از نگرانی دست بشوئید

نگرانی نیز مانند تفکر منفی یک عادت است. و به محض آگاهی از آن می‌توانیم نگرانی را نیز مانند هر عادت دیگر بشکنیم. اما نگرانی گاه به اندازه‌ئی ظریف و زیرکانه نامحسوس است، که امکان دارد سال‌ها بی‌آن‌که بدانیم نگران باشیم.
چند سال پیش، وقتی پروژه مهمی را برای شرکتی که در آن‌جا کار می‌کردم به انجام می‌رساندم، به این امر پی بردم. پس از ماه‌ها کار سخت و دشوار و طولانی و شب‌ها بی‌خوابی که تا صبح با چشمان باز دراز می‌کشیدم و فکر می‌کردم آیا همه چیز به‌خوبی خواهد گذشت؟ پروژه سرانجام تکمیل شد و سر موقع نیز تحویل داده شد. دیگر در دست من نیود و هیچ‌کار دیگری را نمی‌توانستم درباره انجام بدهم.
چند هفته بعد ـ پیش از این موقعیت که بتوانم پروژه دیگری را آغاز کنم ـ شبی دریافتم که هنوز نیمه شب‌ها بیدارم و نگران، با این‌که دیگر چیزی وجود نداشت که نگرانش باشم. شاید این امر برای شما نیز رخ داده باشد.
همان‌طور که دراز کشیده بودم ناگهان دریافتم که در سراسر زندگیم از یک نگرانی به‌سوی نگرانی دیگر روان بوده‌ام. یکایک موقعیت‌هائی را که می‌توانستن به‌خاطر آورم آزمودم و دیدم نه تنها جای نگرانی نداشتند بلکه نگرانی مسأله‌ئی را نیز حل نمی‌کرد. نگرانی فقط اتلاف انرژی و نیروئی بود که نمی‌گذاشت از لحظه حال، و از موقعیت ناشی از انجام کارم لذت ببرم.
اگر شما نیز مدام دل نگرانید، از شیوه لوبیای سیاه یا هر شیوه دیگری که برای خودتان مؤثر است سود بجوئید تا به میزان عادت خود پی ببرید. آن‌گاه در صورت لزوم از شیوه علامت‌گذاری در تقویم استفاده کنید، تا نگرانی را از زندگیتان بزدائید.
زندگی عاری از نگرانی به‌طرزی باور نکردنی رهاننده است و راهبر به‌سوی آرام جان.

منبع : مطالب ارسال شده