کمی مانده تا ظهر معنی شود

می گفتند ظهر عاشورا دو خورشید در آسمان دیده می شود. طول كشید تا بدانم خورشید دوم سرسالار شهیدان امام حسین (ع) بر نیزه است، خورشیدی كه برای همیشه طلوع كرد؛ بی غروب ترین خورشید همه جهان ها.
می گفتند عاشورا یك فرهنگ است. طول كشید تا بدانم منظورشان این است كه یعنی معنی آب عوض شده. آب فقط فرمول شیمیایی H۲O نیست، آب فقط مایعی نیست كه شكل هر ظرفی را كه در آن بریزید می گیرد، آب مفهومی بسیار فراتر دارد؛ مفهوم ایثار و بخشش.
برادر مفهومی فراتر از همخونی دارد. خواهر مفهومی دارد بسیار سترگ و استوار. گهواره فقط برای خواب بچه نیست. همه گهواره ها یادآور طفل شیرخوار معصومی اند كه لب تشنه روی دست های پدر پرپر شد. همه گهواره ها یادآور علی اصغر (ع) اند.
و ظهر معنی دیگری دارد، ظهور خورشیدی را نوید می دهد كه تا ابد خواهد درخشید.
حالا می دانم فرهنگ عاشورا در قلب های مردم ما از آغاز تولدشان نوشته می شود. شاید به همین دلیل است كه یكی از رؤیاهای اغلب بچه های این سرزمین حضور در صحنه كربلا برای كمك به امام حسین (ع) و ۷۲ یار باوفایش است.
شاید به همین دلیل است كه دیروز امیرمحمد با اشاره به كتیبه ای كه سردر خانه ای زده بودند، به مادرش گفت: اگه من اونجا بودم جلوی همه یزیدی ها می ایستادم. اگه من اونجا بودم...

منبع : روزنامه ایران