شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ترس‌هایتان را با یک نفر در میان بگذارید


گفتیم لزومی ندارد کسی فهرست ترسهایتان را ببیند. اگرچه در واقع، نشان دادن این فهرست به دیگران می‌‌‌تواند بسیار رهاننده باشد.
سال‌ها دو ترس عمده بر زندگیم سلطه داشتند: یکی ترس از سخنرانی در جمع، و دیگری ترس از عنکبوت. گاه از فکر این‌که به علت این ترس‌ها، چه کارهای زیادی را که در زندگیم به انجام نرساندم، به خود می‌لرزم. همچنین از همه کارهائی که به انجام رساندم تا ناگزیر نباشم نزد دیگران به این ترس‌ها اعتراف کنم نیز به‌خود می‌لرزم.
چند سال پیش در موقعیت رویاروئی با ترس سخنرانی در جمع قرار گرفتم. ناشر کتابم به من اطلاع داد که سخنرانی‌های رسانه‌های جمعی ترتیب داده‌اند. در نتیجه، لازم است که در برابر میلیون‌ها تن تماشاگر تلویزیونی و شنونده رادیوئی، درباره کتابم صحبت کنم.
دریافتم که یا باید به ترسم از سخنرانی در جمع اقرار کنم (که حتی قادر به تصورش نبودم)، یا با ترسم مواجه می‌شوم (که آن نیز برایم غیر ممکن می‌نمود). اما عملاً هر دو کار را به انجام رساندم.
خوشبختانه در ‌آن هنگام، به گروه پشتیبانی بسیار حمایتگری تعلق داشتم. چون انتخاب دیگری نداشتم، در برابر گروه به ترسم اقرار کردم و کمک خواستم. در آن موقع در نیافتم که با این اعتراف، نیمی از راه را پیموده بودم. اعتراف به ترسم در برابر این یاران، این امکان را برایم به وجود آورد که دست به کاری بزنم تا بر آن فایق آیم.
به کمک اعضاء گروه پشتیبانی‌‌ام، مورد هدایت و حمایت و آزمون قرار گرفتم. به هر نقطه‌ئی از شهر که گردهمائی وجود داشت می‌رفتم و در برابر جمع صحبت می‌کردم.
در نتیجه، به‌ هنگام سخنرانی‌های رسانه‌های جمعی کاملاً آماده بودم. در سخنرانی‌ها شرکت کردم و کاملاً از فرایند آن لذت بردم. آمیزه غلبه بر ترسم و به انجام رساندن سخنرانی‌ها، یکی از باور نکردنی‌ترین تجربه‌های زندگیم بود. می‌توان گفت موهبتی عظیم از جانب کائنات!
جالب توجه این‌که در طول سفر و سخنرانی در این‌جا و آن‌جا، دریافتم که بر ترسم از عنکبوت نیز غلبه کرده‌ام. توصیه‌آم این است که حتماً فهرست ترسهایتان را به این و آن نشان دهید. چه کسی می‌داند که چه پیش خواهد آمد.
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید