند که اوضاع در لبنان هیچگاه ثابت نمانده و هر آن ممکن است حادثه ای یا جنگی یا انفجاری رخ دهد که وضعیت را کاملا به ضرر آنها و به نفع طرف دیگر بنمایند. از طرف دیگر، مزه قدرت حزب الله را نیز چشیده بودند ، بدین جهت جریان ۱۴ مارس بعد از پیروزی در انتخابات و کسب ۷۱ نماینده که البته برای خود آنها نیز غیر قابل توقع بود، حداقل در این چند روز سعی نکرد انتقام شکستهای سابق خود را از اپوزیسیون بگیرد، بلکه رفتار متمدنانه در تعامل سیاسی گذشته باعث شده بود، آنها نیز بخواهند مقابله به مثل کرده و با مشارکت طرف دیگر در کابینه آینده مخالفت نکنند. آنها فقط مخالفت ضمنی خود را به سهمیه وزراتی یک سوم وتو کننده که قبلا بر اساس معاهده دوحه به اپوزیسیون و در راس آنها حزب الله واگذار شده بود، اعلام کردند.
در واقع نتیجه انتخابات ، شکست نبود، بلکه توقف روند پیروزیهای اپوزیسیون بود، و عملا نیز اپوزیسیون تعداد نمایندگان سابق خود را در این دوره نیز حفظ کرده است.
بزرگترین پیروزی سابق حزب الله در جبهه داخلی تا قبل از انتخابات که اثرات آن تاکنون ادامه دارد ، توافق ملی بر رویه حکومت داری معینی است که همه جناحهای لبنان حتی بعد از انتخابات به آن اعتراف نموده اند و تاکید کرده اند که تصمیم ندارند تغییری در این رویه بدهند زیرا نتایج آن برای کشور بدون شک خوشآیند نخواهد بود.
بر اساس این رویه متفق علیه، ریاست پارلمان ، سهمیه شیعی وزراتخانه ها، تعداد معینی از پست های کلیدی ارتش، سازمان امنیت عمومی و برخی از مسائل استراتژیک کشور مانند سلاح مقاومت، رابطه با اسرائیل ، رابطه با سوریه، و... برنامه عمومی کابینه های جدید، باید توسط حزب الله و امل تعیین شوند و این می تواند مقدمه ای برای تاسیس یک کابینه بی خطر باشد
ناکامی در انتخابات، باعث شد جریان ۷ می در میان اهل سنت به فراموشی سپرده شود، و این مورد هم می تواند مقدمه ای برای وفاق ملی در لبنان باشد.
بدون شک این وضعیت جدید، فرصت مناسبی برای حزب الله و اپوزیسیون است که در سیاستها و برنامه ریزیهای داخلی خود، تجدید نظر کرده و نقاط قوت خود را تقویت کرده و نقاط ضعف خود را جبران نماید. بدون شک طرحهای رشد و توسعه کشاورزی در مناطقی که به طور کاملا از مقاومت حمایت کردند، پله ای برای پیروزیهای آینده و نمونه ای برای یک مدیریت کلان موفق خواهد بود. طرحهایی چنینی بر خلاف تزریق نقدینگی در این مناطق باعث افزایش تورم و بالا رفتن بهای کالاها نشده ، بلکه باعث آبادانی روستاهای می شود که در واقع پایگاه های مقاومت و محل زندگی مبارزان در اقتصا نقاط لبنان است.
مهدی کورانی ـ بیروت
منبع : سایت تابناک


همچنین مشاهده کنید